تاملی برکاربرد شبکه ها ی اجتماعی درمبارزه طبقاتی
-
محمد چابکی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : فرهاد عاصمی
عنوان : انتزاع توخالی یا درک نشده!
نگرشی به ”تاملی بر کاربرد شبکه های اجتماعی در مبارزه طبقاتی“ در اخبار روز (۳ کرداد ۱۳۹۴)
نگرانی و هشدار محمد چابکی در باره سواستفاده «سرمایه سالاران جهانی» و دستگاه های امنیتی آن ها، به جا و مورد تائید هر مبارز چپ است. در عین حال ضرورت بهره گرفتن از این امکان جدید ارتباط و تبادل نظر توسط نیروهای ترقی خواه در نبرد علیه ارتجاع داخلی و حامیان جهانی آن که او برجسته می سازد، نیز تردیدناپذیر است. آنچه که اما قابل تامل و پرسش برانگیز است، برداشتی است که می کوشد استفاده از شبکه های ارتباط الکترونیکی را در طول زمان جایگزین اسلوب نظربندی سیاسی در احزاب کارگری کند.
همزمان با انتشار همین مقاله محمد چابکی در نشریه الکترونیکی ”نویدنو“ (۱ مرداد ۱۳۹۴)، نقدی بر این نوشتار به قلم احمد سپیداری انتشار یافت. سپیداری در نقد خود و در کوشش برای حلاجی نگرانی و هشدار چابکی، به مبارزان توصیه می کند با آموختن کارکرد در این شبکه ها، امکان های جدید را به خدمت هدف های خود بگیرند. توصیه ای که می توان با آن موافقت کامل داشت. آنچه که اما نمی توان با آن موافق بود که احتمالاً مورد نظر چابکی نیز است، «تلفیق مبارزه متشکل بر اساس مرکزیت دمکراتیک و مبارزه شبکه ای است» که او در نقد خود باری دیگر مطرح می سازد.
سپیداری پیش تر ضرورت «تلفیق اصل مرکزیت دموکراتیک» را در احزاب کارگری با «شبکه ای» ساختن فعالیت اعضا و هواداران در مقاله ای با همین عنوان در نویدنو منتشر ساخته بود (شماره ۸۰۴، ۱۳۹۴/۰۲/۲۵). در بررسی تز طرح شده توسط او پرسشی طرح شد که تاکنون بی پاسخ مانده است.
اشاره شد که «مرکزیت دموکراتیک»، نام اسلوب نظربندی سیاسی در احزاب کارگری است. سپیداری که ظاهراً «اسلوب» بودن این اصل را تائید نمی کند، می کوشد آن را با مضمونی دیگر ارایه دهد، آن را «دانش مبارزه متشکل» می نامد. «دانش» را باید به روز کرد. در اذهان، این امری شناخته شده است. با تغییر ”زبان علمی مارکسیستی- توده ای“، در بروی انحراف از اسلوب کارکرد حزب کارگری گشوده می شود.
اگر بتوان ”کهنه“ و ”از کار افتادگی“ «اسلوب» کارکرد حزب مارکسیستی- توده ای را به اثبات رساند، آنوقت مجاز هستیم آن را با اسلوب دیگری جایگزین سازیم. چنین اثباتی کماکان ناممکن است و سپیداری نیز گام در این راه نمی گذارد. به برخی از این اسلوب ها بنگریم: برای نمونه «دموکراسی پایه» که در همه پرسی به کار گرفته می شود نیز یک «اسلوب» است. یا اسلوب کارکرد یک سازمان دموکراتیکِ سندیکای کارگری که برای مثال در باره یک اعتصاب رای گیری می کند، نیز یک «اسلوب» ویژه است. برخلاف دو اسلوب اخیر، «اصل مرکزیت دموکراتیک» از ویژگی خاص خود برخودار است. این ویژگی، اعضای حزب را بر آن می دارد که حتا آنجا که پس از بحث و بررسی، نتیجه تصمیم گیری خلاف نظر عضوی است، او به رای اکثریت گردن نهد و برای موفقیت مصوبه بکوشد. وضع در دو «اسلوب» دیگر چنین نیست. از آنجا که نمی توان این اصل ویژه را در احزاب کارگری نادرست نامید، راه ”استحاله“ آن از طریق «تلفیق» دو مساله بکلی بی ارتباط با هم گشوده می شود. به جمع و حتی توصیه برای «تلفیق» سیب و گلابی رو آورده می شود.
باید تز «تلفیق» را که در ابتدا انتزاعی توحالی است، همه جانبه مستدل نمود، تا به انتزاعی پر و درک شده بدل شود، تا بتوان آن را «قدم به قدم تجربه» کرد که سپیداری در نقد خود به نگرانی و هشدار چابکی می نویسد. چرا سپیداری گام در این راه نمی گذارد؟
نویسنده این سطور در مقاله ای که پس از برخی کشمکش ها در نویدنو انتشار یافت (۱۳۹۴/ ۰۵/۱۰)، پیشنهادی برای به کارگیری امکان شبکه های اینترنتی در خدمتِ مبارزه طبقاتی و سیاسی احزاب کارگری، ازجمله حزب توده ایران ارایه نمود که با این به اصطلاح استدلال بی پاسخ گذاشته شد که گویا «پیش شرط های بحث ... که استاد طبری به خوبی فرمولبندی کرده است» توسط نگارنده رعایت نمی شود. این «پیش شرط ها» اما طرح نشد.
۶۹۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|