یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراخوان حزب دموکراتیک خلق ها علیه «سیاست خشونت» در ترکیه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : به یک پرسش شما یادم رفت پاسخ بگویم. آنچه من در باب B B C نوشته ام، یک مثال است. بی بی سی که در
ایران جا افتاده، اصلن بگذار به همین شکل بمانَد. منظورم این بود که هنگام خلاصه کردن نباید دو حرف از واژه نوشته شود؛ و یا نباید صدای حرف نوشته شود؛ بلکه فقط باید حرف اول هر واژه ذکر گردد؛ مثلِ مارکسیست لنینیست = م. ل. جمهوری اسلامی = ج. ا. و ...
یعنی هیچ ضرورتی ندارد وقتی می توانیم بنویسیم پ ک ک، نوشته شود پ کا کا(حجیم). زیرا هرچه خلاصه تر، بهتر. از سوی دیگر «پ» ی یک حرفی، با «کا» ی دو حرفی همخوان نیست، و این به زیبایی ظاهری نیز لطمه می زند.
۷۰۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : برای جناب آرسن نظریانِ عزیز. قبل از هر چیز باید عرض کنم که نوشته ی من غلط گیری از شما نیست؛ من
بار ها کلماتی را در شتاب قلم غلط نوشته ام. هر کسی از این دست غلط نویسی دارد و این بسیار عادی است. اما آنچه من بدان پرداخته ام، ربطی به غلط نویسی شخص شما ندارد، بلکه ویروس آن در کلِ جامعه پخش شده، و همین دلسوزانه مرا وادار کرده به تذکر دادن. در واقع من باید از شما متشکر باشم که به بهانه ی نوشته ی شما به آن پرداخته ام؛ زیرا می توانستم پای نوشته ی کس دیگری همین کار را انجام دهم.

و اما خود موضوع: شما عزیز به نوشته ی من توجه کافی نکرده اید. لطفن دوباره با دقت بیشتری بخوانید.

و اما توضیحات جدید و هم تکراری من: ما وقتی می توانیم کلمه ای عربی و یا ایرانی را خلاصه کنیم، یعنی بخشی از آن را حذف نماییم که معنی آن تغییر نکند. مضافاً را اگر مضافا بنویسیم، معنی آن تغییر می کند. اینجاست اِشکال کار. در ضمن در هنگام آموزش کودکان خرد سال، ایجاد اخلال می کند، زیرا ما نمی توانیم به کودک بگوییم بنویس مثلا = ای مثل، و بخوان مثلاً = مثلن.
پس فقط کلماتی را می توانیم خلاصه کنیم که شکلِ ظاهری آن، معنی کلمه را عوض نکند. مثل «امضاء» و «امضا».

و اما «فرایند»؛ این واژه به خودی خود غلط نیست، ولی ربطی، هیچ ربطی به «پروسه» ندارد. «فراگرد» نیز ربطی، هیچ ربطی به «پروسه» ندارد.

چرا ندارد؟

برای اینکه فرایند = فرَ آیند(فر + فتحه مضاف کهن) در فارسی به «فرا» بدل شده؛ مثل فرَ زانَکِ پهلوی که در فارسی شده فرزانه(لطفن برای دیدن شکلِ پهلوی واژه، به واژه نامه ای فارسی رجوع نمایید. و این تبدیل از نظر من اِشکال چندانی ندارد، فقط کمی گمراه کننده شده است). فرَ زان، یعنی دور دان، یعنی دور اندیش. «فرا»(تبدیل شده - فارسی) یعنی دور، پَرت. و «فرایند»(خلاصه) = «فرا آیند»(کامل) یعنی کسی و یا چیزی که از دور دست می آید. در حالی که پروسه، زمان انجام کاری مشخص است. از دور دست نمی آید؛ روندی است که در زمانی طی می شود.
پس می بینید که این دو واژه ربطی، هیچ ربطی به هم ندارند. زبان امری خصوصی نیست که ما بتوانیم همیشه با آن سلیقه ای برخورد کنیم. در بعضی موارد می توان سلیقه ای برخورد کرد. مثلن، من حتماً را چون حتمن تلفظ می کنم، با نون می نویسم. این کار قابل فهم و قابلِ بحث است. ولی ما غلط را نمی توانیم جای درست بگذاریم. فراگرد نیز بر مبنای همین تحلیل علمی، سد در سد غلط است. یعنی نمی تواند جای پروسه بنشیند زیرا فرا گرد، یعنی آنکه و یا آنچه در دور دست می گردد.

وقتی من می نویسم خود واژه دارای معنی است، یعنی فرایند = فرا آیند = چیزی و یا کسی که از دوردست می آید. ولی این «درست»، نمی تواند جای پروسه بنشیند. شما نمی توانید به سیب بگویید انگور. در حالی که هم «انگور» و هم «سیب» در جای خود درست است. «فرایند» درست است، ولی هیچ ربطی به معنی پروسه ندارد. این واژه ی غلط را فرهنگستان اخیرن - بعد از انقلاب - درست کرده و پراکنده. چنانکه واژه ی غلطِ "شهر آوَرد" = جنگِ شهر، را برای مسابقه، امری ورزشی درست کرده؛ ورزشی که مظهر صلح و سلامتی است در جهان. خوشبختانه بعد از اصلاح این واژه ی نادرست و بسیار بیجا، حالا دیگر ایرانیان آن را مورد استفاده قرار نمی دهند.

من فرهنگستان را قبول دارم؛ در همان مَنگُفت(کامنتِ) خود نیز متذکر شده ام که هر دو «فرهنگستان» یعنی هر سه «فرهنگستان»(دوتا قبل از انقلاب، و یکی بعد از انقلاب)، خدمت کرده؛ ولی گلایه کرده ام که غلط های خود را نپذیرفته* و این برای یک سازمان فرهنگی بد است، خوب نیست، زیرا کار های درستش را نیز زیر علامتِ سوال می بَرَد. من سال هاست دارم در این موارد می نویسم. نوشته ی شخص شما نیز فقط بهانه ای بوده برای پرداختن به این موضوع. احساس مسئولیت مرا به این کار وا می دارد. برای اینکه سخن بیش از این به درازا نکشد، برای اطلاع بیشتر می توانید به وبگاه های «وشتن واژه ها» و «جهانِ زبان و واژه شکافی» رجوع نمایید و فراوان موارد اصلاح شده را ببینید که این آدم کوچک خدمتگزار بدان ها پرداخته.
پیروز و شاد باشید

* برای اینکه عدالت در سخن رعایت شده باشد به یک غلط از «فرهنگستان» اول نیز می پردازم.
استان لورستان، استان کوردستان و ... غلط است. زیرا لورستان = لور استان، است. پس اگر به لورستان = لور استان، یک استان دیگر بیفزاییم، می شود استانِ لور استان، یا استانِ کورد استان.

حال این سوال پا پیش می کشد که چرا دانشمندان ما چنین اشتباهی را مرتکب شده اند!؟

برای اینکه با شکل کهن واژه بیگانه بوده اند. ولی تالش هنوز می گوید لورَ استان، کردَ استان یا کوردَ استان. دانشمندان گرامی ما نتوانسته اند متوجه ی واژه ی ستان = استان، در شکلِ کهنِ آن واژه های مرکب شوند؛ به همین خاطر یک استان دیگر بر آن افزوده اند. در حالی که زمان ساسانیان نیز اینگونه نامگذاری مرسوم بود، ولی وقتی می گفتند سیستان = سیسته استان = استانِ سوخته، دیگر استان دیگری بر آن نمی افزودند.

و از این دست بسیار است.
۷۰۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۴       

    از : آرسن نظریان

عنوان : بدعتهای بحث انگیز زبانی
جناب لیثی حبیبی م. تلنگر محترم
باسپاس از اظهار نظر شما راجع به فراخوان. من فقط اختصارا به اظهارنظرهای شما درباره املای بعضی کلمات و واژه ها پاسخ می دهم.
۱- در مورد خلاصه نوشتن اسامی و عناوین مرکب در فارسی و مقایسه با انگلیسی، توجه دارید هنگامی که در انگلیسی می نویسیم B B C ، بی بی سی هم تلفظ می کنیم و همه متوجه می شوند مقصود چیست، در حالی که اگر آنرا طبق پیشنهاد شما به فارسی ب ب س بنویسیم، کسی متوجه نمی شود که چه می گوییم. راستش متوجه نمی شوم که چرا اصرار دارید کار را برای خواننده دشوار کنید. برهمین سیاق، پ کا کا هم (با نقطه یا بدون نقطه) علامت اختصاری جا افتاده ای است و من دلیلی نمی بینم که بدعتی بحث انگیز در این زمینه شروع کنیم.
۲- برای کلمه پروسه process مترادفهای مختلفی به کار می رود که عبارتند از فرآیند، فراگرد، روند و گاهی هم جریان. به نظر من هیچ کدامشان غلط نیست و هرکس به تناسب سبک نگارش و سلیقه یکی را به کار می برد. در ضمن، این جمله شما را که "... این واژه به خودی خود غلط نیست؛ زیرا دارای معنی خود است ..." را کاملا متوجه نشدم. شما که فرهنگستان را هم قبول ندارید، توجه دارید که اینرا که نوشته اید : دارای معنای خود است ..." فارسی سلیس و روشنی نیست.
۳- جناب لیثی حبیبی م. تلنگر، در کجای نوشتارم من به جای مضافا نوشتم مضافن؟ من نوشتم: مضافا، که شکل معمولی نوشتن این واژه است، گرچه عده ای مثل شما ترجیح می دهند به جای تنوین عربی نون فارسی به کار ببرند، که این بنده حقیر هم ایرادی به آن ندارم، زیرا آنرا یک انتخاب سلیقه ای می دانم. بعلاوه، مضافا و مضافن، برخلاف القای شما دومعنای متفاوت ندارند، بلکه هردو یک معنی دارند و آن یعنی: اضافه براین، علاوه براین. جهت اطلاع بیشتر جنابعالی، الف "سعدیا" کلا کارکرد دیگری دارد و هیچ ربطی به تنوین مضافا ندارد. طبق استدلال شما کلمات اولا و ثانیا هم می بایستی معنای "ای اول" و "ای ثانی" بدهند!!!.
باقی بقایتان
۷۰۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۴       

    از : ناظر

عنوان : محکوم کردن خشونت
البته اگر در این بیایه جمله ای هم در محکومیت خشونت پ ک ک بیان می شد، ایرادی که اصلا نداشت، بر عکس محکومیت خشونت و لزوم بازگشت به سیاست در افکار عمومی ترکیه تقویت می شد. متاسفانه جمله در این زمینه بیان نشده است.
۷۰۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : و و نکته ای مهم: اعلام استقلال از سوی کورد های ترکیه در این لحظه، بسیار بسیار خطرناک است، زیرا می تواند
بمباران های پراکنده را به بمباران های سُفره ای - قالی ای - بدل سازد و همه مردم مناطق کورد نشین را هدف قرار دهد؛ که در این صورت خسارات جانی می تواند بی حساب گردد؛ حال بمانَد که چه ویرانی هایی ببار خواهد آورد.

بر احساسات باید مسلط شد. تصمیمات را باید خردمندانه و در خونسردی کامل گرفت.
حتی اگر چنان اشتباهی چندی پیش در مناطقی رخ داده، فورن باید اصلاح گردد و رسمن تکذیب شود.
۷۰۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : آدم کشی چه به وسیله ی نیرو های مسلح «پ ک ک» و چه به وسیله ی حکومت ترکیه باید فوری متوقف گردد!
با تشکر از آرسن نظریان و «اخبار روز» بخاطر ترجمه و نشر این فراخوان؛ باید اضافه کنم: متأسفانه اغلب، سردمدارانِ جهان صبر می کنند تا جنگ به یک فاجعه ی بزرگ برای کشوری و یا کشور هایی بدل شود و بعد برای صلح پا در میانی می کنند. البته این کار در بیشتر مواقع عمدی صورت می گیرد و کسانی در آن منافع دارند؛ که بحثی دیگر است. چنانکه در جنگ صدام بعثی بر علیه ایرانیان، جهانداران همین سیاست سودجویانه را در چند سال اول جنگ در پیش گرفتند و تا جایی که می توانستند بر آتش آن نفت ریختند و سود های میلیاردی بردند؛ ولی مردم بیچاره ما و عراق هم غارت شدند و هم چندین میلیون کشته و زخمی و آواره بر جای ماند.

خشونت و آدم کشی در ترکیه را همین امروز باید متوقف کرد. مقامات حکومت ترکیه باید به این نکته ی بسیار مهم واقف باشند که متوقف کردن فعالیت «حزب دمکراتیک خلق ها»(ه د پ)، گرچه برای حزب حاکم در کوتاه مدت به ظاهر سود هایی دارد، ولی قضیه در همین جا پایان نمی گیرد. «حزب دمکراتیک خلق ها» فقط یک نام نیست؛ بلکه نماینده ی میلیون ها انسان است. حذف این حزب غیر مسلح بی هیچ تردیدی به شدت به خشونت ها دامن خواهد زد. این تصور کودکانه است که: "اگر در جامعه بی ثباتی ایجاد گردد؛ می توانیم به بهانه ی آن، فعالیتِ «ه د پ» را ممنوع اعلام کنیم، تا دو باره بتوانیم دولت یکدست تشکیل دهیم.»
این برداشت بر مبنای همان نکاتی که پیشتر در نظرگاه همین ستون نوشتم، می تواند گولزنک و به شدت گمراه کننده باشد. حکومت ترکیه پیشتر در آرزوی به قدرت رسیدن اسلام گرایان در سوریه، همین اشتباه را انجام داد، و حالا به جایی رسیده که ناچار است بگوید ضد «داعش» است.

جنگ، خشونت و آدم کشی را همین امروز، همین لحظه باید متوقف کرد و به پای میز مذاکره برگشت؛ این تنها راه موجود است. هرچه دیرتر به این رسیدن، یعنی هزینه های خیلی بیشتری پرداختن.
و از آنجایی که شخصیتِ ویژه ی عبدالله اوجلان رهبر «پ ک ک» می تواند بسیار تأثیر گذار باشد؛ به نظرم ورود ایشان به موضوع می تواند کار ساز گردد. حتی اگر بی نتیجه باشد، تأثیر خود را در داخل ترکیه و هم جهان خواهد داشت چنان، که شاید بعد از آن دولت و حکومتِ ترکیه نیز وارد گود شوند. پیشنهاد من به ایشان در مَنگُفتِ چند روز پیش من در همین ستون «بخشِ خبر» موجود است که دیگر تکرار نمی کنم.

حضور حزب دمکراتیک خلق ها - حزبی غیر مسلح - عمیقن به سود دمکراسی، به سودِ جامعه ی ترکیه و دولت های بعدی ترکیه است؛ زیرا ادامه ی فعالیت این حزب غیر مسلح، دریچه ای برای ورود حزب «پ ک ک» به زندگی عادی و پَرت کردن اسلحه خواهد بود و این یک پیروزی بزرگ است برای همه. این جنگ تا بحال ده ها هزار - نزدیک پنجاه هزار - قربانی از دو سو گرفته و میلیارد ها دلار خسارت وارد آورده.
حال در زمانی دیگر به نقطه ی صفر همان جنگ برگشتن، یک دیوانگی، یک حماقت بزرگِ تاریخی است؛ زیرا بعد از جنگی دیگر، بعد ها باز به ناچار باید به پای میز مذاکره برگشت؛* و این با خرد آدمی هیچ همخوانی ندارد. این کار - تو بخوان نابکاری - سر زنشی تاریخی و فراموش ناشدنی را با خود خواهد داشت.

* چرا به ناچار؟

برای اینکه نه حزب دمکراتیک خلق و ها و نه «پ ک ک» یک گروهک جدا از مردم نیستند؛ آنها نفوذ بسیار عمیقی در داخل مردم دارند و در صورت وقوع یک جنگ تمام عیار - چه منظم و چه پارتیزانی - خانه ی اغلب کورد های ترکیه می شود خانه های تیمی که هم در روستا های کوهی و هم در روستاهای دشت ها و هم در داخل شهر ها - همه ی شهر ها - از جمله پایتخت، می زیند. آیا می توان میلیون انسان را حذف کرد؟
پس می بینیم که ترک کردن میز مذاکره اصلن خردمندانه نیست.


و چند نکته ی نوشتاری خطاب به جناب آرسن نظریان: ۱ - در هنگام خلاصه کردنِ اسامی مرکب، احتیاجی نیست که دو حرف از آن را بنویسیم و یا صدای حرف را بنویسیم. این کار هم طبق قاعده نیست و هم متن را بلندتر می سازد. یعنی «بی بی سی» نادرست است، درست اش «ب ب س» است که باید خوانده شود و جا انداخته شود «بی بی سی». وگرنه باید در انگلیسی نیز بنویسیم Bi Bi Ci که بدرستی چنان نوشته نمی شود، زیرا هم طبق قاعده است - در هنگام خلاصه کردن کلمات فقط حرف اول نوشته می شود - و هم بر حجم افزوده نمی شود. پس درست «پ ک ک» است و نه «پ کا کا». در ضمن گرچه جلوی حرفی که خلاصه شده، نقطه گذاشته می شود؛ ولی در این موارد خاص بهتر همان است که بی نقطه باشد، زیرا زیباتر است. به زیبایی کلام پیوسته باید نظر داشت؛ وگرنه زیبایی ظاهری واژه ها ضربه پذیر می شود؛ چنانکه بعضی از دوستان ایرانی بدون توجه به این زیبایی شناسی در شکلِ واژه ها به آنچه گذشتگان شان خلاصه کرده اند بی توجه بوده و حالا دراز نویسی همان کلمات را آغاز کرده اند که زیبا نیست. مثل «گفتگو» ی زیبا و «گفت و گوی» حجیم. مثلِ «زندگی» زیبا و «زنده گی» حجیم و ...

۲ - «فرهنگستان» ایران زحماتِ زیادی کشیده - چه قبل و چه بعد از انقلاب - ولی گاهی واژه ای غلط نیز ساخته و بعد متأسفانه از "منطقِ" «حرفِ مرد یکی ست!» "سود" جسته و حاضر نشده غلط بودن چند واژه را بپذیرد و بدین وسیله همه ی زحمات خود را زیر علامت سوال برده. اعتراف نشانه ی ضعف نیست؛ دلیل بر داشتن قدرت است؛ ولی متأسفانه کو آنکه دریابد؟
یکی از واژه های غلط، کاملن غلط «فرهنگستان» "فرایند" است. این واژه به خودی خود غلط نیست؛ زیرا دارای معنی خود است؛ ولی چون «فرهنگستان» آن را جای «پروسهم = «روند» نهاده، این انتخاب بی ربط است و غلط.

«فرایند» یعنی چیزی که از دوردست می آید. ولی پروسه یعنی زمان انجام کاری. از دوردست نمی آید، روندی ست که می گذرد تا پایان یابد.

۳ - خلاصه کردن واژه ها، چه عربی و چه ایرانی کاری درست، زیبا و لازم است؛ ولی یک شرط اساسی دارد و آن این است که خلاصه کردن، معنی واژه را عوض نکند. مثلِ انشا و انشاء؛ ولی وقتی شما جناب نظریان عزیز، بجای مضافاً = مضافن، می نویسید مضافا، این دو واژه فقط در ظاهر با هم شباهت دارند، در حالی که معنی آن دو کلمه هیچ ربطی به هم ندارد. مضافا، یعنی ای مضاف! مثلِ سعدیا! حافظا! ولی مضافاً = مضافن، یعنی اضافه بر این. و این، دو مفهومِ کاملاً =کاملن، مختلف است.
پیروز و شاد باشید
۷۰۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست