در برابر اسلام سیاسی نباید کوتاه آمد
-
همایون خرم آبادی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : سیامک شاملو
عنوان : پیشانی نویسنده را باید بوسید با تحلیلهای سنجیده و خوبش!
دست استاد همایون خرم آبادی درد نکند و جای تشکر فراوان دارد که ایشان نقاط ضعفهای اسلام سیاسی را با تحلیل خوب و مقایسه منطقی توانستند برشمارند و نشان دهند و پته برخی جامعه شناسان ناآگاه یا سرسپرده و مزدبگیر از دربار عربستان سعودی یا ملایان ایران را روی آب بریزند. متاسفانه یکسری سیاسیون ساده لوح اروپائی هم هنوز به خطر غده سرطانی بودن اسلام برای اروپا پی نبردند و شعار تلرانس را میدهند که به نظر من هم اشتباه بزرگی است همانطور که تجربه گذشته آلمان نشان میدهد که به فاشیستها اجازه فعالیت و رشد با استفاده از ابزارهای دموکراسی را نباید میدادند تا با شعارهای عوامفریبانه سکان قدرت را بدست بگیرند. ما ایرانیها که تجربه تلخ و فاجعه باری از حکومت اسلامی در ایران داریم که قبل از بدست گیری قدرت سیاسی، اسلام را به مردم ایران بعنوان ایدئولوژی رهائی بخش و ضد امپریالیستی فروختند ولی به محض محکم کردن میخ قدرت خود چنان تیشه به ریشه اصول هرچه ارزشهای انسانی زدند که امروزه میلیونها ایرانی حتی از اسلامگرائی روی برگرداندند و فهمیدند که حکومت اسلامی چه جنایتکاریها و فساد اجتماعی را به ارمغان میآورد گذشته از اعدامهای مخالفین و خفقان سیاسی و ادبی و هنری و ممانعت دموکراسی که جامعه امروزی را مدرن و پیشرفته میکند. نویسنده گرامی تا حدودی به موارد مختلف ضعفهای اسلام و چرا این دین خود را با زمان امروز نمیتواند مطابقت دهد اشاره داشتند ولی سر آخر جواب این سوال را باقی میگذارد که آیا با توجه به همه مشکلات اسلام و مسلمین با سیستم دموکراسی اروپائی حضور مسلمانها را باید در اروپا بازهم تحمل کرد یا از زیاد شدنشان بهتر نیست جلوگیری شود همانطور که برخی احزاب سیاسی دست راستی در اروپا آنرا خواهان هستند. وقتی که فرد مسلمان فاشیستی مثل رجب اردوغان رهبر ترکیه میگوید نقشه دارد که تا ۲۰۵۰ زاد و ولد یا تعداد مسلمانان ورودی را مثلاً در آلمان آنقدر زیاد کند تا با اکثریت مسلمانان حکومت منطبق بر اسلام راه بیافتد. ما هم در آلمان متاسفانه یک زن صدراعظم ساده لوح و احمقی داریم بنام خانم مرکل که معتقد است اسلام به آلمان تعلق دارد بدون اینکه کوچکترین شناختی از اسلام داشته باشد و هنوز نمیداند که اسلام دموکراسی ستیز است و با آزادی امروزی و حقوق بشر مثل برابری زن و مرد مخالف است و به احکام شریعه اسلامی معتقد است که با قوانین مدنی و قانون اساسی آلمان متضاد است. نقش زن در اسلام با نقش زن در جوامع سکولاریسم مانع از انتگراسیون خصوصا زنان مسلمان در اروپا میشود ولی کو گوش شنوا چونکه یکسری سیاستمداران مثل خانم مرکل علاوه بر احمق و نادان و ناآگاه بودن جدا از خطر اسلامیزه شدن آلمان گویا فقط به افزودن جمعیت پیر رو به کاهش رفتنی آلمان فکر میکنند و تلاششان نجات اقتصاد آلمان به هرقیمتی است فارغ از اینکه با نیروی مسلمان که ۱۴۰۰ سال جز تجربه شکست و عقب ماندگی کارنامه دیگری ندارند، نمیتوانند یک جامعه مدرن بسازند و حضور بیش از حد مسلمانان اروپا را هم به ورطه نابودی و عقب ماندگی میکشاند. اما نکته مهم دیگری که نویسنده گرامی بدان نپرداخته یا شاید دیگران از آن خبر نداشته باشند که اسلام سیاسی ایده کسانی است که جلوتر از خمینی مطرح شد و تنها راه بیرون آمدن مسلمانان از تحقیری که بخاطر عقب مانده بودنشان تحمل میکنند را در جهاد اسلامی و ظهور اسلام فاشیستی میبینند. حتماً مراجعه کنید به مقاله: اسلام، خاورمیانه و فاشیسم بنوشته ابن وراق با ترجمه ا.فرزام. که اسلام سیاسی برای رسیدن به چه اهداف شومی دکترین شد؟ وظیفه هر ایرانی آگاه که از اسلام آسیب دیده و در اروپاست که نقشه فعالتری برعهده بگیرد تا دست مسلمانان از تصمیم گیریها در سیاست کشورهای اروپائی کوتاه شود و بماند. وگرنه باید در آینده نزدیک نه تنها از آزادیها و دموکراسی در اروپا خداحاقظی کرد بلکه یک مشت مسلمان تهی مغز برای ما تصمیم بگیرند. سکوت مخالفین اسلام باعث قوی شدن فوندامنتالیستهای اسلامی میشود! با افشاگری خودمان برعلیه اسلام مانع رشد آن و فریب خوردن جوانان ما در اروپا باشیم! با تشکر فراوان از نویسنده عالیقدر و این نوشته با ارزش ایشان! ممنون!
۷۵٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۵
|
از : امیر ایرانی
عنوان : جامعه شناس
نوشتار نویس ارجمند آقای همایون خرم آبادی که درور برایشان بادا! بدرستی نکات مفید و آموزنده ای را در رابطه با حکومتگری و جلوگیری از چیرگی یک ایده خاص بر ساختار سیاسی جامعه را یادآوری می کند.
اما بایدگفت: یک جامعه شناس آنچنان که گفته اند؛ چیزی بنام دین را بخشی از فعالیت های درون جامعه می بیند. و قوانینی از آن دین که بصورت احکام هم در می آیند را تجربیات و دستآوردهای بشری می داند و آنانرا را حاصل خردگرائی می داند که شیادانی آن قوانین را به مأورا گره میزنند و خواهند زد. اما جامعه شناس تلاش می کند نشان دهد باید ریسمان اتصال قوانین به مأورا قطع گردد. که در این تلاشش با توجه به گذرهایی که در روند تحولات اجتماعی رخ می دهد آن قوانینی که مجدداً کاربرد می یابند و یا نمی یابند را با خردگرائی مورد توجه قرار دهد.
تلاش خواهد کرد؛آنهایی که کاربرد می یابند! با خردگرائی و بدون اتصال به مأورا، مجدداً ، مطرح کند و آنانی که کاربرد ندارند باز باهمان خردگرائی کنار بزند و از حوزه عمومی آنان را خارج کند و آنان را به حوزه خصوصی بفرستد.
۷۵٨۶۲ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۵
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|