یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاسخ شادی صدر به مصطفی تاج زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : دادگاه یک مدعی آنچنانی
حکایت شکایت کنندگانی که شکایت خود را به دادگاه های انقلاب بعدی خواهند برد.
یکی از دادگاه های خاص ،که یک شاکی خاص دارد و یک قاضی خاصی پیدا کرده ، مورد توجه قرار می گیرد.
محل دادگاه: در محلی خاص
قاضی: فردی خاص، جدا از تفکر قاضیان بعد از انقلابات
متهم: کلیت نظام و چند نفر خاص
شاکی: شکایت کننده ای خاص که نمی بخشد و فراموش نمی کند و نمی کندهای دیگر ..
--------------
شروع دادگاه و بررسیِ ادعایی
قاضی: شاکی بگو ! از کی و چه شکایت داری؟!
شاکی: جناب قاضی این چه سئوالی است که می فرمائید؟! مشخص است از چی و کی شکایت دارم! من از کلیت نظام قبلی شکایت دارم؛ و در مورد این شکایت؛ حکم هم مشخص و واضح است ! چه خواهد بود!
قاضی : آهای شاکی! آیا متوجه هستی چه می گوئی؟ تو با این گفته ات !به مقام قضاوت و شیوه قضاوت توهین کرده ای ! و این عمل شما مجازات دارد!.
شاکی: جناب قاضی این چه حرفی است که شما می زنی؟! شما دارید؛ به منی که این همه مبارزه کرده ام اتهام وارد می کنی!.
قاضی: مبارزه کردن تو و امثال تو( معلوم نیست راست باشد یا نباشد؟!) این مجوز را صادر نمی کند که بی قانونی های بعدی را رواج دهی! در این دادگاه مواظب حرکات خودت باش!.
شاکی: مثل اینکه این دادگاه با بقیه دادگاه های فرق دارد؟!
قاضی: بلی! این دادگاه با دادگاه های دیگر فرق دارد!
شاکی: پس من یک دادگاه دیگری می خواهم!
قاضی: نخیر! چنین نخواهد شد! اینجا خانه خاله نیست که هرچه تو دوست داری عملی شود! و شما هم چاره ای نداری تاآخر ادامه دهی! شاید! این محاکمه درس عبرتی شود برای مدعیانی پر مدعا !
شاکی: پس این عمل می تواند؛ یک اقدام توطئه آمیزِ ضد انقلابی باشد؟!
قاضی: مواظب حرف زدنت باش! تمام این اظهاراتت ثبت خواهد شد! و ممکن است برعلیه خودت بکار گرفته شود!
قاضی: نکته بعدی که باید به آن توجه کنی اینست؛ کلیت نظام در اینجا بی معنی است ! شما باید موردی طرح دعوا کنی ! تا به آن رسیدگی شود!
شاکی: جناب قاضی یعنی می فرمائی؟! چاره ای ندارم! یعنی باید موردی برخورد کنم؟!
قاضی: بلی! فکر کرده ای اینجا شهر هرت است!
شاکی: حال که اینطور شد، یک کلی گوئی می کنم و بعداً مورد خاص یا موارد خاصی را می آورم تا شما پدر صاحبشان را در آوردید!
قاضی: اگر کلی گویی به پرونده کمک می کند؟! می توانی این کار را بکنی! اما دیگر این حق را نداری برای دادگاه تعیین تکلیف کنی و بخواهی دادگاه پدر صاحبشان را در آورد یا در نیاورد!
شاکی: چشم شروع می کنم، اما انقلابی عمل کردن نیاز به پدر صاحب در آوردن دارد! اگر شما اینکار را نکنی که نمی شود؟!
قاضی: شروع کن ! خارج از موضوع صحبت نکن!
شاکی؛ به ساعت نگاه می کند و می گوید: جناب قاضی ؛ حاج آقا! با توجه به اینکه وقت نماز ظهر است و من هم طبق فتاوای مرجع تقلیدم عمل می کنم باید بروم نماز بخوانم لطفاً دادگاه را به بعد از نماز موکول کنید!
قاضی: حاج آقا حاج آقا نداریم این انقلاب برای همین بوده که این ادبیات فریبکارانه را بدور بریزیم و اینکه وقت نماز است و چه هست، اختیار وقت این مکان در دست تفکرات اینچنینی نیست ، شرایط و نیاز جامعه است که زمان را مشخص می کند! زمان باتوجه به سود رسانی به تو امثال تو چه دراین دنیا و چه در آن دنیای ساخته شما تنظیم نمی شود! به کارت ادامه بده!
شاکی: نخیر ! من چون خیلی متعهد هستم بعد از نماز کار را ادامه می دهم و گرنه اعتصاب می کنم!
قاضی : برای جلوگیری از فریبکاری این شخص، رسیدگی به این پرونده را به سه روز دیگر موکول می کند.
قاضی به مأموران دستور می دهد؛ این شاکی چون مشکوک می زند تا سه روز دیگر باید مراقبت شود! چون شاید خود ایشان با این ادعا هایش مجرم باشد! و باید به وضعیت او رسیدگی شود!
شاکی : این نمی شود؛ عدالت! من اعتراض دارم و... دنباله دادگاه در جلسه ای دیگر
۷۵۷۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو

عنوان : خطاب به جناب البرز: به عمل کار برآید به سخندانی نیست
جناب البرز شما تا کی میخواهید بشینید و فقط حرف بزنید و بگوئید هرگونه خشونت در مقابل رژیم جنایتکار ملایان را باید کنار گذاشت و هرگونه فشار روی سران دجال حکومت اسلامی را میخواهید ممنوع کنید و برایمان نسخه پرهیز بپیچید؟ آیا به نظر شما ج.ا. یک سیستم دیکتاتوری و شخص خامنه ای بی همه چیز و بیشرف یک دیکتاتور هست که در همه زمینه های مهم کشور تنها تصمیم گیرنده است یا نه؟ مگر خامنه ای اعتراضات ۸۸ جنبش سبز مردم در خیابانها را با خشونت و گلوله جواب نداد و خواسته های مردم را با زور اسلحه سرکوب نکرد و نمیکند؟ او که حاضر است برای حفظ نظام فاسد اسلامی اش خون حتی میلیونها ایرانی را بریزد ( و به اسد در سوریه حتی دستور بمباران سر مردم مخالف خودش را میدهد ) و از قرآن دستورنامه قتل و جنایت مشروعیتش را بدست میاورد، آنوقت شما با وجود چنین آدم مرتجع و جنایتکاری میخواهید با ابزار دموکراسی بدون خشونت به تغییر رژیم ملایان بی شرف برسید؟ آنچه مردم ایران لازم ندارند سیاسیون اخته شده ترسو خارج نشینه که تا کلمه مبارزه مسلحانه را میشنوند پاهایشان میلرزد. شما هنوز جواب ندادید که رژیم ملایان بدون فشار و زور داخلی و خارجی چرا باید از منافع خودش بگذرد و ساختار نظام اسلامی اش را به نفع امتیاز دهی به مردم تغییر بدهد؟ خامنه ای ابله خودش نوکر سران سپاه پاسداران و بسیج است و بدون نظر و میل آنها تصمیم نمیگیرد چونکه به ارگان سرکوبگری مثل سپاه و بسیج احتیاج دارد که پایه های حکومت اسلامی اش را مستحکم میکنند. با وجود ارتش ایدئولوژیکی مثل سپاه و بسیج حکومت اسلامی عمراً بخواهد تن به رفرم و ساختار دموکراسی بدهد که برایشان مثل سم است و نابود کننده. ساده لوحی شما گاهی مرا به حیرت میاندازد جناب البرز! دیکتاتوری که زور میگوید فقط با فشار نظامی میشود به حسابش رسید و حکومتش را پایین کشید. چرا از تجارب مبارزه مسلحانه فیدل کاسترو بر علیه دیکتاتور باتیستا نباید یاد گرفت که راه چاره دیگری نمی دید؟
با اسلحه دادن به دست خلقهای محروم ایران میشود خواب خوش خامنه ای دیکتاتور را برهم زد و بساط اسلام ارتجاعی اش را از ایران جمع کرد. از سایت اخبار روز خواهشمندم هرگونه کامنتی را که در جهت منافع رژیم ضد ایرانی ملایان نوشته میشود درج نکنند وگرنه خود را شریک جرم و خیانتکاری به مردم ایران میکنند. مگر در سایتهای موافق رژیم ملایان نظر مخالفین اسلام و رژیم درج میشود و رعایت اصل آزادی بیان را در دموکراسی میکنند که سایت اخبار روز پلاتفرمی شود برای نظرات موافقین رژیم ملایان ضد ایران و ضد ایرانی؟ اسلام و حکومت اسلامی برای عربهاست نه برای ایران و ایرانی که در انقلاب ۵۷ اشتباه بزرگی در مسیر انقلاب شد بنا به خواسته امپریالیسم غرب که در حکومت اسلامی خمینی فریبکار دیوار مانعی برای نفوذ کمونیسم همسایه اش شوروی سابق میدیدند. آقای البرز شرم آور نیست که شما برای خامنه ای جنایتکار کلمه "آقای " سید علی خامنه ای را بکار میبرید؟ خوبه که شما حتی برای جنایتکاران و قاتلین مردم ایران احترام قائلید!
۷۵۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : الف رستمی

عنوان : باید همه را به موضعگیری واداشت
سران جنایتکار موضع خود را روشن کردند. اکنون باید از رهبران اصلاح طلب راست و میانه خواست موضعشان را روشن کنند. تنها گذاشتن پسر آیت الله منتظری در این افشاگری، چیزی در حد مشارکتی تازه در این جنایات است.
نظر خاتمی چیست؟
نظر عارف چیست؟
خبرنگاران باید به سراغ همه آن ها بروند. نباید گذشات قاضی القضات این صدای برخواسته را خاموش کند.
۷۵۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : حمدرضا س

عنوان : عذرخواهی فریبکارانه
سرکار خانم شادی صدر .با درود بر شما .افراد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، قبل از فاجعه ۲۲ بهمن ۵۷ ، خط مشی تروریستی و قتل داشتند و بعد از ۲۲ بهمن ، اعضای آن جزو بازجویان و شکنجه گران عصر طلایی امام بودند .من خود که دانشجوی دگراندیش جپ قبل انقلاب فرهنگی بودم و سال ۵۹ بازداشت شدم و خود بچشم خودم دیدم که دانشجوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دانشکده ما، بازجویی و شکنجه می کرد .لذا امثال تاج زاده ها خودشان مرتکبان جنایتهای آن سال های عصر طلایی امام بودند . عذرخواهی تاج زاده ها زمانی قابل قبول است که خود نزد ملت ایران ، اطلاعات جنایات شان را برزبان بیاورند و آمران و عاملان آن سال های سیاه را افشا کنند و از ملت ایران پوزش خواهی کند .اما عذرخواهی زبانی با کتمان جنایات ، عین فر یبکاری است .
۷۵۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : ناتوان در تشخیص بازی های اطلاعاتی جدید سپاه یا چیز دیگر؟!
خانم شادی صدر که فعلاً خود را در مقام محاکمه کنندگی دیگران قرار داده، خاستگاه اولیه اش در گروهی بنام اصلاح طلبان بوده که با رفتن به خارج از کشور آنهم با رهایی یافتن از اقدامات اطلاعاتی سپاه ، که ریشه در داخل دارد، اجرای محاکمه کنندگی جدید، می تواند نشان از خاستگاهی جدیدی باشد که این خاستگاه جدید می تواند مورد توجه قرار گیرد.
۷۵۷۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : شر اره / ب

عنوان : فاجعه هو لنا ک ۱۳۶۷
کشتار زندانیان سیاسی هما نطور هم که بتا زگی دکتر محمد ملکی گفته حداقل از سال ۱۳۶۶ بر نامه ریزی شده بوده است. نوار صوتی مر حوم منتظری هم تا یید می کند که احمد خمینی از سالها قبل روی بر نا مه قتل عام زندانیان سیاسی کار می کرده است. سایت رجا نیوز هم دیروز در مطلبی مفصل در باره کشتار ۶۷ نوشت و مدعی شده که جامعه در سال ۱۳۶۰ اماده قتل عام همه زندانیان نبو ده است ولی سال ۶۷ این اما دگی حاصل شده است. این سایت می نو یسد که سال ۶۰ احتمال ریز ش و تواب شدن بود ولی زندانیان باقی مانده در مقطع ۶۷ سر موضع بودند و دشمن نظام ولایت فَقِیه و باید از بین می رفتند او بیهوده تلاش کرده این کشتار را به عملیات فروغ جا ویدان ارتش از أدیبخش وصل و پیو ند بدهد. یکی از دوستان من که از جان بدر بر دگان در قتل عام ۶۷ است دیروز تعریف می کرد که از یکسال قبل نشانه ها و تهدید ها وجود داشت و از ما هها جدا سازی ها در جر یان بود و بارها باز جو ها و پا سداران می گفتند ما نمی گذاریم شما ها زنده از زندان بیرون بروید. یا روزی که ما همه شما ها را بکشیم فرا خواهد رسید. همه جنا حهای حکومتی در جنا یأتِ سهیم بودند و از افشا گری می هراسند. یک کمیسیون حقیقت یأب باید ابعاد این کشتار را بر رسی نماید. رضا ملک معاون سابق وزارت اطلاعات که ۱۰ سال هم زندان بود تعداد أعدامی ها را ۳۳۷۰۰ نَفَر می داند. دکتر محمد ملکی هم چند روز قبل در یک مصاحبه تعداد قر با نیان را بیش از ۳۰ هزار می دانست که باور کردنی نیست. أمثال تاج زاده نمی خواهند ابعاد این جنایت مشخص گردد. حداقل خواسته اینست که جانیانی مثل پور محمدی از وزارت داد گستری شیخ روحانی فوری بر کنار گردد. همه جانیان و قاتلان باید روزی محاکمه و مجا زات شوند.
۷۵۷۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : اکبر نجفقلیان

عنوان : افرین
افرین
۷۵۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۵       

    از : بابک حمیدی حمیدی

عنوان : سایه‌ی قتل عام ۶۷ مستدام باد!
-چی فرمودید؟
-عرض کردم چایی دارید؟
-چایی که داریم،منتهی بفرمائید خشک،کیسه ای،دوغزال،احمد،تلخ یا شیرین باشه تا بدم خدمتتون؟
-فرقی نمیکنه،فقط قند پهلو باشه،داغ و لب سوز.
آهاا تشریف داشته باشید.
- چی فرمودید؟
-عرض کردم،از فایل صوتی منتظری که بگذریم،از این دروغ بزرگ زهرای قرآن پژوه « نه آقای خامنه‌ای و نه آقای موسوی از جنایت ۶۷ اطلاعی نداشته‌اند»نمیشه گذشت.
-زهرای قرآن پژوه؟
-زهره کاظمی سابق و زهرا رهنورد فعلی همسر بخشنامه نویس دهه ۶۰ و بیانیه نویس دهه ۸۰ عرض می کنم.
-هاها یادم اومد،همون که خیلی هم روشنفکره؟
-آره منتهی از نوع شوهر خوانده!
-عجب.
- کجا بودیم؟
-بحث بازگشت به دوران طلایی بود و ملاقات هفتگی و قضیه طولانی شدن دو هزاااااار روزه ماه عسل حصر.
-دو هزاااااار روز که چیزی نیست،رهبر معظم گفته به کسی مربوط نیست،دو هزار سال هم طول بکشد؛من خودم مخارجش و به عهده میگیرم.
-رهبر معظم؟
-آره دیگه،همون که یاحسینی ها بهش می گفتند سَدعلی و خس و خاشاکها بهش میگفتند دیکتاتور.
-آها اونکه جسم و جان علیلی داشت و اهل منقل بود و پیپ میکشید و شعر میگفت و تار میزد!
-ایواله درست زدی وسط خال.
-نه پس انتظار داشتی که مَنَم مثل هاشمی و عفت و خاتمی و زهره و تاج زاده و فخریش یادم بره که از حجت یه شبه آیت شد‌ه نباید انتظاری جزاین داشت؟
-ای ناکس با وفا تو چه خوب یادتِ.
-اولا،ناکس خودتی،دوما،عجیب نیست که من یادمه،عجیب اینکه تو چرا یادت نیست؟
-یادم که هست،حضور ذهن ندارم.
-تو چی داری که حضور ذهن داشته باشی؟
-حرف حساب جواب نداره!
-تشکر که داره.
-آی گفتی.
چی می گفتیم؟
-آره خب،حرف که تو حرف بیاد،عینیِ ذهنیِ میشه و دیو فرشته .
-بحث منتظری بود که از ۵۷ تا ۶۷ ده سال طول کشید تا یخش آب بشه؟!
-چی فرمودید؟
-عرض کردم منتظری مرگ مشکوک طالقانی و کشتار کردستان و گنبد و خوزستان و حصر شریعتمداری و مرگ مشکوک لاهوتی‌ و سقوط دولت بازرگان و عزل بنی صدر و قتل عام ۳۰ خرداد و ۵مهر و قتلهای برون مرزی را دید و دَم نزد!
-حرف که زد،ولی بجا و به موقع نزد!
-واسه همین که از قدیم گفتند حرف و سنگ و باید بجا زد،وگرنه حکم نوش دارو بعد مرگ سهراب که شنیدی؟
-چی فرمودید؟
-عرض کردم،آدم آیت اله باشه و مبارز و زندان دیده هم باشه و ده سال طول بکشه تا بفهمه که با کی طرفه...
-با این حساب تاج زاده و امثالهم بایدم دم از گاندی و ماندلا بزنند.
-توجه نکن،این جماعت حروم لقمه سی و اندی سالِ که دارند چرت و پرت میگن!
-یعنی چی؟
-یعنی یعنی به دهن باز و گشاد و یاوه هایی که سرهم میکنند نگاه نکن،به ادّعا و عقاید و اظهارات شیکمیشون کاری نداشته باش،به عمل و رفتارشون نگاه کن!
-دقیقأ همینطوره که میگی!!
-پس سعی کن جَوگیر نشی!
-چی فرمودید؟
-عرض کردم شما بعد از سی و اندی سال هنوز نمی دونید با کی طرفید!؟
-بله آقا؟
-بله و بلا!
-ببخشید!
-شما میتونید از کیسه خلیفه ببخشید،ولی بَخشش مَخش تو کَتَ مَن نمیره و پرونده این ۳۷ سال به قیامتم که بکشه؛مدعی اول و آخرش منم!
-چی فرمودید؟
-عرض کردم تا کلیت این نظام به محاکمه کشیده نشوند،ایران و ایرانی از چرخه شوم نفرت و کینه و انتقام رها نشوند.
-تکلیف چیه؟
-تکلیف روشنه،یه سیگاری،قلیونی،پیپی بار کن بکشیم،بعد بریم دَمئ به خُم و مِی و نِی بزنیم که هرچه دراین سالها کشیدیم از این خمینی بی شرف کشیدیم و از رفیقان دزد و شریکان قافله...
۷۵۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۵       

    از : مسعود خواجعلی

عنوان : قتل عام ۶۷
کشتار ۶۷ مورد تایید همه جریانات حکو مت اسلامی و هواداران خمینی است. اقای منتظری تنها کسی در حکومت فقها بود که این قتل عام را محکوم نمود. جریا ناتی مانند گروه تاج زاده خودشان را وارث خط امام ودوران طلایی می پندارند. هر نوع روشنگری پیرامون این جنایت هو لناک یه ضرر منافع سیاسی انها است و نگران اینده نظام ولایت فقیه هستند. در کشتار ۱۳۶۷ گروهی از دوستان منهم کشته شدند مثل زنده یاد محمود موسویان که ۷ سال زندان بود و اقای پرویز ذو الفقاری که از زندانیان سیاسی سابق بود و او را در جریان کشتار دستگیر و زیر شکنجه به شهادت می رسانند. هر دوی این افراد از هواداران سازمان محاهدین خلق ایران در شهرکرد بودند. اقای محمود مو سویان در زندان اصفهان حلق اویز شد. عاملین این فاجعه باید در دادگاههای بی طرف و بین المللی محا کمه گردند. با تشکر از خانم شادی صدر برای مطلب خو بتان/
یک پزشک تبعیدی و یک زندانی سیا سی دهه و حشت ۶۰
۷۵۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : استقرار دموکراسی، نفی خشونت‌ورزی و حاکمیت قانون در ایران
به همراه بانو شادی صدر و میلیونها ایرانی دیگر فاجعه ملی تابستانِ ۱۳۶۷ و تمامی جنایات و قتلهای انجام یافته توسط ج.ا. را محکوم می کنم.

و در همین حال می اندیشم، اگر مبنای اصلاح و رفاه جامعه را بر محکوم کردنِ جنایات بگیریم، در این صد و ده سالی که از خشک شدن مرکب اولین قانون اساسی کشور می گذرد، شاید هزاران یا میلیونها بار جنایاتی شاید سخیفتر را محکوم کرده ایم.
و اگر واقعگرا باشیم، لازم است که ببینیم؛
- آیا این محکوم کردنها نتیجه ای هم داشته است؟
- آیا از شدتِ جنایاتی از این دست کاسته است؟
- و اگر نکاسته است، علت چیست؟

تصور می کنم، عاملیت مستقیم و غیر مستقیم مسئولینی از قبیل آقایان خمینی، رفسنجانی، خامنه ای، موسوی، رضائی، احمدی نژاد، پور محمدی، کروبی، رازینی، نیری و....در قتلهای تابستان ۱۳۶۷ محرز و فراموش ناشدنیست.

اما گمان می کنم، وظیفه ی ایرانیانِ صلحدوست، عدالتخواه و وطندوست باید چیزی فراتر از یافتن آمران و عاملان جنایات باشد.
باید دید، پروهش و جستجو کرد؛
- چرا علیرغم تمامی تلاشها و جانفشانیهایِ ایرانیان در این صد و ده سال گذشته جنایات، فساد و بی عدالتیها در کشور سیر صعودی داشته اند؟
- چرا وقتی با هر ایرانیی که مصاحب می شوی، سخن از آزادی و عدالت می گوید؟ حتی شخص آقای سید علی خامنه ای خود را مدافع آزادی و عدالت می داند، اما در همان حال در کشور خبری از آزادی و عدالت نیست؟
- به ثمر رسیدنِ اتحادی پایدار بر سر برنامه ای مشترک و فراگیر در بین نیروهای فراوان، مختلف و پراکنده ی اپوزیسیون ج.ا. تا چه میزان میتواند در آینده ی دموکراتیک ایران موثر باشد؟
- و اصولاً "ما" ایرانیان تا چه میزان برای چنین اتحادی ارزش و آینده ای قائلیم ؟

آقای تاج زاده در نوشته اش علاوه بر گاف هایی که بانو شادی صدر بدانها اشاره دارد، از جمله نوشته است:
«..."ببخشند اما فراموش نکنند" تا ایران و ایرانی از چرخه شوم نفرت و کینه و انتقام رها شوند... »
«... باید از توجه عمومی به این سخنان(سخنان زنده یاد آقای حسینعلی منتظری) کمال استفاده را به سود استقرار دموکراسی، نفی خشونت‌ورزی و حاکمیت قانون در ایران ببریم...»
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news۱/۶۳۷۴۱/
۷۵۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۵       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست