ماهی سیاهِ فروشی؛ قهرمان قاب سفید
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : ا.ز.ل
عنوان : ...
انتقاد به قیمت آثار، آنقدر مهم نیست که نفس برگزاری چنین نمایشگاه هایی! - چندی پیش نیز نمایشگاه "به ظاهر" عکسی از خانمی در یکی از همین گالری های تازه تاسیس تهران برپا کرده بودند که در آن صحنه مرگ صمد را "مثلا" بازسازی و عکاسی کرده بودند. اینها گویا علاقه عجیبی دارند به مخاطبان هدف خود نشان دهند صمد بهرنگی و کمونیستهای هم اندیش و رفقای همرز، حتما" مرده اند!
بماند که عکس کشتار خانه مهرآباد جنوبی، و عکس ترور بیژن جزنی و یارانش، علی رغم ادعای خانم عکاس که با توجه به گفتگو با شاهدین عینی، بازسازی شده، جعل شده بود.
همانطور که نویسنده یادداشت به درستی اشاره کرده این برنامه های نمایشی، بخشی از روند سیاست زدایی از جامعه است که در دستور کار جمهوری اسلامی قرار دارد.
و طبعا" شبهه هنرمندانی که در این نمایشگاه ها قصد خودنمایی دارند، بی آنکه از اندیشه پیشرو، خلاق و مردمی بهرنگی آشنایی داشته باشند و یا دلبستگی های زندگی روزمره به آنها اجازه رشد و شناخت جامعه ای را دهد که بهرنگی تصویر می کند، کاسبکارانه به تصویرگری از او می پردازند.
اما برگزارکننده نمایشگاه به خوبی می داند که چه می کند وقتی در همان گفتوگوی مورد اشاره نویسنده با سایت هنر آنلاین، با وقاحت درباره صمد بهرنگی می گوید: "...ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﯿﺎﺳﺖﺯﺩﮔﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﺍﻧﺪ ﺻﻤﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﻮﺩ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﻭ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﺗﻮﺍﻧﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﯽﺗﻮﺟﻬﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ"!
اینچنین است که دم خروس بیرون زده و خط مشی امر شده از "امنیتی کاران فرهنگی"، توسط "فرهنگی کاران امنیتی" عیان می شود.
در نتیجه مضمون تابلوها و اجرا و ارایه آثار دیگر اهمیتی ندارد، وقتی تعدادی "کاسب شبهه هنرمند حرفه ای" با هدف لبیک به برادران فرهنگی امنیتی کار، کاری کنند!
۷۰۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ شهريور ۱٣۹۴
|
از : سهند نصیرخانی
عنوان : پوزش و تصحیح. درباره مطلب «ماهی سیاه فروشی؛ قهرمان قاب سفید»
آقای سرکوهی در بخش نظرات، درباره تاریخ توزیع کتاب«ماهی سیاه کوچولو» به نکته مهمی اشاره کرده اند. با این که در شناسنامه کتاب، تاریخ چاپ، مرداد ماه سال ۴۷ ثبت شده، توزیع کتاب یا رسیدنش به تبریز زمانی محقق شد، که صمد بهرنگی در قید حیات نبود.
در مقاله اشتباها نوشته شده: «پس از چاپ ماهی سیاه کوچولو ...» و درست بود که بنویسم: «درباره چاپ ماهی سیاه کوچولو...». زیرا موضوع مورد اشاره درباره اعتراض دو نفر از شاگردان صمد به قیمت کتاب، مربوط به خبری است که صمد به آن ها درباره نشر «کتاب ماهی سیاه کوچولو» در آینده ای نزدیک داده بود.
اگر به نامه های صمد بهرنگی که توسط برادرش اسد جمع آوری و منتشر شده رجوع کنیم، درمی یابیم که صمد، خبر چاپی رنگی و خوب از کتاب را در نامه ای به یکی از شاگردانش از پیش داده بود: «قصه ماهی سیاه کوچولو دارد چاپ می شود، نقاشی های رنگی زیادی هم خواهد داشت؛ تقریبا مثل خروس زری پیرهن پری و بهتر از آن چاپ می شود.» (صفحه ۹) او در نامه بعدی برای یکی دیگر از شاگردانش (که دوستِ مخاطب نامه قبلی است) خبر از در حال نشر بودن «افسانه های آذربایجان» می دهد ، اما به «ماهی سیاه کوچولو» اشاره نمی کند. در نامه بعد که از فحوای آن بر میآید که پاسخی به پاسخ این دو شاگرد به دو نامه اخیر است، می نویسد: «سخن هر دو نفرتان درباره چاپ لوکس ماهی سیاه کوچولو درست است و من کار غلطی کرده ام که قصه را به این ناشر داده ام. درست است که تقریبا ۱۲۰۰-۱۳۰۰ تومان پول از بابت چاپ قصه به من خواهند داد، اما حتم می دانم که این قصه برخلاف قصه های دیگرم به دست آن عده از بچه هایی که شما هم می شناسید و من هم می شناسم که با چه مشقتی زندگی می کنند، نخواهد رسید. من از همین دو سه روز پیش در فکر اینم که ناشر را وادار کنم یک چاپ ارزان قیمتی هم درآورد مثلا به قیمت ۱۵ ریال ۲۰ ریال. اگر این کار را بکنم، خیلی خوب خواهد شد، دیگر ناراحتی وجدان نخواهم داشت. و به شما قول می دهم دیگر از این کارها نکنم اگرچه پول زیادتر از این هم بدهند. اگر هم قصه ای را به چنین ناشری بدهم، اول قرارداد، شرطی می کنم که دو جور چاپ کند. فردا نامه هردوتان را خواهم داد ناشر بخواند. البته آن قسمت را که مربوط به ماهی سیاه کوچولو می شود» (صفحات ۱۱ و ۱۲)
با تشکر
۷۰۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣۹۴
|
از : فرج سرکوهی
عنوان : تصحیح ضروری
یک نکته تاریخی
اگر یک نکته تاریخی در این مقاله تصحیح شود بد نیست چرا که گاه کسی چیزی می نویسد؛ دیگران تکرار می کنند و اطلاع نادرست سند می شود . نمایشگاه را ندیده ام و نمی دانم تحلیل شما درست است یا نه اما تجاری سازی رانتی ؛ و نه حتا سرمایه دارانه هنر و .... در ایران محسوس است . نکته تاریخی این که کتاب ماهی سیاه کوچولو ی صمد چند روزی پس از مرگ او منتشر شد و او کتاب را ندید. در مراسم هفت یا چهل او بود که کتاب به تبریز رسید. ماجرای پاسخ صمد به گله از بهای این کتاب نمی تواند درست باشد که او زنده نبود تا کتاب را ببیند و... . شاید ماجرا در مورد کتابی دیگر بوده و شاید ... بد نیست این نکته را تصحیح کنید. این نکته البته نسبتی با تحلیل های شما در باره نمایشگاه ندارد .
۷۰۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|