سوریه و جهان: بازگشت و پیشرَویِ ارتجاع
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : امیر ایرانی
عنوان : سه نکته از متن ترجمه شده
در ترجمه انجام شده توسط آقای فراهانی ارجمند، سه نکته ی مهم از نکات مطروحه را می توان چنین دید:
۱)« از تجربه خود ودیگران آموخته ایم که تقدس وبی همتایی و رسالت های ابدی با بی رحمی و خشونت ارتباط دارند»
۲) «ناسیونالیسم عربی، هرچند به درستی نسخه ای سکولار شده از اسلام مورد انتقاد قرار گرفته، برمبنایی غیر دینی بنیاد گذاشته شد. اما درست در کنارمان دولتی را داریم که همواره اعلام می کند دولت مردم یهود است و کل «جهان» آن را به عنوان دولتی کاملاً مشروع می بینند و این حتی معیار مشروعیت خود و جهان نیز هست.»
۳)« تصور جهان شمولی از وجود ندارد هم زمان،گذشته نیز عدالتی برما عرضه نمی کند، عدالت در جهان پروژه ی امروز و آینده است»
--------------------------------------------
در مورد آورده شماره (۱) می توان گفت:
تصور مقدس بودن یا بی همتا بودن یا رسالت خاص داشتن یا تعهد انقلابی خاص داشتن، بی رحمی و خشونت را می تواند توجیه کند و حتی هرکدام از این تصورات خود موجد بی رحمی و خشونت خواهد شد. چنانچه تکثرگرایی در حوزه اندیشه عامیت نیابد صحنه های خونین تری را خواهیم دید . تکثرگرایی در حوزه اندیشه مقدمه ی پذیرش تکثرات دیگر خواهد بود.
در مورد آورده ی شماره (۲) می توان گفت:
عربیت نمی تواند جدا از اسلام باشد: چون رواج عربیت و ساختن عرب تباری با ترفندی بکمک اسلام تحقق یافت. آنهم با این ترفند؛ که زبان قرآن عربی است. و بکمک این ترفند ابتدا زبان مناطق از بین برده شدو سپس با جایگزینی ی زبان عربی؛ بمرور زمان عرب تباری بر دیگران تحمیل گردید.
اما در یکی دو قرن اخیر؛ بعد از فروپاشی عثمانی، در این منطقه بصورت مشکوک توسط انگلیس، هویت عربی به منطقه داده شد! حتی کاشتن اسرائیل در این منطقه را در راستای تحکیم عربیت باید دید! بعد از ظهور اسرائیل در منطقه، ناسیونالیسم عربی که حول مسئله فلسطین ووقوع مسائل دیگر، توسط ناصر و سپس حزب بعث (چه در سوریه وچه عراق)با محوریت ناسیونالیسم عربی ، نوعی تحکیم بخشی به هویت عربی در این منطقه بود و بگونه ای دیگر این بازی عربیت در افریقا توسط قذافی انجام گرفت. حتی می توان بخشی از موضوع داعش را نوعی گسترش عربیت دید!
در مورد آورده شماره (۳) می توان گفت:
در رسیدن به عدالت پایدار چنانچه مقدمه ی آن ؛ که آزادی و دمکراسی است مطرح و پی گیری نشود همچنانکه تجربه به ما گفته: عدالت تحقق یابنده خودش ویران کننده همه چیز می شود.
۷۵۹۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : کیا
عنوان : "زمانیکه پیشرفت جهانشمول و همگانی نباشد، ارتجاع پیشرَوی میکند."
کاری مناسب و در پرهه کنونی موثر و به جا.
در انتظار مقالات بیشتری از نویسنده !
۷۵۹۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣۹۵
|
از : مسعود راد
عنوان : نشر و گسترش مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر در بین عامه مردم
با تشکر از آقای فراهانی برای ترجمه فصیح و روان، نویسنده در اواخر مطلب به درستی اشاره میکند: "در زمانی که هیچ کشوری نمیتواند خودش را از جهان جدا کند و عدالتِ غیرجهانی دیگر ممکن نیست، تصور جهانشمولی از عدالت وجود ندارد."
به نظرم مبنای عدالت جهانی اعلامیه جهانی حقوق بشر است که حداقل حقوق انسانی برای اتباع همه کشورها را تبیین کرده و دولتها را ملزم به رعایت آن میکند۰ این اعلامیه و ملحقات آن ظاهرا به امضای اکثر کشورهای جهان رسیده، اما از اجرای آن امتناع می کنند۰ بخصوص نظامهای ایدئولوژیک از آن تابو ساخته و حامیان داخلی آن را سرکوب می کنند۰
چپ سنتی و رادیکالهای مذهبی هردو از دشمنان قسم خورده آن هستند و در بسط و نشر آن اقدام نمی کنند۰ از همین روست که بسیاری از مردم این کشورها با حداقل حقوق انسانی و به رسمیت شناخته جهانی خود بی خبرند و ناچار به عدالت سنتی خود پناه می برند۰
اگر نشر و گسترش مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر در بین عامه مردم (بخصوص در جوامع سنتی) در دستور کار خردورزان و اندیشمندان قرار گیرد باعث بالارفتن رشد خرد جمعی و انسانی تر شدن رفتار فردی خواهد شد۰
۷۵۹۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣۹۵
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|