یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چه کسی پیروز جنگ دوم قره باغ بود؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : م. ارشک

عنوان : نسخه "قتل عام" کاذب
آقای مسعود حیدروند
انکار و وارونه جلوه دادن واقعیتها صنعتی است که حکام آنکارا صد سال است فعالانه به آن اشتغال دارند و حالا هم از قضیه خوجالی استفاده می کنند تا نسخه "قتل عام" کاذبی برای خود و برادر کوچکشان در باکو دست و پا کنند.
۷۴۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : مسعود حیدروند

عنوان : پاسخ ب آقای ر اشک
آقای ر اشک من فکر می کنم که اظهارات شما غیر مسولانه هست که جنایتی که در روز روشن توسط جنایتکاران منسوب به ارتش ارمنستان انجام شده است به تسویه حساب های داخلی آذربایجانی ها ربط بدهید.البته شما من شما را مقصر نمی دانم بلکه در کشور ما رویه ی اکثر تاریخ نویسان ما به این صورت است که به زور باید ماست سفید را سیاه جلوه بدهند.تفکرات شما هم محصول چنین شرایطی است.
۷۴۱۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : م. ارشک

عنوان : اظهارات غیرمسئولانه
آقای مسعود حیدروند
اظهارات غیر مسئولانه شما مرا وادار کرد تا پاسخی برای روشن شدن ذهن شما بنویسم.
درمورد کشتار شهروندان ارمنی توسط حکومت عثمانی پیش از ۱۹۱۵، ظاهرا به رفرانسهای آقای مقدم اصلا توجه نکردید. فقط در فاصله سالهای ۱۸۹۴ تا ۱۸۹۷ ، قریب به ۳۰۰ هزار نفر از ارامنه ساسون، زیتون و دیگر مناطق ارمنی نشین شرق ترکیه از دم تیغ سلطان عبدالحمید گذشتند.این سلطان خونخوار با بستن مالیاتها سنگین بر رعایای ارمنی قصد خود در اخراج و پاکسازی آنها از امپراتوری عثمانی را به اجرا درآورد، به همین جهت در ادبیات تاریخی به " سلطان سرخ" مشهور شده است.

برای اطلاع جنابعالی، قضیه رای دادگاه سوییس اصلا به واقعیت نسل کشی ارمنیان در ۲۰۱۵ مربوط نمی شد، بلکه به مساله آزادی اظهار نظر توسط متهم ارتباط داشت، که مثل شما واقعیت نسل کشی را انکار کرده بود و چون انکار نسل کشی مثل انکار هولوکاست در سوییس جرم است، دولت این کشور از این آقا شکایت کرده بود و قضیه هنوز ادامه دارد و تمام نشده است.

منابع در مورد نسل کشی هرقدر بخواهید به زبانهای مختلف دنیا وجود دارد و برای اینکه خیالتان راحت باشد، ازجمله مهمترین این منابع به زبان ترکی هستند. شما را رجوع می دهم به کتاب "اقدام شرم آور" A Shameful Act از مورخ و دانشمند مشهور ترک، تانر آغشام که ترجمه فارسی کتاب وی در ۲۰۱۰ در تهران با حضور خود مولف رونمایی شد. بعلاوه، فقط چند نفر از نویسندگان، روشنفکران، هنرمندان و دانشمندان ترک را که مقالات و مطالب بعضی از آنها در محکوم کردن سیاست انکار ور رد دولتشان در همین اخبار روز چاپ شده است نام می برم: عایشه گونایسو، وکیل در امور حقوق بشر، فمینیست و مترجم حرفه ای، چنگیز چاندار، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، پرفسور آیهان اختر، استاد دانشگاه و مورخ، ارِن کِشکین، وکیل در مسایل حقوق بشر و فمینیست،، اورهان پاموک، رمان نویس معروف و برنده چایزه نوبل ادبیات، الیک شفق، مولف و نویسنده، رجب زراقولو، نویسنده، ناشر و کنشگر حقوق بشر، حسن جمال، روزنامه نگار و نویسنده (نوه جمال پاشا، یکی از سه طراح اصلی قتل عام ارامنه، که به ایروان نیز سفر کرده است) و غیره و غیره، که اینها فقط مشتی از خروار هستند و صدها و بلکه هزاران متفکر و کنشگر سیاسی ترک و کرد را هم می توان نام برد که صدایشان را علیه سیاست رد و انکار دولتشان بلند کرده و بعضی هاشان یا فراری یا در زندانهای رژیم اردوغان - داوداوغلو به سر می برند.

بالاخره، در باره فاجعه خوجالی اکنون منابع تازه ای رو شده و مشخص شده است که کشته شدن چند صد نفر از ساکنان خوجالی در واقع نتیجه رقابت و خصومت میان حکومت وقت اذربایجان به ریاست مطلبوف و جبهه خلقی اذریاجان به رهبری الچی بیک بود. زیرا، نیروهای ارمنی از مدتها قبل قصد خود را در گرفتن شهر اطلاع داده بودند و بیشتر اهالی شهر هم بدون هیچ گونه آسیبی شهر را ترک کرده بودند. چند صد نفر آخری را نیروها و عناصرالچی بیگ (عمدا) به منطقه جنگی هدایت کردند و در واقع بطور عمد آنها را در وسط آتش آذری ها و ارمنیها قرار دادند. قصد آنها از اینکار، در واقع ضربه زدن به پرستیژ دولت وقت به ریاست مطلبوف بود. در واقع به مدت کوتاهی بعد از این فاجعه مطلبوف فرار کرد و قدرت به دست طرفداران الچی بیگ افتاد. عین الله فتح الله یف، روزنامه نگار آذربایجانی در این مورد افشاگری های جالبی کرده است، اما به خاطر اینکار ۶ سال از عمرش را در زندان رژیم علی یف به سر برد.
۷۴۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۶ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : مسعود حیدروند

عنوان : در جواب جناب آقای مقدم
آقای مقدم من خیلی نمی خواستم وارد مسئله ی ارامنه بشوم.ولی چون شما بحث را باز کردید بنده هم لازم است مواردی را هم اشاره کنم.ای کاش به غیر از کتاب آقای رائین منابع دیگری را هم اشاره می کردید.به هر حال من خیلی قصد نداشتم وارد مسئله ی وقایع ۱۹۱۵ بشوم.اما باز هم می گویم قبل از سال ۱۹۱۵ در گیری عمده ای بین تورکها و ارامنه سابقه نداشته است.فقط به کتاب آقای رائین اشاره نکنید اگر بود مطمئن هستم ارامنه و حامیان آنها این مسئله را پیراهن عثمان می کردند.بعد باز من اینجا لازم است به رای دادگاه حقوق بشر اروپا در مورد وقایع ۱۹۱۵ به خاطر محاکمه ی آقای دوغو پرینچک در سویس که در سال ۲۰۰۵ به علت انکار کشتار ارامنه محکوم شده بود و برای تمییز به دادگاه حقوق بشر اروپا ارجاع داده شده بود,اشاره بکنم . در سال ۲۰۱۵ دادگاه حقوق بشراروپا از اساس حکم آقای دوغو پرینچک در سوئس را تمییز کرد و تشریح کرد که که وقایع ۱۹۱۵ هنوز به بررسی دقیق وجامع تاریخ نگاران نیاز دارد و هرگز در ردیف وقایعی نظیر کشتار یهودیان یا هولوکاست قرار نمی گیرد.و محاکمه ی انکار کنندگان کشتار ارامنه در کشور های ارو پایی هم نقض آزادی بیان هست.در ثانی بارها دولت ترکیه برای بررسی آرشیو مربوط به آن وقایع اعلام آمادگی کرده است و متاسفانه این دولت ارمنستان هست که به طور حتم به خاطر ترس ازبر ملا شدن وقایع از باز کردن آرشیو مربو ط به آن وقایع و بررسی و تحقیق به دلایل واهی خودداری می کند وطفره می رود. سوم اینکه در همان دوران دسته های ارامنه به همراه آشوریان فاجعه معروف به جیلولوق را آفریدند که منجر به کشته شدن بیش از ۱۰۰۰۰۰نفراز مردم بیگناه غرب آذربایجان شد و احمد کسروی در کتاب تاریخ هجده ساله ی آذربایجان و مرحوم صمد سرداری نیا در کتاب خود به نام قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس به طور مفصل به این مسائل اشاره کرده اند.شما به قضیه ی سو مقایت اشاره می کنید من خیلی وارد جزئیات آن نمی شوم فقط به ذکر این مسئله اشاره می کنم که متأسفانه و طبق مستندات و فیلم های موجود این ارتش ارمنستان بود که در مناقشه ی قره باغ فاجعه و قتل عام خوجالی را رقم زد به طوری که به زنان بیگناه تجاوز شدوبچه و پیر بدون هیچ رحمی و زنان بیگناه حامله به همراه فرزندان خود زنده زنده سوزانده شدند.بله آقی مقدم ای کاش اگر آذربایجانی ها هم در سومقیات اگر نظر شما را هم قبول داشته باشیم ،مرتکب چنین جنایات وحشیانه ای شده اندلطف کنید به آن هم اشاره بکنید.
۷۴۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : عباس مقدم

عنوان : قابل توجه آقای مسعود آذربایجان
شما در "پاسخی به نظرات ..." چنین بیان داشته اید که: "تا قبل از جنگ جهانی اول کوچکترین اختلاف و درگیری قومی بین تورک ها و ارامنه سابقه نداشته است هرچه که بود و وقایع و اتفاقات بعد از جنگ جهانی اول روس ها نقش اصلی در این آتش اختلاف بین ارامنه و تورک ها را دارند." این اظهار نظر شما نشانگر آنست که شما یا از تاریخ، و وقایع و جنایاتی که توسط ترکان، بر علیه ارامنه، به وقوع پیوسته، بی اطلاع هستید، یا به عمد سعی در انکار این جنایتها دارید!
شاید شما بخواهید، با انکار واقعیت های تاریخی، و انکار جنایت سبعانه ای که منجر به نابودی جمعیت میلیونی ارامنه ی "ارمنستان غربی" (ارمنستان تحت سلطه عثمانی)، گردید، از ترکان (ترکان جوان که در سال ۱۹۰۸، در امپراتوری عثمانی، قدرت گرفتند)، سلب مسئولیت کنید؛ و یا سعی کنید مسئولیت این نسل کشی را، به گردن روسها و یا حتی خود ارامنه بیندازید!
ولی چون در صدد کتمان کشتار ارامنه به دست ترکان عثمانی پیش از جنگ جهانی اول، می باشید، لازم است، توجه شما را به گوشه هایی از این جنایات، به نقل از کتاب "قتل عام ارمنیان" از پژوهشگر بنام کشورمان، اسماعیل رائین جلب کنم:
۱۸۶۰ میلادی، ارامنه و سایر مسیحیان قتل عام شده در لبنان: ۱۲.۰۰۰ نفر
۱۸۷۶ میلادی، ارامنه و بلغاری های مقتول در بلغارستان: ۱۴.۰۰۰ نفر
۱۸۷۷ میلادی، قربانیان ارامنه در بایزید: ۱.۴۰۰ نفر
۱۸۷۹ میلادی، ارامنه معدوم شده در آلاشگرد: ۱.۲۵۰ نفر
۱۸۸۱ میلادی، ارامنه و سایر مسیحیان در اسکندریه: ۲.۰۰۰ نفر
۱۸۹۲ میلادی، ارامنه و سربازان خارجی به تبعیت ترک در آمده: ۳.۵۰۰ نفر
۱۸۹۴ میلادی، ارامنه مقتول در ساسون: ۱۲.۰۰۰ نفر
۱۸۹۵ میلادی، ارامنه مقتول در ایالت ارمنستان غربی: ۳۰۰.۰۰۰ نفر
۱۸۹۷ میلادی، ارامنه کشته شده در استانبول: ۹.۵۷۰ نفر
۱۸۹۶ میلادی، ارامنه کشته شده در وان: ۸.۰۰۰ نفر
۱۹۰۳ میلادی، ارامنه، یونانیان و بلغارها در مقدونیه: ۱۴.۶۶۷ نفر
۱۹۰۴ میلادی، ارامنه معدوم شده در ساسون: ۵.۶۴۰ نفر
۱۹۰۹ میلادی، قربانیان ارامنه در سیلیس (ادانا): ۳۰.۰۰۰ نفر
آقای مسعود آذربایجان، واقعیت این است که ترکان (عثمانی) همواره در صدد نابودی ارامنه بودند، ولی جنگ جهانی اول، این فرصت را به ترکان جوان داد، تا "مسئله ارمنی" را به یکباره "حل کنند" و زمانی که توجه جهانیان به جبهه های جننگ بود، با کشتار میلیونی، اولین نسل کشی قرن بیستم را، به سرانجام رساندند، و حتی پس از پایان جنگ نیز، دست از کشتار ارامنه نکشیدند:
۱۹۱۵ میلادی، ارامنه مقتول در ارمنستان غربی و ترکیه: ۱.۵۰۰.۰۰۰ نفر
۱۹۱۸ میلادی، ارامنه کشته شده در قارص و اردهان: ۵۰.۰۰۰ نفر
۱۹۱۸ میلادی، ارامنه در باکو و اطراف آن: ۳.۰۰۰ نفر
۱۹۱۹ میلادی، ارامنه در کونویجلار: ۱۰.۰۰۰ نفر
۱۹۱۹ میلادی، ارامنه در سیلیس (ادنا): ۵۰.۰۰۰ نفر
۱۹۲۱ میلادی، ارامنه در هاجون: ۲۰.۰۰۰ نفر
۱۹۲۲ میلادی، ده هزار ارمنی ۲۰۰ هزار مسیحی دیگر در ازمیر:۲۱۰.۰۰۰ نفر
علاوه بر آمار فوق، باید یادآور شد که به تحریک ترکان عثمانی، مسلمانان قفقاز نیز، هرچند وقت یکبار به کشتار ارامنه، می پرداختند:
۶ الی ۹ فوریه ۱۹۰۵ میلادی، در باکو ۲۰۵ ارامنی کشته و ۱۲۱ نفر مجروح شدند.
ماکسیم گورکی در نوشته ای تحت عنوان "تزار روسی" با اشاره به کشتار باکو، می نویسد: "سرانجام روز ۹ فوریه اوضاع شهر آرام شد اما در اواخر ماه اوت همان سال مجدداً قتل عام ارمنیان از سر گرفته شد و در طول یک هفته ۳۰۰ الی ۴۰۰ ارمنی در باکو کشته و ۷۰۰ نفر مجروح شدند. پان ترکیست ها حتی به کسانی که سعی در پنهان کردن و نجات ارمنیان داشتند، رحم نمی کردند. "میشل تیمون" مهندس فرانسوی که چند خانواده ارمنی را نجات داده بود، درون چاه حفاری نفت که در حال سوختن بود، انداخته شد و به قتل رسید."
حتی در اواخر عمر اتحاد شوروی، و پیش از آغاز "جنگ قره باغ"کشتار سازمان یافته سومگایت، بخوبی نشانگر خصومت دیرینه "تورکان" با ارامنه است! خصومتی که ریشه در ناسیونالیسم ترک و پانترکیسم دارد!
۷۴۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : مسعود آذربایجان

عنوان : پاسخی به نظرات آقای آرسن نظریان وعلی تبریزی
در ابتدا قصد داشتم از وب سایت اخبار روز که نظرات خوانندگان را بدون هیچ دخل و تصرف و سانسوری پخش می کنند تقدیرات و تشکرات جانانه و از دل وجان خود را اعلام کنم.صادقانه بگویم در میان وب سایت های فارسی کمتر وب سایتی است که اینگونه دموکراتیک نظرات خوانندگان را درج می کند.
آقای علی تبریزی بنده هیچ گونه دشمنی و نفرتی از ارامنه ندارم بر عکس این ارامنه هستند که از ما تورک ها به خاطر تحریکات روس ها دشمنی و کینه دارند.تا قبل از جنگ جهانی اول کوچکترین اختلاف و در گیری قومی بین تورک ها وارامنه سابقه نداشته است هرچه که بود و وقایع و اتفاقات بعد از جنگ جهانی اول روس ها نقش اصلی در این آتش اختلاف بین ارامنه و تورک ها را دارند.ما چه از لحاظ فرهنگی واجتماعی اشتراکات و پیوندهای بسیاری با ارامنه داریم.همین وجود شهرت هایی نظییر تیموریان وکارداشیان وحق وردیان در میان ارامنه وتشابه موسیقی و رقص آذربایجانی و ارمنی نشانگر این پیوند و ارتباط فرهنگی تنگاتنگ میان این ملت هاست.اما متاسفانه هنوز ارامنه در دام تحریکات روس ها اسیر شده اند و هیچ گونه سیاست مستقلی از خود نشان نمی دهند.آقای نظریان منظور من وجود قرارداد ۵۰ ساله ویا ۴۰ ساله نظامی میان ارمنستان و روسیه هست که چند سال قبل تمدید شد نه ۵۰ پایگاه نظامی که این اشتباه چاپی بنده بود که کامل ننوشتم.بله اینکه الهام علیف فرد دموکراتی نیست این واقعیتی است که من هم بدون هیچ تعصبی به آن اذعان و اعتراف دارم و امیدورارم روزی دموکراسی واقعی نه تنها در آذربایجان بلکه در کل منطقه حاکم شود.اما باید انصاف هم داشته باشیم هر چقدر ارمنستان در ظاهر نسبت به آذربایجان دارای ظاهر دموکراتیکتری است اما در سیاست خارجی دربست وابسته ی تمام و کمال به روسیه هست.حداقل آذربایجان به مراتب سیاست خارجی مستقل تری با توجه به موقعیت ژئوپلتیکی خود برخوردار است.در پایان می خواستم به جناب نظریان یاد آور شوم که ای کاش ایشان به سیاستمداران ارمنی متذکر شوند که وضع و اوضاع منطقه همواره به این منوال نخواهد گذشت.گویای این واقعیت وقایع امروزی خاورمیانه است.ای کاش آقای نظریان به سیاستمداران ارمنی گوشزد کند که اشغال قره باغ تا قیامت ادامه نخواهد یافت. و به جای روسگرایی در سیاست خارجی کمی هم استقلال عمل داشته باشند.یادمان باشد کشور ها نه دوستان دائمی و نه دشمنان دائمی دارند.اوباما بعد از نزدیک به۹۰سال به کوبا سفر میکند.جمهوری اسلامی ایران بعد از ۳۷ سال با آمریکا بر سر قضیه ی اتمی مذاکره می کند.شاید روزی در روسیه هم وضع به گونه ای تغییر کند که این سیاست ماجراجویانه ی پوتین به کلی پایان یابد.در این صورت این ارمنستان خواهد بود که به طور کامل متضرزر خواهد شد.
۷۴۰۹۲ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : علی تبریزی

عنوان : ارمنی ستیزی تا به کی؟
ضمن سپاس از آقای آرسن نظریان، بابت ترجمه و انتشار مطلب، باید به همولایتی های ارمنی ستیز خود، یادآور شوم که این همه سنگ دولت نژادپرست الهام علیف را به سینه نزنند!
ـ حمله برق آسای نیروهای باکو، ضمن اینکه آزمایشی برای یک ارتش تا دندان مسلح بود، نشان داد که الهام علیف، در صدد راه حل سیاسی "مسئله‍ی قره باغ" نیست؛ و اگر نیروهای مسلح وی، قادر به پیشروی بودند، بدون اعتنا به اعتراضات جهانی تا استپاناکرت پیش می رفتند، و ارامنه را به طرز فجیعی قتل عام می کردند، و آن را با قساوت تمام به جهانیان، نشان می دادند! همانند رفتاری که با غیر نظامیان ارمنی در روستای تحت تصرف خود، نمودند!
ـ از طرفی سیاست سرکوب اقلیت های قومی در داخل مرزهای "جمهوری آذربایجان" از جمله تالش و لزگی، نشانگر این است که دولت الهام علیف، درصدد اعمال سیاست یکسانسازی به خشن ترین شیوه بوده، و حاضر به رعایت حقوق اقلیت های قومی، در سرزمین تحت سلطه خود نیست!
ـ پس بنا بر این "ارامنه قره باغ" در مقابل حمله‍ی برق آسای آنان، با مقاومتی سخت، که مرگ و زندگی آنان، بدان بسته است، دست به گریبان بودند، و این امر را با مقاومتی قابل تحسین، به معرض نمایش گذاشتند!
ـ از طرفی دیگر، دولت الهام علیف و جامعه نژادپرستی که وی معمار آنست، حاضر به تحمل هیچ نظر انتقادی و مخالف نیست، حتی از طرف نویسنده برجسته ای، نظیر "اکرم آیلیسی"!
آیلیسی بابت نگارش رمان انتقادی "داش یوخولار" (رویاهای سنگی)، به دستور الهام علیف، مستمری و حقوق بازنشتگی این نویسنده، در ۷۵ ساله قطع گردید، و جایزه ها و عنوان هایی که به وی داده شده بود، پس گرفته شد!
حافظ حاجی اوف، رهبر حزب "ینی مساوات" برای بریدن گوش این نویسنده منتقد، جایزه ای معادل ۱۳ هزار دلار تعیین نمود!
با نمایش های فرمایشی در جلوی خانه اکرم ایلیسی، کتابهای وی را که قبلا به خاطر آنان جایزه گرفته بود، به آتش کشیدند!
سرانجام این نویسنده توانا، مجبور به ترک زادگاه و مهاجرت گردید!
ـ در مقابل باید دید دولت الهام علیف با یک قاتل بنام " رامیل صفرف" چه کار کرد؟ افسری باکویی که به سال ۲۰۰۴ در بوداپست، یک افسر ارمنی بنام "گورگن ماکاریان" را در هنگام خواب، با تبر، به قتل رسانده بود! رامیل صفرف در دادگاه با اعتراف به این جنایت، دلیل این قتل را "توهین افسر ارمنی به پرچم جمهوری آذربایجان" بیان می کند!
وی که از همان موقع در مجارستان به حبس ابد محکوم بود، در سال ۲۰۱۲ برای گذرانده دوره‍ی محکومیت خود، به دولت الهام علیف، تحویل داده می شود. ولی در فرود باکو، نماینده رسمی ریاست جمهوری، با استقبال از وی، فرمان آزادی اش، از طرف الهام علیف را قرائت می کند. وزیر دفاع وی را از درجه سروانی به سرگردی ارتقاء، داد. حقوق معوقه ۸ سال گذشته یکجا به وی داده می شود. وزارت دفاع یک منزل مسکونی با تمام وسایل به وی هدیه داده، و در همان وزارتخانه سمتی اعطا می شود.
***
در پایان لازم است، به عنوان یک آذربایجانی از همولایتی های خود ـ که از انتشار ترجمه آقای نظریان، این چنین خشمگین اند، و این همه تهمت ناروا بر ارامنه می زنند ـ بپرسم تا کی می خواهند از دولت و جامعه ای که نویسنده اش را وادار به ترک دیار، و یک قاتل را به "قهرمان" تبدیل می کند، دفاع کنند؟ و تا به کی می خواهند به ارمنی ستیزی خود ادامه ادامه دهند؟
۷۴۰٨۶ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : آرسن نظریان

عنوان : صحبتی با آ طهرانی، مسعود آذربایجان و ...
مسعود خان از جمله می فرماید، "نظر کارشناس روس (هم) با واقعیت تطبیق نمی کند" ... و "روسیه ۵۰ پایگاه در ارمنستان دارد ..."!! آقا یاخانم طهرانی هم ضمن ادعای اینکه "من باجستجو در مطبوعات امریکا یی و اروپایی مقالاتی را که باب طب (!) ایشان ودوستان داشناکشان می باشد ترجمه ودراخبار روزدرج " می نمایم و اینکه اخبار روز به دلیل چاپ مقالات من "نباید مدعی بی طرفی باشد ...".

اولا، آقای مسعود آذربایجان، صرف اینکه شما چنین ادعاهای افسانه ای را باور و تکرار می کنید نشان از عدم آگاهی شما و گرفتار شدن در احساسات و عواطف دارد. این خوب نیست، چون شما به سادگی در دام عناصر پشت پرده ای قرار می گیرید که از ساده لوحی شما سوء استفاده می کنند.
برای اطلاع شما و شرکا، روسیه فقط یک پایگاه نظامی در ارمنستان دارد در منطقه "گیومری" در نزدیکی مرز ترکیه، که آنهم در وهله اول برای حفظ منافع خودش در برابر ترکیه است، نه برای دفاع از ارمنستان در مقابل آذربایجان. چنانکه دیدید، در جنگ چهارروزه اخیر، روسیه نه تنها هیچ کمکی به ارمنستان یا قره باغ نکرد، بلکه گذاشت تا باکو سلاحهای بهتر و مدرنتری را که به وی فروخته بود (برای اینکه باکو در ازای آن دلارهای نقد نفتی به روسیه می دهد) علیه ارمنستان به کارببرد.

ثانیا، اینکه ارمنستان به دلیل موقعیت جغرافیایی نامساعد و قرار گرفتن میان دو همسایه نسل کش، با همسایه شمالی اش قرارداد نظامی بسته و پایگاه نظامی به او داده و با همسایه جنوبی اش ایران هم روابط خوبی دارد، کجای کار اشکال دارد؟ هر کشوری با حرکت از منافع خود اقدام به ارتباط با کشورهای دیگر می کند و نوع ارتباطش را هم خودش تعیین می کند. روسیه و ایران هم به اهمیت استراتژیک همسایه کوچکشان واقفند. در واقع محور تهران - ایروان - مسکو ضامن آرامش و ثبات (نسبی) منطقه قفقاز است. واقعیتی است که ارمنستان اکنون دژ محکمی دربرابر هیولای پان- ترکسیم (که پان آذریسم نیز زائده آنست) به شمار می رود و فروریختن این دژ به منافع طویل مدت روسیه و ایران، هردو بطور جدی صدمه خواهد زد. می توانید مطمئن باشید که تضعیف ارمنستان و پیروزی پان ترکیسم آنچنان قشقرقی در منطقه قفقاز ایجادخواهد کرد که آنچه که اکنون در سوریه می گذرد جشنی عروسی در مقابل آن خواهد بود و در چنین حالتی نه من و نه شما، نه ترک و نه ارمنی و نه گرجی و آذری و نه کس دیگر در آنجا امنیت و آرامش نخواهد داشت. برای همین به شما توصیه می کنم هم مسلکی هایتان را در باکو نصیحت کنید که دست از ماجراجویی بردارند و با آتش بازی نکنند، که خودشان بیشتر از همه در آن خواهند سوخت.

ثالثا، آقای طهرانی عزیز، من فقط از نویسندگان و مفسران اروپایی مطلب ترجمه نمی کنم، بلکه خیلی بیشتر از صاحب نظران و روشنفکران ترک و عرب و غیرغربی تفسیر و نظر ارائه می دهم. اتفاقا، امریکایی ها و اروپایی ها خیلی مواظبند که با وجود فساد و جنایات علی یف و اردوغان پا روی دم متحدشان در ناتو نگذارند. اما مشکل شما و آقای مسعود خان ملیت نویسنده نیست، زیرا شما به قول معروف خدا را هم بندگی نمی کنید. مشکل شما اینست که هیچ تاب تحمل انتقاد از کعبه آمالتان را ندارید، رهبرانی را برای خودتان مدل قرار داده اید که رسوای عام و خاص شده اند و فقط به خاطر اینکه ترک یا آذری هستند، آنها را مبری از هر تقصیر و لغزش می دانید.

رابعا، آقای طهرانی محترم، من راجع به بیطرف بودن یا نبودن اخبار روز بحثی با شما نمی کنم. اما لازمست بدانید که اخبار روز همه مطالب مرا چاپ نمی کند. اما من عدم چاپ مطالبم را دلیل بیطرف نبودن آن نمی دانم. بی طرف بودن این نیست که آنچه را که من دوست دارم چاپ کنند و آنچه را که دوست ندارم نکنند.
باقی بقایتان
۷۴۰٨۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : آ طهرانی

عنوان : Propaganda
برای همگان بدیهی میبا شد که اخبارروز مقالات آوبیکتو Objektiv وبی طرف درمورد مسائل فرا مرزی درج نمی نماید ، .ازربایجان شمالی و تورکیه نمونه های بارزه این ادعا می باشند.این ترجمه هم ازهمین دست می باشد.اقای نظریان، باجستجو در مطبوعات امریکا یی و اروپایی مقالاتی را که باب طب ایشان ودوستان داشناکشان می باشد ترجمه ودراخبار روزدرجمی فرمایند. ׳
البته که حق مسلم اخبارروزمی باشد ،که از این نو مقالات تبلیغاتی وجهتدار درج فرمایند.ولی گردانندگان سایت باید به این مهم
واقف باشند، که اخبار روز دیگرنباید مدعی بیطرفی ومروج ارزشهای آزادمنشانه روزنامه نگاری باشد. ׳
۷۴۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۵       

    از : مسعود آذربایجان

عنوان : جواب به آقای نظریان
آقای نظریان من فرض می کنم ترجمه شما صحیح و بدون هیچ دخل غرضی است.اما نظر کارشناس روس هم با واقعیت تطبیق ندارد.اگر در جنگ فشار سهمگین روسیه نبود حتما ارمنستان متحمل شکست سختی می شد.آقای نظریان من بدون تعصب به تورک بودن خودم به طور قاطع به خدمت شما عرض کنم ارمنستان بهتر از هرکس دیگری می داند که در وهله ی اول اگر حمایت همه جانبه روسیه و در درجه ی بعدی حمایت های دیگر شریک منطقه ای روسیه نباشد هیچ شانسی بماند برای اشغال قره باغ کوهستانی حتی برای بقای موجودیت خود ارمستان هم ندارد.این واقعیتی است که قراداد ۵۰ پایگاه روسیه در ارمنستان و وجود پرچم روسیه در هر پاسگاه مرزی ارمنی موید آن است.یادمان باشد جرقه ی اولیه فروپاشی کامل شوروی در آذربایجان زده شد.و قتل عام ۲۰۰ آذربایجانی در ۲۰ژانویه ی ۱۹۹۰و بعد حمایت های همه جانبه در جنگ قره باغ گویای عمق کینه و نفرت روس ها نسبت به تورکان آذربایجانی است.
۷۴۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۵       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست