زندگی نیازمند تنوع و تکثر، پیش شرط تنوع! - فرهاد عاصمی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : امیر ایرانی
عنوان : پذیرش تکثرگرائی در حوزه اندیشه پیش شرط هر نوع ترقی و تحرک و پیشرفت است!.
حکایت چنین است: موجودی در روی کره زمین درروندی رو به پیش دریک جهش ژنتیکی به موجود دوپایی بنام انسان تبدیل می گردد واز همان ابتدا درمحدوده ای که زیست جمعی را ایجاد می کند؛ وظیفه ای اجتماعی و جمعی براو تحمیل و تعریف می شود. اما این موجود درروند تکاملیش توانست با کسب توانائی هایی خاص، صف خود را از سایر موجودات جدا کند و چیرگی خویش را برموجودات دیگر بنمایش بگذارد. اما این روندِ چیرگی وقتی از انسان به غیر انسان ،تغییر جهت داد و بسمت چیرگیِ گروهی از انسانها بر انسانهای دیگر رفت؛این تغییر جهت از همان ابتدایِ پدیدار شدنش، باعث ایجاد مشکلاتی و مسائلی در بعد" آزادی های فردی و اجتماعی و عدالت اجتماعی" گردید و در موارد نامبرده تضییع حقی از دیگران گردید و وجود این مشکلات درگذر زمان باعث شد گروهی یا افرادی درمقام راه نشان و علاج کنندگانِ مشکلات ومسائلِ انسانی ظهورکنند و تبلیغ گرایانه بازگشت آزادی های فردی و اجتماعی و عدالت اجتماعی را به زیست جمعی و فردی نوید دهند. و آن گروه و افراد راه نشان با توانائی عقلی خویش بسمت ارائه طریق هایی تحت عنوان: تئوری های اجتماعی یا آوردن کتابهای آسمانی نیز می روند. اما تجربیات بعدی بشری نشان داد که تعدادی از ارائه طریق ها دانسته یا نادانسته اعمال شیادانه ای را بنمایش می گذاشته و می گذارند. متأسفانه این نمایش ها هنوز که هنوز است گریبان این انسان را برای تحقق آزادی و عدالت اجتماعی رها نکرده است وچه خون هایی که برای تحقق راه های "بیراهه" که ریخته نشده است!. ::::::::::::::::::: بایدگفت: در گذشته، در خصوص این راه نشانان نظراتی ارائه گردید تلاش می شود با توجه به شرایط فعلی و کسب تجربیات آنهم از سرنوشت انسانها ،مطالبی مختصر ارائه گردد. از آنجائیکه: ۱)« زندگی بدون تنوع، بی رنگ و خسته کننده و تکثر پیش شرط تنوع است» ۲)انسان، هر فرد آن یکتائی است تکرار ناپذیر» ۳) «در گایان راه برای همیشه صحنه وجود را ترک می کند». بایدگفت: سه آورده بالا را می توان چنین نیز بیان کرد[اگرچه قبلاً در نظراتی مشابهاً بیان شده است] : هر انسان فقط یکبار شانس زندگی کردن را می یابد که با گذرِ مراحلی از رشدش، بسمت فرسایش و ازبین رفتن می رود و با ازبین رفتنش همه چیز برای او به اتمام می رسد. پس او باید ازاین شانس برخوردار شود که دردوران حیاتش، دو امکان برایش فراهم شود: ۱) تحقق بخشی خلاقیتهای فردی و توانائی های اندیشه ایش تجلی یابد. ۲) با توجه به فیزیو لوژی اندامهایش لذتهای لازم را در زمانهای مورد نیازش ببرد. شرایط ؛شانس یکبار زیستن و تحقق آن دو امکان ، گروهی از اندیشمندان را بر این داشته است که رهکارهای مناسب برای برآوردنِ نیازها ارائه دهند که پرداختن به این راهکارها خود بحث جداگانه ای می طلبد. اما نکته ایکه این اندیشمندان بدان توجه دارند اینست: هر نوع راهکاری که رسیدن به خواسته های فعلیِ انسان را به آینده یا آینده بسیار دورحواله می دهد و یانوید می دهد، آن می شود:یک راهکار فریبنده و حتی شیادانه!. و راه آنان یک بیراهه بیش نخواهد بود!. یافتن این راهکار دهندگان و راهشان چه از نوع زمینی و چه از نوع ماورائی پندارشان آنهم در تاریخ ،برای پی جویان حقیقت نمی تواند دشوار باشد!.
۷۰٣٨۰ - تاریخ انتشار : ۷ مهر ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|