از : شباهنگ
عنوان : پاسخی به جناب پارسا
با درود و سپاس از توجه شما.
یکی از انواع اسم مصدر در دستور زبان فارسی با افزودن "شین" به بن مضارع ساخته میشود. برای دستیابی به بن مضارع فعل، وجه امری آن فعل را میگیرند و سپس حرف "ب" را از اول آن حذف میکنند. برای نمونه، وجه امری فعل "دانستن" میشود "بدان". اگر "ب" را از سر آن حذف کنیم میشود "دان". سپس با افزودن "شین" به آخر آن، اسم مصدر "دانش" ساخته میشود. عین همین روال در مورد وجه امری فعل "راندن" به ترتیب میشود "بران" که با حذف "ب" میشود "ران" و با افزودن "شین" به پایان آن میشود "رانش". ساختن اسم مصدر در زبان فارسی البته به روشهای گوناگون و هم از بن مضارع و هم از بن ماضی افعال و نیز افزودن حرف "ی" به آخر صفت صورت میگیرد و قرار نیست همهی اسم مصدرها با افزودن "شین" به بن مضارع ساخته شوند. بهرغم این توضیحات، اگر همچنان با واژهی "رانش" مشکل دارید، میتوانید واژهی گویاتر و مانوستری را جانشین آن سازید که بتواند مفهوم فرویدی یادشده را بهتر پوشش دهد و احاطه کند.
موفق باشید
۶۹۹۷۱ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۴
|
از : بهمن پارسا
عنوان : نکته!
با احترام
اصل مطلب فراتر از بضاعت دانستن های من است، لذا فقط سعی کردم از اطلاعات مفید ان بهره برداری نمایم. در خصوص واژه ی رانش اما توضیح نویسنده ی محترم را مقنع نمیابم! افزو ن شین ماقبل مکسور به بن مضارع!!!! گویا اینطور است که فقط"شین" یا "ش" به وجه امری فعلی افزوده میشود. مثلا: ساز یعنی امر به ساختن، خوان، امر به خواندن، بار امر به باریدن.... و ازاین قبیل . که البته اهل فن میدانند این شیوه با هر فعلی تناسب ندارد، مثلا نویس، امر به نوشتن است و ساختن واژه "نویسش" خردمندانه نیست. با تجدید احترام
۶۹۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۴
|
از : خسرو ثابت قدم
عنوان : با درود
متوجه هستم. من هم بخاطرِ یک ریشه بودنِ Trieb و Antrieb آن پیشنهاد را دادم. فارسی چون آلمانی نیست، نیازی نیست که برای هر واژه آلمانی معادلی جدید به میان آید. فارسی زبان با همان معادل های موجود براحتی متوجه متن می شود.
این بحث برای من ثانوی ست هنگامی که می بینم که مترجمی در میانِ ایرانیان این همه دقت و سواد دارد و این همه وسواس در ترجمه بکار می بندد. امثالِ شما با این دقت و وسواس در ترجمه انگشت شمارند. این برای من مهم تر می شود تا بحثِ خشک و خسته کننده معادل یابی.
پس ۱۰۰۱ درود و سلام بر شما.
۶۹٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۴
|
از : شباهنگ
عنوان : پاسخی به آقای خسرو ثابت قدم
جناب ثابت قدم با درود،
به مشکل اساسی که همانا ناتوانی و عدم کشش زبان فارسی برای انتقال مفاهیم علمی است اشاره کردید. گفتنی است که واژهی «رانش» را ـ که شما آن را نمیپسندید ـ من نساختهام، بلکه آن را برای توضیح مفهومی فرویدی وام گرفته و به کار بردهام. این واژه (بیشتر ملهم از مفهوم انگلیسی آن drive)، در متون فارسی مربوط به روانشناسی تا اندازهای جا افتاده است و دستکم دیگر کسی در رابطه با آموزههای فروید آن را به معنی «غریزه» به کار نمیبرد و اگر این کار را بکند فروید را درست نفهمیده است؛ زیرا همانطور که گفتم فروید مفهوم «رانش» را دقیقا تببین و از مفهوم «غریزه» (Instinkt) تفکیک کرده است. و اما دربارهی پیشنهاد شما برای معادل «انگیزه» به جای مفهوم Trieb در آلمانی باید عرض کنم که این برگردان دقیقی نیست. خود واژهی «انگیزه» یا «انگیزش» در مباحث روانشناختی پیشتر اشغال شده است و آن را معادل مفهوم Antrieb در آلمانی به کار میگیرند که امروزه نیز با واژهی Motivation نزدیکی دارد. حتما برای شما که به زبان آلمانی آشنایی دارید، تفاوت میان Trieb و Antrieb روشن است. طبعا این تفاوت در مباحث علمی مرزبندی روشنتری دارد. من حتی یک جا در همین مقاله از واژهی «انگیزش» استفاده کردهام، ولی آن را به معنای «رانش» به کار نبردهام.
۶۹٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۴
|
از : خسرو ثابت قدم
عنوان : صرفاً یک پیشنهاد:
Trieb = انگیزه؛ نیروی محرکهی درونی. صرفاً یک پیشنهاد بود و بس.
با درود و احترام
۶۹٨۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۴
|
از : خسرو ثابت قدم
عنوان : واژه سازی!
طبیعیست که به علتِ نابسامانی زبانِ فارسیِ امروز، مترجم گاه ناچار است که به مصیبتِ واژه سازی پناه ببرد. منتهی من هم گمان می کنم که "رانش" چاره مناسبی نباشد. شاید (شاید) همان "غریزه" - علی رغم توضیحِ شما - مناسب تر باشد. البته صلاحِ کار خویش مترجمان دانند.
ممنون بابتِ متنِ مهم و خوبتان. جای چنین متونی در اخبار روز خیلی خالیست.
با احترام - خسرو ثابت قدم
۶۹٨۰۵ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۴
|
از : شباهنگ
عنوان : پاسخی به جناب «خواننده»
جناب «خواننده»،
منظورتان از «چرا فارسی نمینویسد؟» را نفهمیدم. چه کسی فارسی نمینویسد؟ اگر انتقادتان از فارسی ننوشتن، کاربرد واژهی «رانش» در این مقاله است، باید عرض کنم که این واژه فارسی است. «رانش» بر وزن «دانش»، اسم مصدری است که با افزودن شین ماقبل مکسور به آخر بن مضارع از مصدر «راندن» ساخته شده است. این واژه را در روانشناسی به عنوان معادلی برای مفهوم فرویدی Trieb در آلمانی به کار میبرند که معادل انگلیسی آن drive است. فروید «رانش مرگ» را Todestrieb مینامد که معادل انگلیسی آن Death drive است. او میان مفهوم «رانش» و مفهوم «غریزه» که در آلمانی به آن Instinkt و در انگلیسی instinct میگویند تفاوت قائل میشود. در ضمن من تصور میکنم که مفهوم «رانش» را در این مقاله از دیدگاه فروید به اندازهی کافی توضیح دادهام.
۶۹۷۹۲ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۴
|
از : خواننده
عنوان : چرا فارسی نمی نویسد؟
ببخشد، "رانش" یعنی چه؟
۶۹۷۶۹ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۴
|