عنوان : دلواپسان ضد نولیبرالیسم
وقتی نوشتار جناب محسن یوسفی مطالعه شود وچیزی هم دستگیرمان شود، تازه می توانیم بگویم :آنکس که شرایط ایران را در دوران بعد از انقلاب و تحول خواهی بعد از آن و عکس العمل های هوشمندانه شهروندان کشور رادر سال ۷۶و۸۰و ۸۸و ۹۲ را پی جو بوده [که سال ۸۰ تائید همان سال ۷۶بوده نه محو کننده سال ۷۶ !اگر منظور نویسنده سال ۸۴ بجای ۸۰ باشد و اشتباهی رخ داده باشد که باید گفت: مسئله شکل دیگری پیدا خواهد کرد و دم خروسی پیدا خواهد شد.] متوجه خواهد شد: بعد از ۲ خرداد ۶۷ که به بر کشیده شدن خاتمی انجامید؛ گروه هایی در مقابل این نوع حرکاتِ تحول خواهی و ضدیت با آنان؛ بطریقی فعالیتهای مهندسی شده ای را یا بصورت آشکار و یا نیمه آشکار ویا پنهانی در دستور کار خویش قرار داده اند. که می توان این گروه ها را در دو گروه دسته بندی کرد۱)گروهی از همان بازیگران نظام که محوریت آنان ،خامنه ای است . آنان ،اعوان وانصاریند که ولایت مدار ماوراء ساز و ماورائ پندارند که در نهاد های انتصابی نظام جاخوش کرده اند و می دانند در شرایط آزادتر هیچ جایگاهی در بازیهای کشور نخواهند داشت که در به جلو روندگیشان به گروه هایی بنام دلواپسان ختم شده اند وبه این نام هم معروف شده اند. ۲) گروهی که خود را سوپر اپوزیسیون نظام می پندارند. که اینان خود به چند گروه تقسیم می شوند:الف) گروهی هستند که خود را چپ می دانند .که باید گفت: اکثریتی از مبارزین چپ نامیده شده،خود را فعالینِ اقداماتِ تحول خواهانه و حتی ایجاد کنندگان وقایعی مانند سال ۷۶و ۸۰و ۸۸ و۹۲ می دانند و در پی آنند که گستردگی این نوع حرکات را دو چندان کنند.این نوع حرکات و این نوع مسائل، دارای کار کردی مهمند، آنهم:درگیر کنندگیِ مردمان در وقایع کشورشان و تقویت تحول خواهی است. ب) تیمی بنام مجاهدین خلق که گرد امام زمان ظهور کننده در آینده : آنهم بنام مسعود رجوی و بانوی رئیس جمهور شده ای بنام مریم رجوی که پای اکثر محافل جنگ خواهانه شده ، آمده اند که کار خویش را با منابع مالی عظیمی پی گیر هستند و ج) گروهی بنام سلطنت طلب که اینان خود چند گروهند. شرح آن بماند. گروهی از آنان حتی خواهان ویرانکردن کشور نیز شده اند به امید اینکه بعد از ویرانیِ کشور؛ بساط حکومتگری جدیدی برای آنان فراهم شود. اما این عقب ماندگان ذهنی متوجه نشده اند امریکایی که مجری حمله بوده ،تمایلی به احیای رژیمهای سلطنتی ندارد.اگر به سابقه تأسیس کشور امریکا توجه شود !به اولین رئیس جمهورشان، پیشنهاد می شود که خود پادشاه این سرزمین گردد و رژیم سلطنتی را بنا کند. که آن مرد دانا گفت: بروید پی کارتان ، ما از آن اروپا با آن رژیم های سلطنتیشان و آن اشرافیتشان فرار کرده ایم و به اینجا آمده ایم ،حال می خواهید که خودمان احیا کننده آن روش حکومتگری در اینجا باشیم د)گروهی بنام هویت طلب قومی با گرایش تجزیه طلبی که آنان هیچ علاقه ای به موجودیت کشور ندارند وقتی علاقه به کشور ندارند پس هر نوع بازیگری در کشور برای آنان معنایی نخواهد داشت وآنان فقط یک آرزو دارند آنهم ؛ پاشیدگی است. که شاید از این پاشیدگی بتوانند برای خود دفتر و دستکی را بیندازند و در قسمتی حکومتی برای خود برپا کنند .:::::: با توجه به دسته بندی بالا ، وقتی عملکرد گروه (۱)و(۲) را مورد توجه قرار دهیم؛ نوعی همکاری نانوشته و شاید نوشته شده مشاهده می شود وآنان بطریقی تقویت کننده هم می باشند. که پرداختن به این موضوعات خود نوشتارهای طولانی حتی چند برابر نوشتار جناب یوسفی می طلبد. ::::::: باید گفت:روشی که دلواپسان قدیم وجدید در برخورد با عملکرد مردمان، در وقایع تحول خواهی نشان داده اند چنین بوده:یکی دو سال اول شوک حاصل از عمل هوشمندانهء مردم،آنان را به یک حالت انفعالی می برد اما بمرور زمان با جمع و جور کردن دست وپایشان ، اقدامات ایذائی و حتی تخریبی را برای انتخاب شده از طرف مردم ،از خود نشان می دهند.یکی از روشهای تخریبی آنان این بوده و هست؛ که به دیگران بگویند و یا تلقین کنند که این اقدامات هوشمندانه مردم ربطی به هوشمند و زیرکی آنان ندارد بلکه این شرایط ،ناشی از برنامه ریزی خودمان بوده و....... که جالب است در این قسمت و برای جا انداختن این القائات گروه (۲) را کمک و یاور خود می دانند و کمک و یاوری آنان را نیز داشته اند . گروه (۲) با داشتن شبکه های ارتباطیِ مختلف و قلم زنان مختلف، مسئله مطروحه از طرف دلواپسان را با آب و تاب پررنگ می کنند و می شوند مجری خواسته های گروه (۱)و........ باید گفت: گروه ۱و۲ در هشت سال دوران تیم برکشیده شده ء موردنظر خامنه ای اوج همکاری آنهم در رابطه با سیاستهای مخرب و جنگ طلبانه را با هم داشته اند و در سیاستهای تبلیغی، هماهنگی نوشته ویا نانوشته ای را از خود بروز داده اند.:::::::اما گروه ۱ بعد از تحولات جدید دچار یک حالت و وضعیت نگران کننده ای شده اند و احساس می کنند، ممکن است؛ برای همیشه موجودیت سیاسیشان را ازدست بدهند و شاید برای همیشه محو شوند. که دراین رابطه سخت به کمک گروه ۲ نیازمندند ویاری آنان را طالبند. این یاری رسانی می تواند بطرق مختلف، خودش را نشان دهد. نوشتار جناب یوسفی می تواند: در راستای یاری رسانی به آن گروه مخرب و ویرانگر سرزمین ایران باشد. که ایشان و با ادبیاتی بنام چپ وارد می شود و با کمک گرفتن از مبحثی تحت عنوان نولیبرالسیم و پلید نشان دادنش ، ذهن ها را آماده می کند که یاری رسانی را به دلواپسان انجام دهد. که این کار چنین انجام می گیرد: مجریانی که توسط مردم بطریقی در تقابل با سیاستهای خامنه ای برگزیده شده اند را بعنوان نوکران سیاستهای نو لیبرالیسم جهانی معرفی می کند. واین القای نوکری سیاستهای نو لیبرالیسم جهانی ذهن را به این سمت می برد که آن دزدان عریان هشت ساله ،اقداماتشان ضد سیاستهای نولیبرالیسمی بوده ، پس آنان صادق بوده اند. این همان طنز تلخی است که در اقدامات امثال این نوشتارنویسان خود هوشیار و یا... مشاهده می شود. ودر نهایت اگر مجریان هشت سال قبل را هم مجریان سیاستهای نولیبرالیسم جهانی معرفی کند در این صورت آنان همردیف آنانی می شوند که مردمان در تقابل با این دزان برگزیده بودند. که این شرایط بنفع آن دزدان با دزدی های عریانشان خواهد شد. وبا یک کرباس بودن ونامیدن همه ،یک نوع تبرئه شدن از اتهام دزدی هوشمندانه را بوجود می آورد. در پایان به این نوشتار نویس ارجمند باید گفت: نگران و دلواپس این نولیبرال های مجری نباش ! مردم آدرس غلط دهندگان را بزیر ذربین می برند و با عکس العمل های مناسب و هوشمندانه تحول خواهی خویش را به پیش می برند وبه آن دلواپسان و یاری رسانهای آنان نیز پیام می دهند ما کار خود را می کنیم شما بهتر است فکری برای.......
۶۹۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : انتقادازهمه به جای تبین یک هدف
آقای یوسفی خسته نباشید.خواندن مقاله شمایکی ازسخترین کارهابرای اغلب خوانندگان مقالات سیاسی میباشد.زیراباوجودهمدلی که باشما دارم،بخاطر پراکنده گوئی،عدم تمرکزوسخن گفتن ازهردری آنهم به مقادرزیاد،باعذاب وملالت این مقاله رابه پایان بردم.
نکته کلیدی این ست که شماهم شرکت کنندگان درانتخابات راموردانتقادقرارمی دهی وهم تحریم کنندگان را.ولی خودت هیچ نظریاایده خاصی رامطرح نمیکنی.بالاخره هردوطرف نظراتی دارندکه ایکاش میتوانستیدفقط روی این موضوع زوم کنیدومسئله رابشکافید.اولاکوچک کردن تحریم کنندگان انتخابات،بدون آنکه قصدی داشته باشی،خودنوعی خدمت به آنطرفی هاست.بالاخره شمانگفتی که بایدتحریم کردویاشرکت(ودلایل خودت رابرای شرکت ویاعدم شرکت رابرنشمردی).شمامیگوئی که بخشهائی ازاپوزیسیون(که کاملااصطلاح اشتباهی دراین مورداست:بخاطرآنکه کسیکه دعوت به انتخابات میکندهرگزدراپوزیسیون قرارنمیگیرد)که کمونیست ومارکسیست هستندوخودرااصلاح طلب مینامند،مردم رادعوت به انتخابات میکنندو...اولاکدام مارکسیستی رامیشناسیدکه اصلاح طلب شده باشد.اگرگروه نگهداروجمهوریخواهان مدنظرتان هست،این هاکه مارکسیست نیستندحتی چپ هم نیستند.تنهاگروهی که ادعای کمونیست بودن داردوخودرااصلاح طلب می داندهمان گروه علی خدائیست(راه توده)که دراینجانمی خواهم راجع به این محفل کوچک اماباامکانات فراوان و قطعا غیرکمونیست صحبتی به میان بیاورم.ازمیان نئومارکسیست ها(چپ نو)فقط گروه فدائیان اکثریت گهگاه تمایلات اصلاح طلبانه نشان داده که آنهم به عقیده من به سمت رادیکالیسم دوگروه دیگر(وحدت چپ)خواهدرفت(که اگرچنین نکندکل اعتبارش ازبین خواهدرفت).
اماچراشمافکرمیکنی تحریم انتخابات،کمک به جناح راست حکومت است ویاتزتحریم هیچ اثری درجامعه ندارد.من به عینه دارم میبینم،هواداران اصلاح طلبی بامردمیکه حاضربه شرکت درانتخابات نیستندچگونه بحث میکنندوحتی کاررابه دروغ وجفنگ میرسانندتامردمی راکه ازخودشان آگاه ترندبفریبند.برعکس مائی که مخالف این سیکل معیوب عوامفریبانه ایم،بدون آنکه تحریم راتئوریزه کرده باشیم واثرات آنرانه دریک انتخابات بلکه درمیان مدت برآوردکرده باشیم،متاسفانه دست روی دست میگذاریم وشاهداین پیمانکاری انتخاباتی هستیم.
هرکاری سختی های خودش راداردخصوصا برای کسانیکه برخلاف طرف جاانداز(اصلاح طلب)ازامکانات مالی وسیاسی و...خیلی کمتری برخورداراست.پس بایدسختکوشانه جنگید،به میان مردم رفت،بازحمتکشان دمخورشد
وحقیقت تسلیم ناپذیراتحادمردمی رابه آنهاآموخت.مردم بسیار بزرگترازسیاست بازان وپیمانکاران انتخاباتیندوگروه های رادیکال وچپ،هنوزدرمیان مردم فراوانند.
۶۹۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : داخل و خارج؟ خارج برای ایرانی کجاست؟
خانم افسوس،
مساءل ایران در مرحله ی نخست از آن مردم داخل ایران و گریبانگیر ایشان است، پس شما اگر در ایران نیستی، بجای افسوس خوردن برای کسی، محبت کنید حق چگونه بودن را از چپ داخل ایران غصب نکنید.
بیشتر افراد چپ ایرانی قدیمی ی باشنده در خارج از ایران، امروز پس از دهه ها اروپا/آمریکا نشینی به باشندگان جهان امپریالیسم استحاله شده و اگر وجدان خود را هم از شر آگاهی رها کنند، به ناچار ذهنیتی جهان اولی خواهند گرفت، ذهنیتی که به دلیل واقع شدن و زیستن در نوک هرم استثمار، در هیچ یک از مفاهیم حاءز اهمیت برای چپ، دید یکسانی با باشندگان دیگر جهان ها ندارد که البته طبیعی هم است. لطفن پیش از داعشی خواندن من کمی به آنچه عرض کردم توجه کنید.
۶۹۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : " فهم سخن گر نکند مستمع " !
آخوندی بر منبر سوالی مطرح کرد و پرسید کسانی که پاسخ را میدانند دست بلند کنند. نیمی از حضار چنان کردند. آخوند فرمود آنها که میدانند به آنها که نمیدانند توضیح دهند. اینک بنده از حضار تمنا دارم آنها که مطلب را فهمیده اند به ما نیز حالی کنند. شاید هم اشکال در کوتاهی! مقاله است
۶۹۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : افسوس چی را میخورید.
اقا یا خانم چپ، که ار فرو ریختن دیوار برلین باخبر هستید، عرض شود اگر فرار بر مقایسه باشد، جمشید آموزگار یا امیر عباس هویدا، هم از جلیلی و هم از روحانی بهتر نبودند؟حالا میفهمم که شما افسوس چی را میخورید.
۶۹۷٣۴ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : توهم توطئه
برای چپ های داخل کشور متاسف هستم. تو گویی بعد از این همه سال در پشت دیوار برلین زندگی می کنند و از تغییرات دنیا بی خبر هستند. یک آدم کور هم این را می فهمد که به قدرت رسیدن حسن روحانی بهتر از به قدرت رسیدن سعید جلیلی است. چرا می خواهید به زور کلمات سنگین و جملات پیچیده ثابت کنید روحانی برای مردم ایران هیچ فایده ای نداشته است؟ چپ ایران بهتر است به جای قرار گرفتن جلوی مردم، در کنار مردم ایران قرار بگیرد.
۶۹۷٣۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : بجای معلم انشا بودن و بدنبال نام واقعی نویسنده بودن از خود بپرسیم
آیا بهتر نیست که بجای معلم انشا بودن و بدنبال نام واقعی و محل سکونت نویسنده بودن از خود بپرسیم که نظرات و راهکار های نویسنده درست هست و سازنده؟ بنظر میاید که کار مخالفان رژیم شده مخالفت و ایراد گیری از دیگر مخالفان. نویسنده کلی وقت گذاشته و مسائل اقتصادی -اجتماعی- سیاسی را بررسی کرده، به نقد حرکت نیروهای حکومتی و چپ گرایان پرداخته و راه حلی ارائه داده. حال اگر کسان دیگر راه حل بهتری دارند بجای ملا لغتی بودن ، راه حل خود را ارائه دهند و یا با تکیه به وقایع اتفاق افتاد و د رحال اتفاق جامعه، به نقد این مقاله دست بزنند.
اقای محسن یوسفی اردکانی (حال نامش مستعار هست یا نه و یا در کجا زندگی میکند و یا انشا نگاری او خوب هست یا بد) مقاله بسیاری جالبی نوشتند که برای کسانی که بواقع بدنبال راهکاری برای برانداختن بختک منهوس اسلامی از جامعه ایران را دارند، ارزشمند هست
۶۹۷۱۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : تیتر مقاله را تصحیح بفرمایید
کلمه را در تیتر دوم این مقاله اضافه است. باید بنویسید:
تا هیجانات انتخاباتی بالا نزده لطفا یک نفر این سوالات را جواب بدهد!
یا
تا هیجانات انتخاباتی بالا نزده لطفا یک نفر به این سوالات جواب بدهد!
۶۹۷۱٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۴       

عنوان : سوال
دوستانی که اطلاع بیشتری از فضای سیاسی دارند لطفا اگر اشکال امنیتی وجود ندارد راهنمایی کنند که آیا اسم نویسنده واقعی است یا مستعار؟ داخل هستند یا بیرون از ایران زندگی می کنند. به قول این جوان ها گوگل کردم اما نفهمیدم.
۶۹۷۱۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۴