یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سرمایه داری معاصر دمکراسی را به حصار می کشد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نامی شاکری

عنوان : "وضعیت انقلابی"
بعید است راهکارهای "آفتابه خرج لحیم" پیشنهادی ژیژک ، یونان را از این وضعیت برهاند . دیروز در یک منبع نسبتا معتبر دیدم که بدهی یونان حدود ۲۰۰ تولید ناخالص ملی اش شده . این اگر درست باشد، یعنی یونان عملا فقط روی کاغذ وجود دارد . یونانی ها به جای آنکه رنج ریاضتی مضاعف را تحمل کنند که تضمینی به عدم تکرارش نیست، می توانندکمر همت به ریاضتی دیگر ببندند و این ضعیف ترین حلقه ی اروپا را با انقلاب بگسلند. حضور مردم در صحنه در این مقیاس ، وجود آن اله مان سوم در انقلاب را منتفی کرده و نقش آنرا به عهده گرفته : گروهی پیشتاز که خطر کنند و تکلیف "وضعیت انقلابی" را یکسره کنند!
۶۹۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹۴       

    از : م بهمنی

عنوان : تشکر
با سلام و احترام
تشکر از خانم یا آقای معصوم زاده با این ترجمه شیوا و سلیس.مقاله جالب و روشنگرانه ای بود.
۶۹۰٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۴       

    از : شباهنگ

عنوان : توضیحی کوتاه
اشپیگل در آخرین پرسش خود موضوع Leitkultur را مطرح کرده که مترجم گرامی آن را «مدار فرهنگی» ترجمه کرده است. توضیح کوتاهی درباره‌ی این مفهوم خالی از فایده نیست. این مفهوم نخستین بار از سوی بسام طیبی سیاست‌شناس سوری و پژوهشگر دانشگاه‌های آلمان بویژه در حوزه‌ی «اسلامگرایی» و «بنیادگرایی اسلامی» وارد مباحث نظری در این کشور شد. منظور طیبی این بود که فرهنگ اروپایی بر پایه‌ی ارزش‌های برخاسته از عصر روشنگری مانند دمکراسی، سکولاریسم، حقوق بشر و جامعه‌ی مدنی استوار است و این فرهنگ مهاجرانی را که وارد آن می‌شوند،‌ می‌پذیرد و به آنان هویتی می‌دهد. البته طیبی انتقاد می‌کرد که آلمان هنوز چنین جامعه‌ای نیست. هدف او از طرح چنین مبحثی این بود که تز«جامعه‌ی چندفرهنگی» را نقد کند. این تز ناظر بر آن بود که جوامع اروپایی با ورود مهاجران (عمدتا مسلمان) تبدیل به جامعه‌ای چندفرهنگی شده‌اند و ارزش‌های گوناگونی می‌توانند به موازات هم در آن وجود داشته باشند. اما نظر طیبی این بود که انتگراسیون نباید به این معنا باشد که ارزش‌های فرهنگی اروپایی زیرسوال بروند و لازم است همه‌ی شهروندان اروپایی و از جمله مهاجرتباران زیر پرچم واحدی از ارزش‌های فرهنگی مشترک اروپایی دفاع کنند. او خطر رشد اسلامگرایی در اروپا را خوب تشخیص داده بود و در همین بافتار از مفهوم Leitkultur استفاده کرد که شاید بهتر باشد برای آن معادل «فرهنگ راهنما» یا «فرهنگ هدایتگر» یا برای درک بهتر و آسان‌تر «ایده‌ی فرهنگی راهنما» را برگزید. گفتنی است که بعدها سیاستمداران محافظه‌کار در آلمان در مباحث مربوط به سیاست مهاجرپذیری و نیز انتگراسیون در این کشور از این مفهوم تفسیرهای محافظه‌کارانه‌ و گاه مرتجعانه‌ای ارائه دادند که با انتقاد کسانی چون یورگن هابرماس و خود بسام طیبی هم روبرو شد.
۶۹۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست