گریز به دامان اقتدارگرایی
-
شهاب شباهنگ
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : شباهنگ
عنوان : پاسخی به جناب محمودی
جناب جلیل محمودی،
بر عکس تصور شما، جنبشهای توتالیتر در همهی اشکال خود از پشتیبانی تودهای گسترده برخوردار بودهاند. فقط یک نمونه از آلمان نازی برایتان ذکر میکنم: هنگامی که حزب نازی در سال ۱۹۱۹ تاسیس شد، فقط ۶۴ عضو داشت. شمار اعضای این حزب یک سال پیش از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان، یعنی در سال ۱۹۳۲ به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن رسیده بود. پس از به قدرت رسیدن حزب نازی در سال ۱۹۳۳ شمار اعضای آن به یمن اقتدارگرایانی که «معبود» خود را یافته بودند ناگهان به نزدیک چهار میلیون جهش یافت. همین رقم در سال ۱۹۳۹ یعنی سال آْغاز جنگ جهانی دوم به نزدیک شش میلیون تن رسید و در سال ۱۹۴۳ حتی به نزدیک ۸ میلیون تن افزایش یافت. ولی فاجعه فقط به این رشد سرطانی اعضای حزب نازی محدود نیست. اینها نیروهای فعال جنبش ناسیونال سوسیالیستی آلمان و همان «ذوبشدگان در پیشوا» بودند که اریش فروم هم به آنان اشاره کرده است. اینان در سرکوب مخالفان و جنگ نقش اساسی داشتند. ولی به موازات آنان، میتوان همچنین به مردم عادی هم اشاره کرد که اگر چه شخصا در حزب نازی نامنویسی نکرده بودند، ولی در مورد هیتلر موضعی «خیرخواهانه» داشتند و به «معجزات» او چشم دوخته بودند (درست مانند میلیونها ایرانی که در آغاز انقلاب به «معجزات امام خمینی» چشم دوخته بودند و حتی عکس او را در ماه دیدند!). فروم همین تودههای متوهم و فرمانبر را نیز که رمهوار دنبال شبان میگردند، سازندگان ستونهای نظامهای توتالیتر میداند. برای نمونه در حالی که در انتخابات سال ۱۹۳۳ (که هیتلر را به قدرت رساند)، شمار اعضای حزب نازی فقط نزدیک چهار میلیون بود، ولی در مجموع حدود ۴۴ درصد مردم آلمان که به پای صندوقهای رایگیری رفته بودند هیتلر را برگزیدند! توجه داشته باشید که جمعیت آلمان در آن سال حدود ۶۵ میلیون نفر بود و ارزیابی نتایج این انتخابات نشان میدهد که چه سپاه عظیمی از مردم به استقبال حکومت نازی رفتند و مقدم آدولف هیتلر به صحنهی قدرت را گرامی داشتند! این در حالی است که احزاب اپوزیسیون چپ در آن زمان به مردم صریحا هشدار داده بودند که: هر کس هیتلر را انتخاب کند، جنگ را انتخاب کرده است. و این پیشبینی بعدها به حقیقت پیوست! در واقع شیوهی تربیت محافظهکارانه و «نظامی ـ پروسی» در آلمان مردمی اقتدارگرا بار آورده بود که همواره به «بالا» چشم دوخته بودند و حتی جمهوری وایمار هم نتوانسته بود در این شیوهی تفکر تودههای وسیع مردم تغییر زیادی ایجاد کند. میشود آمار و ارقام مشابهی از حزب فاشیست موسولینی در ایتالیا یا حزب بلشویک روسیه در زمان استالین یا حتی همین نیروهای سپاه و بسیج و «حزباللهیهای ذوب شده در ولایت» جمهوری اسلامی نیز ارائه کرد. ولی راستش من تردید دارم این ارقام به شما کمکی بکند، چون به نظر میرسد که موضوع اصلی این بحث را نگرفتهاید!
۶۹۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣۹۴
|
از : جلیل محمودی
عنوان : سوالات بسیاری ایجاد می کند
البته همان گونه که جناب اریک فروم می فرمایند شخصیت اقتدارگرا (در هر دو جهت ذکر شده) در میان انسانها وجود دارند. اما سوال اساسی این است که مگر چند درصد انسانها گرفتار چنین حالت و وضعیتی هستند؟
به نظر نمی رسد که شخصیت مورد بررسی آقای اریک فروم تعمیم پذیر به جمعیت انبوهی باشد. برخی از افراد شاید از نکته نظری شباهتی با فرد مورد نظر ایشان داشته باشند، ولی به معنا جامع کلمه غیر ممکن است، در ثانی اینان درصد چشم گیری نیستند.
سوال این جاست، مگر چند درصد از آلمانی ها براساس همین تحلیل در زمان حاکمیت هیتلر عمل کردند؟ چند درصد از مردم ایران اکنون و یا در زمان خمینی بر اساس این تحلیل عمل کردند؟
آیا دنباله روی از غول آدم خواری مثل هیتلر که توجیه جنایات خود را بر پایه نژاد قرار می داد، و یا آدم کشی مثل خمینی که توجیه خود را بر اساس الله و اسلام وتشیع قرار می داد، با دنباله روی از کسی مانند استالین که اعمال سرکوبگرانه خود را در راستای قدرتمند نمودن انسانهای تحت ستم و در هم کوبیدن استثمارگران توجیه می کرد و اصالت را نه به نژاد و نه دین و نه منبعی خارج از هستی مادی می داد، بلکه توجیه گر او "سعادت زحمتکشان" بود، همه را می توان با همان استنباط آقای اریک فروم فرموله کرد؟
به نظر من افراد زیادی نبودند که آن چنان از خود بیگانه و مشتاق فرمانبری از رهبران فره مند شدند تا بساط دیکتاتورها راه افتاد، مجموع پارامترهای گوناگون عمل کردند. هر نظام مستبدی کارگزاران خود را با ابزارهای مختلف خلق می کند، تنها نوکر صفتی، و ذوب شدن در رهبر و آن چه که تحلیل فروم بزرگوار است در ابن میان ایفاء نقش نکرده است.
۶۹۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣۹۴
|
از : خ. ث.
عنوان : عالی بود
در باره نظرات فروم به فارسی زیاد نوشته اند. اکثر این متون غلط و بد و خراب اند. این، یکی از عالی ترین متونی بود که من تا بحال دیده ام.
خ. ث.
۶۹۴۰۲ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|