کاهش حکم محرومیت نسرین ستوده در نهمین ماه تحصن
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : حسن نکونام
عنوان : با تبریک به نسرین عزیز
نسرین ستوده وکیلی انساندوست است. وکالت خیلی از انسانهائی را که در منگنه قوه قضائیه حکومت شیعه گرفتار آمده بودند، بعهده گرفت و با احساس مسئولیتی انسانی، به دفاع از آنها پرداخت. نسرین به زندان افتاد و مقاومت کرد. همه ما در سراسر جهان به حمایت و پشتیبانی از این وکیل محترم پرداختیم و خواهان آزادی وی شدیم. مجموعه تلاشهای ما و ایستادگی خود نسرین، سرانجام منجر به رهائی نسرین از زندان شد. تا اینجا یک پیروزی برای جنبش ما در تاریخ این جامعه به ثبت رسید.
اما نمیتوانم از طرح پرسشهائی که به ذهنم فشار می آورند، خودداری کنم:
پرسش اول- نسرین میداند که او تنها انسان تحصیلکرده (و بیکار) در جامعه ایران امروز نیست. طبق آمار خود حکومتیان بین دو تا سه میلیون تحصیلکرده در این کشور بیکارند. خیلی از آنها ممکن است از نظر درجات تحصیلی حتی از نسرین بالاتر، و از نظر اقتصادی و تامین معاش زندگی، در وضعیتی بد تر و وخیم تر از وضعیت نسرین قرار داشته باشند. اگر نسرین نمیخواهد قهرمان شود، آنگاه، پرسش از او اینست که چرا در مورد بیکاری و حق داشتن کار برای تامین یک زندگی مناسب انسانی، برای همه تحصیلکرده های بیکار، دست به فعالیت اجتماعی نمیزند، و با کمک به سازماندهی همه این انسانهای بیکار در نهادی که جنبشی اجتماعی را بنیان نهد، پیش نمیرود؟ آیا مشکل نسرین فقط همین بود که حق وکالت از خود وی گرفته شده است، و با چند ماه ایستادن در جلو کانون وکلا، این حق خود را بازستانی کند؟ اگر نه، پس چرا نسرین دست به یک کار بزرگ و اجتماعی نمیزند؟
پرسش دوم- نسرین میداند که قوانین قضائی حکومت اسلامی بر مبنای فقه شیعه نوشته شده اند. نسرین هم از وجود و اجرای این قوانین آگاه است ، و خود او، هم در مقام یک انسان ، انسانی که تصادفا زن هم هست،و هم در مقام اجرای این قوانین در دفاع از موکلینش، به عمق ضد انسانی و نابهنگامی تاریخی این قوانین وقوف کافی دارد.از سوی دیگر، نسرین احتمالا به قوانین حقوق انسانی و مدرن نیز آشناست. پرسش من در این رابطه از نسرین عزیز این است که، آیا او نیز مانند خانم شیرین عبادی، به سازگاری قوانین شرع اسلام و فقه شیعه با حقوق جهانشمول بشر باور دارند؟ اگر نسرین با خانم شیرین عبادی موافق است، آنگاه نسرین نیز چیزی تازه برای ارائه به مردم ایران، و بویژه به زنان ایران ندارد. و همان بهتر که بفکر شخص خودش باشد. اما اگر این قوانین شرعی مربوط به جوامع قبیله ای و عشیره ای را ناقض حقوق بشریت مدرن انسان امروزی میداند، آنگاه پرسشم از، و توصیه ام به نسرین اینست:
نسرین جان! بزرگترین خدمتی که در این دوره مهم تاریخی از دستت و ذهنت بر می اید اینست که این پرسش را درمقابل خود قرار بدهی:
آیا قوانین شرعی دوره کهنه عشیره ای و دوران جاهلیت انسان، با قوانین مدرن بشریت امروز سازگارند؟ اگر پاسخت مثبت است، آنگاه چیزی غیر از نظرات خانم شیرین عباذی، برای مردم و زنان ایران در پنته نداری. بجز اینکه خانم عبادی برای هین حرفهایش جایزه نوبل هم گرفته است، و نصیب شما فقط محدودیت و زندان بود.
اما، اگر سازگاری بین قوانین شرع حکومت و حقوق مدرن انسانی نمیبینی، آنگاه شایسته است که خودت را به این امر، که در این دوره برای مردم، و بویژه زنان میهنت، اهمیت حیاتی دارد، مشغول کنی. با همان شجاعتی که در دستگیری و بازجوئی و زندان و دفاع از خود، از خود نشان دادی، در این امر هم شجاع باش، و دست به قلم ببر، و تناقض حقوق شرع با حقوق مدرن را بنویس، به آگاهی مردم و زنان جامعه ات کمک کن. مطمئن باش که این بزرگترین خدمتی است که از دست و ذهن و کلام و زبان و قلم تو و امثال تو برمیآید.
تندرستی و موفقیت شما آرزوست.
۶٨۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|