سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

باور کنید!! خواستم رای بدهم اما...!!! - منوچهر مقصودنیا

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : عرق سگی
همیشه در حال آموختنیم! مثلاً: ازهمین نوشتار جناب مقصودنیا که در باب رأی دادن است می توان بسیار آموخت.ایشان روش نوینی جهت رای دادن ارائه می دهد که بسیار آموزنده است. در روش ایشان نیاز به عدم هوشیاری است. که ابزار کار هم باتوجه به طرح درس ایشان می شود مسکرات. این پیک زنی مسکرات در آن لحظه ،برای بعد از رأی گیری بسیار کار ساز است!. مثلاً اگر پرسیده شود چرا به اقتدارگراها رأی داده ای؟ می توانی بگوئی: در عالم مستانه و نشئگی کار مستانه و نشئهیانه می کنیم نه کار خردمندانه. اما در عالم مکتب شناسی می توان گفت: برای جلوگیری از اشتباه در رأی دادن و یافتن یک شناسنامه مبارزاتی خاص؛ اگر بخواهیم به اقتدارگرایان رأی بدهیم بهتر است؛از عرق سگی استفاده کنیم. چون اثرات عرق سگی در نوشتن اسامی ، فرد مسکراتی را بسمت آن گروه خواص خواهد برد. و او دیگر نمی تواند پنهان کاری کند و توجیه گری کند که به کی رأی داده ام. البته این عرق سگی خود حکایتی دارد چون در جهان دو قطبی در قطبی خاص قرار داشت.
۷٣۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : خلوت بین

عنوان : کنیاک مرغوب
دوست عزیز

به گمانم کنیاک و ویسکی اش خیلی مرغوب است که در «خلوط» و «نعشگی» به «روزه» خوانی جوادی آملی گوش می دهی. حداقل ۳ غلط داشتی، نمره ات می شه ۱۷!! یک گیلاس دیگر بریز تا حداقل جبران بخش بسیار کمی از وقت نازنینی بشود که بابت نگاه گذرا به مطلبت از دست رفت. اما کل بطری هم بقیه وقت را جبران نمی کند.
۷٣۰۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : نامش زندگی در مسالمت است...
بهروز گرامی، بسیار صادقانه و زیبا می نویسی؛ «...هر دسته و گروهی تکلیف خودش را باخودش روشن کند و ببیند واقعا به دنبال چه هست...»

در هر دموکراسی نهادینه شده در جهان، در آغاز هر سال و همزمان با تصویب بودجه ی کل کشور دولت دموکراتیک آن کشور موظف است که با تمامی سندیکاها و اتحادیه های کشور وارد معامله و گفتگو در باره ی دستمزد و شرایط کار شود.
بنابراین، این کاملاً «...شرافتمندانه است که کسی بگوید من طرفدار سرمایه داری مثلا ملی هستم ...یا بگوید من از منافع کارگران دفاع می کنم و به شرط انکه تو در برنامه حزبی و جناحی خود بخشی از مطالبات مرا بپذیری من در انتخابات به سود تو به میدان می آیم...» و این نامش فریبکاری نیست. نامش زندگی در مسالمت است. مسالمتی در توزیع سود بین کارگر و کارفرما.
و هر اندازه کارگران متشکلتر و مجربتر در امور کار و اقتصاد خود باشند، به همان نسبت سهم بیشتری از سود را نصیب خود کرده، و کسی نخواهد توانست به بهانه مبارزه با داعش و...کلاه گشادی برای سر ایشان بدوزد
۷٣۰٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۴       

    از : بهروز از تهران

عنوان : هیجانات انتخاباتی شایسته زنان و مردان سیاست ورز نیست!
بیش از یکسال با گروهی از همه طیف های چپ و غیر چپ بطور مستمر در باره انتخابات بجث و گفتگو کردیم هر رویداد مهم را حلاجی و زیر زره بین خرد جمعی بردیم از مسایل داخلی اعم از اقتصادی- سیاسی و فرعنگی تا موضوعاتی چون مسایل هسته ای و این چند ماه آخر جنگ سوریه و جهانی شدن تروریسمی که ریشه در جهان گستری سرمایه و بهانه جویی تولید کنندگان آن برای متاثر کردن فضای سیاسی کشور ها به سود خود دارند و اینکه ایران در این گیر و دار چکاره است و این سوژه ازکدام زاویه می تواند به حربه تبلیغاتی برای انتخابات پیش رو مورد استفاده قرار گیرد ؛ گرفته تا پسابرجام و نقض آن د آینده اقتصادی ایران و اینکه سیاست نئولیبرالی چگونه از این انتخابات به سود سرمایه گذاری و سرمایه گذاران خارجی استفاده خواهد شد و باور کنید پیش بینی هم آنچه که به ابزار تبلیغی طرفها علیه یک دگر که به حقیقت پیوست و از گرایشات گوناگونی که می تواند به سود هریک با تکیه بر اصول نظری پذیرفته شده در نزد هر گرایش و بررسی کنش ها و واکنش های هر یک . این خلاصه را به آن جهت آوردم تا روشن شود از سر بی مسوولیتی با انتخابات نه نگفتم . بارها و بارها به نقش دولت برآمده از انتخابان ۹۲ و مجلس پیش رو و نقش آن در لغو قوانین و مقررات کار در راستای سیاست پذیرش عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی و سرکوب دستمزد ها برای جلب سرمایه خارجی همه و همه د ر بدبینانه ترین تحلیل و خوش بینانه ترینش بحث شد و برای افراد مختلف قطعا نتایج کار باید به نزدیکی در پذیرش یک روش می انجامید ولی چنین نشد چرا؟
چرایی این موضوع دقیقا به مواضع و منافع فردی و گروهی آدم ها با هر بستگی طبقاتی برمیگردد و اینکه در نهایت هرکسی از ظن خود یارت شود . و این بستگی ها و وابستگس ها گاه آنچنان سکتی را غالب کی کند که فی المثل یک طرفدار یک جریان بریده از یک حزب صراحتا از گرایش مسلط آن جریان حاضر میشود پشت سر رفسنجانی هم نماز بخواند تا چه رسد به سرکت در انتخابات و رای دادن به او و پیروان و حامیانش .
این مشکل بزرگی است که تنها با دریافت های تئوریک از بین نمی رود شاید تمرین ها و ممارست ها قدری از فاصله بین افراد و گروه های ذی نفع کم کند اما درست آنست که هر کسی یا هر دسته و گروهی تکلیف خودش را باخودش روشن کند و ببیند واقعا به دنبال چه هست این شرافتمندانه است که کسی بکوید من طرفدار سرمایه داری مثلا ملی هستم و طبیعتا در ارتباط با انتخابات نقطه اشنترام من با کارگران این موضوعات است اما به انحصاران رای نمی دهم و چه و چه و یابگوید من از منافع کارگران دفاع می کنم و به شرط انکه تو در برنامه حزبی و جناحی خود بخشی از مطالبانت مرا بپذیری من در انتخابات به سود تو به میدان می آیم . اما رفقا این چنین نیست فریب کاری در زندگی ما جاری است به بهانه مبارزه با داعش از رای دادن به راست نئولیبرال بهره می گیرند و خود را چپ هم می خوانند با ترساندن از خشونت حاکم و یا باز تولید دولت نهم و دهم همین به اصطلاح روشنفکران مردم را فریب می دهند . ذره ای به برنامه و جایگاه عناصر برنامه ای در نظام انتخاباتی اعتقاد ندارند و اگر هم بگویند صرفا برای چینش در ویترین است و الاچه کسی است کن نداند هم دولت احمدی نژاد و هم خاتمی و رفسنجانی و هم روحانی شدیدا در جهت لغو مقررات کار و نقض حقوق کار در ممانعت از تشکل یابی کارگران و سایر زحمتکشان کوشیده اند و میکوشند ؟ چه کسی باور دارد که دستمزد ها در همه دوره ها سرکوب نشده است ؟ چرا هنوز با تاکتیک تسلیم طلبانه انتخاب بد در برابر بدتر مردم فریبی میشود پس کی قرار است با بدی و از بین بردن آن و جایگزینی خوب به جای بد و بدتر به میدان اندر شویم و برای آن مرحله چه کرده ایم؟
باید از همه احزاب و سازمان هایی که در این انتخابات شرکت نکردندتشکر کرد و در عین حال دعوت مرد که دست از تقیه بردارند چپ ها در جامعه ایرانی شیعی زاده و بزرگ شده اند و متاثر از فرهنگ آنند و عجیب نیست که در سیاست تقیه می کنند باید راهی برای نهادن این فرهنک تسلیم طلبی و عبور از آن یافت این تسلیم باریک بینانه(به قول زنده یاد خسرو شاکری)بیماری مزمن چپ ایرانی شده است . این بیماری دروعغ و دورنگی را بازتولید می کند ! این بیماری از ما گندم نمایان جوفروش می سازد و شایسته نیست مبارزه را به این حد تقلیل دهیم این تقلیل گرایی فرزندان مارا نیز به گمراهی خواهد کشید متاسفم که باید در خاتمه اشاره تلخی به گذشته داشته باشم که ما شور طبقاتی داشتیم و شعور آنرا تداشتیم هم چنان که امروز جوانان ما نیز دوره می کنند روز را و هنوز را و بازیچه دشت عوامفریبان فرصت طلب قرار می گیرند و هشدار که سرخوردگی شان از این بازی سیاست بازان نئولیبرال بازهم توانمندیهای بالقوه را به نابودی کشاند .
۷٣۰٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : آ. بزرگمهر

عنوان : پاسخ به شهروند
بهتر بود نظر مرا می خواندید . تا زمانیکه حکومت مشروعه با شورای نگهبان و سپاه
در امر انتخابات دخالت و هر کس را که خواستند حذف یا تائید می کنند. این حق برای من نوعی ایرانی در خارج از کشور محفوظ است که از حق آنها که ضایع شده دفاع کنم. شما هرچه دوست دارید انجام دهید . ما در خارج از کشور اساسا نمی توانم در اتتخابات مجلس شرکت کنم . پس دعوت به تحریم یا شرکت مردم در انتخابات را صلاح نمی دانم. حالا اگر شما نظر دیگر دارید دنیال فرمائید. وانگهی از همان انتخابات دوره اول مجلس با ۵۲ درصد مشارکت تا دوره ی قبل ۶۴،۲ درصد مشارکت حکایت از محرومیت ۴۰ تا ۵۰ در صد شهروندان می باشد که از حقوق شهروندی خود محرومند. این ربطی به آنها که همیشه شرکت می کنند تا در رقابت های درون حکومت ارتجاع را عقب برانند ربطی ندارد. در این باره من جسارتی نکردم.
در تاریخ ۲۰ دیماه قبل از اینکه شورای نگهبان حمله ی خود را به ۱۲۰۰۰ داوطلبان نمایندگی شروع کند. عده ای از کنشگران سیاسی و حقوق بشری از نجله های مختلف فکری در فراخوانی خواهان لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان شدند. آنها این را شروعی برای یک مجلس منتخب از نمایندگان آحاد مردم بر شمردند. این فراخوان را بخوانید ، اسامی امضا کنندگان را ببینید . مضمون این فراخوان همیشه تا لغو نظارت استصوابی اعتبار خواهد داشت . امیدوارم که فعالان خارج از کشور در سازمان ها و گروههای خود این هدف را دنبال کنند. امیدوارم شما هم در باره حقوق و وظایف شهروندان و فعالان سیاسی در داخل و خارج از کشور کمی مهربان تر باشید . فراموش نکنید که رهبری فعالیت های انتخاباتی کنونی در درست ناقضان حقو بشر در جمهوری اسلامی بوده است و شرائط بعداز ۱۸ سال به قبل از ۲ خرداد ۷۶ بنفع رفسنجانی ها و روحانی ها بر میگردد با یک سپاه پاسداران گردن کلفت. متن فراخوان لغو نظارت استصوابی در اخبار روز موجود است.

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۷۱۳۳۰
۷٣۰۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : نه گوئی و آری گوئی
یکی از بلایای جوامع استبداد زده یا استبدادی همین است؛ آنانی که به چیزی نه می گویند فکر می کنند تمام نه گویان پیرو اندیشه اویند! این توهم آنان را از تحلیل درست شرایط باز می دارد ویا اینکه آری گویانی، آری گویان دیگر را پیرو اندیشه خویش میداند که این نیز همانست
۷٣۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۴       

    از : یک شهروند

عنوان : به آ بزرگمهر
هموطن محترم، شما همه سنگ های خود را روی کفه شرکت نکرده ها در انتخابات می گذارید، به این خیال که آنان چون شما می اندیشند! یا نمی دانید یا نمی خواهید بدانید که در این کویر آگاهی و دانش، اتفاقا آن دسته از کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند، غالبا در برابر سرنوشت کشور و هم میهنانشان بی تفاوتند. از این توهم اگر خارج نشوید در آینده تلنگرهای سهمگین تری را باید متحمل شوید.
بیش از این نمی توان وارد جزئیات شد، اما تنها برای اینکه اندکی با واقعیات جامعه آشنا شوید این سوال را می کنم که آیا می دانید چند درصد جامعه ایران گرفتار اعتیادند، چند در صد در داد و ستد مواد مخدر، کودکان، اعضای بدن و دختران مشغولند؟ آیا می دانید چند درصد حاضرند استخدام داعش برای حقوق دومیلیونی در ماه شوند؟ بله همه اینها قربانیان حکومت کنونیند ولی درصد قابل توجهی از شرکت نکردگان در انتخابات را تشکیل می دهند.
۷٣۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " نعشه "
عرق خور ایرانی یا عرق کشمش میخورد و یا ودکا و اگر نا پرهیزی کرد و بجای آنها ویسکی و کنیاک نوشید به جای نشئه, " نعشه " میشود دیگر.
۷٣۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۴       

    از : آ. بزرگمهر

عنوان : رویا های غیر ممکن Impossible Dreams
دوست عزیز آقای مقصودنیا ، در دموکراسی های نمایندگی "نیابتی" مردم به نمایندگان خود از احزاب مختلف در شهر و دیار خود رای می دهند. در حکومت مشروعه داعش ایران که در آن از دموکراسی اثری نیست ، مردم فقط می توانند به کاندیداهای تائید شده ی شورای نگهبان رای دهند. که شامل بیش از ۶۰ در صد از مردم واجد شرائط می باشد که به این کاندیداهای از فیلتر گذشته در شهر و دیار خود رای می دهند. مثلا علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس از شهر قم نفر دوم میشود و هر سه نماینده نیز از این شهر مذهبی خیلی ساده اصول گرا "سلفی" هستند.

امّا ما خارج از کشوری ها که نمی توانیم در انتخابات مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان رهبری شرکت کنیم. چرا نباید اصول کار را رعایت کنیم؟
بهتر نیست در این باره بحث کنیم؟ ما در باره انتخابات دو مجلس که امروز برگزار شد چه بایست می کردیم و چه نمی بایست می کردیم ؟ اول باید به این سئوال ها پاسخ می دادیم.

بنظر نگارنده چون در این انتخابات ،ایرانیان خارج از کشور در رای گیری شرکت نمی کنند . نیروهای طرفدار آزادی و دموکراسی بهتر بود در باره نقش شورای نگهبان که اکثریت ۱۲۰۰۰ نفر ثبت نام شدگان را حذف کرد بیشتر کار می کردند و در باره فشار های ارتجاع و نقض حقوق بشر در جریان انتخابات اطلاع رسانی می کردند. این فعالیت
نیروهای مترقی تا لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان حقانیت دارد و باید به یک کارزار دائمی تبدیل شود.
از این زاویه ادعای «شرکت کردن » نیروهای سیاسی خارج از کشور در انتخابات مجلس امروز ۷ اسفند ۹۴ کاملا غیر منطقی و غیر عملی و یک شوخی می باشد . و معلوم نیست کسانی یا گروه هائی که چنین ادعائی کردند تا چه اندازه جدّی هستند.

چون ۳۰ تا ۴۰ درصد واجدین شرائط کاندیدی مستقل و مورد اعتماد ندارند. معمولا در انتخابات مجلس شرکت نمی کنند. افراد و گروههای سیاسی خارج از کشور بهتر است برای حمایت از احقاق حق این هموطنان که ۳۷ سال است از داشتن کاندید مورد علاقه خود محروم هستند دفاع کنند. این مبارزات حتما باید دائمی و بدون قید و شرط تا لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان ادامه یابد.
تاسف انگیز است که جریانات سیاسی به این مسائل توجه نمی کنند که یا انتخابات را تحریم می کنند یا در آن «شرکت» می کنند؟
۷٣۰۴۰ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۴       

    از : جمیله سودایی

عنوان : ن
باور کنید هر چه فکر می کنم نمی فهمم چرا این رفقا صریح و بی شیله پیله حرفشان را نمی زنند. آقای مقصود نیا تا به کی می خواهید روی دو صندلی بنشینید؟؟؟؟ داستان روشن تر از روز است. چرا جرئت نمی کنید با جسارت آن چه را درست می دانید به قلم یا به زبان بیاورید؟؟ برای یک انسان شجاع سیاسی که برای آزادی و عدالت مبارزه می کند و به کسی هم بدهکار نیست, عین شرافت است چرتکه نیاندازد و حرفش را بزند. صندلی و موقعیت حزبی فضیلت و شرافت نمی آورد. آن چه را که باور دارید بگویید. سازمانتان دارد زیر آوار این بی اخلاقی ها از هم می پاشد. دلش را داشته باشید و سرتان را بالا بگیرید و موضعتان را روشن بیان کنید. این تاریک گویی ها اصلا خوب نیست. دیگر خود دانید.
۷٣۰٣۷ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست