یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جناح چپ سیریزا حزب تازه‌ای تشکیل داد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : چشمهامان خیره بر دورند و بی پروا به پیرامون...
بگمان من, نارسایی آزارنده ای در پرورش فکری و تربیتی ما ایرانیان (از چپ تا راست) وجود دارد که تاریخی ست. بیشترین ما "آموخته" ایم که زندگی مسابقه ای برای نادیده گرفتن و پس زدن دیگران است نه همکاری با یکدگر برای بهره مندی مشترک. ازینرو بجای تائید درستی های هر همکار و هر همراه بدنبال عیب جویی از یکدگریم و درین میان چشم بر آنچه داریم می بندیم و, بر بنیاد پرورشی کژ بنیاد, سوگوار و یا برشمار نداشته هامان هستیم. درست به همین دلیل بی کفایتان, نادانان و یا جنایتکاران همواره, آنگاه که خردمندان پل می جستند, "از آب گذشتند..." و بدینسان تاریخ اندوهبارمان پر برگ شد. بنگرید که چگونه شماری از "چپ" ها, بجای پژوهشهای مسئولانه و آموزنده, تنها, نگارنده ی احساس و یا بافته های خویشند و فعالانه و فرصت سوزانه فضای یادگیری و همراهی را غبارآلود می سازند. درین میان, برای نمونه, نوشته های "چپ رهایی خواه" را ببینید که چهار سال لب گزانه صبر کرد تا به همراهی و همکاری بگوید نه! براستی, چه درد است این که چون بیگانگان گمگشتگان خطه ی خویشیم؟
۶۹۷٣۵ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۴       

    از : تجلی

عنوان : انشعاب
نمی دانم چرا چپ ها خیلی راحت انشعاب می کنند ؛ اما اتحاد سازمان های چپ به رویایی دست نیافتنی مبدل گردیده است . نمونه فداییان اند که خیلی راحت و به چشم بر هم زدنی پس از بروز اختلاف نظر ؛ چند شاخه شدند و انشعاب کردند . پس از گذشت سال ها که مواضع شان به هم نزدیک گردید ؛ اکنون سال هاست که می خواهند مجددا متحد شوند اما نمی توانند . چرا چپ ها تحمل دموکراسی درون سازمانی را ندارند ؛ نمی دانم . ! ان هم کسانی که دموکراسی را دستاورد دنیای مدرن می دانند .
۶۹۷٣۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : با رویا نمیتوان زیست
من خودم را یک سوسیالیست میدانم . در واقع سوسیالیسم رویای من است . از سایه سنگین ارزشهای طبقاتی بر هستی انسان ، سخت رنج میبرم . اما پس از سالها خواندن و اندیشیدن به این نتیجه رسیده ام که این رویای برابری که باید بدست انسان در همه عرصه های اجتماعی تحقق پذیرد ، رویایی است به قدمت حضور انسان در جهان هستی . چیزی نیست که با ادعاهای پر طمطراق احزاب سیاسی تحقق پذیر باشد . احزاب سیاسی با ادعاهایی آنچنانی به فکر کسب قدرت سیاسی میافتند و چون حفظ قدرت راهکارهای خاص خود را دارد ،لاجرم کنار زدن رویاهای پیش از کسب قدرت ، اجتناب نا پذیر است . پس استفاده از حربه اتهامات شخصی و انشعابها و حضور احزاب جدید ، گام بعدی سران احزاب سیاسی میباشد . نه اتهامات رهبران احزاب به یکدیگر نانی برای مردم گرم میکند و نه احزاب جدید لزومآ حرف جدیدی برای مردم دارند . یونان و حتی کشور خودمان ایران هم از این قاعده مستثنی نیستند . ما تاریخآ به این نقطه رسیده ایم . بی شک باید برای خروج از این بن بست راههایی بجوییم ، اما آن راهها هم تاریخآ کشف میشوند و کار یک روز و یک سال نیست . به روزگاران چنین اتفاقی افتاده است ، بیرون نمیتوان رفت ( تازه اگر بشود ) الا به روزگاران . رهبران سیاسی یونان اگر اندک صداقتی در وجودشان هست ، باید به مردم یونان بگویند که ریاضت اقتصادی واقعیتی است که آنها باید برای سالهایی طولانی ، تمرین کنند .
۶۹۷۲٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست