عنوان : اسم فردی که به نام تاریخ نگار مطرح شد
عرفان قانعی فرد است. ایشان دستشان رو تَر از آنست که شرحی لازم باشد
۶۹۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : برخورد با یک پدیده ،بدون مقایسه با پدیده دیگر
یکی از نهادهایی که در هر حکومت،وجودش ضروری دانسته شده، نهاد یا سازمانی است بنام اطلاعات و امنیت که در هر کشوری اسم خاصی یافته است و با توجه به نوع حکومت از لحاظ مردمی و دمکراتیک یا مستبد و وابسته به خارج بودن ، آن سازمان و نهاد کار کردی متفاوت می یابد. که با توجه به کارکردش میزانِ فعالیتهای بخشهای مختلف آن متفاوت خواهد بود. که می توان گفت: در یک حکومت مردمی و دمکراتیک؛ بخش خارجی آن فعال و پر رنگ و بخش داخلی آن کم رنگ و شاید غیر فعال است. ودر یک حکومت استبدادی و وابسته به خارج ؛بخش خارجی آن کم رنگ و شایدغیر فعال اما بخش داخلی آن پررنگ و فعال، با عملکردی سرکوب گرایانه آنهم سرکوب : ازادی خواهان و وطن پرستان. که در ادامه کارکردش بسیارکشنده ظاهر می شود .و حتی درجه ای از و حشیگری را بنمایش خواهد گذاشت. درکشور ایران رضا شاه شیوه خاص خودش را داشت. اما وجود این نوع سازمان و نهاد ،در زمان محمد رضا شاه مطرح می شود آنهم: در دوران زنده یاد دکتر مصدق ، و در ادامه محمد رضا شاه با توجه به شرایط وجودیش و نوع حکومتگریش ، کارکردهای آنرا تعیین می کند. با توجه به اینکه محمد رضا شاه :هم وابستگی به خارج را داشته و هم شیوهء استبدای، پس سازمان اطلاعات و امنیت پا گرفته اش که ساواک نامیده شد؛بخش خارجیش کم رنگ و یا غیر فعال و بخش داخلیش پر رنگ و فعال .که با کارکردی مشخص آنهم: سرکوب آزادی خواهان و وطن پرستان بوده. که بر اساس خصلت وجودیش بسیار کشنده و حتی با عملکرد وحشیانه ظاهر شدن.که در نهایت با نوع عملکردش ،آنچنانکه جناب آراکلی نیز اشاره کرده اند باعث شد: بساط همان حکومتی که می بایست نقش نگهدارنده و هشداردهنده را برای او بازی کند ، برچیده شود.:::::: چون وجود چنین سازمانهایی در یک کشور ضروری است، پس بررسی آن سازمان و نوع عملکردش می تواند: هم جنبه درس آموزی و هم پند آموزی را داشته باشد. آنهم برای برنامه ریزی مدیریت بعدی کشور. باید گفت: بر خورد با پدیده هایی که جنبهء تأثیر گذاری آنان از سایر پدیده ها بیشتر است اگر احساسی و کینه جویانه باشد نتیجه عکس می دهد . اما تفکر محاکمه کنندگی در نسل بعدی و یا همان نسل باید وجود داشته باشد !چون وجود تفکر محاکمه کنندگی در هر نسل، یکی از شرایط اصلاح امور است. اما در این نوع محاکمه کنندگی ؛حس ارضای کینه جویی و انتقام گیری مطرح نیست .بلکه برای روشن شدن حقایق و درس آموزی و پند آموزی از آنست . حال ممکن است :آن محاکمه کنندگی را تاریخ انجام دهد و یا خیر فرصت برای همان نسل و یا نسل بعدی پیش آید. که آن نسل و یا نسل بعدی فقط ، با ایجاد دادگاه های عادله وبا قوانین عادله با رعایت تمام موازین دادرسی شرایط محاکمه کنندگی را فراهم خواهند کرد نهایتا" ،در یک دادرسی عادلانه ،اعمال مجرمانه نیز کیفر خواهند دید. اما در بر خورد با این پدیده ها ، گروهی دانسته اعمال شیادانه ای را انجام می دهند و یا ندانسته اعمالی را در خدمت تفکرات شیادانه ، از خود نشان می دهند. این پدیده ها چون اثر گذاری مخربی را با توجه به شرایط وجودیشان بجا می گذارند پس بررسی آنها بدون مقایسه با دیگری معنی پیدا می کند و هر نوع مقایسه آن با پدیده ای که در دوره دیگر رخ داده و شرایط وجودی دیگری دارد یک روش پلیدانه و فریبکارانه محسوب می شو د چنانچه با مقایسه کردن هم نوعی مظلوم نمایی و تبری جویی را القاء کنند این می شود نهایت رذالت و ...........
۶۹۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : لعنت بر بی بی سی
دیدن این ویدیوها توصیه می شود:

https://www.youtube.com/watch?v=QYcY۳JS-XNs

https://www.youtube.com/watch?v=۶eI۱furkvx۸

https://www.youtube.com/watch?v=QYcY۳JS-XNs

https://www.youtube.com/watch?v=Fy۸TmgZH۷Xo
۶۹۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : مقصرکیست، چپ ها یا ساواکی ها؟
پر واضح هست که هر نیرویی برای بقدرت رسیدن خود تلاش میکند از جمله باقی مانده های رژیم سلطنتی. و همچنین واضح هست که نیروهای ارتجاعی و سرکوبگر با وقاحتی بی نظیر دم از وطن پرستی بزنند و شکنجه و کشتار مخالفان را در چارچوب حمایت از میهن و مبارزه با اجانب تیلیغ کنند. ولی نیمدانم چرا اقای اراکلی و برخی از چپ ها از جمله آقای اصغر ایزدی در پی این برنامه تلویزیونی بی بی سی (که خوب عملکرد آنها از روز هم روشن هست و احتیاجی به تعجب ندارد) چنان رفتار میکنند و مینویسند که گویی عملی عجیب و غیر واقعی پیش آمده.
باید این دوستان متوجه شوند که آیا زمانی که مبارزه واقعی توسط نیروهای چپ در بطن جامعه داشت این مادون انسان های شیفته شکنجه و کشتار جرات طاهر شدن در انظار عمومی و پرگویی های بی محتوی را داشتند یا از ترس ماسک بر چهره میزدند و جرات اینکه اعلام کنند ساواکی هستند را نداشتند؟ متاسفانه با نفوذ حزب توده در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و تبلیغات گوش خراششان در مورد "مبارزه بدور از توده ها" از یک طرف و بدام افتادن مائو یست ها که طاهرا مخالف جدی حزب توده و شوروی بودند به تبلیغات مسموم حزب توده، باعث شد مبارزینی که به مبارزه واقعی و رو در رو با ضد بشران اسلامی باور داشتند بعد از آنکه بسیاری از نیروهایشان را از دست دادند، منفعل و نظاره گر و نازا شوند و عملا به دام تبلیغات حزب توده بیافتند و یکی بعد از دیگری برای نشان دادن بلوغ فکری خود !!! مبارزه واقعی را محکوم کرده و به مبارزه پشت کامپیوتر پناه آوردند. بنابراین این مشگل ساواکی نیست این دقیقن مشگا چپ هست که کتف بسته تسلیم نیروهای سرمایه داری شدند. وقتی که عده ای باصطلاح چپ با قیافه حق به جانب در کنار بخشی از ارتجاع و کشتارگران اسلامی میاستند و دم از "فراموش کردن" میزنند و مبارزه را بر طبق تعریف حجاریان "خشونت" مینامند، چرا ساواکی را نباید بخشید اینها که وحشی تر از مسلمین ناب محمدی نیستند. اینان که وقیح تر از ساوامای ها و فرزدان امام راحل نیستند.
بقولی از ما است که بر ما است. تا چپ ففنوس وار برنخیزد و وارد کارزار واقعی مبارزه نشود. ساواکیها که هیچ، آدمکشان اسلامی از جمله رفیق دوست و جلایی فر، موسوی تبریزی، موسوی حویننی ها، صد ها ضد بشر اسلامی دیگر هم با وقاحت ذاتی شان دم از دمکراسی و خدمت به میهن میزنند
۶۹۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : شکنجه ای تازه طرح ریزی شده برای آزادگان به شیوه ای وقیحانه وغیر قابل باور
این نوشته در افشای ماهیت نشستی اینچنین واقعا لازم بود ولی هنوز کافی نیست. با نگاه به برنامه های دیگر رادیو تلویزیون ها این قصه سر دراز داردو احتمال سرمایه ریزی در این رابطه زیاد است. دست کرمی سخاوتمند پشت پرده تکیه گاه این پوشال عروسک هاست. با قدر دانی از این متن و متن های نظیر، منتظر پاسخ هائی به جا بر واقعیت ها باید بود نه بر این افراد که خاموشی بهترین پاسخ آن ها ست. لات های بی ریشه را با حتی نا سزا بیاد آوردن،اعتبار گزاری است بر ماهیت اشان.
این وقاحت و صراحت در گفتار بر نفی آزادی و توجیه شکنجه و زندان با عوض کردن لفظ شکنجه، واقعا ستمی است واضح بر دمکراسی. گفته هائی وقیحانه ناشی از افکاری که در ایران و در سر اینان می گذشته است . از شاخک ها گرفته تا شاهک ها! و خدایگان نا فرخشان.
یاد یاران راشاد و بنیان بیداد را کنده بخواهیم. چه با دست شاه چه با دستارشیخ . مقایسه ی دو رژیم دو جنایت را سیاه و خاکستری می کند نه آنکه عدل را مقابل بی عدلی قرار دهد! رژیم رضا خانی سوار بر عدالت خواهی مردم دیکتاتوری آفرید و رژیم سفاک خمینی سوار بر خواست بخق مردم در یک جنبش آزادی خواهانه دیکتاتوری شاه را سرنگون کرد. خمینی نا دلخواهی دیگر است بی مقایسه با گرگ رقیب.
در دریدن حقوق حقه ی مردم دو گرگ مقابل هم بودند . درمرگ هر یکی حلقوم آزادی برای دریدن گرگ پیروز آماده بود. فقط خطا های ما ملت هستند که باید همیشه برای روشن شدن آینده در کم کردن حق خطا اندازه گیری شوند. هر ملت همانطور که هر فرد حق خطا دارد ، حق اشتباه دارد نه محکومیت تاریخی.
عجیب است که برنامه پرگار به دادگاهی تبدیل شود که اعدامی را از دار پائین بیاورد و اینبار به شلاق محکومش کند! و به جلاد در حضور تاریخ دان جانب دارش بگوید به به!

باز هم منتظر نوشته های دیگر در باز شدن این توطئه خواهم بود. سپاس
۶۹۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : یادداشت خوب و مهمی است
یادداشت خوب و مهمی است و جا دارد سایر رفقا که تجربه آن زمان را دارند نیز نظراتشان را بنویسند
۶۹۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ مرداد ۱٣۹۴