سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اما خر داغ می کنند! - شراره رضایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر آمویی

عنوان : خر داغ کردن در مقاله‍ی حاضر به معنی انتظار نابجاست و اهانت نیست.
جناب پیروز، با درود دوباره
حق با شماست: گفتگو طولانی شد، ولی چند نکته هم روشن گشت. اصلاح "نرینه سالاری" را خانم رضوان مقدم به کار برده و نه خانم شراره رضایی و ایشان هم مطلقا بعید است در ایران باشند. مگر این که خود بگویند هستند . از طرفی معلوم نیست که خانم مقدم آن اصطلاح را خطاب به همه به کار برده باشند و اگر هم برده باشند مطلقا خطاب به مردان نگفته اند. و گیرم که چنین باشد؛ جای نگرانی نیست، بگذارید زنان با زبان زمخت و درشت‌گویی برای احقاق حقوق خود به پا خیزند. آزادی زنان، نه تنها آزادی آنان که آزادی مردان هم هست. شاید بسیاری از زنان ندانند که مردان هم در این رژیم استبدادی از غیبت آزادی سالم و سوسیال دموکراتیک رنج می برند: مگر نه این است که زنان به دنبال آزادی های سوسیال دموکراتیک واقعی هستند. بگذار آنان، با توسل به آن اصطلاحات، آزادی را در کنار مردان تحقق بخشند!
و سر انجام این که کاش خانم شراره رضایی به این یادداشت ها پاسخی می دادند!
با احترام و آرزوی توفیق و پیروزی برای شما، همه ی مردان و زنان برابری خواه
آمویی
۷۱٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : خر داغ کردن تمثیل طمع کاری ست
جناب آمویی,
گفتگو طولانی و تکراری و ملال انگیز شده است. این بانوان " فمینیست اسلامی " در ایران, گفته اند که خواهان " حقوق برابر " با مردان میباشند وحرفی در باره حدود این برابری نزده اند و در ایران حتی تا آنجا پیش رفته اند که من و شما را " نرینه " خوانده اند. شاید اینها انقلابی نباشند و در شرایط کنونی, پیشرفت سنگر به سنگر و کندن مویی از " نرینه ها " برای آنها غنیمت باشد. و احتمالا بقیه خواسته ها را به سرکار خانم رضایی محول کرده اند که در ایران به انجام آن اقدام فرمایند.

خر داغ کردن تمثیل طمع کاری ست و در موارد لغز و تمسخر بکار میرود. به کسی که از روی طمع سخنی میگوید, میگویند خر داغ میکنند و منظور از " خر " طرف طمعکار است. با تشکر و احترام.
۷۱٨۶٣ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر آمویی

عنوان : معنای حقیقی اصطلاح چیز دیگری است و توهینی در کار نیست
جناب پیروز،

منظور از اصطلاح "خر داغ کردن" که در مقاله به کار رفته به هیچ وجه "خر دانستن" فمینیست های اسلامی نیست. نویسنده هشدار می دهد که ظاهراً بوی کباب می آید ولی مواظب باشید گول نخورید؛ از کباب برابری سوسیالیستی خبری نیست؛ و وضع مجلس افعانستان را هم مثال آورده اند.

به نظر من شایسته نیست با نویسنده برخورد سخت کنیم، هرچند که قبول داریم باید از کاربرد این اصطلاح اجتناب می شد. نیز به نظر نمی رسد که دیدگاه سوسیالیستی نویسنده که تنها یک بار از کلمه‍ی سوسیالیست استفاده کرده اند مخالف و متضاد با دیدگاه دیگر سوسیالیست ها باشد. به طور خلاصه می گویند:
اعلام فوری برابری کامل و بی قید و شرط زن و مرد در عرصه های حقوق قضایی، مدنی، سیاسی، اقتصادی، قانون‌گزاری و حقوق فردی، اشتغال و بیمه های اجتماعی و لغو فوری کلیه قوانین و مقرراتی که ناقض این اصول اند (نقل به اختصار و اشتمال مفاهیم از بنده است. در مقاله عین درخواستها در چهار بند آمده است.)

مسلم است که تحقق چنین مکانیسمی به دست مسئولان فعلی ممکن نیست.

آمویی
۷۱٨۵۲ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : از کوزه همان برون تراود که در اوست ؟
جناب آمویی,
بنده نه سرکار خانم رضایی را میشناسم و نه بانوان دیگر را. درک من از این مقاله اینست که درخواست " حقوق برابر " با مردان برای سرکار خانم رضایی کافی نیست و این بانوان و / یا " نرینه ها " به مقام " خر " تنزل یافته اند چون با آرمان های سوسیالیستی ایشان - به هر معنی - هماهنگی ندارند و این درست نیست . بی احترامی و بی ادبی ست که هر که سوسیالیست نباشد و یا با شما موفق نباشد, را " خر " دانست , خواه احتمالا منظور ایشان این بوده است یا نه; و بگمانم شق اول درست باشد چون ایشان میتوانستند با دو کلمه از " نرینه ها " و " فمینیست های اسلامی " بخاطر این ابهام پوزش بطلبند. . موفق باشید.
۷۱٨۴۹ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر آمویی

عنوان : شجاعت و تهور امری ثانوی است
اخبار روز، لطفا به جای درج یادداشت قبلی اینجانب که اندکی جابه جایی و نادرستی دارد و سهواً فرستاده شده از یادداشت زیر استفاده کنید. ممنون

جناب پیروز،

با تشکر مجدد
مقاله‍ی خانم شراره رضوی در واقع از این جهت ارزش دارد که ضمن افشای نگاه کهنه به حقوق زن، با ارتقاء آگاهی خواننده زمینه‍ی فکری لازم را برای حرکت به سوی آزادی زنان و کسب حقوق برابر و کامل آنان تبلیغ و ترویج می کند - که به نظر من در اولویت مطلق قرار دارد: بدون اندیشه ی روشن حرکت به سوی هدف مترقی ممکن نیست. از سوی دیگر و در واقع همان طور که خودتان می دانید، فمینیسم و اسلام قابلیت تجمع و همنوایی معنوی ندارند و اصطلاح " فمینیسم اسلامی " فقط به همین صورت کلامی در کنار هم می نشینند - درست مثل سه گوشه ی پنج پهلو.

در مورد تهور خانم رضایی و این که آیا ایشان در ایران اند یا خارج، باید اشاره کنم که هردو نکته اهمیت ثانوی دارند و پاسخ را هم باید خودشان پاسخ بدهند. از سوی دیگر تشویق هر حرکت اصلاح طلبانه به شرط آن که دچار رکود و بن بست نشود، می تواند راه را برای برداشتن گام های مترقی تر هموار کند.

متأسفانه چپ سوسیالیست ایران بنا به دلایلی که ظاهرا برای همه روشن است نه تنها ناشی از تحلیل نادرست از مرحله ی تحول تاریخی ایران و لذا مشکلی استراتژیک و تاکتیکی است، بل که متأثر از تکروی و خودمحوربینی هم هست که افتراق دردناک و مهلک تمامی جنبش سوسیال دموکراتیک ایران را دستحوش فاجعه و شکست کرده است. با امتنان.
۷۱٨۴۲ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : شجاعت و تهور
جناب آمویی,
با تشکر از توضیحات, مجددا عرض میشود که این " فمینیست های اسلامی " در داخل ایران, متقاضی " حقوق برابر " با مردان میباشند. اگر سرکار خانم رضایی این فرمایشات را از داخل ایران میفرمایند بسیار شجاع متهور و قابل ستایش و احترامند, در غیر این صورت حمله به این زنان شجاع " اسلامی ", خارج از گود, بی مروتی و با این لحن, بی ادبی ست.

اما درباره " سوسیالیست ها " که این همه در باره ایجاد اتفاق و اتحاد صحبت و فعالیت مینمایند, اگر این نشانه اختلاف در باورهای آنها نباشد چه دلیل دیگری دارد ؟ مگر آنکه باور کنیم اینها اغراض شخصی داشته و یا خدای نکرده ناراحتی روانی دارند. بهر حال این تشتت و پراکندگی " چپ ", منجر به این شده است که " زلف معشوقه بدست دگران " باشد. با عرض احترام و امتنان.
۷۱٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر آمویی

عنوان : مأنوس تر با زبان، متحدتر با جنبش زنان
جناب پیروز گرامی,

با درود و سپاس از پاسخ شما،
من کاملا متوجه نگرانی شما هستم. روشنی هر چه بیشتر در بیان اهداف یک جنبش و یکدستی جنبش های همسان می تواند بسیار روشنگر و راهگشا باشد. و البته این را هم باید توجه داشت که جنبش های سیاسی معاصر عرصه های گوناگون گروههای اجتماعی، جنسی و صنفی را در بر دارد، مثلا می توان از جنبش کارگران سوسیالیست، دانشجویان سوسیالیست، معلمان و استادان سوسیالیست و نظایر این ها سخن گفت. اما جنبش زنان سوسیالیست یکی از عمده ترین جریانهاست زیرا زنان به طور کلی با اتحاد سوسیالیستی خود نه تنها در پی حقوق برابر با مردان که در پی آزادی و حقوق سوسیالیستی خویش هم هستند. در میان گروههای سوسیالیست و کمونیست که بر پایه آرمان های سیاسی-حقوقی جهان بینی مارکس شکل گرفته اند اساسا اختلافی در طرز تفکر و سمت گیری موجود نیست و اگر هم باشد بسیار جزئی است، مگر آن که بتوان نمونه ای کاملا انحرافی در میان آنان یافت.

در مورد مقاله ی خانم رضایی اشاره شد که البته بهتر بود از نقل و تکرار یا کاربست برخی عبارات مبهم و یا نامطلوب اجتناب می شد، مع هذا من شک ندارم که شما اگر یک بار دیگر مقاله ایشان را با نظر دوستانه تری بخوانید خواهید دید که « در مجموع» در این مقاله از حقوق برابر و آزادی زنان دفاع قاطعانه و بسیار خوبی شده و به کسی هم اهانت نشده است.
ضمنا در ادبیات سیاسی جهان، در هر جای دنیا، گاه کلام نویسندگان مایه‍ی رنجش برخی کسان می شود، متأسفانه ار این حقیقت هم گریزی نیست. افراد از آنجا که رویکردها و برداشت های ویژه و شخصی نسبت به زبان دارند ممکن است برخی مفاهیم را طوری مطرح کنند که موجب سوء تفاهم شود.
پیروز تر باشید
آمویی
۷۱٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : شاید دلواپسانه
در نوشتار خانم رضائی دو موضوع برجستگی دارد:یکی فعال شدن حسن خمینی و رفسنجانی و گروه هایی بنام اصلاح طلبان حکومتی دوم گروهی از زنان که شیوه مبارزاتی خود را ممکن است وابسته به قدرت رسیدن آنان تنظیم بکنند . پرسشی مطرح است: فعال شدن گروهی از بازیگران نظام و اینکه گروهی اززنان ،شیوه مبارزاتی خاص خودشان را به پیش می برند می تواند چه ایرادی داشته باشد؟ بایدگفت: هرکس می تواند مبارزه خاص خودش را داشته باشد وبا توجه به وزنش هم شاید تاثیرگذاری را تحقق بخشد. اینکه گروهی، مبارزه را مختص خود میدانند می تواند پرسش برانگیز باشد!. خانم رضائی وقتی حسن خمینی ورفسنجانی واصلاح طلبان را مطرح می کند شاید بین گونه می خواهد مرزبندی خودش را با این جریان نشان دهد. اگر چنین باشد ناخواسته خودرا در میان دلواپسان نظام قرار خواهد داد اما فکر می شود چنین نباشد اگر چه ردپایی را می توان دید. بایدگفت: در مطالب آورده شده از خانم مقدم می توان مطالب نقد پذیری را یافت وبه آنان پرداخت.
۷۱٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : بفرما, بشین , بتمرگ
جناب آمویی,
بنده تخصصی در " سوسیالیسم " ندارم ولی زمانی که به تکثر نام ها مینگرم با خود می اندیشم که مگر چند جور " سوسیالیسم " داریم که بعضی ها حتی " موقت " و گاهی " چپ " و گاهی از نوع " ایرانی " آن هستند. سرکار خانم رضایی هم از " زنان سوسیالیست " صحبت میفرمایند که لابد با " مردان سوسیالیست " تفاوت دارد.

گرچه ایشان " در مورد اصطلاح «نرینه سالاری» تنها ناقلِ قولِ خانم رضوان مقدم هستند " ولی نه تنها اعتراضی هم به آن ندارند بلکه " حقوق برابر " خواسته های " فمینیست های اسلامی " را نیز کافی نمیدانند.

اما مقصود اصلی من از کامنت این بود که همانطور که جناب محمود خادمی اشاره فرمودند بسیاری از ما بجای " بفرما " به یکدیگر, میفرمائیم " بتمرگ " و نوشته سرکار خانم رضایی نمونه ای از آنست.
۷۱٨۰۲ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۴       

    از : بهروز الف

عنوان : جای بسی خوشوقتی است
جای بسی خوشوفتی و افتخار هست که دختران و زنان جوانی در سرزمینمان هستند که از همان دوران کودکی در مدرسه و خیابان و چه بسیا خانواده با هجوم وحشیانه تبلیغات اسلامی قرار گرفتند اینچنین آزاده و آگاه به مسائل اجتماعی بخصوص حقوق زنان برخورد میکنند. نه بدنبال کمپین "آش نذری" درست کردن های تشکیلات باصطلاح دفاع از حقوق زنان رفتند و نه بدنبال چپ های توبه کننده ای که آزادی و برابری بیش از نیمی از جامعه را از قبال فعالیت در تشکیلات فائزه رفسنجانی و نشریه زنان او میدانستند و نه به دمکراسی توهم زای "همه با هم" و در پی ائتلاف با "فمینیست " های اسلامی چشم دوخته اند. این آگاه دختران و زنانمان که باعث افتخار هر ایرانی که به سرزمین ایران و مردم ایران عشق میورزد و در راه سربلندی و افتخار آنها قدم برمیدارد و نفس میکشد، هست و بس. فمینیسی های اسلامی که هنوز قوانین ضد بشری اسلامی را در راه برابری زنان و مردان قبول دارند، نه از فمینیست و ایده های آنان ذزه ای آگاهی دارند و نه به برابری و حقوق زنان و مردان. اینان مقلدانی هستند که برای حفظ بیضه اسلام حرکت میکنند و اصولا به ازادی بشر ارزشی قائل نیستند و در نهان و اشکار ار کشتار روی برگردانان از اسلام حمایت میکنندو اینان همانند "اصلاح طلبان" یا همان چاقوکشان و چماقداران خط امامی یک کلمه از جنایات امام راحل شان و یا از کشتار های سالهای ۶۰ سخنی بمیان نمیاورند. امروزه هم که بعد از استخاره از محضر رهبر های و هوی راه انداختند که میباید چند تایی بیشتر نماینده در مجلس جهل اسلامی داشته باشند، تنها و تنها برای کشیدن هزاران متوهمی به طرف صندوق های رای هستند که عمر ننگین و پر از جنایت و چپاول رژیم را بدرازا بکشند. بار قبل ولی فقیه شان اعلام کرد که اگر موافق رژیم نیستند بعنوان یک ایرانی در تعزیه "انتخابات" شرکت کنید و هورا کشان حرفه ای و مزد بگیرانش در داخل و خارج را تغذیه کرد تا مردم را به شرکت در این تعزیه تشویق کنند و اینار هم تعزیه صندلی بیشتری از محلس توسط "زنان" را در بوق کرده و آزاد زنان و دخترانمان همانند خانم شراره رضایی هم بخوبی به افشا این تعزیه دست میزنند. با تشکر از ایشان و امید است ایشان خود را درگیر ملا غلط نکنند و به هدف بس با افتخار خود ادامه دهند حال حتی اگر از برخی لغات نه چندان قابل قبول همانند نرینه استفاده کنند. خواننده گان باید به محتوی مقاله نظر کنند نه نقش معلم ادبیات را بازی کردن
۷۱۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست