یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

۲۰ تبصره درباره موفقیت! - نادر فتوره چی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نامی شاکری

عنوان : مورد سیزدهم !
نادر فتورچی می نویسد :
"۱۳ - در ۲۰سال آینده رشد سرطان در ایران ۸۰ درصد افزایش می‌یابد (علی اکبر سیاری معاون بهداشت وزارت بهداشت، ۱۲ بهمن ۱۳۹۳- خبرگزاری ایسنا)"
موضوع سرطان بعد از مرگ ناشی از سرطان چند تن از چهره های محبوب جوانان در ایران از جمله مرتضی پاشایی خواننده ی جوان در سال ۹۳ به کوچه و بازار و فضای رسانه ای آمد . در این میان عده ای هم به ناگاه سرطان شناس شده و از سونامی سرطان در ایران سخن گفتند ؛ تا آنجا که دکتر هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ۲۴ آبان ۹۳ در اجلاس کمیته ملی سرطان این تعبیر را رد کرد و گفت : شیوع سرطان در ایران نسبت به اروپا و امریکا، ۵برابر کمتر است .
همان روزها دکتر ملک زاده معاون او ، در مورد اخبار و گزارشهای متعددی مبنی بر اینکه سونامی سرطان در کشور در حال رخ دادن است گفت : بر اساس آمارهای معتبر، میزان بروز سرطان در ایران کمتر از کشورهای دیگر است بطوریکه آمار سازمان بهداشت جهانی نشان می دهد که میزان بروز سرطان در کشور ما بطور متوسط ۱۳۴.۷ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده است.
فقدان برنامه و امکانات لازم برای " ثبت سرطان" به خودی خود یکی از نمادهای "توسعه نیافتگی" است . در چنین وضعیتی است که :
" آمار فعلی که بروز سرطان را در ایران بین ۱۲۷ تا ۱۵۰ نفر در صدهزار نفر اعلام می‌کنند بسیار پایین تر از آمار کشورهایی است که نظام غربالگری ملی و برنامه ثبت موارد سرطان را اجرا می کنند. برای مثال در بریتانیا (با جمعیتی تقریبا نزدیک به ایران) این رقم ۳۳۰ در صدهزار نفر است." (دکتر مهبد ابراهیمی در اسفند ماه ۹۳ در ویژه برنامه ای در BBC)
بنابر این قول نقل شده از آقای دکتر سیاری ( اگر چه دقیق نیست ) ، نه در رد گزاره ی مورخ گرانقدر ما که در تائید این است که : «انقلاب ایران در زمینه اصلاحات اجتماعی موفق بوده است» از جمله ی این "اصلاحات اجتماعی" که از سال ها قبل در کشور شروع شده و در دو سال اخیر وارد مرحله ی جدیدی شده است اجرای " برنامه ملی ثبت سرطان " با همکاری نهادهای بین المللی از جمله WHO است .
برنامه ای که مرجع "اطلاعات و آمار" مورد استناد فتوره چی،است ! با این "برنامه" است که نظام بهداشت و درمان کشور گام بزرگ برای مقابله با معضل سرطان برداشته است .
داستان ما با آقای نادر فتورچی داستان معلم پوپولیست آن ده است که با کشیدن نقش مار بر تخته سیاه ، معلم واقعی را که برای آموزش خواندن و نوشتن به ده رفته بود، فراری داد .
در همان تاریخ آقای دکتر ملک زاده ، معاون تحقیقات و فناوری وزرات بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی هم در اینمورد اظهار نظر می کند و می گوید " افزایش بروز سرطان در "کشورهای در حال توسعه" به مراتب بیشتر است و در ۲۰ سال آینده باید منتظر افزایش ۸۰ درصدی رشد سرطان در کشورهای در حال توسعه باشیم…ایران هم جزو همین کشورهاست و متاسفانه سرطان در کشورهای در حال توسعه معمولا دیر تشخیص داده می شود برای همین میزان مرگ و میر بالاتر است.
حقیقت این که با تغییر" شیوه ی زندگی" ، جوامع امروزی مستقل از آنکه چه کسی بر آنها حاکم است با معضلاتی مواجه می شوند که برای مقابله با آنها باید برنامه های اصلاحی تدریجی به اجرا در آورد. ( دم دست ترین آن " اعتیاد " به حضور در دنیای مجازی و اختلالات روحی – حرکتی ناشی از آن است .) یکی از این معضلات در جامعه ی در حال گذار ایران ، بیماری سرطان است که مجموعه ای از علل مختلف را مورد توجه پژوهشگران قرارداده است : از بیماری های عفونی و دخانیات وتعذیه و آلودگی های محیطی و عوامل ژنتیکی و نگرانی های فردی و اجتماعی ...تا امواج و پرتوها و....
"غربالگری" برخی از سرطان های شایع در برخی از مناطق کشور سالهاست که در حال اجراست . این برنامه در حال توسعه به سرطان های دیگر است و....
امثال فتورچی بخواهند یا نه :
«انقلاب ایران در زمینه اصلاحات اجتماعی موفق بوده است»
۶۹۹۹٨ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹۴       

    از : نامی شاکری

عنوان : مورد هشتم !
«انقلاب ایران در زمینه اصلاحات اجتماعی موفق بوده است»
این ، حرف یک "مورخ " است که اوضاع را در مقیاس کلان می نگرد و درست هم هست . بدا به حال اپوزیسیونی که در نقد چیزهایی که نیست به انکار چیزهایی که هست می پردازد! کافی ست که دوری در ایلام و کردستان و لرستان و چهارمحال و....تا ببینید که اصلا زندگی مردم در این استان ها به تصویری که امثال فتوره چی از آن می سازند شباهت دارد ؟ این آقا ، " انقلاب" را با " نظام " و "نظام" را با " حکومت" ، یکی می داند! فراموش می کند که " انقلاب" احکام خود را حتی با دست های ناپلئون بناپارت هم که شده به پیش می برد!
در بند هشتم، اشاره کرده است به فقط یک دستگاه سی تی اسکن در جایی مثل چابهار ! فراموش کرده است که سرویس سی تی اسکن و MRI و...، مثلا مدرسه نیست که انتظار داشته باشیم توزیع آن در همه جای ایران ، همسان باشد. بگذارید به همین مورد بپردازیم :
خیلی ساده می شود پرسید در جایی با حدود دویست هزار نفر جمعیت ، چه تعداد باید وجود داشته باشد ؟ در جایی با حدود ۱۰۰ پزشک که حدود ۷۰ نفرشان پزشک عمومی هستند و در میان آن ۳۰ تای دیگر، متخصصی که ضرورتا به سی تی اسکن نیاز داشته باشد، تقریبا وجود ندارد ، چند تا سی تی اسکن باید وجود داشته باشد؟ تا پایان سال ۹۳ ، هیچ متخصص مغز و اعصاب در چابهار نیست و فقط ۳ متخصص ارتوپدی حضور دارند . برای این وضعیت چند تا دستگاه و مرکز سی تی اسکن لازم است ؟
در عین حال چاه بهار نیاز مبرم به متخصص سونوگرافی زن دارد. سرویس هایی مثل سونوگرافی " ترانس واژینال" برای زنان را متخصصین مرد انجام می دهند و این امر مورد اعتراض مستمر اهالی منطقه است و...
۶۹٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : به پندار خویشش عملی افشاگرانه انجام داده اما ..........
جناب نادر فتوره چی ظاهراً در نوشتارش در پی این بوده که نشان دهد عمل جناب آبراهامیان نوعی فریبکاری است که برای این پندارش و برای پیشبرد امر افشاگریش به آمارهایی که از طرف مجریان جدید جمهوری اسلامی که می توانند بر اساس واقعیات باشند [چون اگر واقعیت نداشته باشند از طرف همان ویرانگران مورد اعتماد خامنه ای مورد تعقیب قرار می گیرند ! عقب نشینی با غیر واقعی بودن فرق دارد] تهیه شده که به خامنه ای ثابت شود که ویرانگری ی سیاستهای هشت ساله ات و تیم مورد علاقه ات آنهم با درآمدی بالا که کسب شده بود، اینست !که باید چاره اندیشی شود. این نوع آمارها که مربوط به یک دوره اجرائی خاصی بوده و بازگو کننده عملکرد یک دوره خاص است نمی تواند مبنای قضاوت برای همه دوره ها و دوره های دیگر شود. چنانچه جناب فتوره چی از این مسائل آگاهی داشته اما برای پیشبرد پندارش و یا هدفش از آن آمارها استفاده کرده، عمل ایشان می تواند نوعی فریبکاری محسوب شود اگر به این مسائل آگاهی نداشته نوشتار ایشان دیگر .........
۶۹٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۴       

    از : نامی شاکری

عنوان : داستان
برای هر ۲۰ موردی که نویسنده در خطاب به آقای آبراهامیان بر شمرده است ، حرف های گفتنی فراوان است . اما برنده این مسابقه ی پوپولیستی " هرچه سیاه تر ، بهتر" احتمالا آقای نادرفتوره چی نخواهد بود.
نمونه ی یک :
از ۱۱۱۶ میلیارد دلار درآمدهای نفتی ایران، ۹۵۰ میلیارد دلار مفقود شده است. (اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور- ۹ تیر ۱۳۹۴- سایت تابناک)
ادعاهای مردان آقای روحانی " سند" نیست . اتفاقا هر چه این ادعاهای گزاف بیشتر تکرار می شوند و کمتر مورد پی گیری های حقوقی قرار می گیرند ، اعتبارشان کمتر می شود . یک نمونه ی بارز آن بورسیه های دکتری بود . آنهمه لاف و گزاف به عقب نشینیی چنان تلخ منجر شد. اگر دولت در "اندازه" ی این ادعاها دقیق تر و پی گیر تر باشد، از اعتماد مردمی بیشتری برخوردار خواهد شد و مجالی برای این استنتاج های کیلویی باقی نخواهد ماند .
اما در مورد آن ۱۱۱۶ میلیارد دلار در هشت سال دوران تصدی احمدی نژاد ، چرا مخاطب را احمق فرض می کنند ؟ مگر می شود ۸۸ از درآمد نفتی کشوری که گذران یومیه مردمش وابسته به آن است ، گم شود و آب از آب تکان نخورد؟ مردم در آن هشت سال نور خورده اند؟ بودجه های سالانه ی آن سال کاملا مشخص است ، اندازه ی درآمد نفت در آن بودجه مشخص است و گزارش سالانه تفریغ بودجه مجلس هم وجود دارد . این گزارش بدون تائید دیوان محاسبات اعتبار قانونی ندارد . در هیچیک از گزارش های تفریغ بودجه به چنین مفقودی های گل و گشادی اشاره نشده است . افزون بر " گذران یومیه " ، پروژهای عمرانی عظیمی در کشور به اجرا در آمده است که دست کم تا دو سال آخر دولت، متکی به آن درآمدها بوده است . هزینه های صرف شده برای " سیاست های هسته ای نظام" نیز، یکی دیگر از منافذ صرف آن دلارها بوده که قاعدتا از مجاری غیر قابل ثبت و ضبط انجام شده است .
اشکال به دولت احمدی نژاد در جای دیگری ست . آنجا که نظم و نسق قابل کنترل و پی گیری معتبری مثل " سازمان برنامه و بودجه " را با ماجراجویی بر باد داد و فساد و ریخت و پاش و مدیریت هیئتی را جایگزینش کرد . در اقتصادی با درآمد و دررفت معین ، اندازه فساد هم معین است و در دامنه ی قابل تخمین و اندازه گیری نوسان می کند. آن اندازه ، ۸۸ نیست ! "میلیارد" هم معنی دارد، آقا! داستان "هزار" را که لابد فراموش نکرده اید!
۶۹٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۴       

    از : رامین اعتماد

عنوان : نکته ای در جواب مه آفرید
خانم یا آقای مه آفرید
قسمتی که آقای آبراهامیان در مورد تغییرات اجتماعی در ایران بعد از انقلاب گفته را من از همی لینکی که خودتان گذاشته بودید رو برداشتم و در اینجا عین آن را میاورم:

Another success it has achieved, which is often overlooked, is a massive transformation of social change in the country including an expansion of social services, education, electricity, and the bringing of social benefits to the countryside.

این دیگر مثل روز روشن است که منظور ایشان از "Another Success" موفقیت رژیم جدید است. وقتی صحبت از موفقیت میشود "موفقیت بدست آمده" این در زباین فارسی مثبت برداشت میشود شما دارید کمی با کلمات بازی میکنید که بگوئید برداشت آقای فتوره چی بی ربط بود در صورتیکه این گونه نیست ایشان از آقای آبراهامیان پرسیده کدام موفقیت منظورشان است؟ اینهه نابسامانی در هر زمینه را چگونه میتوان "موفقیت دیگری که بدست آمده نامید؟"
۶۹٨۰٣ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : "There are three kinds of lies: lies, damned lies, and statistics.". British Prime Minister from (۱۸۷۴–۱۸۸۰) Benjamin Disraeli (۱۸۰۴–۱۸۸۱)
با تشکر از سرکار خانم ماه فرید جهت معرفی سایت بسیار جالب " لوبه لوگ ", با اصول محتویات کامنت ایشان موافقم. استاد ابراهمیان محقق عالی قدری با گرایشات " چپ " میباشند. بررسی منصفانه ایشان ممکن است به اندک تمایل به جانبداری از جمهوری اسلامی ایران تفسیر شود. باید توجه داشت که نظرگاه " چپ " در ایران ممکن است با نظرگاه آنها در خارج متفاوت باشد. " چپ " در خارج به اوضاع کلی جهان مینگرد و در ایران بیشتر به حکومت اسلامی. برای " چپ " در خارج, یک قطبی شدن دنیا اهمیت درجه اول را دارد و هر قدرتی که به دو و یا چند قطبی شدن اوضاع کمک کند - حتی روسیه و ایران سرمایه داری و چین نیمه سرمایه داری - مورد تائید قرار میگیرد و مساله مرام و مسلک مساله بعدی خواهد بود.

از طرف دیگر بزرگ نمایی مسائلی که به درجات مختلف تمام دنیا را مبتلا کرده است مانند " از ۴۲ تالاب کشور، ۴۰ تالاب بین ۵۰ تا ۹۰ درصد خشک شده اند." و " دوسوم مساحت کل کشوربه بیابان تبدیل شده است " و " ...۹۳ درصد از مساحت کل کشور فاقد پوشش گیاهی است ", گرچه ممکن است به حقیقت نزدیک باشند ولی باید توجه داشت که این آمارها Made In Iran است. اگر این ارقام را صد در صد درست بدانیم باید صحت سایر آمارهای دولتی را نیز قبول کنیم که درستی همه آنها کمی آب برمیدارد.
۶۹۷۴٨ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

    از : ماه فرید

عنوان : به راستی آقای آبراهامیان چه گفته است؟
فکر می کنم در بررسی مصاحبه یا کار آقای آبراهامیان و یا هر محقق دانشگاهی دیگری بهتر آنست که به اصل حرفها در منبع اصلی رجوع بدهیم و منطقی نیست به ترجمه چاپ شده در یک روزنامه که در داخل ایران چاپ می شود بسنده کنیم (منبع اصلی مصاحبه آقای آبراهامیان برای مطالعه:

http://www.lobelog.com/changing-iran/).

در مصاحبه ای که سایت لُبه لاگ با آقای آبراهامیان انجام داده، ایشان در متن مساله رابطه با ایالات متحده، دو نکته را ذکر کرده اند که به نظر می رسد از نظر نویسنده مقاله پنهان مانده. یکی این با توجه به کتاب ها و آثار آقای آبراهامیان در باره رابطه ایران و ایالات متحده به نظر نمی رسد که ایشان از راه اندازی خط مک دونالد و خط تولید مک لارن یا "ادغام ایران در اقتصاد هار جهانی با سرعت هر چه تمام تر" احساس شادمانی کنند. این برداشت شخصی نویسنده مقاله است چرا که نه در این مصاحبه و نه در هیچ یک از آثار آقای آبراهامیان چنین احساس خرسندی دیده نمی شود و به گمان من چسباندن چنین عبارات و برداشت هایی به آقای آبراهامیان کمال بی انصافی است.

دیگر این که آقای آبراهامیان در گفته شان یک "مقایسه" انجام داده اند که این مقایسه در پسزمینه امر دیگری صورت گرفته: مساله توافق هسته ای و رابطه ایران با ایالات متحده. آقای آبراهامیان "پیش" و "پس" از انقلاب را در زمینه مسایل اجتماعی با هم "مقایسه" کرده اند و به نتیجه رسیده اند که "تغییرات اجتماعی گسترده ای در زمینه خدمات اجتماعی، آموزش، برق و بردن امکانات به روستاها صورت گرفته". بنابر این ذکر آمار انتهای متن آقای فتوره چی هم به نظر بلاموضوع می رسد چرا که آقای آبراهامیان نگفته اند که اوضاع فعلی اجتماعی گل و بلبل است و همه چیز بر وفق مراد. ایشان گفته اند در مقایسه با پیش از انقلاب تغییرات اجتماعی گسترده ای صورت گرفته. به هر حال، آقای فتوره چی یا هر نویسنده دیگری می تواند مخالف این نظر باشد و بپرسد که معیارهای مقایسه برای پیشرفت چه بوده اند و آقای آبراهامیان با چه معیارهایی چنین نتیجه ای گرفته اند، اما ذکر این که وضعیت کنونی کشور چیست پاسخ حرف آقای آبراهامیان نیست.

نکته سوم این که بنده هم مثل آقای فتوره چی قبل از این مصاحبه، این بلاگ را نمی شناختم، منتها این فروتنی را دارم که این عدم شناخت را به نادانستن خود انتساب دهم و فکر نکنم بنده مرکز دانش بشری و معیار سنجش "شناخته" و "ناشناخته" در این عالم هستم.
۶۹۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " چپ " کیست ؟
جناب بهروز الف,
فرمودید " این وظیفه چپ واقعی هست که میباید اینان را افشا کرد ". منظور از " چپ واقعی " کیست؟ تا آنجا که من میدانم " چپ " یک اسم عام است و مطابق درک من نقاطی بر منحنی مسدود و یا تقریبا مسدودی ست که نقاط دست راست آن " دست راستی " و نقاط دست چپ آن " دست چپی " میباشند و گرنه اینهمه ۷۲ ملت " چپ " نداشتیم. برای من, هرکه " دست راستی " نیست, " چپ " است و تمام کمونیست ها و سوسیالیست های سابق و لاحق" چپ " محسوب میشوند حتی اگر در آمریکا هم تدریس کنند, مگر آنکه " راست " شده باشند, با اقرار بر اینکه احتمالا " خلق " کثیری نه چپ اند و نه راست. بگمانم اگر یک " چپ ", از جمهوری اسلامی " راست " حمایت کند, نه به خاطر حب علی بلکه به خاطر بغض معاویه است که بنظر او خطر بزرگتری محسوب میشود.
۶۹۷۲۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

    از : بهروز الف

عنوان : استفاده بسیار آزاد از کلمه "چپ"
متاسفانه در میان ایرانیان حتی سوسیالیست ها و کمونیست های آنها استفاده کلمه "چپ" بطرز دلخراشی ازادانه استفاده میشود. این به همانگونه است که در میان بسیاری از چپ های وطنی و غیر وطنی استفاده کلمه "ضد امپریالیست". البته تخم لق این نوع استفاده های بی جا ابتدا توسط تئوریسین های درون حزب برادر در راستای جا انداختن "راه رشد غیر سرمایه داری" و سپس از طریق واسته گان به آنها در سراسر دنیا با تبلیغ ها و هزینه های بسیار جا انداخته شد. در این رابطه بود که هر عقب افتاده ای که در هپروت بازگشت به دوران بادیه نشنی و یا هر دیکتاتوری که چشمگی به کشور مادر شوراها و حزب مثلا کمونیست آنها میزد، بدون هیج شرم و حیایی مورد حمایت قرار میگرفتند و در وصف آنها چه تبلیغاتی که نمیکردند و جالب اینجاست که هم بسیاری از مائویست های و تروتسکیست ها هنوز که هنوز هست از رژیم " ضد امپریالیست" جمهوری اسلامی و حافظ اسد جمایت میکنند همانگونه که در پیش از صدام حسین، هایله مریم، زیادباره و .... میکردند. در این تفکر "لوچ" همان "چپ" جا زده میشود و لوچ سیاسی که دنیا و را وارونه میبنید میشود "چپ". نگاهی به گذشته ابراهامیان و یا آنگونه که نویسنده گرامی ای ذکر کرده اند، طارق علی و حزب کمونیست یونان (حزب برادر حزب توده که کماکان همراه همدیگر و احزاب طرفدار حزب "کمونیست" شوروی کنفرانس های سالانه برگرار میکنند. یک شخص میتواند رهبر حزب توده باشد و یا استاد تاریخ در کالجی در آمریکا و یا یک کارشناس سیاسی در لندن ولی جملگی یک حرف را بزنند و یک راه را بروند. این وظیفه چپ واقعی هست که میباید اینان را افشا کرد و بصرف یک تیبر و عنوان هندوانه زیر بغل اینان نگذارند
نکته آخر شاگردی ار ایران آمد بود که از هموظن های ارمنی بود. ایشان دوسال در ایران در یکی از دانشگاه ها درس خوانده بود و بعد به خارج آمده بود برای ادامه تحضیل. در مدت دو سال ایشان ۶ درس اسلامی، وصایای امام، تاریخ انقلاب اسلامی، و ..... اسلامی گذرانده بود آنهم به اجبار. خوب هست جناب "پروفسور" تاریخ که ضمن "چپ" هم هست توضیح دهند که کجای این عدالت اجتماعی هست که یک هموطن ارمنی از حق تحصیل بزبان ارمنی حتی در دبیرستان ارامنه نداشته باشد و باید ۶ درس از یاوه های رژیم را بخواند و امتخان بدهد؟
۶۹۷۱٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

    از : الف رستمی

عنوان : انتخابات در پیش است
مدتی است نولیبرال های ایرانی در روزنامه شرق برای اینکه خود را طرفدار آزادی و دمکراسی نشان بدهند مصاحبه هایی را با برخی از چپ های شناخته شده ترتیب داده اند. طارق علی، حزب کمونیست یونان، ابراهامیان.
هم طارق علی و هم آبراهیمیان در مصاحبه های خود سخنان «گهرباری» هم در مورد جمهوری اسلامی گفته اند. هر دوی آن ها هم البته به گروهی از چپ تعلق دارند که این نوع طرز تلقی ها در نظرات آنان بی سابقه نیست.
آقای عمویی هم اخیرا در مصاحبه ای پس از سال ها مخالفت با سیاست های حاکم تغییر رویه داده و طوری از «این مرد» یعنی حسن روحانی صحبت می کند که نشان می دهد به او چشم امیدی داشته است که تا کنون پنهان مانده بود..
معاونت امنیتی ستاد انتخابات به طور مشخص گفته که هدفشان برگزاری یک انتخابات «باشکوه» است و فعالیت «گروهک ها» را زیر رصد گرفته اند تا در برابر افشای ماهیت این نوع انتخابات بی اثر کنند.
مدیریت «فضا» ی انتخاباتی و نظارت بر آن کلید خورده است. فن آوری های نوین بازاریابی سیاسی غربی در اختیار جمهوری اسلامی قرار می گیرد. «همه» باید این شکوه را تایید کنند و صداهایی که نقد جدی و اساسی به واقعیت های بر آمده از سیاست های مخرب ، غارتگرانه، و ضد مردمی ئیش چشمانمان دارد نادیده گرفته شود و به جایش تک تک دهان هایی که می توان به خدمت گرفت کشف می شوند یا بر انگیخته می شوند.
دست تان درد نکند که ئیرامون واقعیت ها در حین احترام به نظرات آقای یرواند آبراهیمیان افشاگری کردید.
۶۹۷۰۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست