عنوان : تمسخر شجاعت
تاریخ کشورمان وجود دو نهاد مستبد پرور و رواج دهنده روحیه استبدادپذیری را درخود داشته و از این بابت تجربیات تلخی را هم برای درس آموزی و پندآموزی د خودش ثبت کرده است. یکی از نهادها بنام پادشاهی بوده که توسط همان مستبدین قرار گرفته در صدرش که با نوع عملکردشان ازبین برنده ی آن شدند. و نهاد دیگری بنام ولایت فقیه است که هنوز به حیاتش ادامه می دهد وچون درتضاد با روحیه آزادی خواهی و دمکراسی خواهی است این نهاد هم محکوم به همان سرنوشت نهاد قبلی است. وجالبست! با عملکرد مستبدِ پرورش یافته اش ،بگونه ای، سریع گونه ،دارد مشروعیت زدائی می شود که می توان ادعا کرد؛عدم وجودش در جامعه با شیبی تند بسمت مقبولیت می رود. :::::: بایدگفت: در نوشتار،نوشتارنویس از خویش موضعگیری ای بروز می دهد که می توان جالب باشد؛ایشان ، اقدامات کسی یا کسانی که نشان از این میدهد؛ علت اصلی را خوب درک کرده اند، وروی قسمتی که یکی از موانع اصلی آزادی خواهی و دمکراسی خواهی است خط کشیده اند یعنی ؛ " التزام به اصل ولایت فقیه" که می توان این خط زدن را نشان از شهامت وشجاعت دید،به تمسخر می گیرد و اعتراض گونه و طعنه زنان و تمسخرگونه مطالبی را می آورد. که یکی از آورده های ایشان می شود: « حال داستان ما ملت[ ما ملت می تواند جالب باشد] با کسی است که شهامت به خرج داده و جمله« التزام به اصل ولایت فقیه» را به کلی خط زده است![پدرجان دعوای آزادی خواهی ودمکراسی خواهی بامین عبارات پلیدانه ی این چنینی است] شگفت مبارزه ای و حیرت انگیز شهامتی که درتاریخ ثبت خواهد شد![ در اینجا نوشتا نویس ناخواسته درست گفته است] و لابد در شناسنامه اش نیز دست برده و خود را جوانتر کرده است. جل الخالق» !. به امید آن روز که نوشتار کم؛ اما پربار ! و نظر دهنده و نقاد تیزبین وهوشیار؛ بسیار! که وجود این دو، یکی از نیازهای اصلی هر جامعه تحول خواه است!.
۷۱۹۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۴       

عنوان : هم شما حق دارید و هم آنها!
"شهروندان ایرانی می دانند که در خانه ماندن و رای ندادن، نه تنها این حکومت را در داخل و خارج بی‌اعتبار و بی‌پشتوانه می سازد، بلکه موجب فروپاشی نظام از درون می گردد. "

۱.من مطمئن نیستم که به جمله داخل گیومه چقدر باور دارید!

۲.این آقایان که موجب شرم شما شده اند ، شاید مبارزانی بی‌ نظیر باشند ،که نشستن در خانه و گنده گویی امثال من و .. را تامل نمیکنند و تیری در تاریکی پرتاب کردن را به بی‌ عملگی ترجیح می‌دهند.

۳.بی‌ تاثیری "شرکت یا تحریم" انتخابات از قبل مهندسی‌ شده در ایران برای هر کودکی روشن است،تا چه رسد به جهانیان .

در هر حال ما به اپوزیسیون یک دست ضدّ ولایت احتیاج داریم، که در حال بوجود آمدن است و هر تلاشی در این راه ، اگر چه شرم آور و یا خونین باشد را میبایست به جان بخریم!
۷۱۹۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹۴       

عنوان : اما واقعیات روز می گویند...
آقای داورپناه گرامی، در کنار مطالب بسیار دیگر، در سمتِ مدلل کردن چرایی عدم شرکت در انتخابات می نویسی، «...تنها نامی که می شود بر روی این " انتخابات آزاد" گذاشت، «انتصابات شورای نگهبان» است و وقتی شما انتصاباتی را از پیش تایید نمی کنید و رای نمی دهید و در خانه می نشینید، آن هم یک نوع انتخاب است. در این کار به چیزی نه گفته شده ولی در عین حال انتخاب دیگری هم انجام گرفته است...»
اگر کشور صاحب اپوزیسیونی متحد پیرامون منشوری مدون، و با نفوذی حدود چهل درصد در میان مردم می بود، شاید روش پیشنهادی شما کارساز و در آنسوی روزهای انتخابات شاهد ورشکستگی بیشتر حکومت ولایت فقیهی می بودیم.

اما واقعیات روز می گویند که گروههای روشنفکری جامعه بنا به خصایل خاص و برنامه های خاص خود هنوز هم ریشه ای آنچنانی در افق دید توده ها و خواستهای مردم ندارند. لذا تنها اثر تبلیغ در جهت تحریم انتخابات می تواند موجب انزوا و سردرگمی بیشتر گروههای روشنفکری، و پیشرفت بیشتر متعصبین مذهبی باشد.
۷۱٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣۹۴