از : رضا میرزا
عنوان : نژأادپرستی سیستمایک
آقای مسعود راد شما سلطنت طلبها و اصلاخ طلبها و امثال رفسنجانی ها هم علاقه شدیدی به آمریکا دارند که بیشتر از کینه شان نسبت به مارکسیستها سرچشمه میگیرد تا واقعیات جاری در جامعه اینجا. اگر در لینکی که در نظر قبلی ام از اف بی آی ارائه کردم دقت میکردید میدید که چطور خود خکومت آمریکا به وجود گروههای نژاد پرست در جامعه آمریکا اعتراف میکند. در آن گزارش اف بی آی آمده که تا قبل از سال ۱۹۸۰ با ابراز تنفر از نژاد مثل سیاهان و مذاهب دیگر مثل یهودیت هیچ مقابله ای نمی شده!
Crimes of hatred and prejudice—from lynchings to cross burnings to vandalism of synagogues—are a sad fact of American history, but the term “hate crime” did not enter the nation’s vocabulary until the ۱۹۸۰s, when emerging hate groups like the Skinheads launched a wave of bias-related crime. The FBI began investigating what we now call hate crimes as far back as World War I, when the Ku Klux Klan first attracted our attention. Today, we remain dedicated to working with state and local partners to prevent these crimes and to bring to justice those who commit them. شما فکر میکنید که در ۲۵ سال گذشته افکار نژاد پرستانه چند صد ساله رخت بر بسته؟؟ آیا آقای راد که از زندگی در به عنوان یک مشخصه شناخت از جانعه اینجا صحبت میکنند این جمله نژاد پرستانه در مغازه های آمریکا را چگونه توجیه میکنند که اعلام می کند ما خق داریم که از سرویس دادن به هرکسی که نخواهیم خودداری کنیم؟؟؟ بله حق با ایشان است که اکثریت جامعه آمریکا نژاد پرست نیستند ولی نژاد پرستی در آمریکا سیستماتیک است! اگر باور ندارید کافی است که اندکی پای درد دل اقلیت های نژادی در آمریکا بنشینید و از آنها بشنوید. و یا در محافل خصوصی سفید پوستان شرکت کرده و از توهین های نژادی آنان به مکزیکی ها و سرخپوستان و سیاهان بهره مند شوید. در مورد مبارزه با سرمایه داری هم باید بگویم که در حالی که آمریکا رهبر جامعه سرمایه داری جهانی است و برای حفظ منافع امپریالیستی خود به همه جای دنیا یورش میبرد باید در مبارزه با سرمایه داری هم نوک حمله ضد سرمایه داری به طرف آن باشد. کیست که نداند جمهوری اسلامی از ابتدای وجود منحوسش تاکنون جز در راه ثبات بیشتر سرمایه داری در ایران تلاش دیگری نکرده؟ مبارزه با حکومت ایران از راه آگاه سازی مردم در مورد سرمایه داری و وجوه کثیف مختلف آن منجمله نژاد پرستی سیستماتیک ممکن میشود. فقط کسانی که درد زحمتکشان در دل ندارند به مردم آدرس غلط میدهند!
۶٨۶۵۱ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۴
|
از : تورج ن .
عنوان : ذهنیت یا عینیت؟!
ذهنیت یا عینیت؟!
مسعود راد می نویسد " بعید می داند نویسنده در آمریکا باشد" و در نظر پسین، اصرار دارد که نویسنده در آمریکا نیست!!. این پرسشها امنیتی است و عنوان کردنشان صحیح نیست! اما از آنجاییکه نویسنده را در زمره رفقای کمونیستی خطاب کرده اند که "زحمت نمی کشند که در رابطه با مسائل ایران مطلب بنویسند به همین بسنده می کنم که نام و چهره ایشان برای من و بسیاری دیگر آشنا و شناخته شده است. ایشان در خلال نزدیک به دو دهه اخیر بطور مرتب و پیوسته پیرامون موضوعات "ایران" "زنان" "عراق" و "خاورمیانه" و "محیط زیست" در ارگان سازمانی قلم زده اند که به مسعود راد پیشنهاد می کنم از مطالعه آنان، غفلت نورزد. بهتر است اندیشه نویسنده را مورد نقد قرار دهیم تا واکاوی و کنکاش در رابطه با مکان و محل سکونتشان!
اگرچه اصرار بر آمریکا نبودن هم ذهنی گرایی است.
آنانیکه قصد دارند پیش داوری هایشان و حتی خواست خود را بر آنچه بیرون از ذهنشان در جریان است تحمیل کنند، به شیوهی ذهنی می اندیشند. اینان، قادر نیستند حقیقت را آنچنان که هست، درک کنند. لذا، مرکب و بغرنج را به سادّه تبدیل می کنند!
در مطلب نوشته نشده است " مردم امریکا نژاد پرست هستند". بلکه از سیاه پوستان امریکایی بر اساس استدلال و اسناد و کتاب و آمار مستدل، حمایت شده است. مگر اینکه سیاه پوستان نزد مسعود راد جزو مردم امریکا بحساب نیایند؟!
رویکرد مسعود راد به پدیدهی نژاد پرستی در امریکا از روی تجربات شخصی- امپریستی- و از آنجا که از عینیت روزمره آمریکا (که تا کنون مشاهده نکرده ام شخصیتی مانند نویسنده مطلب بالا با اتکاء به آمارهای واقعی و مستدل بین نویسندگان ایرانی به تحقیق و تفحص بپردازد"، الهام نمی گیرد. لذا، کاملاً سوبژکتویستی و ذهنی گرایانه است. مسعود راد بجهت رویکردی امپریستی و سوبژکتیویسیتی و غیر دیالکتیکی به نژاد پرستی در آمریکا از درک این موضوع غافل است یا عمداً چشم پوشی می کند که فرهنگ طبقه حاکم، فرهنگ حاکم بر جامعه است. بنابراین عبارت نویسنده که جامعه امریکا، جامعه ای نژاد پرست است صحیح می باشد.
مسعود راد فراموش می کند که سیاست خارجی دولتها بازتابی از سیاست داخلی است و علوم اجتماعی بخشی جدایی ناپذیر و لاینفک و وابسته به علوم سیاسی و تجزیه و تحلیل سیاستهای ساختارهای سیاسی مُسلط، است. سیاست ایالتی آمریکا نیز از سیاست کلی دولت آمریکا تبعیت می کند که با ادعای دوربین گذاشتن چندی پیش سه سیاه پوست دیگر در داکوتا کشته شدند. پراگماتیستهای ضد کمونیزم اسلوب تفکر خود را نیز حقیر می شمارند و اصلاحات بنیادین را تا حدّ "دوربین سوار شدن روی کلاه پلیس ها"، پایین می آورند.
اگر نویسنده مطلب فوق، امریکا ستیز و ضد مردم امریکاست، معلوم نیست نویسندهی کتاب قوانین نژادپرستانه در آمریکا اثر میشل الکساندر، کتاب نژاد و انقلاب اثر گرالد هوم، امپریالیسم و بحران نژادپرستی اثر فوستر و بی شمار مقالات و کتب محققان و نویسندگان امریکایی و استاتید دانشگاه از نظر مسعود راد، چه هستند؟!
مسعود راد بهتر است بعوض کنجکاوی در رابطه با مکان سکونت نویسنده، نگاهی به منابع و کتابهایی پی نویس بیندازد. حقیقت انعکاس ذهن در ذهن نیست، انعکاس عین در ذهن است.
ای کاش پیروان نظام بازار آزاد و آنانی که خواستار انسانی کردن نظام سرمایه داری هستند به خودشان زحمت بدهند و این مطلب را بخوانند!
http://www.hrw.org/sites/default/files/reports/usprisoner۰۵۱۵_ForUpload_۱.pdf
با اینکه با برخی نکات گفته شده در مطلب رفیق آناهیتا اردوان موافق نیستم، اما انتشار مطالب تحقیقاتی از این دست، بویژه از زنان کمونیست جوان با پیشینهی غنی، از سوی اخبار روز را نمودی از کثرت گرایی، چندجانبه گری، انعطاف پذیری و احتراز از یکجانبه گری و ذهنی گرایی دانسته و آنرا پاس می دارم.
۶٨۶۴۷ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۴
|
از : مسعود راد
عنوان : کوکلاس کلان مردم امریکا را نمایندگی نمی کند
در امریکا هم مثل هر جای دیگری جنایات نژاد پرستانه یا جنایت از روی تنفر اتفاق میافتد، ولی این به معنی نژاد پرست بودن مردم امریکا نیست. همانطور که تضییقات رژیم در مورد اقلیتها، مردم ایران را نژاد پرست نمی کند.
کوکلاس کلان گروهی غیرقانونی و متشکل از چند هزار نفر راست افراطی است که شدیدا تحت تعقیب پلیس فدرال هستند و امکان برگزاری هیچ تجمعی ندارند. لینکی که دوست عزیز آقای میرزا در مورد اف بی آی به آن رجوع میدهند در حقیقت اشاره به همین نکته و مبارزه پلیس فدرال با این پدیده ارتجاعی دارد. اصولا اگر نژاد پرستی در جامعه امریکا نهادینه بود دیگر دلیلی نداشت که رهبران و اعضای این گروه جنایات خود را از مردم مخفی کنند، بلکه به آن افتخار میکردند. به عبارت دیگر کوکلاس کلان به هیچ وجه مردم امریکا را نمایندگی نمیکند.
ضمنا از نوع نوشتن مقاله به سادگی قابل حدس زدن بود که نویسنده در امریکا زندگی نمی کند وگرنه به خوبی حس می کرد که در اینجا برخلاف اروپا به چشم غریبه به او نگاه نمی کنند. البته که لازم نیست حتما در جایی زندگی کنی تا بتوانی در باره مسائل عام مثل سرمایه داری مطلب بنویسی. اما در مورد موضوعات اجتماعی، به همان نسبت حضور و آشنایی با جامعه ای که آن را تحلیل میکنی ضرورت دارد.
نکته آخر اینکه به نظر میرسد اصولا هدف نویسنده بیشتر امریکا ستیزی به هر طریق بوده وگرنه اگر افشای ارتباط بین سرمایه داری افسار گسیخته و ستم بر کارگران مد نظر ایشان بود، کشورهایی مثل روسیه و جمهوری اسلامی نمونه های بسیار بهتری برای نشان دادن این رابطه فراهم می کردند. موضوع کلیدی که به خاطروجود ارتباط مافیایی حکام روسیه با سردمداران حکومت اسلامی بیشتر به کار مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران می آمد.
۶٨۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹۴
|
از : رضا میرزا
عنوان : فرض یا واقیت مستند
دوستی که در نظر خود محتویات این نوشته را فرضیات نویسنده عنوان کرده و جامعه آمریکا را نژاد پرست نمی دانند خود به همان اشتباهی درغلطیده اند که نویسنده را بدان نسیت می دهند. اولا که نویسنده محترم این نوشته اکثر گفته هایش را با آوردن پاورقی های قابل تعقیب و تحقیق پشتیبانی نموده و چیزی را فرض اعلام نکرده است. این دوست نظر دهنده است که به اذعان خودش فرض میکند که گویا نویسنده در آمریکا زندگی نکرده و از نزدیک از اوضاع آنجا اطلاعی ندارد که نه تنها غلط است بلکه اصلا موضوعیتی ندارد. چند نفر از مارکسیستهای ایران در کشورهای سرمایه داری زندگی کرده بودند که راجع به سیستم سرمایه داری و ضدیتش با بشریت مینوشتند؟
در مورد مسئله نژاد پرستی در آمریکا همینقدر بس که گروه بزرگ نژاد پرستی مثل کوکلوس کلانها که متشکل از بزرگانی از سیاست آمریکاست که لباس مخصوص دارند و صورت خود را می پوشانند تا هنگام ارتکاب جنایات نژادی شناخته نشوند به طور علنی حضور دارند و حتی در مناظره های تلویزیونی هم ظاهر شده و از مواضع خود دفاع میکنند. در همین سالهای اخیر تعداد زیادی از کلیساها و خانه های سیاهان توسط آنها به آتش کشیده شده و سیاهانی منجمله کودکان و زنان رنده رنده سوزانده شده اند. اگر طبق نظر این خواننده مقاله حکومت آمریکا در حال اصلاح پدیری است این جنایات چقدر در داخل و خارج آمریکا انعکاس و عکس العمل برانگیخته؟
بر خلاف گفته شان که از کسی متنفر نیستند مثل جمله زیر از سایت رسمی آنها http://kkk.bz/main/?page_id=۴۱۰ "Today the KKK still stands for the unity of all white Christians. We don’t hate other people. We just are watching out for our "white brothers and sisters. Just like other groups watch out for their people.
جهت اطلاع این دوست از جنایات نژاد پرستانه در آمریکا توجه ایشان را به گزارشی که در سایت رسمی اف بی آی آمده جلب میکنم:
http://www.fbi.gov/about-us/investigate/civilrights/hate_crimes
در خاتمه نژاد پرستی مسئله ای نیست که صرفا به امپریالیسم مربوط باشد بلکه بخشی از سیاست های کثیف سرمایه داری است که بقای خود را در انتشار تنفر و ایجاد افتراق بین مردم و بین نیروهای تولید میداند. مثال بارزش را میتوانیم در اشاعه ضدیت با ملیتهای مختلف در ایران و ایجاد اختلاف بین آنها ببینیم و یا شعارهای ضد انسانی در راهپیمائی دولتی به مناسبت روز کارگر در تهران که مضمون ضد افغان داشت.
۶٨۵۶٣ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣۹۴
|
از : مسعود راد
عنوان : فرضی غلط و گمراه کننده
بعید میدانم که نویسنده در امریکا زندگی کرده باشد چون ارزیابیهای ایشان با شناخت کامل از جامعه امریکا همراه نیست۰ متاسفانه به نظر میرسد در این مطلب کوبیدن "امپریالیزم امریکا" بیشتر مد نظر بوده تا اطلاع رسانی منصفانه۰ این نوشته بر این فرض اصلی استوار شده که امریکا جامعه ای نژاد پرست است۰ در اینجا سعی میکنم نشان دهم که این فرضی غلط و گمراه کننده است۰
امریکا کشوری بسیار وسیع و متکثر است و نمی توان بروز اتفاقی در گوشه ای از آن را به سادگی به همه آن نسبت داد۰ همه میدانند که هر ایالت امریکا حال و هوای خود را دارد و مناطق مختلف از بسیاری نظرها با هم قابل مقایسه نیستند۰ ایالتهای مرکزی از نطر اقتصادی عمدتا صنعتی/کشاورزی و از نظر سیاسی دست راستی اند۰ این در حالی است که ایالتهای حاشیه ای بیشتر اقتصادی خدماتی دارند و سیاستهای لیبرالی در پیش میگیرند۰ طبعا چنین کشوری نمیتواند جامعه یکدستی داشته باشد و نژادپرست خواندن مردم امریکا خطای بزرگی است۰
نکته دیگری که به خواننده گفته نمیشود این است که پلیس هر شهری در امریکا به شهرداری آن شهر مربوط میشود و نه به دولت امریکا۰ به همین ترتیب دادگاهها استقلال کامل دارند و از دولت مرکزی دستور نمیگیرند۰ القای اینکه دولت یا حکومت امریکا در این اتفاقات نقشی دارند صحیح نیست۰
سوم غفلت از این نکته ظریف است که شاید هیچ حکومتی در دنیا به اندازه امریکا اصلاح پذیر نباشد۰ اگرچه ممکن است اصلاحات به سرعت صورت نگیرند و صاحبان قدرت در مقابل اصلاحات مقاومت کنند، اما وقتی توجه عمومی به نقطه ضعفی جلب شود اصلاح شدن آن حتمی است۰ مثلا الان از ماموران پلیس خواسته شده که به کلاه خود دوربین نصب کنند تا امکان بررسی موضوع در دادگاه ساده تر باشد۰
نکته آخر اینکه وجود اخبار این چنینی لزوما به معنی شدت و فراوانی آنها در امریکا نیست۰ بلکه بیشر نشاندهنده آزادی بیان و مطبوعات در این کشور است۰ وگرنه بر چه کسی پوشیده است که فجایع بسیار بدتر از این روزانه در روسیه، چین، ایران و سایر کشورهای دیکتاتوری به طور سیستماتیک اتفاق میافتند. اما اگر رفقای ضد امپریالیست زحمت بررسی و افشای آنها را به خود نمیدهند حتما به این خاطر است که این کشورها اجازه پخش و نشر اخبار جنایات خود را نمی دهند۰
۶٨۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۴
|
از : تورج ن .
عنوان : جنبش سیاهان آمریکا .
مطلب تحقیقی بسیار خوبی است که با اتکاء به ارقام و آمارِ مستند درجه بی حقوقی ، خفقان و در نتیجه طغیان اخیر سیاهپوستان آمریکا را بدرستی بیان می کند .
مطالعه آن از خواننده صبر و شکیبایی طلب می کند و البته نباید فراموش کرد که نوشته های پژوهشی که نگارش آنها کار و وقت زیادی از نگارنده اش می گیرد خوانش آن نیز شامل این قانون می شود .
از اخبار روز بخاطر درج این مقاله مفید و آگاهی دهنده کمال تشکر را دارم .
۶٨۴۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۴
|