عنوان : نوشتاری پر از حرف مفت و بی خود
شخصی بنام مایکل آیسنشر که گفته شده از نهاد مترقی"کارگران امریکا علیه جنگ" می باشد در تلاشی ضد جنگ ،از نیروهای مترقی کشورش در امریکا می خواهد از تلاشهای اوباما در رابطه با توافق هسته ای حمایت کنند. آن شخص تلاشگر با توجه به شناختی که از حکومت گران سرزمینش دارد و می بیند در پرونده هسته ای یک طرف : حکومتگران حاکم بر سرزمین ایران قرار گرفته اند و طرف دیگر گروهی به رهبری و هدایتگری امریکا واقع شده است .وبا توجه به طی شدن مراحلی ،وضعیت بگونه ای شده است در صورت عدم موفقیت دراین مرحله، برای امریکا شرایط بگونه ای خواهد شد: که باید عکس العملی را نشان دهد که عکس العمل نیزبا احتمال بالایی حمله نظامی خواهد بود. باتوجه به گستردگی سرزمین ایران ،حمله نظامی زمینی دور از عقل است که در دستور کار قرار گیرد و با توجه به مسائل مطروحه آنهم در رابطه با فعالیتهای گسترده ساخت وسازهای تأسیساتی اتمی در ایران، جهان این آمادگی را خواهد یافت که امریکا از سلاحهای جدید آزمایش نشده را برای از بین بردن تأسیسات زیر زمینی بکار ببرد . آن سلاحها اگر چه اتمی نیستند (که شاید هم بشوند) اما قطعاً سنگر شکنانی خواهند بود که توان تخریبی بسیار گسترده ای خواهند داشت. و............... که جناب آیسنشر و امثال ایشان پیامد این نوع حمله های نظامی را بسیار وحشتناک می بینند که این مسئله هم منجر به فروپاشی سرزمینی و هم کشوری خواهد شد. که مسئله ایران و سرریز حوادثش می تواند بسیار خطرناکتر از کشورهای فروپاشیده و ویران شده قبلی باشد. که این احتمالات آن انسان تلاشگر را براین می دارد تا آنجایی که می تواند تلاشی داشته باشد این توافق بدون مانع به پیش برود تا حرکات بعدی و تصمیمات بعدی که مردم ایران خود در رابطه با حکومتشان خواهند گرفت ویا شاید بگونه ای دگر عمل کنند ،چون مسائل داخلی ایران به خود مردم ایران مربوط است. که در این میان شخصی بنام ناصر اصغری پای برهنه و سری ژولیده و ناشتا نخورده می پرد وسط ،به جناب صلح خواه و ضد جنگ می گوید: تو بی خود می کنی که این چنین تلاش ضد جنگی راه می اندازی ، تو اصلاً شرایط کشور خودت را نمی دانی منی که ناصر اصغری باشم بهتر شرایط کشور تورا می فهمم، ای ضد جنگ هیچی نفهم، اصلاً امریکا دیگر دل جرأت حمله نظامی را ندارد و تازه،طرف ایران غرب است امریکا نیست. (این از آن حرفهای بسیار ....) در ادامه ؛این جناب امریکایی شناس بهتر ازخود امریکایی می گوید:آیسنشر تو نمی دانی رژیمی برسر کار است که به گنبد و کردستان حمله کرده است پس صلح خواهی و بساط ضد جنگی را نینداز تازه باید سیاستمدارانتان را تحریک کنی به تلافی حمله به گنبد و کردستان بقیه ایران ویران شود. این جناب ناصر اصغری در نوشتار پراز حرف ......... در جایی دم خروسش هویدا می گردد . در پایان می گوید: ما انتظار نداریم امریکا خود را درگیر دولتهای مستبد کند و [بقیه را نجات بدهد] این صحبت ایشان از آن حرفهای بسیار ...... که یک فرد می تواند بیان کند . ویران کردن لیبی و عراق و...
۷۰۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : ایران و اسرائیل
Larry Cohler-Esses خبرنگار روزنامه آمریکایی The Jewish Daily Forward که در نیویورک برای یهودیان آمریکایی منتشر میشود اخیرا یک هفته در ایران بسر برد و با مترجمی که دولت در اختیار او گذارده بود به بسیاری از نقاط سفر کرده و با افراد بسیاری مصاحبه نموده است. حاصل گفتار او اینست که ایران و اسرائیل سواد " کپی " برابر اصل میباشند جز اینکه ایران بر عکس اسرائیل در ۳۰۰ سال گذشته بر خلاف اسرائیل به هیچ همسایه ای تجاوز نکرده است. منظور از گذاردن لینک این مقاله در اینجا اینست که ایران ظاهرا بهمان خوبیست که اسرائیل هست و یا به همان بدی. باید شماره های فارسی را به لاتین تبدیل کرد.

About Iran After Meeting With Ayotallahs
http://www.mintpressnews.com/heres-what-an-israeli-journalist-has-to-say-about-iran-after-meeting-with-ayotallahs/۲۰۹۳۸۳/
۷۰۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : مقاله نویسی و انشاء نویسی
نمیدانم اگر " فعالین کارگری و چپ در آمریکا " مورد خطاب جناب اصغری میباشند چرا ایشان در نشریات فارسی به این موضوع میپردازند که به احتمال بسیار قوی به گوش " فعالین کارگری و چپ در آمریکا " نخواهد رسید.

دیگر اینکه میفرمایند " یک پای به خاک و خون کشیدن منطقه خاورمیانه حکومت اسلامی در ایران بوده که استراتژیش فتح کربلا و قدس است. در این راه از هیچگونه سرکوبی، سرکوب کارگران، سرکوبهای خونین در کردستان و ترکمن صحرا، به فقر مطلق کشاندن جامعه و ریختن همه منابع این کشور به حلقوم تروریستهای اسلامی در لبنان و فلسطین و سوریه و غیره، دریغ نکرده‌اند. " .

مشکل بتوان استراتژی امروز ج.ا. ا. را " فتح کربلا و قدس " دانست. این استراتژی با شهدای جنگ هشت ساله بخاک سپرده شد؛ یعنی جمهور اسلامی در این مورد با " ته " به طویله برده شد, کربلا را هم که آمریکا دو دستی تقدیم ج.ا.ا. کرد.

و گمان ندارم که برای " ریختن همه منابع این کشور به حلقوم تروریستهای اسلامی در لبنان و فلسطین و سوریه و غیره " احتیاجی هم به مثلا " سرکوبهای خونین در کردستان و ترکمن صحرا " بوده باشد؛ یعنی ج. ا. ا. میتوانسته اینها را هم زمان انجام دهد بدون اینکه ربطی به هم داشته باشند. یعنی خرج " سرکوبهای خونین در کردستان و ترکمن صحرا و غیره " - به فرض درست بودن این فرضیه - " ریختن همه منابع این کشور به حلقوم تروریستهای اسلامی در لبنان و فلسطین و سوریه و غیره " را کاهش میداده و دیگر " همه منابع این کشور" نمی شده است

منظور اینکه منظور از مقاله نویسی, انشاء نویسی نیست؛ کمی هم باید تامل و تفکر کرد.
۷۰۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۴