از : زندانی زنجیری
عنوان : متاسفم که مخ بعضیها سوت میکشه!
در دوران سختی به سر میبریم ،این پیر و پاتولهای چریک ، مائویست ،سکولار،توده یی ،مجاهد ،حقوق بشری وملی.... به یک شکلی در مبارزه علیه داعشیان شیعه لت و پار شده اند .
از طرفی انتظار داریم که معجزه کنند" چون عده یی عصبی مخشان سوت میکشد " از طرفی دیگر منطقه آنچنان در بر هم ریخته است که مبارز علیه رژیم دیکتاتوری حاکم در ایران همکاری با عربستان و امریکا و... به نظر میاید!
به کسی جایزه نوبل هم نمیدهند که واقعیتهای جلوی چشم را بیان کند.
درهر حال مردم ایران یک وظیفه تاریخی دارند و آن هم اینست ، که بلایی را که حاکمیت داعشی ایران به منطقه اعمال کرده است را بر گردانند و این به ارتجاعی بودن دیگران ربطی ندارد مشکل عربستان و همسایگان را به خودشان بسپاریم.
۷٣۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۵
|
از : امیر ایرانی
عنوان : روحیه مبارزه گری در جامعه
نگرشی به مسائل می گوید:۱)چه پیروزی بدست آورده باشی چه نیاورده باشی! چه اپوزیسیون به قدرت برسد وچه غیر اپوزیسیون! روحیه مبارزه گری در هر شرایط و در هر زمان باید وجود داشته باشد!.::::::::::::::::::: ۲) وجود روحیه مبارزه گری در هر شرایط وهر زمان و هر استقراری،تضمین روند تحولخواهی رو بجلو است که آنهم دست یابی به آزادی و تحقق دمکراسی که بدنبال آنان تحقق عدالت اجتماعی پایدار را خواهیم داشت.چون آزادی و دموکراسی در هر مرحله ای از استقرارشان، مقدمه عبور از خودشان را می آفزینند و طلب آزادی و دمکراسی پیشرفته تری در جامعه جاری وساری می شود روحیه مبارزه گری هم آفریده می شود! اما یادآوری آن نیز ضرورت دارد. ::::::::::::: ۳) در امر مبارزه گری ، رویائی شدن بی خود،یک آفت برای روند تحولخواهی است. آنهم وقتی که؛ یک گام کوچک به جلو برداشته می شود!. که رویائی شدن می تواند: خود را بصورت برداشتن یک سنگ بزرگ نشان دهد آنهم سنگی که خودش یک مانع بر سر راه همان گام های کوچک می شود. ۴) التماس نکردن به دیگران ، آنهم دیگرانی که تکلیف خود را روش نکرده اند که می خواهند مبارزه گری ی تحولخواهانه انجام دهند یا درپی رونق بخشی به دکانی هستند که درشرایط خاص برای خود می آفرینند. ۵) در روند تحولخواهی به نکته ایکه باید توجه داشت اینست: وقتی نظامی توسط بازیگرانی آنهم با همراهی بخشی از مردمان برسر یک دو راهی قرار می گیرد عقل حکم می کند؛ آن گروه از نظام که با همراهی مردم که نظام رابر سر یک دوراهی برده اند تقویت شوند!. اینکه گروهی ساز جدائی را کوک کنند می توانند؛ همان تقویت کنندگان روحیه ویرانگران جامعه شوند. که در مورد این ساز جدا زندگان گفت:........... ::::::: درروند مبارزه گری ممکن است پرسشی آفریده شود: این بازی ها تا کی؟ که معمولاً برای اینگونه پرسش ها گفته می شود: تحولات اجتماعی وسیاسی به عمر من وتو ربط پیدا نمی کنند ربطش فقط به روحیه مبارزه گری من وتو است که در پی تحولخواهی هستیم و عمر من وتو ممکن است؛ ثمره هایی از تحول خواهی را در کشور که با توجه به مختصات خودش به پیش می رود را ببنیم یا نبینیم. در این رونده برای من وتو آن روحیه مبارزه گری است و اهمیت دارد. وقتی هم از روحیه مبارزه گری حرف به میان می آید این بدین معنی نیست که مبارز باید اسلحه بر دارد و فلان کارها را بکند و. باید گفت:هر کس با پذیرش این روحیه که جامعه باید در مسیر تکامل آزادی و دمکراسی برود! روش و شیوه مبارزه گری را با توجه به توان خودش خواهد یافت . و.....
۷٣۹۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۵
|
از : آزاده طنافی
عنوان : مرکزهای قوی
بعضی موقع ها پیشنهادایی میخونی که مخ آدم سوت میکشه. بعد که از شوک خلاص میشی به خودت تشر میزنی که چرا این به ذهن من نرسید! جایزه نوبل برای پیشنهادکننده کمه. آخه اپوزیسیونی که مردمی که رای دادن رو همراه ولی فقیه و نادان و بازیچه معرفی کنه اعتباری اصلن بین مردم داره که حالا بخواد با مرکزی قوی اونا رو به خیابونا بکشه؟ آخه، اپوزیسیونی که یک طرفش سر در آخور امریکا و اسرائیل و عربستان داره و همش شعار بچه ها حمله کنین میده (یعنی امریکا و عربستان و اسرائیل) با اپوزیسیون طرفدار اصلاح طلبا یا مخالف خشونت تا برسیم به اپوزیسیونی که همش نق تحریم میزنه و اصلا از مردم و ایران بی خبره تا برسیم به چریک های پیر که آرزو بدل جنگ چریکی موندن، اتحاد ممکنه؟ آخه مرکز قوی رو کیا باید تشکیل بدن؟ همه اینا بخشی از اینا یا هر کدوم باید یه مرکز بزنن؟ مرکز اپوزیسیون پادشاهی، مرکز اپوزیسیون جمهوری خواهان بخش لائیک و بخش نیمه لائیک دارودسته سکولار ها یا اسلامی های اصلاح طلب، مرکز کمونیست های کارگری، مرکز کمونیست های غیر کارگری و و و آخه یه چیزی بگین که لااقل کمی روش فکر کرده باشین.
۷٣۹۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۵
|
از : زندانی زنجیری
عنوان : نظام بر سر دو راهی !
۱.اسناد پاناما و رو شدن شرکتهای در سایه جمهوری اسلامی"بخشی از محاصره اقتصادی ایران از طرف غرب".
۲.موشک پرانی و تهدید کشورهای منطقه و دخالت در یمن و سوریه .
۳.ضعیف شدن داعش درمنطقه "به نوعی ضعیف شدن ولایت را القاح میکند"
۴.کشودن جبهه جدید جنگ در همسایگی ایران "آذربایجان و ارمنستان"
۵.شکست و آبرو ریزی انتخابات جدید "بخصوص در اصفهان"
۶.اعتصابات و اعتراضات قشرهای متفاوت مردم .
این عوامل با بسیاری دیگر نشان آن است که نظام نمیتواند و مردم ، منطقه و جهان نمیخواهد "این نظام را"
حال با نبود یک رهبری منسجم و کار آمد مسلما اتفاق معقولی نخواهد افتاد و به گفته لنین خیابانها میتوانند از اجساد بگندند.
نظام بر سر دوراهی قرار دارد.
راه اول: دنبال "رهبر" بیفتد و به جنگ خانمان سوزی تن دهند و در نهایت با سر افکنی روی زمین سوخته بنشیند.
راه دوم: اعتدالیون با جراتی غیر قابل تصور رهبری را کنار بگذارند و به عقب نشینی در منطقه و داخل تن دهند.
راه سوم: اپوزیسیون مرکزی قوی تشکیل دهد و مردمرا رهبری کند " حد اقل با همه پرسیها بمیدان بیاید".
۷٣۹۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۵
|
از : کیا
عنوان : در تئوری حق با شماست!
سالیان سال است که ولایت به بن بست رسیده است ، سوال مهم اینست ،چرا اتفاقی نمیافتد? و درست بر عکس بخش جمهوری و مجلس ضعیفتر میشود جمهوری از تدارکچی به کلیددار و مجلس پادوی بی مزد خبرگان شده است!
۷٣۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵
|