سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

احزاب کردستانی و کاربست شیوه ی مبارزه مسلحانه! - کامران امین آوه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایرج اعظمی

عنوان : فرجام ناخوشآیند تاکتیک منسوخ مصطفی هجری
من اعتقاد دارم که گشودن جبهه مبارزه مسلحانه ابداعی آقای مصطفی هجری دبیر حزب دمکرات کردستان ایران صرفا ماجراجوئی سیاسی نیست، حتی به تعبیر ایشان "دفاع مشروع" بودن این مشی، در برهه کنونی محلی از اعراب ندارد. بر این مبنا رویکرد ایشان یا به گفته اش " راسان" چتری است که هجری با آن مبارزه مسلحانه اش را استتار می کند. اتخاذ این مشی بدون توجه به شرایط عینی حاکم بر کردستان ایران اتخاذ شده و هیچکونه تناسبی با اوضاع حاکم بر جامعه ایران ندارد. هرچند باور این نکته سخت است که مشی مبارزه مسلحانه هجریعلیه ایران، در راستای اهداف اسرائیل عربستان می باشد ولیکن از هرگونه اثری از خودگذشتگی هجری برای بیدار کردن مردم کرد و دفاع از آنان دیده نمی شود. اعلام مباره مسلحانه توسط آقای هجری بسیار تعجب برانگیز است به خصوص سالهاست که اکثر رهبران احزاب سیاسی کرد ایرانی تاکید بر این نکته داشته‌ و دارند که مساله مردم کردها در ایران یک مساله سیاسی است و راه حل نظامی ندارد و راه رسیدن به نتیجه ممکن و تاحدودی مطلوب، ادامه و تقویت مسیر مذاکره می باشد. بنابراین هر حرکت رادیکالیستی که بخواهد این مسیر را منحرف کند ناچار است دست به سوی قدرت های خارجی دراز کند که تجربه سازمان مجاهدین مریم رجوی نشان داد که فرجام وابستگی به فدرت خارجی تکه تکه فرورفتن در منجلاب بدنامی تا ورطه خیانت به مردم است. امید که هجری از راه رفته بدفرجام بازآید. اما اگر ایشان اصرار بر حقانیت مشی مبارزه مسلحانه دارد بداند باعث پائین آوردن آستانه تحریک جمهوری اسلامی شده تا از رهگذر مشی خودخواهانه مبارزه مسلحانه، شرائط سرکوب را توجیه نماید
برای فهم شرائط عصبیت سیاسی آ قای هجری و شتاب او برای نتیجه گیری، سریع پیشنهاد دارم علاقمندان مردم کرد، گفتگوی مصطفی هجری با روزنامه ارشلیم پست ( تریبون حزب لیکود اسرائیل) را بخوانید تا شاید علت این خبط یا خیانت آتی ... هجری را بیابند. هجری در این گفتگو مقامات اسرائیل را به این امر سوق می دهد که برای مبارزه با جمهوری اسلامی – دشمن هجری و اسرائیل - به حزب دمکرات کردستان ایران کمک مالی نمایند. آقای هجری دشمنی با ایران را مبنا قرار می دهد تا خود و حزب دمکرات کردستانش را دوست اسرائیل معرفی کند. این خوش خدمتی نهایت چیست؟ خدمت به خلق کرد؟ قطعا مردم کرد ایرانی علیرغم تضییقات فومی وارده از ناحیه جموری اسلامی حاضر نیستند حیثیت سیاسی و استقلال رای حزب دمکرات کردستان ایران توسط آقای هجری قربانی شود. بنابراین هجری نمی تواند نماینده واقعی حزب تاریخی دمکرات کردستان ایران باشد
۷۵۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بمب اتم ونخود کشمش آجیل مشکل گشا!
در عالم نظردهی تصمیم می گیری؛خودت، خودت را به هر ترتیبی که شده به راه راست هدایت کنی و با هموطنی که ساکن آلمان است، چه ازنوع دوسلدورفی راستگویش وچه از نوع فراشدنی یا برآیش اش که ممکن است همه آنها ساکن یکی از همین خیابان های تهران خودمان باشند در نیندازی و کار به کارشان نداشته باشی! چون ممکن است قهر کنند و بروند وبعداً به شکل خطرناکتری بیایند. اما خداوکیلی خودشان نمی گذارند ما که من باشم؛ به راه راست بروم! وقتی می بینی یک پیشنهاد خارق العاده ای ارائه می شود وحیران می مانی از این همه نبوغ قطعاً حسودیت می شود؛ چرا این پیشنهاد را من نداده ام تا افتخارش نصیب من شود؟! اما بعداً با کمی فکرکردن به اینجا می رسی: مگر بمب اتم نخود کشمش آجیل مشکل گشاست که می روی از بقال سر کوچه می خری وبعد آنرا تقسیم می کنی؟! به خودت می گوی حسودی نکن! بگذار افتخار پیشنهاد برای خودشان باشد
۷۵۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مبارزات ملی سراسری و حرکات قومی محلی
آقای کامران امین آوه ارجمند که درود برایشان بادا! اگرچه در ابتدای نوشتارش نکات آموزنده ای را در خصوص روند مبارزاتی جامعه ایران بیان می کند و همچنین گوشزد می کند؛عدم درک درست شرایط ذهنی و عینی جامعه هر اقدام مبارزه گری را با پیامدی منفی همراه خواهد کرد، اما در ادامه ی ارائه مطالب، ایشان دچار یک تناقض گویی می شود؛ که این را می توان ناشی از دید جانبدارانه ای دانست که نسبت به بخشی از سرزمین ایران به نام کردستان دارد.
با توجه به شرایط تاریخی این سرزمین و تغییر تحولاتی که در شرایط فعلی در نوع زیست جمعی ایرانیان با هر نوع وابستگی قومی که دارند، رخ داده است و آنان از وابستگی به خصلت های قومی به دارا شدن خصلت های شهروندی کشانده شده اند و کشیده خواهند شد مطالبی را ارائه کرد، می توان گفت؛ خصلت شهروندی خواسته ها ونیاز های خاص خودش را خواهد داشت و این نیازها و خواسته ها، اهداف مبارزاتی جدید و روش جدید را می طلبند ! پس؛ هر فعال سیاسی و اجتماعی که خود را به قومی از اقوام ایرانی وابسته می داند! در اولویت بندی روند تحولخواهی کشور ایران باید این شهامت و شجاعت را از خود بروز دهد که در روند مبارزاتی خواسته و نیازهای شهروندی ایرانی را مقدم بر هر خواسته قومی بداند! و مسائل قومی را یک جزء کوچک از یک کل ، که آن کل هم ،مبارزات سراسری و ملی تمام ایرانیان است، بداند!که آن مبارزات سراسری هم چیزی نیست جزء ؛ تحقق آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی. و آنگونه که تجربه تاریخی به ما گفته است؛ دراین روند مبارزاتی سراسری در پی خواسته های قومی دویدن؛ هرز برندگی مبارزات سراسری را در پی خواهد داشت.
تجربه تاریخی به ما گفته است: دمیدن "روح ملی ایرانی" و جاری وساری شدن آن در جامعه و محوریت آن در امر تحولخواهی و مبارزه گری،توان برکندن بنیان هر نوع استبدادی را خواهد داشت!. در این محوریت، چیزی که نمود خواهد یافت اینست: تمام شهروندان ایرانی برابرند وآزادی را برای همه ایرانیان می خواهد ودمکراسی را برای تحقق ، حق تعیین سرنوشت خواهان است! اما قطعاً جلوی هرنوع سوء استفاده و برداشت خاص از دمکراسی را خواهد گرفت و اگر کسی یا گروهی بخواهد بگوید؛ ما حق تعیین سرنوشت را چنین می دانیم و دمکراسی را چنین می فهمیم که بخشی از سر زمین را برداریم و برویم پی کار خودمان! دیگران خواهند گفت: چنین نیست که تو وامثال تو می پندارید جای این زرنگ بازی نیست! حق تعیین سرنوشت در دمکراسی بدین معنی می شود: تو با انتخاب افراد مورد نظرت کارها یی را به آنان می سپاری و هر وقت هم دیدی ناتوان است او را خلع می کنی یکی دیگر را برمی گزینی و ......... که بحث دیگری می طلبد.
وقتی در رابطه با ادعای دمکراسی از طرف بعضی قوم اندیشان، تجربه تاریخی را در نظر بگیریم، متاسفانه مشاهده می شود، بزرگی همچون زنده یاد قاسملو! در تله ای که خود ساخت گرفتار آن شد ! که این گرفتار شدن باعث می شود،ایشان از یک رهبر ملی ایرانی به یک رهبر قومی ومحلی تبدیل شود. آنهم وقتی اعلان می کند: "دمکراسی برای ایران و ........برای کردستان". در همین شعار سایر ایرانیان گفتند: در این شعار ایشان حق جر زنی را برای خودش قائل شده است که این روش نمی تواند صادقانه باشد و بقیه ماجراها .........
۷۵۶۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو- از آلمان

عنوان : هشدارهای آگاهانه و هوشیارانه نویسنده بجاست اما؟
نوشته ای قابل تحمّل و تعمّق از استاد کامران امین آوه که باید به سایت اخبار روز و روشنفکری ایشان تبریک گفت که به نکات خوب و اندیشمندی در این مقاله اشاره کردند. خودم را مخاطب ایشان حس میکنم چونکه که در کامنت خودم با تیتر: آیا به همه آلترناتیوها برای سرنگونی حکومت ملایان فکر کردیم؟ در زیر مقاله :اتحاد فراگیر برای یکپارچگی ایران - از علی اردلان - به شیوه های قهر آمیز یا نبرد مسلحانه خلق کُرد برای قدم اول رهائی ایران از زیر سلطه حکومت ملایان اشاره کردم اما تحت شرایط خاصی و فراهم شده و با توصیه ام که مبارزین کردُ کردستان ایران را به سلاح اتمی مجهز کنید( رجوع شود به دلایلش در آن نوشته ام ). نویسنده گرامی وقتی که با رژیم ملایان شیوه مسالمت آمیز ممکن نیست و هر صدای مخالفی را به بهانه فتنه بر علیه نظام اسلامی یا تجزیه طلبی با گلوله جواب میدهند مگر راه دیگری هم بغیر از شیوه قهرآمیز میماند وقتیکه رهبر حکومت فقط زبان زور میفهمد و تنها در مقابل فشار خارجی حاضر به امتیاز دهی به مردم است. ایا با گفتن اینکه هنوز برای براندازی رژیم ملایان شرایط ذهنی و عینی فراهم نیست که خلقها به شورش بر علیه نظام کشانده شوند همین نیمچه فشار خارجی بر روی ملایان را هم ضعیف نمیکنیم؟ شما نوشتید:"هیچ حزب و جنبشی یک شبه به اهداف خود نخواهد رسید." اما فکر نمیکنید که با یکسری حمایتهای قدرتهای خارجی در منطقه هم بشود سرنگونی رژیم ملایان را تسریع کرد؟ چرا کُردهای کردستان ایران نباید برای براندازی حکومت اسلامی در ایران از عربستان یا اسرائیل کمکهای نظامی بگیرند؟ با کلاشینکف نمیتوانند کُردها با بمب افکنهای پاسداران مزدور مبارزه برابر کنند. تا زمانی که توازن قدرت و حمایت نظامی گسترده از مبارزه کُردهای ایران برای نجات بقیه ایران از شر حکومت اسلامی از قبل مهیا نشده نباید بیگُدار به آب بزنند و با نویسنده موافقم. اگر دادن سلاحهای ضد تانک توسط آلمان به کُردهای سوریه نبود مانعی برای پیشرفت داعش هم نبود. پس با سلاحهای سنگین بدست کُردهای ایرانی دادن هم میشود خواب خوش را از ملایان گرفت که به زورگوئی شان پایان دهند. هرگونه اهرمهای فشار برای خاتمه حکومت ملایان باید روی میز باشد حتی حمله نظامی! حرف از شرایط ذهنی و عینی زدن که بر علیه دیکتاتوری ملایان گویا بقول نویسنده فراهم نیست مال تفکرات کلاسیک انقلابیون دهه های گذشته ( عقب مانده ) نیست؟ امروزه شرایط و امکانات براندازی یک رژیم فرق کرده یا نه؟ بیاییم: فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم.
۷۵۶۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست