یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مرتضوی از اتهام معاونت در قتل پرونده کهریزک تبرئه شد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : نخیر جنابِ باقر شیخ الاسلامی، من از کسی انتظار نداشتم، اما یاد گرفته ام که از حقوق مردم در هر حالی دفاع کنم
تکرار می کنم: «در هر حالی.»
سخن من در باب اجرای قانون است؛ همان قانونی که در حکومت اسلامی ایران تصویب شده، نه قانونی که در سر من و شماست. طبق همان قوانین ایران امروز، این حکم که برای شخصی جانی و یا شریک جنایت، صادر شده غیر قانونی است.* به حکم غیر قانونی می توان و باید اعتراض کرد. این یک شیوه ی مبارزه است برای عقب راندن حکم نا عادلانه. راه چاره شلاق زدن مردم به دستور شما و چون شما نیست؛ راه چاره اعتراضات سراسری داخلی و خارجی ایرانیان عدالتخواه و آزادی خواه است. آنوقت شخصیت های قضایی، حقوقی و سیاسی دولتی باید جواب بدهند. باید به مردم بگویند که چرا قانونی که خودشان تصویب کرده اند را اجرا نمی کنند. شما همچنان دستور شلاق زدن ما ها را صادر بفرمایید؛ ولی من و هم فکران ایرانی من در داخل و خارج میهن به این بیداد و قانون شکنی خشن همچنان اعتراض می کنیم.
جناب شیخ الاسلامی مگر مردم جهان به بیداد هایی که رخ می دهد اعتراض می کنند و صدای فریادشان به آسمان می رود، امیدی به بیدادگران دارند!؟ بیدادگر، نیرو را می فهمد. او زور را می فهمد. عقب ننشست، باز و باز اعتراض می کنیم و خواستار اجرای قانون می شویم؛ همان قانونی که خودشان قبول دارند، نه قانونی که در سر من است.
اعتراض یک شیوه ی مبارزه است برای عقب راندن قانون شکنان. این شیوه بار ها و بار ها در جهان و از جمله کشور ما پیروز گشته.

پس «کبوتر با کبوتر باز با باز»؛ یعنی شما و هم فکرانتان به ره خو روید؛ لطفن اجازه دهید ما نیز کار خود را بکنیم؛ تا جوجه ها در آخر پاییز شمرده شوند.

اعتراض من و چون من بخاطر انتظار از کسی نیست، ما اعتراض خود را به شکل کتبی ثبت تاریخ می کنیم.
یعنی چه؟
یعنی اینکه حکم دادگاه را غیر قانونی - طبق قانون همان حکومکت - می دانیم و در نتیجه در اولین فرصت جنایتکار را پای میز دادخواهی می کشیم. کینه ورزانه و عصبی نیز عمل نمی کنیم؛ قانون را ورق می زنیم و بندهایش که مربوط به چنان جنایتی هولناک است را برجسته کرده، خواستار اجرای آن ها می شویم.

این اعتراض همانطور که «شاه بزاز» گرامی نوشته اگر به شکلی وسیع صورت گیرد و ثبت تاریخ گردد پُر شکوه، بطور نسبی تضمین کننده ی امنیتِ حق طلبان است در آینده. وگرنه همچنان باید به قانون شکنان کولی داد.

من نباید وقت خود و دیگران را می گرفتم و این توضیح را اینجا می نوشتم؛ ولی وقتی شما و چون شما، ابتدایی ترین نکات حقوقی و مبارزه در راه حق را نمی دانید؛ من مجبور به این توضیح نویسی می شوم.
بجای اینکه بیایید و از هم میهنان ما در داخل و خارج بخواهید که تومار های اعتراض جمع آورند و فریادنامه های فراوان بخاطر سر بریدن قانون بنویسند، می آیید و بی ژرف بینی حکم شلاق صادر می کنید برای ما!

من چه می توانم به شما هم میهن عزیز بگویم!؟ بجز اینکه آن ضرب المثل زیبای ایرانی را تکرار نمایم: «کبوتر با کبوتر باز با باز؛ کند همجنس با همجنس پرواز.»
۶۹۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۴       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : بسوخت دیده زحیرت که این چه بوالعجبیست !
لابد انتظار داشتید که در این " زبانم لال ، دادگاه " ، به اتهامات سعید مرتضوی رسیدگی شود . دومثقال فکر هم خوب چیزیه .
قاضی ! دادگاه ! رسیدگی به جرائم ( کدام جرم ) ! داد ستان .
من اگر قدرت داشتم ، دستور میدادم مقامات انتظامی هر کسی را که از این حکم ها ابراز تعجب کند ، درجا بازداشت کنند و صد ضربه شلاّق بر او مرحمت بفرمایند .
ای مسلمان عاقل و دانا قصه‍ی موش و گربه بر خوانا .
۶۹۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۴       

    از : شاه بزاز

عنوان : ننگین
خیلی ها از این حکم خونشان به جوش می آید، هر چند که انتظاری غیر از این از سیستم فاسد و همکاران این شکنجه گر معروف نمی رفت، هیچ انسان باوجدانی نباید بگذارد که خون بچه های شکنجه شده پایمال گردد، جریان کهریزک یکی از مخوفترین جریانات رژیم جمهوری اسلامی است، اگر این حکم از طرف مبارزین و مردم به سکوت برگزار شود، باید منتظر کهریزکهای آینده بود. و پدر و مادرهای بچه های کشته شده و شکنجه شده وقتی از صدور این حکم با خبر شوند، آه... مگر اعتراض همگانی مرهمی باشد بر ...
۶۹۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : لنگه های ترازو یکی به زمین، دیگری به هواست؛ جای «بیداد» با «عدل» جابجاست!
من به عنوان یک ایرانی که خود را در غم خانواده های عزادار شریک می دانم؛ به شدت به این حکم اعتراض دارم، و از همه ی ایرانیان داخل و خارج میهن می خواهم که به اعتراض برخیزند و مگذارند قانون شکنان هر کاری که خواستند بکنند و به همین راحتی خون جوانان ما پایمال گردد.
آقای رییس "دادگاه"، شاید یادتان رفته که مرتضوی مدتها تلاش کرد به مردم بقبولاند که آن نازنین فرزندان ایران زمین مننژیت گرفته و فوت کرده اند. در همین گیرو دار دکتر جوانی که در جهنم کهریزک کار می کرد او را نیز از سر راه برداشتند زیرا حضور شاهد و آن هم شاهذِ متخصص کارشان را دشوار می ساخت.

این حکم آیا هیچ شباهتی به اجرای عدالت دارد!؟
سوال مهمی ست، نه؟

ایرانیان آزاده و عدالتخواه، به این حکم کژ که عین بیداد است، اعتراض کنید و مگذارید بیش از این قانون شکنی و در نتیجه بی عدالتی در میهن غارت شده ی ما برقرار بمانَد و هرچه بیشتر نهادینه شود.

در برابر همه ی شهیدان رفته و زنده ی میهن سر تعظیم فرود می آورم.
با احترام و ادب ویژه
لیثی حبیبی - م. تلنگر
۶۹۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست