سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شرکت در انتخابات به سود همه است جز... - فرج سرکوهی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : منتظر پاسخ

عنوان : منتظر پاسخ آقای سرکوهی می مانیم
به اعتقاد بنده اغلب دوستان در این گفت و (تا ببینیم بالاخره چه زمانی) گو آقای سرکوهی را در برابر سوالات موجهی قرار داده اند، بویژه هم میهنان محترم امیر آمویی و شمسیان یا سایر دوستان. ببینیم آقای سرکوهی خود را در قبال آنچه نوشته اند پاسخگو می دانند یا این سولات هم به بایگانی سوالات قدیمی تر سپرده می شوند.
۷٣۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : شمسیان

عنوان : از دور دستی بر آتش نداشتن
آقای سرکوهی عزیز! چقدر آسان است در عافیت نشستن و مردم ایران را که در همان حالی که زیر فشار اقتصادی، سیاسی، هوای غیرقابل تنفس و آلوده سعی می کنند قدمی برای فرزندان خود و آتیه اشان بردارند، قضاوت های عالمانه کردن...
خسته نباشید! همان سالی که شما خارج شدید منهم برای رفتن تلاش کردم و موفق نشدم و بعدها هم از صرافت رفتن افتادم. با خواندن این مطلب که اینهمه دور از فضای واقعی سرزمین آبا اجدادی اشست، احساس کردم خوب شد که ماندم و نرفتم. البته احترام من برای کسانی که در سالهای سیاه رفتند برجاست.
۷٣۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : لنین:وقتی‌ چپ سرگردان است میبایست در سطح مردم پایین برود و از آنجا شروع کند!
فراموش نکنیم که نه تنها چپ بلکه طیف رنگارنگ اپوزیسیون سالهاست که در نبرد علیه ارتجاع تلفات می‌دهد.

چرا موفق نیستند را بارها متخصصین عنوان کرده اند و نوشته اند.

اکنون شرایط دوباره‌ در حال باز شدن است یعنی‌ بعد از سالها سرکوب روزنه‌هایی‌ برای فعالیت مهیا میشود در نتیجه اوایل راه قرار داریم و تا انتها زمان میبرد.

جمعبدی گذشته و اتحاد بدون خودخواهی‌ سازمانی و حزبی و ارزیابی توان مردم و سازمان دهی‌ آن میتواند بخشی در دستور روز قرار بگیرد ،که برای همه سروران روشن است.
۷٣۰۱۲ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر آمویی

عنوان : موضع فعال و استراتژیک
آقای سرکوهی عزیز،
نمی توانم بگویم دستتان برای نوشتن این مقاله درد نکند، زیرا آنچه را که شما در این گفتار مطرح کرده اید، دیگران و صدها دیگران دیگر نیز با کیفت و کمیتی کمابیش یکسان مطرح کرده اند. همه خود را در فضای دموکراتیک دنیای غرب قرار داده اند و در مورد انتخاباتی قضاوت کرده اند که به هیچ وجه قانونمندی هایش در چهار چوب چنان فضایی نمی گنجد. عنوان مقاله را هم به گونه ای طرح کرده اید که جذابیتی دارد و خواننده را در دام خواندنش می اندازد. خواننده تصور می کند که قرار است سرانجام دریابد که راهکار و پیشنهاد شما برای حل معضل چالش با رژیمی که بر تمام ارکان و هستی ایران غلبه ای بلامنازع و خشن دارد حقیتا چیست؟ اما دریغ! خواننده در پایان گفتار بلندتان در همان بن بستی گرفتار می شود که در پایان خواندن انبوهی از همان دست مقالات گرفتار می‌آید: یا در انتخابات شرکت کنید و به اصلاح طلبان رأی دهید تا از طریق مجلسی اصلاح طلب و یا رهبری متعادل تغییری ایجاد کنید و یا رأی ندهید چون انتخابات مسأله‍ی ما نیست- سخن شما در این گفتار با سخن قبلی تان تفاوتی ندارد.
از سوی دیگر چپ ایران همچنان دچار چپرویهای خویش است و یا زمانی هم که می‌خواهد دست از چپروی بردارد به دامان راستروی می‌افتد. چپی که پس از سی و هفت سال هنوز هم نتوانسته متوجه وضع وخیم خود بشود! کاش شما می‌توانستید دست کم چشم چپ را بر روی ضعف‌هایش باز کنید و واقعا راهی بیابید یا پیشنهادی کنید که بتوانند در مواقع حساس و استراتژیکی مثل رأی‌گیری همگی موضع واحد نسبتا درستی اتخاذ کنند!
براستی در شرایط حاضر چگونه باید معنی و نقش استراتژیک انتخابات را در مبارزه با این رژیم دریافت؟ علم سیاست و مفاهیمی مثل استراتژی و تاکتیک چه معنایی باید در اذهان متفکران چپ داشته باشند؟ آیا چپ «در شرایط کنونی» باید در کمین بنشیند یا در کنار؟ اگر در کمین باید بنشیند در کمین چه چیزی باید بنشیند و اگر در کنار، در کجا و در کنار چه نیرویی؟
اینها نکته های اصلی است نه آنچه که شما می فرمایید! نا آگاهی مردم نسبت به رژیم دیگر به طور کامل از میان رفته و جایش را آگاهی گرفته است. زمان افشاگری مدتهاست که سپری شده. مردم اگر از ناچاری به پای صندوقها بروند این ناشی از ندانم کاری و گیج سری چپ و رادیکالهاست که خود از این بابت در رنج اند. افسوس!
۷٣۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : تصحیح
مسئولین محترم سایت اخبار روز ،
ظاهرآ اشتباهی از طرف من رخ داده است . منظور من در سئوالم مشخص بود : " از چه چیزی باید ترسید ؟ " . شاید حل همین مشکل ، راه گشا باشد .امروز صبح که آنرا در سایت شما خواندم ، تعجب کردم . مسلم است که خود این دسته گل را بآب داده ام .اگر قابل تصحیح است ، تصحیح کنید و اگر نه ، اصلآ مهم نیست . با سپاس و احترام .
۷۲۹۹۴ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند. حافظ.
با تشکر از جناب امیر ایرانی که با لطیفه شیرین خود در این مراسم عزا داری و روضه خوانی انتخابات, نور شعفی بر دلهای غمگین می تابانند.
۷۲۹٨۷ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : حکایت ده ده کم وسیاهه قلمی که .....
بقول بعضی ها ؛ فرموده شده:« این یاداشت کسی را به رأی دادن یا رأی ندادن تشویق نمی کند» با این پیام راهگشا! مطلبی به یاد می آید: از یکی پرسیده شد؛ ساعت چنداست؟ او گفت:ده،ده کم!. پرسنده گفت: پس بگو؛ هیچ. باید به نوشتارنویس جناب سرکوهی گفت: با آن فرموده اشان ، بقیه نوشتار هم یک سیاهه قلمی بیش نیست. سیاهه قلمی که شکیل بودنش بخاطر کی بورد است ؛ نه رانش قلم ران بر ...
۷۲۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهار

عنوان : راهنمایی نیمه کاره.
به قول شما:" کارگران، زحمتکشان شهری و روستائی، حاشیه نشینان، لایه های فقیر و کم درآمد شهری و روستائی، از این انتخابات و از خبرگان اصول گرا بدون آن چند نفر و «مجلس همسو با دولت روحانی»، سودی نمی برند" اما در نظر نمیگیرد که با ندادن رای حتمآ ضرر خواهند کرد.
جناب سرکوهی به نظر میرسد که راهکار شما دارای دو مرحله است . ۱) تحریم انتخابات و ۲) اگر چپ ایران، ..... برای پرداخت بهای سنگین حضور و فعالیت سیاسی آماده باشد، و... آن گاه است که می توان به پرسش پس راهکار شما چی است پاسخ داد و این اما بحث دیگری است.
دعوت مردم به تحریم , کشاندن آنان در مسیر شماست بدون آنکه بدانید پله بعدی کجاست و این به مانند فرستادن سربازان به جبهه جنگ است بدون مهیا کردن مهمات و ابزار جنگ.
۷۲۹۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣۹۴       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : آقای سرکوهی : از چه چیزی نباید ترسید ؟
به نظر من مشکل اساسی چپ ایران و کلآ دگر اندیشان در حال حاضر و در همه کشورهای پیرامونی ، این است که فاقد این توانایی هستند که تصویردرست و قابل فهمی از آینده و از دید خود ، برای جامعه ترسیم کنند .
زمانی همگان را فقط به تکرار یک شعار میخواندند : مرگ بر شاه ، زنده باد انقلاب . انقلاب خیلی زودتر از آنچه آنها می پنداشتند ، اتفاق افتاد و دیدند آنچه را دوست نداشتند که ببینند . حالا و در حالیکه خاطره آن انقلاب همچنان تازه است ، دیگر از هر تحول رادیکالی میترسند . این ترس کاملآ موجه است ، اما آنانی هم که فکر میکنند با برنامه های " باری به هرجهت " و " کاچی بعض هیچ چی " و شرکت در انتخابات میتوان جلو خطرات شورش و ریزشهای منحوس تاریخی را گرفت ، سخت در اشتباهند . توده های مردم در لحظه های خاص تاریخی ( آنچنانکه بتوانند که تیشه به ریشه وضع موجود بزنند ) ،حتی علیرغم مصالح خود ، گام برمیدارند و هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند .
اینکه آقای سرکوهی میگویند " اگر چپ ایران با شناخت موقعیت کنونی خود ، برنامه هایی متناسب با موقعیت واقعی خود تدوین و بر بستر این برنامه بکوشد ......اگر برای پرداخت بهای سنگین حضور و فعالیت سیاسی آماده باشد و... آنگاه است که میتوان به این پرسش که پس راهکار چیست ، پاسخ داد " هم از آن حرفهاست .
در سیاست ما از امکانات و ممکنات حرف میزنیم : سرمایه‍ی ما چقدر است و در چه راهی میخواهیم سرمایه گذاری کنیم . برنامه خودمان را ارائه میدهیم و از متخصصین نظرخواهی میکنیم . وقتی از ارائه برنامه و نظرخواهی در باره برنامه خود میترسید ، عملآ یعنی حرفی برای زدن ندارید .
۷۲۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۴       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : واقعیت ها و نیازها
"انتخابات" در ایران براه است... بعنوان رخدادی تاثیر گزار (در هر سطح) در زندگی روزانه مردم, نمیتوان نسبت به آن بی تفاوت گفت که رای دادن یا نداندن فرقی ندارد. جدا از بهره کشان و کارگزاران آنان, مردم رای می دهند باین امید که چهارچوب "سلول زندگی" روزانه خود را کمی گشاده تر کنند. شوربختانه در استیلای هشت پای کنونی راه آسان و کم هزینه ای برای دستیابی به خواسته های بر حق مردم در چشم انداز نیست. کنار زدن این هشت پای اسلامی-سرمایه داری از گذار پیشرفت اجتماعی کاریست دراز مدت و هدفمند که رهبران ویژه می خواهد...
نخستین مهم پیش پای نیروهای میهن دوست (بویژه چپ) اینست که, بدور از خود بزرگ بینی و پیشداوری, پیرامون چند اصل "حداقل" (آزادی انتخاب و انتخابات آزاد, برابر-حقوقی همه شهروندان و .....) گرد هم آیند و با یکی کردن انرژی خود برنامه برون رفت از این اسارت تاریخی را تدوین کرده و پیش برند. یکی از افزارهای کار چنین با-هم-آد, راه اندازی روزنامه, رادیو و تلویزیون است که بکمک آنها بتوان اطلاع رسانی و تبلیغ کرد.
۷۲۹۷٣ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست