صیغه، تف سربالا - بهنام چنگائی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : peerooz
عنوان : " به خرچنگ گفتند چرا راه رفنت پس پسه - گفت کجام مثل همه کسه؟ "
جناب چنگائی,
با تشکر از توجه, چند همسری و تک همسری و فحشا در دوران های مختلف و در مکان های متفاوت به انواع گوناگون انجام گرفته و امروزه نیز به انحای مختلف اجرا میشود که در جایی قانونی و در جای دیگر غیر قانونی میباشند. اینکه چه نوع آن باب طبع ماست موجب ابطال نظرات دیگران نمیگردد.
میگویند فحشا قدیمی ترین حرفه دنیا و سیاست دومین حرفه است که به قول پرزیدنت ریگان شباهت عجیبی بهم دارند. صیغه را میتوان نوعی چند همسری و یا فحشا دانست که در هردو حالت امری شایع میباشند و هردو در دنیا طرفداران و مخالفین بسیار دارند. اینکه جمهوری اسلامی با این مسائل چگونه برخورد میکند موضوع دیگری ست. " به خرچنگ گفتند چرا راه رفنت پس پسه - گفت کجام مثل همه کسه؟ سوء استفاده از دختران خرد سال محدود به صیغه خانه ها نیست, این کار ۱۴ قرن است که انجام میگرفته و کشاندن دختر بچه ها به صیغه خانه نیز چیز تازه ای نیست. خیابان های تهران پر است از این دختر بچه ها و پسر بچه های ولگرد و بی پناه و فاحشه و گدا. مساله این است. موفق باشید.
۷۶۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۵
|
از : بهنام چنگائی
عنوان : فریاددادخواهی
جناب peerooz سلام؛
پیش از همه من از شما بخاطر پانویستان سپاسگزارم.
اما نوشته اید:
به گمانم در این مقاله نسبتا طولانی شما, احساسات بر عقل غلبه کرده و چند موضوع را با شعار های احساساتی قاطی کرده اید. میپرسید:
۱ ـ منشاء قانون تک همسری چیست و چرا تخطی از آن از نظر علمی غیر اخلاقی و غیر قانونی میباشد؟
۲ ـ - در تعداد از کشورهای دنیا فحشا ( یا همچنین صیغه)قانونی ست و از جانب قانون کار حمایت میشود.
۳ ـ حتی در جوامعی که چند همسری غیر قانونی ست تخلف از قانون بسیار شایع میباشد.
براین محورهای شما بسیار می توان افزود. اما کانون نقد مقاله پیش از همه، تمرکز بر بهره کشی غیراخلاقی مذهبی از جسم زنان است که هیچ مرزی را نمی شناسد. مثلا باور به تمایلات جنسی زن به مردها، و تعهد آگاهانه زن به حفظ قاموس زیبای عشق فردی و ناگزیر بردباری تک همسری را، حتی اگر او کمتر و یا هیچگاه در همبستریِ تکهمسری خویش انزال و یا کامیاب نشود، با اینوجود او کیان بهم پیوسته ی خانواده را بیشتر می خواهد و می پرستد همانگونه که مادران بسیاری از ما اینگونه بردبارانه سوژه را دیده و با سرکشی خویش کنارآمده بوده اند!
دوست گرامی دعوای مقاله بر سر سوء استفاده های مذهبی از هر پدیده ی بد و خوب است که این نظام فاسد قادر است مفاهیم و مضامین ذاتی آنها را به میل خود و طبعا بسود نرمش ظاهری، و تداوم بساط سیاسی اقتصادی اش دگرگون کرده، آرایش مطلوب اسلامی داده و سپس بسادگی سر خلایق خوشبین و ساده لوح را با شیره ی ولائی ـ الهی مالیده و طعمه های قربانی خود را سرگرم و متقاعد کند.
و بنا بر این، همه جا و در هر موردی چالش ما چپ ها با این دستگاه هزاررنگ و پلید برپایه اصول ثابت و مستقل نیست که واکنش ها معقول و مستدل داشته باشد. به ناچار پازتاب من به نظر شما بیشتر احساسی می آید تا عقلی! خودم چنین نمی بینم.
من لازم نمی دانم که برایتان بازگوکنم که جهان سرمایه سالار و طبعا نوچه هایش با سمگیری سودکالائی خویش چه فجایع و کثافتکاری هائی را بنام پدیده های آزاد، مدرن و امروزی بخورد مردمان جهان داده و می دهد و به تبع آن چه درآمدهای کلان که بدست نمی آورد. جای تعهد ما در این بام ها و دام ها نیست!
و این اعتماد به ارزش ها راه نمای ماست. چراکه یک ارزش واقعی ( مثلا نوعدوستی یا برابریخواهی و...)اگر چه مورد انکار قریب به اتفاقی قرارگیرد، او کیفیت خود را نمی بازد و همچنان ارزشمند است؛ حالا بگذار مخالفانش لشگر سیاه داشته باشند. پس سزا و شایسته می باشد که قانومندی تعمیم ارزش ها و الگوهای خوب را یافته و آنها بربستر هستی جاری سازیم و بیاموزانیم.
و سمت دیدگاه من نیز بیشتر متوجه الگوهائی ست که استعداد دعوت بی شرمانه برای به فحشاء کشاندن ها را، حالا با هراستدلالی که می خواهدداشته باشد افشا و مسدودکند.
آنهم در بازی هولناک سکس و بهره کشی بی شرمانه جنسی یکسویه و به نام خدا که با آوردن دخترکان ۱۲ ساله فقیر و بی دادرس که اغلب پدران و مادران معتاد دارنهد و آنها بسادگی حاضرند این کودکان بی سرپرست و بینوا را در قبال اندکی پول برای تأمین اعتیاد خود به میدان فحشاء مذهبی و بستر کامجوئی بی شرمانه مشتی انگل متمول داخلی و خارجی که هیچکدام به اصول انسانی پایبندنیستند بفرستند.
بله صحبت بر سر این به لجن کشیدن های دختران و زنان بی پناه و تنگدست است و نه وجود آزاد و متنوع جوامع و سلایق سکسی و نحوه ی داشت و برداشت آنها از چگونگی روابط دلخواه جنسی!
بلکه اینجا سوژه پیرامون دخترکان و زنانی ست که اغلب آنها نیازمند کمک اند و بجای یاری، خرمن تردِ آرزوهای کودکانه و زنانه ی پاکشان در آتش سکس یکسویه و در طبق بی شرمانه ی توریسم اسلامی هدیه درندگان پولدار شده و جزغاله می شود و هویت امروز و سرنوشت آینده ی هرکدامشان در این دکان های بهره کشی جنسی در همان آغاز کار برای همیشه خاکستر می شود. و این بسیار دردناک و ضدبشری ست که خامنه ای و علم الهدایِ با شرف و با وجدان مروج آن شده اند.
پرسیدنی ست! آیا این دو (خامنه ای و علم الهدا) حاضرند و یا می توانند تصورکنند که کودکان دختر خود را به زوار محتاج سکس، و آنهم بخاطر حفظ معنویت فضای مشهد مقدس که آلوده نبایدشود، به زوار برای رضای خدا عرضه کنند؟ اگرنه! پس کدام منشأ و مرجع بی نا... به آنها اجازه می دهد چنین جسورانه به هستی و آبروی زنان و دخترکان ستمدیگان و زمینگیران بی پناه که تنها بخاطر اندکی درآمد تن به این فاحشگی اسلامی می دهند چنین حمله درنده منشانه ای برده شود!؟
پوزش می خواهم که بازهم فریاد همدردی و دادخواهیم با این بیدادرسان بدرازاکشید. تندرست باشید
۷۶۰٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : دیکتاتوری ؟
جناب چنگایی,
به گمانم در این مقاله نسبتا طولانی شما, احساسات بر عقل غلبه کرده و چند موضوع را با شعار های احساساتی قاطی کرده اید. میپرسم :
۱ - منشاء قانون تک همسری چیست و چرا تخطی از آن از نظر علمی غیر اخلاقی و غیر قانونی میباشد؟ مطابق تحقیقات Human Relations Area Files از دانشگاه کانکتیکات امریکا در مبحث چند همسری ( https://en.wikipedia.org/wiki/Polygamy ) از ۱۲۳۱ جامعه موجود در دنیا در ۵۸۸ جامعه چند همسری زن مکرر , ۴۵۳ جامعه چند همسری زن گهگاه , ۱۸۴ جامعه تک همسری و ۴ جامعه چند همسری مرد وجود دارد. یعنی از ۱۲۳۱ جامعه فقط در ۱۸۴ جامعه قانون تک همسری مطلق اجرا میشود.
۲ - در تعداد از کشورهای دنیا فحشا قانونی ست و از جانب قانون کار حمایت میشود. اگر صیغه را حتی فاحشگی بدانیم - که در بسیاری از مورد چنین است - باز هم در جوامعی قانونا پذیرفته شده است.
۳ - حتی در جوامعی که چند همسری غیر قانونی ست تخلف از قانون بسیار شایع میباشد.
بنا بر این تاختن به این دو پدیده طبیعی و قانونی در بسیاری از جوامع, فقط میتواند ناشی از دیکتاتوری و عدم رعایت حقوق و احترام به عقیده دیگران باشد.
۷۶۰٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۵
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|