یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاریس و مقطعی تاریخی در مبارزه با مبانی مخرب اسلام - مهین میلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : البرز

عنوان : بخشی از حقوق پایمال شده ی زن در اجتماع...
خانم میلانی گرامی، برداشتم از سخنان شما در بخش نظرات، این است که، شما تصور می کنی، با به راه افتادن بحث در صحن علن جامعه در باره ی دینی به نام اسلام، قدمی در راهِ اصلاح جامع برداشته میشود.
اگر شما ممنوعیت فعالیتهای احزاب مستقل در کشور، و تیغ برنده ی حکومت به نام ممیزی را در این معادله لحاظ کنی، آنگاه به یقین خواهی دید، که راه انداختن بحثهای مذهبی در صحن علن جامعه همواره به ضدِ خود بدل میشوند. در تاریخ کشورمان، امثال جنبش بابیه که قصدِ اصلاحات دینی را داشتند، فراوان هستند.

بگذار مثالی از دنیای امروزینمان بزنم، اگر در اعتراضاتِ اخیر فرهنگیان کشور، ایشان حرکت خود را از آنجا آغاز می کردند، که این همه ستم که ما می کشیم، از ناحیه ی کژیهای موجود در اسلام است، مسلماً نه تنها به خواستی از خواستهاشان نمی رسیدند، بل درجا سرکوب میشدند. اما ایشان حرکت خود را بر پایه و بنیادِ کژیهای موجود و ملموس صنفی خود ریخته، و از این راه با حفظ اتحاد در صفوف خود، توانستند ج.ا. را وادار به تمکین و به خواستهایی برسند.
یا اعتراضاتِ صنفی وسیع، به موانع موجود در شرکتِ کاپیتان تیم ملی فوتسال در بازیهای خارج از کشور، مراجع مسئول را، علیرغم دستورات مذهبی خاص، وادار به تمکین و مقدماتِ شرکتِ این بانوی دلیر کشور در مسابقات فراهم آمد. و از این طریق بخشی از حقوق پایمال شده ی زن در اجتماع از تعرض نجات یافت.

یقین کامل دارم، که با گسترش آزادی، عدالت اجتماعی و مردمسالاری، و از این راه تأمین امنیت اجتماعی افراد، "لوتر" های دنیایِ اسلام خواهند توانست، اسلام را، در صلح و آرامش با زندگیِ زمینی انسان آشتی دهند
۷۱۲۵۵ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " یا اینکه صرفا مغلطه می کند. ".
جناب آقا و یا سرکار خانم م. ارشک,
با تشکر, پیروز نام مرد است و معرب آن برای بانوان پیروزه است.

رژیم های سوکارنو در اندونزی و حکومت های افغانستان پیش از طالبان و رژیم های شاه و صدام و قذافی و اسد و غیره, منهای مالکیت های سلاطین و شیخ نشینهای عرب در خاورمیانه, همه سکولار بودند یعنی در این حکوت ها مسجد و میکده و کلیسا و کنست و خانقاه و عشرتکده, در جوار یکدیگر وجود داشتند.حجاب اجباری وجود نداشت و قوانین, غیر مذهبی بودند. اگر جنگ و دیکتاتوری و آدم کشی وجود داشت بر سر موضوعاتی غیر از مذهب بود.

با مداخلات صاحبان زر و زور در اواخر دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ و تقویت جنبش های مذهبی برای جلوگیری از کمونیسم, زمینه برای تروریسم آماده و از سال ۲۰۰۰ به بعد تخریب خاور میانه به دست امریکا و اروپا و جنبش های مذهبی مولود آنها شدت یافت. به ما چنین تلقین شده است که " اسلام " و نه مداخلات غرب, منشاء تمام این خرابی هاست و تا خاور میانه با بمباران نابود نشده و از اسلام جلوگیری نشود دنیا روی صلح و آرامش نخواهد دید. اگر شما چنین نظریه ای را باور دارید به شما گوارا باد و عرض من فقط این است که سم و زهر تبلیغات را در نظر داشته و در فعالیت های ضد " مغلطه " خود موفق باشید.
۷۱۲٣۹ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣۹۴       

    از : م. ارشک

عنوان : با سپاس از نوشتار آگاهی دهنده و آموزنده خانم میلانی
از کامنت اقا یا خانم پیروز Peerooz این برداشت حاصل می شود که انگار پیش از سال ۲۰۰۰ مسلمانان در صلح و صفا و رفاه زندگی می کردند و فقط در مقطعی از زمان غربی ها حسادتشان شد و خواستند این صلح و صفا و رفاه را از مسلمانان بگیرند. لذا دولتهای "سکولار" شیعی را برانداختند و آدمخواران سلفی فعلی را جانشینشان ساختند تا به جان مسلمانان دیگر بیاندازند و آن مدینه فاضله ای که به برکت اسلام به مسلمانان رسیده بود ازمیان بردارند.
این آقا کودتاهای متوالی در عراق و ترکیه و افغانستان و پاکستان را که اکثرا هم به دست رژیمهای باصطلاح "سکولار" پیشرو! انجام می شد و یا دیکتاتوری طولانی حافظ اسد سکولار را که بذر ویرانی و توحش کنونی در سوریه را کاشت، همینطور فقر و بدبختی و فلاکتی که دهه های متمادی توده های مسلمان در آن غوطه ور بودند و هنوز هم هستند و نهایتا منجر به "بهار عربی" و افتضاحات بعدی شد، را از یاد برده یا اینکه صرفا مغلطه می کند.
واقعیت اینست که آتش کنونی خاورمیانه را آخوندهای ما با تایید گسترده عامه مردم و اکثر روشنفکران در سی و هفت سال پیش شعله ور ساختند. اینکه چطور ملت ما، همراه با روشنفکرانش غفلت ورزانه دنبال این موجودات نادان رفتند، آنهم نتیجه یک سیر تاریخی طولانی بوده که فعلا جای بحث آن نیست، اما قطعا آن "هیولای امپریالیسم" علت العلل همه تیره روزی ها نبوده، بلکه فقط یک طرف قضیه است، آنچنانکه خانم میلانی هم شرح داده است، چرا که پیش از ظهور آنچه که امپریالیسم نام گرفته تیره روزی و استثمار و ستم و تبعیض وجود داشته است .
می گویند دردنیای ما "متاع کفر و دین بی مشتری نیست". اگر جهانیان اقدامات عاجل و قاطع برای ازمیان برداشتن هیولای تروریسم و به ویژه تروریسم اسلامی انجام ندهند، شکی نبایدداشت که مشتریان تروریسم از آنچه که اکنون هست بسیار بیشتر خواهند شد.
۷۱۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : تشخیص داده ایم و مداوا مقرر است ؟! حافظ
سرکار خانم میلانی,
با تشکر از پاسخ, منظور من از نقد فرمایشات شما این بود که همه ما بدون استثنا روزانه و ناخود آگاه در معرض حمله موج شدید تبلیغاتی قرار داریم که دیدگاه های صاحبان زر و زور را بما تلقین مینمایند.

در امریکا و شاید در کانادا از زمان فاجعه پاریس تمام ایستگاه های تلویزیونی شب و روز با تکرار مکرر این اخبار چنان موجی از وحشت ایجاد کرده اند که یکی از کاندیدا های ریاست جمهوری امریکا پیشنهاد کرده است که مسلمانان امریکا, مانند یهودیان آلمان فاشیستی باید در دفاتر دولتی ثبت نام کنند.

در طی همین دوران صدها مسلمان در لبنان و عراق و نیجریه و یمن و عراق قربانی شده اند که هیچ کدام برای این ایستگاه ها ارزش ذکر ندارند. در این اوضاع, مساله این نیست که اسلام - با آیه های کاملا متناقض خود - چه میگوید, مساله اینست که این اسلام وحشی نتیجه مستقیم تجاوزات و تحریکات این صاحبان زر و زور برای منافع خود بوده است و ما بجای حمله به ریشه این فاجعه, اسلامی را مورد بحث قرار میدهیم که بدون این تحریکات عملا مانند مالزی و تونس و ترکیه محلی در جوامع مسلمان نداشتند. تشخیص صحیح بیماری شرط لازم مداوا ست. با عرض احترام و تشکر مجدد.
۷۱۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۴       

    از : مهین میلانی

عنوان : جناب آقای پیروز
با تشکر از برخورد شما به مطلب،
در مطلب فوق من مبارزه در هر دو زمینه را به طور هم زمان مطرح کرده ام. آری بوجود آمدن طالبان و داعش و غیره بخشا به علت عملکرد کشورهای غربی است که از یک جهت فروش اسلحه های خود و به دست آوردن نفت کشورهای خاورمیانه است، و از جهتی از آن جا که هیچگاه نه مردم این کشورها بلکه منافع فوری خود را مد نظر داشتند، اقدام به حرکت هایی کردند که نتیجه ی آن رشد نیروهای تروریستی اسلامی بوده است.
اما از طرفی باید ببینیم اسلام از چه ویژگی هایی برخوردار است که از تجمع ساده در مساجد و عبادت شخصی خود به وضعیتی تغییر می یابند که ما در طی دو دهه ی پیش شاهد آن هستیم. چه ویژگی های ایدئولوژیک در آن وجود دارد که چنین نیروهای تروریستی را بوجود می آورند.
چرا به جای ترور راه های دیگری را برای مقابله با دخالت های غرب در خاورمیانه در پیش نمی گیرند؟
ببینید حاکمیت اسلام در ایران چه زمینه هایی برای تشدید تبعیض بین زن و مرد، بین اقوام، بین مذاهب، و غیره بوجود آورده است. این موازین در ۳۷ سال گذشته موجب پاشیده شدن خانواده ها گردید، هر کس دیگری را به خاطر متفاوت بودن از ذهن خود حذف می کرد.
من کتابی نوشته ام پس از اینکه از فرانسه به ایران برگشتم که به کشورم خدمت کنم. اما با رفتارهایی مواجهه شدم که که احساس می کردم بیگانه ای هستم در وطنم.
و این حس را در رمانی به نام: "تهران کوه کمر شکن" به چاپ رسانده ام.
این کتاب اخیرا از جانب "نشر زریاب " در کابل افغانستان به چاپ رسیده است
اما شما می توانید از طریق آن لاین به نسخه ی چاپی، الکترونیکی دست یابید و قسمت هایی از آن را در گوگل بوک بخوانید.
به صفحه ی زیر برای چگونگی تهیه ی کتاب می توانید مراجعه فرمائید:
http://milanimahin.blogspot.ca/search/label/D۸AAD۹۸۷D۸B۱D۸A۷D۹۸۶۲۰DAA۹D۹۸۸D۹۸۷۲۰DAA۹D۹۸۵D۸B۱۲۰D۸B۴DAA۹D۹۸۶

و این را در نظر بگیرید که کتاب های مقدس در قرن ها پیش از این نوشته شده اند. خوبست که ما از دیدگاه تقدس به آنها نگاه نکنیم بلکه از جنبه ی صحت آنها به لحاظ انسانی بنگریم.

ارادتمند
مهین میلانی
۷۱۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سپاس
با درود وسپاس بی کران! عمل پاسخگوئی شما نشان از اینست: که در مقابل ارائه نظراتِ خویش احساس مسئولیت می کنید وچنانچه ابهامی هم احساس شود در پی رفع ابهام خواهی بود. که این، امری بسیار نیکو در اعمال روشنگرانه است. با آرزوی موفقیت.
۷۱۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : یت های فرانسه در دهه اخیر
مقاله زیر توسط داریوش شاه طهماسبی لیست جنایت های فرانسه در دهه اخیر را به خوبی توضیح میدهد.

http://www.counterpunch.org/۲۰۱۵/۱۱/۱۹/if-i-prayforparis-who-will-pray-for-the-victims-of-french-colonial-aggression/
۷۱۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " آزادی، برادری و برابری "!!
" اما اسلام هنوز می تازد و الان وقتش رسیده است که به صراحت صحبت شود. صراحت و صرافت لازم داریم تا حقانیت آزادی، برادری و برابری را به اثبات برسانیم. ". پایان و نتیجه مقاله.

من ممکن است اشتباه کنم ولی آیا قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی عملیات " تروریستی اسلامی " بسیار نادر نبود؟ در همین دوران, مدعیان " آزادی، برادری و برابری " با حذف رژیم های سکولار در اندونزی, افغانستان , ایران , عراق , سوریه و لبنان و غیره و پشتیبانی از حکومت های سلفی افراطی , مستقیم و غیر مستقیم موجب کشتار و آوارگی میلیون ها مسلمان گردیده اند. تعداد کل قربانیان " تروریست اسلامی " در غرب بسیار کمتر از تعداد قربانیان یک روز و یا یک هفته مسلمان در دنیاست. چطور ما وجود چنین غولی در دنیا را ندیده میگیریم و دنبال تفسیر اسلامی میگردیم که تا پیش از این تجاوزات, جایگاه آن در مساجد بود و مسلمانان زندگی راحت و بی درد سری داشتند ؟ آیا غیر از اینست که تبلیغات غرب مسیحی " آزاد و برابر و برادر " مغز ما را از درک واقعیات شسته است؟
۷۱۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۴       

    از : مهین میلانی

عنوان : متشکر از نظرات شما
با سلام و درود
مرسی از کامنت هایی که گذاشتید

هر مکتبی حتی اگر غیرمذهبی وقتی به دنبال شهادت افراد برای ایده هایش باشد به نظر من با مذهب تفاوتی نخواهد داشت. مطلق گرایی دیواری به دور انسان ها می کشد که به جز خود کسی را نبیند. همه چیز نسبی است و همه چیز در حال تحول و تغییر. ما همواره حتی برای قاطع ترین و مطمئن ترین نظریات خود می بایست جایی برای تغییر بگذاریم. این چنین است که می توانیم به دیگران و نظریات و روش زندگی اشان احترام بگذاریم.
شهادت در اسلام یعنی خودت را به کشتن بدهی در زمان کشتن کسی یا کسانی که با تو هم فکر نیستند. و این تفکری است که در همه ی زمینه ها گسترش یافته است. هرکس دیگری را حذف می کند زیرا هم فکر و هم سلیقه ی او نیست. این تفکر اساس دیکتاتوری است.

از این دیدگاه است که می بایست مبانی اسلام از هرجهت باز شود. آری بسیار از افراد از این آشکارسازی تکان خواهند خورد. من معتقدم که گاهی باید آدم ها تکان بخورند تا به خود آیند و ببینند از چه چیزی دفاع می کنند و دفاع از ان چیز چه میزان زندگی آنها و اطرافیانشان را سخت و سنگین و غیر قابل تحمل کرده است.

ما نترسیم که کتاب مقدس را مورد بحث قرار می دهیم. کتاب های مقدس را می بایست در زمانی که تألیف شده اند مد نظر قرار داد و در حال حاضر. آن کتاب ها بر اساس مسائل و مشکلات آن روزها نوشته شده اند و در آن زمان خریدار داشته اند. مردم و نحوه ی زندگی مردم با ۱۵۰۰ سال پیش متفاوت است. و این را در عمل بسیاری از مسلمانان فهمیده اند و برطبق موازین و معیار های روز نیز زندگی می کنند. اما بسیاری دیگر به این مهم نرسیده اند. فقط می بایست مرتب این امور را گفت و بازگفت.

ارادتمند
مهین میلانی
http://vancouverbidar.blogspot.ca/
vancouverbidar@gmail.com
۷۱۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : ایده لوژی های شهادت طلب ساز
وقتی نوشتاری موارد مختلفی را باهم بیان می کند درک بعضی از موارد را مشکل خواهد کرد. با توجه به موارد مطروحه در نوشتار می توان به دو مورد پرداخت:۱) ایده لوژی های که برساخته از مکاتب و ادیانی هستندکه خود را یگانه حق دار می دانندو دیگران ناحق . ۲)شهادت و شهیدپروری. بایدگفت:هر ایده لوژی برساخته بر آرمانی که خود را حق یگانه بداند و باید تحقق یابد چاره ای ندارد جزء اینکه فکر کشتن را در وابستگانش بپروراند. که پرورش بگونه ای خواهد شد :وابسته به آن ،هم توان کشتن خویش را می یابد و هم توان کشتن دیگران. که کشته شدن وابسته می شود شهادت برای او. که رواج شهادت طلبی و شهات پروری چیزی نیست جزء اینکه: جان انسان هیچ ارزشی ندارد!. که در نهایت این ایده لوژی ها مخرب بودنشان بنمایش در خواهد آمد. پرسشی مطرح می شود:آیا ایده لوژی هایی که برساخته برخوانشهایی از ادبیات چپ که توان شهادت طلبساز ی را دارند همانند ایده لوژیهای برساخته بر دین خطرناکند؟
۷۱۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست