عنوان : ......"پراکندگی و استیلای ترس" را به نمایش می گذارند.
شیفته گرامی، مطلب جالب توجه و سئوال برانگیزی نوشته ای، که ذیلاً به دو سئوال می پردازم. بی تردید حق با شماست وقتی می نویسی؛ «...در واقع بیننده این سریال، در طول نمایش از خود می پرسد که چرا باید همه چیز بر وفق مراد "بزرگ آقا" پیش برود و هر چیزی به نفع آن[او] تمام شود؟...»
تصور می کنم، در واقع در همه ی اجتماعاتِ جامعه ی استبداد زده ی ما، همه چیز در همه جا بر وفق مراد "بزرگ آقا"های اجتماعاتمان پیش می رود، و این روند تمامی ندارد، مگر آنکه شهرزادها، قبادها، فرهادها و....... بر وسواسها، دغدغه ها و ترسهای خود غلبه و با احترام به حقوق، خواستها و آرزوهای یکدیگر زندگی کنند.

در جایی دیگر می نویسی؛ «... این سریال بی ثمر بودن مقاومت و ایستادگی در برابر قدرت را به نمایش گذاشته است. پیروز شدن و فاتح ماندن مرکز قدرت در این سناریو، امری تضمین شده است...»
تصور می کنم، با نگاهی دقیق به پیرامونمان، و به آنچه که در گوشه گوشه ی جامعه امان در گذر است، در می یابیم، "پیروز شدن و فاتح ماندن مرکز قدرت" بواسطه ی پراکندگی و استیلای ترس بر وجودِ احادِ جامعه امان امری بدیهیست.
و مجموعه ی نمایشی شهرزاد با هنرنمایی ارزنده ی هنرپیشگانش به شکلی ملموس و واقعی این "پراکندگی و استیلای ترس" را به نمایش می گذارند.
و اساساً در محیطی آکنده از "پراکندگی و استیلای ترس" مبارزه و ایستادگیی وجود ندارد.
۷۴۷۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۵