یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراخوان برای لغو نظارت استصوابی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : شیرین آغداشلو

عنوان : گامی ناهمخوان با هدف مشارکت در انتخابات اسفند۹۴
نگاهی به اسامی امضا کنندگان بیاندازید ، بدون هرگونه مصلحت اندیشی معتقدم که اهداف سلطنت طلبان یا جمهوری خواهان برانداز از فراخوان لغو نظارت استصوابی مشخص است. آنها ذیل انتخابات مشروط تعریف نمی شوند. اما اگر از امضاء چندعنصر فدائی که عضو اجا در کنار سلطنت طلبان هستند بگذرم نمی شود از پارادوکس این فعالان سیاسی ( ازجمله بهروز خلیق، صادق کار ومهدی فتاپور) نسبت به انتخابات صرف نظر کنم . در حالیکه در برهه کنونی سازمان متبوع این آقایان فعال سیاسی توصیه به مشارکت در انتخابات دارد و هیچ شروطی برای مشارکت مشوط در انتخابات ویا دیگر اوراق سازمانی منظور نکرده اند؛ حالا چرا اعضا چپ اقدام به تائید فراخوان مزبور دارند جای درنگ و تعمق دارد. اگر رفقای خواستار مشارکت بدون شرط درانتخابات لغو نظارت استصوابی را خواستار شده اند قطعا هدفی جز ضربه زدن به ارکان رویکرد مشارکت در انتخابات را ندارند. بدین ترتیب چنانچه لغو نظارت موردنظر رفقای چپ است خب دیگر تبلیغ مشارکت انتخاباتی قصه ای بیش نمی باشد. اگر هم هدف شرکت در انتخابات و تقویت جناح اصلاح طلب است، رفقای چپ بدانند که شعار لغو نظارت شورای نگهبان فراتر از بیانیه نخواهد رفت زیرا عمده ترین گرایش های اصلاح طلبان که قرار است موتلف چپ مشارکت جو باشد با این شعار چپ ها همصدا نخواهدشد. پس گام ناهمحخوان با هدف انتخاباتی در خدمت هدف نیست.
۷۲۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۴       

    از : صادقی

عنوان : پیش شرط هرگونه مشارکت در انتخابات
"لغو نظارت استصوابی" به عنوان پیش شرط هرگونه مشارکت در انتخابات، که هم در متن فراخوان و هم در توضیحات آقای لباسچی مطرح شده است، در واقع معنای دیگری ندارد جز اینکه
امضاء کنندگان خواهان تحریم انتخابات هستند، تنها لقمه را دور سر می چرخانند و ناخواسته به سردرگمی ها می افزایند. به دو دلیل:اول اینکه، با توجه به ماهیت و عملکرد بیش از سه دهه رژیم اسلامی، او نه در این انتخابات و نه انتخابات آینده، تن به چنین خواستی نمی دهد. و دوم، از آنجا که اپوزیسیون در موقعیتی نیست که به "سازماندهی کارگران، زنان، دانشجویان و دانش آموزان، سازمان های سیاسی و جوامع مدنی حول لغو نظارت استصوابی" بپردازد، این برنامه در حد حرف و شعار باقی خواهد ماند. نتیجه اینکه پیش شرط مشارکت در انتخابات تحقق نخواهد یافت. به عبارت دیگر، امضاء کنندگان عملا تحریم کنندگان انتخابات خواهند بود. اگر چنین است، چرا از ابتدا واقعیت را به ایرانیان آزادیخواه نگوئیم؟ که ما در انتخاباتی که نه دموکراتیک است، نه آزاد است و نه سالم شرکت نخواهیم کرد.

کوشش کوشندگان جمهوری خواه، دموکرات و خواهان جدائی دین و دولت، برای دستیابی به "شاه کلید" ی که با شکستن آن بازگرداندن حاکمیت به صاحب اصلی آن یعنی ملت ممکن باشد، ستودنی است. اما این "شاه کلید" اگر در جوهر خود به عبور از رژیم مذهبی اشاره نداشته باشد، (برای نمونه، خواست "جدائی دین و دولت")، می تواند به ادامه بازی در میدان حاکمیت منجر شده و به ضد خود تبدیل شود.
۷۲۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۴       

    از : خیام ابراهیمی

عنوان : حذف نظارت استصوابی
به عنوان اولین گام تا تغییر قانون اساسی موافقم.
۷۲۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹۴       

    از : masoud memar

عنوان : شعار یا روش راهبردی
نظارت استصوابی و تأیید صلاحیت کاندیداها در بازنگری قانون اساسی در ۱۳۶۸ به تصویب رسید که یکی از معترضین آن رئیس مجلس وقت مهدی کروبی بود که از تریبون مجلس ایراد کرد و مشاورش مجتبی واحدی به او گوشزد کرد که این حرکت چپ روی است . کسانی که به مبارزه سیاسی از طرق قانونی باورمندند یقینأ میدانند که برای لغو نظارت استصوابی بشکل قانونی باید نیروهائی از فیتلر انتخابات برای تغییر قوانین وارد مجالس قانونگذاری شوند یعنی امثال رفی جون و نوه امام را لازم داریم و بجاست اگر واقعأ پشت این پروژه ایستاده اید به امثال آنها بد و بیراه نگوئید ٬ یعنی با دست کشیدن و با پا هل دادن نشود .
۷۲۰۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۴       

    از : جمشید برومند

عنوان : برای آقای سلیمی
پیام و جوهر این فراخوان اینست:
مردم قیم نمی‌خواهند!
نظارت استصوابی بر انتخابات را بردارید!

در باره سئولات شما:
اول ـ یعنی الان مشارکت در انتخابات مشروط شد به لغو نظارت استصوابی؟
( نه، اصلا ! در این فراخوان و توضیح آقای دستمالچی حرفی از "مشارکت" زده نشده است.
قبل از این فراخوان ، عده ای رفتند و ثبت نام کردند و بسیاری مثل همیشه حذف میشوند با این وجود میلیونها نفر نیز در انتخابات مثل همیشه شرکت می کنند. از ۵۰ درصد واجدین شرائط تا بیش از ۷۰ درصد ..
بر داشتن نظارت استصوابی ـ بفرض محال که محال نیست ـ هر وقت که صورت بگیرد خود بخود مشارکت را بالا می برد )

دوم ـ اونم به قول سیامک شیبانی یک ماه مونده به انتخابات؟
چه فرقی می کند ، اگر چند ماه پیش امضا کنندگان این توافق به فکر اعلام این فراخوان میرسیدند. احتمال برداشتن نظارت استصوابی بیشتر بود؟

فکر می کنید ، اصلا کسانی که برای کاندید شدن ثبت نام کردند باید صبر کنند تا اول نظارت استصوابی بر داشته شود و بعد آنها بروند ثبت نام کنند؟
یا ثبت نام اخیر و بی سابقه ی هزاران نفر بخصوص زنان با انعکاس وسیعی که داشت با ابعاد وسیعتری صدای طشت رسوائی «دولت اسلامی » را که ادای انتخابات را در میاورد در آسمان ایران و جهان طنین خواهد انداخت. این ابتکار مدنی نیروهای داخل ایران ستودنی است. بگذار شورای نگهبان هزاران نفر را بار دیگر حذف کند.

این ها که مشارکت را بالا نخواهد برد. اگر اشتباه می کنم توضیح بفرمائید.
البته با این نکته کاملا موافقم که کارزار انتخاباتی علیه «دولت اسلامی » بخاطر نقض دائمی حقوق شهروندی و حقوق بشر توسط کنشگران سیاسی و حقوق بشری باید دائمی باشد نه در نزدیک انتخابات و قبلا هم بار ها در کامنت ها عرض کرده ام و تمام مخالفان جمهوری اسلامی که گذار مسالمت آمیز به حکومت مردم سالار را ارج می گذارند را در بر میگیرد.
۷۲۰۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۴       

    از : سلیمی

عنوان : مشارکت مشروط
یعنی الان مشارکت در انتخابات مشروط شد به لغو نظارت استصوابی؟ اونم به قول سیامک شیبانی یک ماه مونده به انتخابات؟
۷۲۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۴       

    از : پرویز دستمالچی

عنوان : لطف کنید و متن را با دقت بخوانید
سخنی با دوستان و خوانندگان:
"...لغو نظارت استصوابی بر انتخابات، نه گذر به دمکراسی، بلکه اولین گام در این مسیر است. لغو نظارت استصوابی بر انتخابات به معنای برقراری حاکمیت ملت نیست، اما، اولین گام در جهت محدود کردن قدرت و اختیارات نهادهای انتصابی و غیر پاسخگو در حکومت است.
نظارت استصوابی بر انتخابات مجلس شورای اسلامی، شورای خبرگان رهبری و مقام ریاست جمهوری شاه کلید کنترل جامعه از سوی نهادهای انتصابی و غیر پاسخگوی حکومت است. با شکستن آن، دیوار کنترل این نهادها گام به گام فرو خواهد پاشید و ما می توانیم بدون خشونت، حاکمیت را تدریجا به صاحب اصلی آن یعنی ملت بازگردانیم. سخت است، اما موفق خواهیم شد. چگونه؟ از راه بسیج مردم برای خواست دمکراتیک «لغو نظارت استصوابی» به عنوان پیش شرط هرگونه مشارکت در انتخابات، و سازماندهی کارگران، زنان، دانشجویان و دانش آموزان، سازمانهای سیاسی و جوامع مدنی حول لغو نظارت استصوابی.
اولین گام برای انتخاباتی دمکراتیک، ازاد و سالم، با حقوقی یکسان برای همه، شکستن سد قیمومیت شورای نگهبان است...".
یعنی:
۱- لغو نظارت استصوابی تنها اولین گام، توجه کنید، اولین گام، اما در مسیری درست است.
۲- لغو نظارت استصوابی شکستن دروازه انحصار قدرت در دست ولایت فقیهیان، اما تنها اولین گام است.
۳- لغو نظارت استصوابی می تواند امکان گذر بی خشونت مانند لهستان را فراهم آورد. یعنی اشغال کرسیهای مجلس با نمایندگان واقعی مردم، و فشار میلیونی خیابانی از بیرون، از خیابان برای تغییرات.
۴- چگونه؟ بسیج مردم حول یک شعار استراتژیک که همه بتوانند به آن عمل کنند و امکان سرکوب جنبش مردم به حداقل کاهش یابد. سازماندهی از پائین، از جنبش دانش آموزان تا دانشجویان، از معلمان تا استادان، از کارگران تا کارکنان تا جوامع مدنی و ... و تمام زحمتکشان . بدون فشار از پائین، از خیابان، رژیم تن به لغو یا حتا کاهش نظارت استصوابی نخواهد داد.
۵- توجه شود، لغو نظارت استصوابی پیش شرط هر گونه مشارکت در انتخابات است.
۶- همچنان که از ترکیب امضا ها مشاهده می شود، افرادی که دارای دیدگاههای کاملا متفاوت هستند بر سر این خواست استراتژیک با هم توافق کرده اند. در نتیجه، به جای اتحادهای بی حاصلی که تا کنون انجام گرفته اند، باید بر سر یک شعار و یک محور استراتژیک توافق کرد که "لغو نظارت استصوابی" است. هر کس همانجایی که هست بایستد و در درون و بیرون حول این خواست سازماندهی و کارها را با دیگران هماهنگ کند.
برای گذر از این نظام جهل و خشونت، باید "چشم اسفندیار" حکومت را یافت و هدف گرفت. و آن، همان "نظارت استصوابی" است. باید راهی انتخاب شود که "حلقه" وحدت و اتصال طیفهای کاملا گوناگون و متفاوت مخالفان در درون و بیرون باشد، به گونه ای که همه بتوانند همراهی کنند.
یکبار دیگر: لغو نظارت استصوابی تنها اولین گام در سمت و سوی درست برای استقرار حاکمیت ملت است. ملت به معنای تمام شهروندان متساوی الحقوق در برابر قانون، بدون توجه به دین و مذهب، یا مرام و مسلک، یا مقام و موقعیت، یا جنسیت، یا هر تفاوت و تبعیض دیگری. برای به کرسی نشاندن یک نظام دمکراتیک با التزام به حقوق بشر.
برای بحث دقیق تر در باره لزوم "لغو نظارت استصوابی" لطفا به مقاله "لغو نظارت استصوابی به جای توهمات دمکراتیک"، در آرشیو اخبار روز، از همین نویسنده، رجوع کنید.
پرویز دستمالچی
۷۲۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۴       

    از : سیامک شیبانی

عنوان : فراخوان دقیقه اخر
یک ماه به برگزاری انتخابات مانده، این حرکتها چه معنایی جز طرح نام و امضا و رفع بیکاری دارد؟
۷۲۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۴       

    از : جمشید برومند

عنوان : مردم قیم نمی‌خواهند! نظارت استصوابی بر انتخابات را بردارید!
یکی از امضا کنندگان این فراخوان آقای پرویز دستمالچی می باشد.
ایشان در مقاله ای تحت عنوان « قانونگذار کیست؟ ملت یا "ولی امر"؟ »
که در همین اخبار روز خواندم با دقت و حوصله برای درک من ِ نوعی ، ساختار «دولت اسلامی» و روابط بین "رهبر " ، شورای تشخیص مصلحت نظام ، مجلس خبرگان رهبری ، شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی و مردم را در قانون اساسی «دولت اسلامی» تشریح کرده است.
ایشان بدرستی تاکید کرده است که بفرض محال [ که محال نبست ] اگر انتخابات کاملا آزاذ برگزار شود [ بدون نظارت و دخالت شورای نگهبان ]و نمایندگان واقعی مردم قانون گزار شوند. قوانین تدوین شده باید به شورای نگهبان برود تا از نظر دینی و فقهی، درستی و نادرستی آن بررسی شود. پس قانون نمایندگان مردم عملا باید منطبق بر فقه و شرع باشد وگرنه رد میشود . اختلاقات مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به شورای تشخیص مصلحت و در نهایت به «رهبر » ارجاع میشود که او نیز بنا بر قانون اساسی و حکم حکومتی تیر خلاص را در می کند.....

دوستان عزیز ! آقای دستمالچی همه ی این بدبختی را می داند .
۱. با مقاله خود « قانونگذار کیست؟ ملت یا "ولی امر"؟ » من نوعی را مجهز می کند که به دانش سیاسی خود تردید نداشته باشم و باید راهی برای نجات مردم از مخمصه ای که در آن اسیر شده اند پیداکنیم و بدون نشان دادن و روبرو شدن با نقش ولی مطلقه فقیه و نهادهای تحت هدایت آن به مردم ممکن نیست ....

۲. ایشان با با ۴۷ نفر دیگر نیز فراخوان پیش روی ما را می نویسند:

مردم قیم نمی‌خواهند!
نظارت استصوابی بر انتخابات را بردارید!

وظیفه سازمانهای سیاسی که اعضای آن این فراخوان را امضا کرده اند است که این شعار را به عمل سیاسی تیدل کنند.
اعم از اینکه «دولت اسلامی» به این نوع فراخوان ها توجه کند یا نکند.
کنشگران سیاسی ، صنفی و مدنی داخل کشور برای فشار به حکومت به مبارزات خود ادامه می دهند.

بفرض محال که محال نیست اگر نظارت استصوابی برداشته شود . به معنی حصول هدف نیست زیرا ناکار آمدی آن با اولین قانون محصول نمایندگان منتخب مردم در تعارض با شورای نگهبان قرار خواهد گرفت . پس در عمل سیاسی میلیونها نفر درگیر و فعال تر میشوند. این پروسه در ادامه ی کار خود تضادهای درونی «دولت اسلامی » تشدید می کند.

اگر راه های دیگری سراغ داریم که می تواند مردم و انواع کنشگران داخل کشور را در پیکار علیه ارتجاع حاکم ترغیب و حمایت کند باید پیشنهاد کنیم.
۷۲۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۴       

    از : مسعود اسماعیلو

عنوان : هدف مشخص است ولی برنامه شما، زمان و مکان مشخص و مدون نیست!
خسته نباشید،... به صداقت و نیت خوب شما باور دارم اما ...
دقیقا راه کار شما برای رسیدن به لغو نظارت استصوابی بر انتخابات چیست!؟
لطفا دقیقا توضیح بدهید.
هدف شما گویاست اما شما از ابتدا و آگاهانه می بایست برنامه مدون برای این کار، زمان و مکان این طرح را در اختیار مردم بگذارید.

آلبرت آنشتین: دیوانگیست اگر کاری را در ""شرایط"" ثابت تکرار بکنیم و منتظرِ نتیجهِ دیگری باشیم.
باور کنید که راه کار های دیگری هم وجود دارند.
با اینکه میدانم بدون یک تئوری پایدار و یک برنامه ریزی سازماندهی شده و مدون، نتیجه این کار به مثالِ ""اب در هاونگِ رژیم کوبیدن"" است و نتیجه نمی دهد، اما از صمیم قلب برای شما آرزوی موفقیت دارم.

مسعود اسماعیلو
۷۲۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست