یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مارکس و تاریخ

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر آمویی

عنوان : به آقای پیروز
آقای پیروز
اریک هابزباوم در ۱۹۱۷ در اسکندریه ی مصر متولد شد. پدر تاجرش، لئوپولد پرسی هابزباوم، از «اخلاف» یک خانواده ی یهودی لهستانی و اهل محله ی «ایست اند» لندن بود. اگرچه کودکی اریک در وین، اتریش ، برلین و آلمان سپری شد، ولی او و خواهرش در خانواده ای می زیستند که والدین در آن به زبان انگلیسی سخن می گفتند و لذا زبان اول و اصلی خانواده و خواهر و برادر زبان انگلیسی بود. در سال ۱۹۲۹ زمانی که اریک دوازده ساله بود، پدرش فوت کرد و در نتیجه اریک به عنوان یک معلم سرخانه ی جوان و کوچک شروع به کار کرد و شعل او آموزش دادن زبان انگلیسی بود. در سال ۱۹۳۳ بعد از فوت مادر نیز، کل خانواده به انگلستان کوچیدند که در واقع کشور اصلی آنها بود. (در مورد این مقدمه بدون شک ویکی را دیده اید!)
روشن است که علت اقامت اریک در انگلستان، نخست تعلق به این کشور و سپس دانستن کامل زبان آن و نیز تحصیلات آتی او در دانشگاه کمبریج و اشتغال بوده است. لذا دلیلی نداشت که اریک هابزباوم، علی رغم تعلق خاطرش به سوسیالیزم و کمونیزم، کشورش را ترک و در سرزمین های کمونیستی زندگی کند.
اما آقای پیروز اگر شما می خواهید با طرح این پرسش به طور غیر مستقیم از مارکسیسم یا کمونیسم ایراد بگیرید و یا انتقادی بدان دارید، بهتر است انتقاداتتان را مطرح کنید، زیرا حتی اگر هابزباوم مثلا در مسکو هم تا پایان عمر اقامت می کرد، این امر دلیلی بر وجود یا فقدان نقصی، چه عمیق و اساسی و چه سطحی و ناچیز، در مارکسیسم یا کمونیسم نمی شد.
«پیروز» باشید.
۷۶۴۲۱ - تاریخ انتشار : ٨ مهر ۱٣۹۵       

    از : peerooz

عنوان : کنجکاوی
جناب شیرازی,
من نامم را peerooz با p کوچک انتخاب کردم تا از پیروزها و Peerooz ها متمایز باشد. دیگر آنکه سواد اکابری فلسفی بنده اجازه تفسیر و نشر عقاید بزرگان فلسفه را نمیدهد. حد من همین است که سوال کنم این کمونیست برجسته که " از مذهب رویگردان شد و...."زندگیش را وقف اعتلای جنبش نظری و عملی تهیدستان علیه سرمایه جهانی و سیاست ها (یش کرد) ...و مُبشّر امید و تغئیر بود ... و تا پایان عمرش پرسشگر و ستم ستیز باقی ماند", در میان " انبوهی از دلایل " شاید و لابد و احتمالا و امکانا دلیل خاصی داشت که از سکونت در کشورهای " فقیر؟! و دیکتاتوری؟! کمونیست" اجتناب کند. اینها را با علامت سوال و ناباوری همراه کردم تا شاید فرد آگاهی چون شما چراغی فرا راه گیرد و پرتوی بر جهل من بیندازد و چراغ آینده گردد. لیست چنین افرادی دراز و ملموس ترین آنها زنده یاد سیاوش کسرایی بود که متاسفانه دیر به این فیض رسید.
۷۶۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۵       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : کنجکاوی من در اینست که چرا "peerooz" را "پیروز" نمیتوان نوشت
هم میهن گرامی خانم یا آقای "پیروز" گسترش مفاهیم مهمی را که اریک هابسبام طرح می کند لازم ندیده است. او بی تفاوت از کنار این امر پر اهمیت آموزشی می گذرد و تنها کنجکاو است که چرا این "مورخ کمونیست برجسته... تمام عمر را در کشورهای سرمایه داری بسر برد." پاسخ من به این کنجکاوی اینست که انسان ها به انبوه ای از دلائل (که گاه بیرون از کنترل و توان آنهاست) جایی را برای زیستن می گزینند و همانجا در می گذرند.

مهمتر اما درین میان اینست که چرا اریک هابسبام از مذهب رویگردان شد و بگفته همنشین بهار عزیز "زندگیش را وقف اعتلای جنبش نظری و عملی تهیدستان علیه سرمایه جهانی و سیاست ها (یش کرد) ...او مُبشّر امید و تغئیر بود ... و تا پایان عمرش پرسشگر و ستم ستیز باقی ماند."
۷۶۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹۵       

    از : peerooz

عنوان : سوسیال دمکراسی ؟
کاش جناب همنشین بهار چند کلمه ای هم در باره علل ترجیح سکونت در اروپا بر کشورهای کومونیست و امریکا توسط هابسبام را ذکر میفرمودند. آیا ممکن است این ترجیح, انتخاب راه میانه بین کمونیسم و کاپیتالیسم و به عبارت دیگر سوسیال دمکراسی اروپای غربی و دسترسی به منابع پژوهشی بیشتر باشد؟
۷۶۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۵       

    از : همنشین بهار

عنوان : اریک هابسبام مُبشّر امید و تغئیر بود
اریک هابسبام که زندگیش را وقف اعتلای جنبش نظری و عملی تهیدستان علیه سرمایه جهانی و سیاست ها و تئوری های توجیه‌گر آن اختصاص داد، از برجسته ترین مورخان عصر ما و از پیشکسوتان تاریخ اجتماعی بشمار می‌رود. وی با اولّین اثر مهّم و تاریخی خودش «یاغیان کهن» به ستمدیدگان پرداخت.

در آثار هابسبام مقولاتی چون ابداع و «اختراع سنت» و ارزش کار و تاریخ کارگری برجسته است. او از مطرح‌ترین نویسندگان ترقیخواه حوزه مطالعات عمومی در سده اخیر جهان بشمار می‌رفت.

در جریان اشغال مجارستان توسط ارتش شوروی، بسیاری از اعضای حزب کمونیست بریتانیا به دلیل حمایت حزب از ارتش شوروی، از عضویت در حزب استعفا دادند، امّا هابسبام در حزب ماند و درعین حال اجازه نداد عضویتّش در حزب کمونیست بریتانیا از او عروسک بسازد. با تجاور نیروهای شوروی به مجارستان و پراگ و فنلاند، و با پیمان سرّی استالین با هیتلر (پیمان مولوتوف – ریبنتروپ) کنار نیآمد.

یکی از کارهای بزرگ اریک هابسبام نوشتن تاریخ جهان از انقلاب فرانسه تا فروپاشی شوروی است. وی تاریخ را از منظر زندگی درباریان و فاتحان ستمگر، نمی‌نوشت و آخرین کتابش با عنوان «چگونه جهان را تغییر دهیم؟» در سال ۲۰۱۱ نشان داد که تا پایان عمرش پرسشگر و ستم ستیز باقی ماند.

هابسبام که تاریخ اقتصاد سیاسی در قرن بیستم عمدتاً مدیون او است، اگرچه معتقد بود تأثیر کارل ﻣﺎرکس انکار ﻧﺎﺷﺪنی اﺳﺖ امّا با آموزه های وی مثل «آیه مقدس» برخورد نمی‌کرد.
در پیش ﮔﻔﺘﺎر ﺧﻮد ﺑﺮ کتاب گروندریسه که ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺻﺪ و ﭘﻨﺠﺎهمین سالگرد ﻧﮕﺎرش آنه ﺑﻪ ﺗﺤﺮیر در آﻣﺪ، نوشت:
ﺑﺎزﺧﻮانی گروندریسه، کمک می‌کند که آﻧﭽﻪ در تحلیل ﻣﺎرکس از ﺳﺮﻣﺎیه داری، ﻋﺎم اﺳﺖ را از آﻧﭽﻪ که ویژه ﺷﺮایط «ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻮرژوایی» اواﺳﻂ ﻗﺮن ﻧﻮزدﻫﻢ ﺑﻮد از ﻫﻢ جدا کنیم.

اریک هابسبام مُبشّر امید و تغئیر بود. قرن زخمی و پرتلاطمی که بر رنج و آرزوهای امثال هابسام خط کشید، جایی برای خوشبینی نگذاشته بود امّا او در اوج امید، از تغئیر جهان و فردایی بهتر که بی تردید از راه خواهد رسید، سخن گفت.

با کمال احترام و قدردانی از زحمات آقای حسن مرتضوی
همنشین بهار
http://www.hamneshinbahar.net
۷۶۰۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵       

    از : peerooz

عنوان : کنجکاوی
اریک جان ارنست هابسبام, (متولّد ۹ ژوئن ۱۹۱۷ - ۱ اکتبر ۲۰۱۲) تاریخ‌ دان و نویسنده مارکسیست....در یک فامیل یهودی و در شهر اسکندریه مصر بدنیا آمد. در کودکی، خانواده اش از اسکندریه به وین و سپس برلین مهاجرت کردند. هابسبام بعدها در بریتانیا (لندن) سکنی گزید. همان‌جا زیست و همان‌جا درگذشت........... او با زبانهای انگلیسی، عبری، عربی، آلمانی، هلندی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتقالی و زبان مردم کاتالان آشنا بود. ویکیپدیای فارسی.

چگونه است که این مورخ کمونیست برجسته, در دوران شکوفائی کمونیسم ترجیح داد که تمام عمر را در کشورهای سرمایه داری بسر برد در حالی که انواع مختلف کمونیسم در کشورهای مختلف جهان در حال اجرا بود؟ منظور نگاه منفی به کمونیسم نیست و سوالی از روی کنجکاوی ست .
۷۶۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست