سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هیچ مسئولی در اندازه ای نیست که بخواهد به من مجوز بدهد - مهین میلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهمن پارسا

عنوان : ادای احترام صادقانه!
پیش از ورود در متن سخنی از زنده یاد کسایی را یاد کنم که فرمود: اینروزها ترافیک استاد به وجود آمده ! لذا برای بد تر نشدن این ترافیک از بکار گیری این کلمه خود داری میکنم.
آشنایی من با ساز و نوای علیزاده بر میگردد به قطعه ی آسمانی ِ "حصار" در چهار گاه. آنهم قبل از سال ۵۷. همانموقع اینطور باور داشتم که علیزاده صدا را با گوشی غیر از گوش تن ، و از جایی غیر از آنجا که ما مردم ِ عام می شنویم ، میشنود! و این تا همین امروز واقعیت دارد. ساز و نوای او چیزی است در حد عروج! افراط میکنم؟! ارزشش را دارد. وی در موسیقی ما یگانه است.
او را به روی صحنه و هنگام اجرا فقط یکبار دیده ام. زمستان ۲۰۰۱ Lisner Auditorium دانشگاه جرج واشینگتن ، در پایتخت آمریکا. آنشب به همراه شجریان ، زمستان را اجرا کردند. یک مرکب خوانی و مرکب نوازی ملکوتی. بیش از این از من در بیان آن ساخته نیست. فردای آن شب در دانشگاه جرج تاون(Georgetown University) در سالن انجمن بین الفرهنگی!!! آن دانشگاه جلسه ی پرسش و پاسخی با حضور شجریان و علیزاده، به مدیریت ویا به عبارت دیگر گردانندگی عدیلی _ که خیلی زود سرطان تمامش کرد، یادش زنده باد_ بر گزار شد که من نیز با همه ی شوقم شرکت کردم. آنچه آنشب من دیدم و به یادم مانده این است که علیزاده را فقط در موسیقی و سازش باید شنید. همین وبس. چرایی اش اینکه ، وی علاقه ی وافر و غیر قابل کنترلی به گفتن! یا حرف زدن دارد، طوری که گویی هم اینک آخرین لحظه است و میباید که بگوید و فرصت را از دست ندهد. این است که آنچه در همان لحظه به ذهنش برسد بی ارتباط به کلّ مبحث به زبان خواهد آورد. وابدا نیز در خیال آن نیست که آیا اساسا او طرف صحبت هست یانه. آن شب هرکسی از شجریان چیزی پرسید ، علیزاده بی اجازه ی وی وارد در سخن شدو صرفا از آنچه میدانست سخن گفت. با کمال تاّسّف اغلب هم وارد در موضوع نبود. ولی گویا علیزاده نیاز داشت تا بگوید و میگفت.
به همبن متن حاضر هم که بنگرید همینطور است آنچه به ذهنش میرسد میگوید بی آنکه ربطی به اساس سخن و موضع آن سخن داشته باشد. این عیبی است که هست. ایکاش علیزاده فقط بسازد و بنوازد. واگر واقعا سخنی هست که فقط او از عهده اش بر میاید خوبست در آن باب نیز به اندازه ی هنر سازندگی و نوازندگی اش جان بگذاردو
زیاده گویی زیبنده نیست به خصوص از کسی که نیازی به آن ندارد و هنرش پاسخ گوی هزاران مساءله است.
خواهش اینکه این نظر را فدای تنگ نظری نکنید، وبگذارید در معرض دید دیگران قرار گیرد شاید که باشند ارجمندانی تا مرا رهنمود به دید ِ بهتری گردند.
۶٨۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۴       

    از : رضا فانی یزدی

عنوان : افتخار همه آفاقی
واقعا که هنرمند مردمی هستی استاد گرامی موسیقی ایران. افتخار همه آفاقی و هر انجمنی علیزاده عزیز
۶٨۹٣۹ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست