از : کرد سنندجی
عنوان : بهروز گرامی!
بهروز گرامی!
شما نوشته اید.
۱.ایا این "گزارش ویژه اخبار روز است " و یا نظرات اقای مرد سنندجی؟ در اینجا قصد دفاع از برنامه نود ویا بحث در باره عادل فردوسی پور ندارم . ان برنامه را نگاه نکرده ام. همه هم میدانند که اینگونه نظر سنجیهای تلفنی و اینترنتی قابل اعتماد نیستند. شرکت کنندگان در این نظر سنجی ها معمولا شامل همه گروهها و دستجات مختلف سنی و اجتماعی نیستند. برخی نیز میتوانند چندین بار پیامک ارسال کنند و طبیعتا نتایج قابل اعتماد نیستند.
در ضمن براین اعتقادم که هم برانکو و هم کی روش مربیان کاردان و مجربی هستند و هردو به پیشرفت فوتبال ایران کمک کرده اند. اما انچه باعث نوشتن این نظر شد نحوه گزارش نویسی و نتیجه گیری اقای کرد سنندجی است.
تردید نکنید که گزارش ویژه اخبار روز است نه رسانه دیگر و تهیه کننده آن به زعم شما مرد سنندجی است نه فرددیگری!
اما شما همان نتیجه ای را گرفته اید که این گزارش به شرح مختصر چرایی ان پرداخته و نتیجه گرفته است. بر خلاف برداشت و تصور شما موضوع اصلی آقای فردوسی پور و برنامه نود در قلمرو به اصطلاح نظر سنجی ها است که با این اقدام سمت و سوی افکار عمومی را تغییر جهت می دهد و نتایج برنامه های وی در این زمینه موجب انعکاس فراگیر رسانه ای در کشور و خارج از ایران می شود که حاصل نهائی آن تحریف قسمتی از تاریخ فوتبال کشور است. پیشنهاد می شودبهتر است شما هم برنامه های ایشان را ببینید و هم به نتایج آن کار داشته باشید.
۲. نوشته اید:
انچه واضح است انتخاب سلیقه ای فاکتها از جانب ایشان است. در ذیل چند نمونه از این انتخاب سلیقه ای ایشان است :
۱) کرد سنندجی مینویسد: تیم ملی به رهبری برانکو به جام جهانی المان صعود کرد. تیم ملی تحت شرایط خاص سیاسی و به مربیگری کیروش به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل صعود کرد و در گروه خود چهارم شد! کرد سنندجی کلمه " رهبری" را برای برانکو و کلمه "مربیگری "را برای کیروش انتخاب میکند. اقای کرد سنندجی: مگر در جام جهانی ۲۰۰۶ هم ایران در گروه خود چهارم نشد؟ ایشان اگاهانه این فاکت را از قلم میاندازند. و ایا ان شرایط خاص سیاسی که باعث صعود در جام جهانی ۲۰۱۴ شد کدامند که ما خبر نداریم؟
بر خلاف تصور شما انتخاب سلیقه ای صورت نگرفته بلکه به برخی از فاکتورهای عیان تر و آشکارتری و قابل درک تر در نزد افکار عمومی اشاره شده. جائی که هواداران انبوه فوتبال در ایران مورد توجه و کنکاش قرار می دهند. اما در آینده ای نزدیک و بطور قطع آن – شرایط خاص سیاسی-را به نقد می سپارم. درست می گوئید بهتر بود به چهارم شدن ایران در گروه خود به رهبری برانکو نیز اشاره می شد.
ابتدا در منظر افکار عمومی و جائی که اکثریت هواداران فوتبال با زبان ساده در مورد فوتبال سخن می گویند من بین رهبری و مربیگری تفاوتی قایل نبوده ام زیرا وقتی روی سکوها و یا در اماکنی که هواداران فوتبال در مورد نتایج و عملکر اظهار نظر می کنند جائی می گویند وقتی علی پروین مربی تیم بود و جای دیگری می گویند زمانی که تیم استقلال به رهبری مظلومی بر فلان و یا بهمان تیم پیروز شد.
اما از منظر علمی اگر بخواهیم به تفاوت این دو بپردازیم باید عرض شود که مربیگری حوزه ای وسیعتر از آن چه است که در باور های عامیانه وجود دارد. در یک اشاره مختصر می توان بیان کرد که حوزه مربی¬گری به مفهوم امروزی آن در اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز شد. پیش از ابداع واژه مربی¬گری، افراد فعال در این عرصه برای اشاره به خودشان از عناوینی نظیر مربی، مشاور، راهنما و گاهی از واژه دستیار استفاده می¬کردند. اکنون حرفه مربی¬گری به خوبی شناخته شده و شغل معتبری تلقی می¬شود و گفته میشود که پس از مشاغل حوزه IT، این حرفه طی سال¬های آتی به صنعت شماره دو در حال رشد تبدیل خواهد شد. بر طبق گزارش فدراسیون بین¬المللی مربی¬گری (ICFدر حال حاضر تقریبا ۱۶هزار مربی پارهوقت و تماموقت در سراسر دنیا وجود دارد که متوسط درامد سالانه آنها از ۳۵ تا ۱۰۰هزار دلار و حتی بیشتر، در نوسان است و مربی¬های حرفه¬ای¬تر درآمد قابل ملاحظه¬تری دارند. حوزه مربی¬گری عرصه جدیدی بوده و در سراسر جهان به سرعت در حال رشد است . حوزه عمل مربی¬گری بسیار گسترده است و از رشته¬های مختلف ورزشی گرفته تا طیف وسیعی از صنایع و حرفه¬های بخش خصوصی و عمومی را دربر می¬گیرد.
اما در رهبری با این که اکثر شاخص های مربیگری وجود دارد ولی چون رهبر شخصی است که ایدهها و فرآیندها را برای اولین بار ایجاد میکند، در واقع رهبر فردی مبتکر است. در حالی که مدیران هیچ گاه لزوما یک رهبر نیستند و دارا بودن چنین ویژگی بیشتر به خصوصیات فردی آنان بستگی دارد.
متاسفانه کی روش تحت تاثیر القائات فردوسی پور نقش رهبری خود را فراموش کرد. هنوز چند ماه از فعالیت ایشان در ایران نگذشته بود که موضوع می روم/استعفا می دهم/شرایط فراهم نیست و...تاکنون مطرح کرده و ادامه داده است. یک سئوال طرح می کنم آیا :رفتارهای مربی میتواند بر عملکرد ورزشکاران وتیم (برد و باخت)، ادراکات و باورهای ورزشکاران و تیم تأثیرگذار باشد.؟
۳.نوشته اید :
کرد سنندجی اوردن دو رگه ها به تیم ملی را جزو کارنامه منفی کیروش میگذارد. اینجا نظرات ایشان به افرادی شبیه مایلی کهن میشود. اولا : بازیکنانی نظیر جهانبخش و یا قوچان نژاد دو رگه نیستند و مهاجر هستند - مهمتر از همه ایرانی هستند. مثل من، پسر من، اقای کرد سنندجی و هر ایرانی دیگری که کشور خود را ترک کرده است. اگر منظور بازیکنانی نظیر دژاگه و دانیال داوری است که مادر غیر ایرانی دارند، اینها هم ایرانی هستند و هیچ ایرادی در ان نیست که در تیم ملی کشورشان بازی کنند. و در اینجا کرد سنندجی فراموش میکند که برانکو اولین مربی بود که فریدون زندی - پدر ایرانی و مادر المانی- به تیم ملی دعوت کرد! هیچ ایرادی هم بر ان نیست و افرین بر برانکو که این راه را برای ایرانیان خارج ار کشور باز کرد و افرین بر کی روش که این راه را ادامه داد، هر چند افرادی نظیر قلعه نوعی و مایلی کهن قصد داشتند مرز مصنوعی "خارجیان" و ایرانی هایی که برای کشورشان در زمان جنگ جنگیده اند را دامن بزنند. و حالا اقای کرد سنندجی از طریق گزارش ویژه اخبار روز به این بحث واقعا عقب افتاده دامن میزنند.
من نه طرفدار قلعه نوعی هستم و نه مایلی کهن. اما وقتی به کارنامه رجوع شود. این دو در قلمرو فنی فوتبال کارنامه مثبتی داشته اند. از همه مهمتر مایلی کهن فردی است که مواضع اش را با شهامت بیان می کند و نان را به نرخ روز نمی خورد! غیر از این است؟ قلعه نوعی در فوتبال باشگاهی یکی از مربیان موفق بوده است. هم چنان که در زمانی که مایلی کهن مربی تیم ملی بود راه صادرات بازی کن به اروپا باز شد. در همان وقتها علی دائی/مهدی مهدوی کیا و خدا داد عزیزی سه بازی کن ایرانی بودند که مرد سال فوتبال آسیا شدند. زیرا پشتوانه فوتبال ملی از درون فوتبال داخلی ساخته و پرداخته شد. این موضوع ارتباطی به اجنبی و ایرانی ندارد بلکه بحثی است تاریخی که قابل استناد و یکی از فاکتهای اثبات شده است. مگر اوفارل/رایکوف/ایوویچ یا برانکو خارجی نبوده و نیستند؟ دینزلی خارجی بود که پرویز مظلومی سو پله و چو پله را به زیر کشید!
در زمان بران کو نیز این موضوع ادامه یافت و افزون بر علی کریمی که هم مرد سال آسیا شد و هم به اروپا رفت شجاعی و نکو نام و رحمان رضائی سه بازی کن شاخص ایران بودند که به اروپا ترانسفر شدند. موضوع حقوق مسلم دو رگه ها یا بازیکنان ایرانی مهاجر نیست که می توانند در تیم ملی فوتبال کشورشان بازی کنند بلکه موضوع مهمتر نوع نگاه به آینده فوتبال کشور است که پشتوانه فوتبال کشور را خالی می کرد. وقتی به لیگ ایران کمی توجه شد وریا غفاری، مرتضی پور علی گنجی، وحید امیری ،پیرانوند ،رضائیان ،طارمی... محصولی برای آینده تیم ملی شدند. فدراسیون دادکان بود که تلاش کرد فریدون زندی به تیم ملی ّیآید نه برانکو. وقتی مطرح شد برانکو از آن استقبال کرد. بعد از آن واقعه تلخ که بر سر برانکو و دادکان آوردند و قلعه نوعی مربی تیم ملی شد و فریدون زندی را کنار گذاشت من یکی از معدود کسانی بودم که تصمیم قلعه نوعی را غلط و مغرضانه نام بردم و به نوعی آن را سنت گرائی پنداشتم.
۵. تیم ایران در رده بندی فیفا اول آسیا است اما در کارنامه قاره جایگاهی ندارد! چرا؟ نه بازی کن سال آسیا دارد؟ (بجز فوتسال) نه عنوان و مقامی در قاره ! سید بندی آسیا و هم ط رازی تیمها در این قاره با اروپا تفاوت فاحشی از نظر کیفی دارد. ژاپن/کره جنوبی/ایران و استرالیا چهار تیم مطرح قاره هستند. در حالی که همین استرالیا که ما خوشحال بودیم بخاطر سید بندی با وی همگروه نشده ایم هم به عراق جنگ زده باخته و هم به اردن درجه دو یا سه آسیا!
۶.(شما دو بار عدد ۵ را تکرار کرده اید).وضعیتی که در رابطه مربیان فوتبال ایران با کی روش حاکم است هیچگاه در زمان برانکو حاکم نبود. بدیهی بود که انتقاد از نوع بازی تیم ملی یا نیامدن یا ِ انتخاب فلان بازی کن و بهمان بازی کن وجود داشت اما جنگ و دعوا و صدور بیانیه های تند و ایراد اتهامات متعدد وجود نداشت! غیر از این است؟
هدف نفی سابقه و کارنامه کی روش در سطح فوتبال جهان و تیم ملی پرتغال/رئال مادرید/منچستر یونایتد یا قهرمانی با تیم ملی جوانان پرتغال در جهان نبوده و نیست بلکه هدف اصلی سبک و سنگین کردن دو کارنامه وی و برا نکو بوده که بر گرفته از برنامه نود است!
با سپاس از نقد شما
شاد باشی
کرد سنندجی
۷۴۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : بهروز
عنوان : اقای کرد سنندجی و انتخاب سلیقه ای فاکتها
ایا این "گزارش ویژه اخبار روز است " و یا نظرات اقای مرد سنندجی؟ در اینجا قصد دفاع از برنامه نود ویا بحث در باره عادل فردوسی پور ندارم . ان برنامه را نگاه نکرده ام. همه هم میدانند که اینگونه نظر سنجیهای تلفنی و اینترنتی قابل اعتماد نیستند. شرکت کنندگان در این نظر سنجی ها معمولا شامل همه گروهها و دستجات مختلف سنی و اجتماعی نیستند. برخی نیز میتوانند چندین بار پیامک ارسال کنند و طبیعتا نتایج قابل اعتماد نیستند.
در ضمن براین اعتقادم که هم برانکو و هم کی روش مربیان کاردان و مجربی هستند و هردو به پیشرفت فوتبال ایران کمک کرده اند. اما انچه باعث نوشتن این نظر شد نحوه گزارش نویسی و نتیجه گیری اقای کرد سنندجی است.
انچه واضح است انتخاب سلیقه ای فاکتها از جانب ایشان است. در ذیل چند نمونه از این انتخاب سلیقه ای ایشان است :
۱) کرد سنندجی مینویسد: تیم ملی به رهبری برانکو به جام جهانی المان صعود کرد. تیم ملی تحت شرایط خاص سیاسی و به مربیگری کیروش به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل صعود کرد و در گروه خود چهارم شد! کرد سنندجی کلمه " رهبری" را برای برانکو و کلمه "مربیگری "را برای کیروش انتخاب میکند. اقای کرد سنندجی: مگر در جام جهانی ۲۰۰۶ هم ایران در گروه خود چهارم نشد؟ ایشان اگاهانه این فاکت را از قلم میاندازند. و ایا ان شرایط خاص سیاسی که باعث صعود در جام جهانی ۲۰۱۴ شد کدامند که ما خبر نداریم؟
۲) نویسنده "گزارش ویژه اخبارروز " در شرایط برای دوران برانکو مینویسد: " شدت یافتن درگیری های طیف های حکومتی از جمله در قلمرو ورزش". ایشان فراموش میکنند که این " در گیریها همچنان ادامه دارند" حتی در زمان مربیگیری کی روش و تلاش دارند نشان دهند که کیروش در دوران صلح و صفا به کار مشغول است.
۳) کرد سنندجی اوردن دو رگه ها به تیم ملی را جزو کارنامه منفی کیروش میگذارد. اینجا نظرات ایشان به افرادی شبیه مایلی کهن میشود. اولا : بازیکنانی نظیر جهانبخش و یا قوچان نژاد دو رگه نیستند و مهاجر هستند - مهمتر از همه ایرانی هستند. مثل من، پسر من، اقای کرد سنندجی و هر ایرانی دیگری که کشور خود را ترک کرده است. اگر منظور بازیکنانی نظیر دژاگه و دانیال داوری است که مادر غیر ایرانی دارند، اینها هم ایرانی هستند و هیچ ایرادی در ان نیست که در تیم ملی کشورشان بازی کنند. و در اینجا کرد سنندجی فراموش میکند که برانکو اولین مربی بود که فریدون زندی - پدر ایرانی و مادر المانی- به تیم ملی دعوت کرد! هیچ ایرادی هم بر ان نیست و افرین بر برانکو که این راه را برای ایرانیان خارج ار کشور باز کرد و افرین بر کی روش که این راه را ادامه داد، هر چند افرادی نظیر قلعه نوعی و مایلی کهن قصد داشتند مرز مصنوعی "خارجیان" و ایرانی هایی که برای کشورشان در زمان جنگ جنگیده اند را دامن بزنند. و حالا اقای کرد سنندجی از طریق گزارش ویژه اخبار روز به این بحث واقعا عقب افتاده دامن میزنند.
۴) نویسنده از جوانگرایی در تیم برانکو بدرستی به عنوان یک عامل مثبت یاد میبرد اما هیچ اشاره ای به جوانگرایی در تیم کیروش نمیکند. وریا غفاری، مرتضی پور علی گنجی، سردار ازمون، وحید امیری را چه کسی به تیم ملی دعوت کرد؟
۵) دلخوش کردن به رده بندی بی خاصیت فیفا جزو کارنامه منفی کیروش معرفی میشود. درست و یا غلط بودن رده بندی فیفا به کنار، ولی این رده بندی عامل تعیین کننده جایگاه یک تیم در سبد بندی و قرعه کشی جام جهانی است! این رده بندی تعیین میکند که ایران و استرالیا سر گروه شوند و در مفدماتی رودر روی همدیگر قرا نگیرند.
این رده بندی باعث شد که تیم سوییس در جام جهانی ۲۰۱۴ سرگروه خودباشد و ایتالیا و یا هلند سر گروه نباشند. ایا این بی خاصیت است؟ از اقای کرد سنندجی که کارشناس ورزشی است و کارنامه همراهی تیم ملی در بازیهای اسیایی بانکوک را دارند این اطلاع رسانی غیر واقعی عجیب به نظر میرسد.
۵) به نظر میاید حافظه تاریخی بسیار کوتاه است. کرد سنندجی فراموش میکند که در زمان برانکو بسیاری از مربیان سنتی داخلی - از جمله درخشان، قلعه نوعی، مایلی کهن- شمشیرشان رای برای برانکو بالا اورده بودند. وی را مربی ترسویی میدانستند که تجربه سر مربی بودن را ندارد. او را متهم میکردند که از علی دایی خط میگیرد. عدم دعوت وی از خداداد عزیزی را پرچم عثمان کرده بودند.از بازی ندادن ایمان مبعلی و رسول خطیبی را انتقاد میکردند.از جو حاکم در تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶و بازیکن سالاری انتقاد میکردند. به اعتراف اکثر صاحب نظران ورزشی جو فعلی تیم ملی بسیار صمیمانه و سرشار از همبستگی است. کرد سنندجی همه اینها را فراموش میکند.
۶) این لیست را میتوان ادامه داد. همانگونه که در ابتدا اشاره کردم هردو این مربیان با تجربه و کاردان هستند. تجربه های گرانبها در تیم های کرواسی، پرتغال، ریال مادرید، منچستریونایتد، پرسپولیس و ایران دارند. این مقایسه ها - هم در برنامه نود و هم در این نوشته اخبار روز - غیر تخصصی و غیر علمی است و تاثیر عقاید شخصی در انها مشهود است. از برنامه نود سیمای جمهوری اسلامی شاید انتظاری بیش از ان نباشد، ولی از " گزارش ویژه " اخبار روز انتظار بیشتری میتوان داشت.
با احترام- بهروز
۷۴۲۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : کرد سنندجی
عنوان : ناظر گرامی
در مطلب بیش رو کارنامه و عملکرد بر اساس آن چه که اتفاق افتاده مورد توجه قرار گرفته است. از طرفی مواضع هواداران و باشگاه استقلال در مقابل کی روش و بر عکس اشاره شده است و در این بین موضوع مضحکی وجود ندارد!.
از طرفی موضوع اصلی به اصطلاح نظر سنجی برنامه نود است که شما نیز بدرستی به بی ارزش بودن آن اشاره کرده اید.
شاد باشی
۷۴۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : ناظر
نظرسنجی برنامه نود کاملا بی ارزش است. اما انتقاد از کیروش بخاطر درگیری با موجوداتی مثل قلعه نوعی ، حاجی مایلی، اسدی حقیقتا مضحک است.
۷۴۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۵
|