یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مرزهای هویتی چپ رادیکال نوین - اسماعیل سپهر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیا

عنوان : امیر جان
امیر جان ،متاسفم که نظر من مورد پسند شما نفتاده است.

ولی‌ چه کنم که اینطور به نظر من میاید و همانطور که شما میتوانید حدس بزنید من آدم مهمی‌ نیستم که بتوانم نظرم را به زور به ایران و منطقه تحمیل کنم.

ولی‌ شما هم نظر مشخصی‌ را برای میهنمان عنوان نکرده اید.

من خوشحال میشوم که چه باید کرد شما را بدانم.
۶٨۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سودمندی؛ گپ وگفت
گپ و گفت؛درهرحالتی سودمند است !چه دو طرف "دوست"یا "رفیق"یا"کاک" یا"برادر" ویا...... ،یا فراتر از همهء این عناوین و عناوین دیگر، دو انسان باشند! .ویا انسان با موجودی دیگری، مثلا":انسان با گیاه(انسان با گل،انسان با کدو، انسان باخارو...) ویا انسان با حیوان(انسان با بز، بشرطی که بز عصبانی نشود و انسان را شاخ نزند ویا انسان بعد از کمی علف و آب دادن به او ، اورا ذبح اسلامی نکند،ویا انسان با روباه و یا انسان با شیرو....).اگر از مقوله گپ گفت بگذریم، نکاتی چند، مهم و نگران کننده درمطالب جناب کیا مشاهده می شود که پرداختن و توجه به آنان هم ضروری است و هم می تواند آگاهی بخش باشد!. مواردی که ایشان آورده: ۱)بازیهای مخرب منطقه ای ۲)شرایط حال و آینده کشور۳)شیوه دمکراتیک کردن منطقه۴)دل بستن به منطقه ای خاص برای دمکراتیک شدن منطقه ؛چقدر این دل بستن می تواند درست باشد یا تصوری واهی!.۵)ایده پذیرش جدا شدن مناطق کشور آنهم: متمدنانه و دمکراتیک(این از آن حرفهای بسیار بدیع و بکر است). وایدهء پذیرش ، امتیاز دهی هایی به هر ،گروه و یا دسته ای که با شیوه های غیر دمکراتیک انبار اسحله برای خویش ساخته و یا با جوسازی های خاص ، قدرت نمایی هایی کاذب را براه انداخته یا می اندازند ومی خواهند مردمانی از کشور را ؛در مناطقی خاص ،به گروگان ایده هاو آرمانهای خویش سازند ویا اصلا" مأموریتی خاص را تعقیب می کنند۶)به علمی بودن نظرات باید توجه کرد و غیر علمی نباید سخن گفـت. باید گفت : در گذشته درنظر دهی های قبلی به صورت ساده البته نه چندان علمی و نه چندان با استدلال قوی در مورد بعضی از آنان مطالبی آورده شد، پرداختن به همهء موارد دراینجا شاید خسته کننده شود، اگر چه ؛پرداختن هم چندان علمی و یا با استدلال قوی ،نباشد!.تا چه باشد علم و چه گوئیم علم را وچه باشد استدلال قوی؟با سپاس بیکران از جناب کیا ارجمند در پاسخگوی به نظر دهی اینجانب.
۶٨۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مقوله آزادی
جناب سپهر در نوشتارش تلاشی داشته تا نقدی بر ایده های جناب وثیق بیاورد .آنهم؛ ایده هایی که خود نقدی بر ایده های دیگرانی است که خویش را وابسته به ادبیات چپ می دانند و نظرات آنان هم نقادی قبلیانِ دیگری بوده. روند نقادی به گذشته ها می رود تا می رسد به سر منشاء و به واضعینِ اصلیِ آن تئوری اجتماعی یا فلسفه اجتماعی .فلسفهء اجتماعی که : موارد آورده در آن را ،نتیجه یافتگی هایی می دانند که بر مبانی و داده های علمی اند درنهایت این فلسفه های اجتماعی برای خود یک نوع حقانیت یگانه ای را ایجاد میکنند بطوریکه؛نظریات غیر خویش را بر مدار باطلیت می دانند وآنان را سزاوار جنگیدن ونابود کردن می دانند!. باید گفت: این برساخته بشریت در بسیار مواقع قبل از اینکه ره گشای مشکلات باشد خود افزایندهءمشکلات بوده ،و نقادی های بعدی هم نه دردی را دوا کرده و نه راه نشان مفیدی شده اند بلکه این نقادی ها خود وسیله ای گول زنک برای بشریت بوده و می باشند.:::: باید گفت: در تعاریف اولیه ودیگر تعاریفی که درنقادی های بعدی ارائه شده، شیوه ای شیادانه وجود داردکه باید به آن اشاره کرد اینست: " معرف" در تعریف خود، آرمانی را می آورد؛که تحقق آنرا به آینده ای بسیار دور می سپارد ویا تحقق آنرا گذر از دوره های خاص می داند . که در این روش:همیشه برای عدم تحقق می توان بهانه ای را داشت و دلایل خود فریبانه ای را هم برای رقبای وهم برای معترضین در بین هواداران و وابستگان و معتقدینِ شکاک شده به تئوری اجتماعی ، ارائه کرد.:::::: در رابطه با "مقوله آزادی" در این نوع تئوری های اجتماعی می توان گفت:این تئوری های اجتماعیِ حق پندارِ یگانه پندار، وقتی به مقولهء آزادی می رسند چنان بهانه تراشی های ؛ روبنای و زیر بنای و عینیت و ذهنیت و.... می آورند که مقولهء آزادی خود به این نوع تئوری های اجتماعی می گوید:"من انکار خود شمایم"
۶٨۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : مقاله ای پربار!
نکته های شایان توجهی در مقاله طرح شده، بدون آنکه در همه موارد با پاسخی درخور و مستدل روبرو شود. اندیشه در کوشش برای پاسخ به رابطه عین و ذهن، زیربنا و روبنا، روند رشد تمدنی- روبنایی و شیوه تولید- زیربنایی جامعه همه جا پیگیر نیست و از «چینش ی منسجم» برخوردار نمی گردد. امری که در بخش پایانی مقاله در ارتباط با مساله «دولت» به شدت به چشم می خورد.
برای نمونه، اندیشه با مطلق کردن مقوله "آزادی" که پدیده ای تاریخی- روبنایی- تمدنی است، از شناخت همه جانبه رابطه آن با "شیوه تولیدی" حاکم بر جامعه ناتوان از کار در می آید.
در ارتباط با بحث در باره "اقتصاد سیاسی" در مرحله ملی- دموکراتیک فرازمندی جامعه، نگارنده رابطه میان مقوله "آزادی" و "شیوه تولیدی" در جامعه ایرانی پس از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ را در مقاله ای در دست تهیه، مورد بررسی قرار داده است.
۶٨۴۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : سخنی با امیر ایرانی !
تبریک.
دوست عزیز شما با "استدلالی" نه چندان قوی به نتیجه یی درست رسیده اید !

"مردم راهی‌ را که کم هزینه تر است را میروند."

این یک قاعده عمومی در طبیعت است "نورهم راهی‌ را انتخاب می‌کند که کمترین انرژی را مصرف می‌کند"

حال مسئله گزینه مسلحانه میباشد که من آنر ا "منطقه یی ،احتمالی‌" روی میز میبینم و شما حتا در زیر میز هم انکارش می‌کنید.
کردستان ، کردستان دهه شصت نیست ،همه مسلح هستند و هم گرا و مصمم به تشکیل کردستان مستقل میباشند که من و شما و هیچ نیروی دیگری نمیتواند ما نع آن شود.

حکومت ولایی قصد هزمونی خاورمیانه بزرک را در سر دارد و عربستان و ترکیه هم همچنین!

شاه صعودی امام شده‌ و خلیفه پشت خلیفه در داعش تولید میشود!

حاکمیت ولایی هلال شیعی را دارد از دست می‌دهد و به عقب نشینی مجبور است.

حال نیرو‌های خارجی‌ خود را میتواند به داخل بیاورد "مثل بدر ،قدس، حزب الله"

و در سرکوب داخلی‌ به کار گیرد چونکه نیرو‌های انتظامی داخل توانایی قبلی‌ را ندارند و "شاید تمایل سرکوب مردم را از دست داده اند".

صحبت تجزیه منطقه است ولی‌ چگونه؟

ما میبایست در سطح منطقه یی فعال شویم, اتحاد دمکراتها در منطقه و در داخل. تنها مسیری که دموکرات تر است از کردستان میگذرد .

قبول فدرالیسم درمنطقه و کردستان مستقل از نظر من و خیلی‌ها راه حل است.

من هم امیدوارم که بتوانیم این مسیر را با هزینه کم "نهایتان رفراندم" طی‌ کنیم و به یک خاورمیانه پزرگ دمکرات برسیم.
۶٨۴۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : گپ وگفتی با یک هموطن گرامی جناب کیا ارجمند
مردمانی به درازای تاریخ نسل اندر نسل با مشترکاتی درکنار هم زیستند. آمدگانی هم ، آمدند وبا هم یکی شدند و یک روح ملی یافتند،آن روح ملی شد روح ملی ایرانی. آنهم :با هر تنوع قومی و هرتکثری که بوده و خواهد بود که دراین رهگذر عواملی وحدت بخش در حوزه های اجتماعی نیز برای خود ساختند از جمله زبان و ....وادامه حیات دادند تا می رسند به دورانی جدید ، دورانی که نوع حکومتگری درجهان تغییرمی یابد. ایرانیان نیز در صد و چند سال اخیر تلاشگرِ ایجادِ حکومتگری ِ جدید شدند . دراین تلاشگری فراز و فرودهایی داشته اند و دارند تا به کی بسر منزل مقصدرسند. باید گفت: دراین رهگذرِتلاشگرانه اشان، تلاشی برای بکار گیریِ یافته های اندیشمندان بشریت ، توسط افراد و یا گروه هایی انجام گرفت و می گیرد ،گاها" صادقانه،گاها" فریبکارانه و دکاندارانه،اما آن یافتگانِ فعالینِ حوزه های مختلف هر چه باشند می آیند و می روند ! چیزی که می ماند کشور و روح ملی و نسل هایی که می آیند و می روند و در کنار هم می خواهند زیست فردی و جمعی مناسب خود را بسازند .در این تلاشهای خود ، بن بستهای حاکم را پی گیرانه خواهند شکست و از آنها عبور خواهند کرد !اما نکته ای را که بایدبه آن توجه داشت که تجربه داریِ تاریخی به ما می گوید اینست:این مردمان ، عبور را با هر هزینه ای نمی خواهند و هر گزینه ای را بر نمی گزینند و هر گزینه ای را روی میز و زیر میز قرار نمی دهند گزینه کم هزینه را می خواهند و گزینه های ویرانگر و یا پاشانندهء سرزمینی را برنخواهند گزید این مسائل را در بزنگاه های تاریخی از خود نشان داده و می دهند !.
۶٨۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : چپ رادیکالی که آنارشیسم نیست
سپهر عزیز،دیر به دیر می آیی ولی هر بار که می آیی کلی انرژی و شادابی و تازگی بهمراهت می آوری.واقعیتش این است که بین نوشته های شما و شیدان نزدیکیهای زیادی احساس می کردم و می کنم .یعنی فکر می کنم تقریبا به هم شباهت دارند و از یک جنس اند.باور کنید ضمن اینکه دریافت من از این نوشته ها چیزی به مثابه پروتستانیسم در چپ بوده و است ولی ابهاماتی را هم احساس می کردم.زمان نسبتا زیادی از مطالعه ی آخرین نوشتهء شما و همچنین آخرین نوشتهء شیدان عزیز گذشته است .ولی تصور می کنم چیزی که بیش از همه فکرم را درگیر کرده بود همین چگونگی دست یازی به سوسیالیسم بدون بدست گرفتن دولت بود.یا حتی در همین نوشتهء شما که"سوسیالیسم رهایی خواه"را محصول خود مدیریتی پرولتاریا می دانید نه تسخیر دولت بوسیلهء حزب پرولتاریا .چیزی که برایم مبهم است ،این است که،
بدون حزب پرولتاریا ،پرولتاریا ی آگاه در چارچوب همکاری "مردم بسیارگونه "چگونه خواهد توانست از ابزار دولت برای استقرار سوسیالیسم کمک بگیرد؟امیدوارم در قسمت بعدی پاسخ روشنی برای سوالم پیدا کنم.
۶٨٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : بحثی‌ جالب و مهم در زمانی مناسب!
سوالی که ذهن من را زمانی‌ طولانی مشغول کرده بود این است.

چرا در اپوزیسیون با اقشار متفاوتش از چپ گرفته تا ملی‌ مذهبیها این همه تئوری درمورد ایران موجود است و همه به شکلی‌ صادق میباشند؟

جواب را اینطور یافتم ، که این تئوری‌ها صادق هستند چونکه به هم مرتبط میباشند یکی‌ زیر مجموعه ی دیگری است و این از آنجا سر چشمه می‌گیرد که حاکمیت با همه طبقات در گیر است برای مثال سهامدارن و بورسی‌ها هم جرشان در آمده است.

همانطور که همه شاهد هستند حکومت در سرازیری بی‌ ترمز قرار گرفته است و همه ی گزینه‌ها هم روی میز!

به فکر اتحاد بیشتر باشیم!
۶٨٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست