سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به یاد رفقای زندانی، شکنجه شده، اعدامی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : تئوری های اجتماعی و ادیان و ادبیات آنان
هر تئوری اجتماعی یا دینی ، ادبیات خاص خودش را می آفریند. و این آفرینش ادبیاتی، ابزاری در خدمت مطرح شدن آن تئوری اجتماعی ویا دین خواهد بود.
اما اگر بپذریم هر انسانی که متولد می شود؛ همین یکبار شانس تجربه کردن در این جهان را خواهد داشت ! پس باید نهایت استفاده از این شانسی که بدست آورده را ببرد. و باید در دوران حیاتش ، در هر دوره از مراحل رشدش؛شرایط بروز و به نمایش درآوردن توانائی های فردیش را بیابد.
با پذیرش دیدگاه بالا! اگر فردی تعهد مبارزاتی برای خویش در نظر بگیرد! قطعاً در امر مبارزه گری؛ اولویت اولش؛ ایجاد شرایط زیست مناسب برای خودش خواهد بود!
البته شرایط زیست مناسب بدین معنی است؛ او در این شرایط بتواند استعداد های فردیش را با توجه به شرایط جسمی اش بروز دهد. که در این بروز دادن! قطعاً ! دیگرانی که با آن فرد، یک زیست جمعی می سازند بهره های لازم را خواهند برد.
در این دیدگاه؛ هیچ زمانی برای بعد از مرگ مطرح نخواهد بود یعنی با مرگِ فرد همه چیز برای او خاتمه یافته خواهد بود. پس برای بعد از مرگ نباید ادبیاتی داشته باشیم و اگر ادبیاتی مطرح شود در رابطه با دوران حیات او خواهد بود. پرداختن به مسائل موردتوجه به این دیدگاه خود بحث طولانی می طلبد.
اما امید می رود؛ ادبیات تعریف شونده در ایران بگونه ای بشود؛ که دیگر به ادیان ویا تئوری های اجتماعی خاصی هیچ بهائی ندهد.
می توان گفت؛ ساختن ادبیات را متوان شروع کرد آنهم توسط ادیبان زمان و زبان شناسان وقت.
۷۶۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۵       

    از : نکو کیش

عنوان : یک یوال از بهادر
بهادر گرامی ممنون از نقدت. نمیدانم چه معذوریتی در شما ایجاد شده دود که نام آن تواب را که باعث شکنجه و اعدام یک انسان آزاده و مبارز سده بود را با نقطه چین آوردهاید؟ آیا حداقل برای ثبت در تاریخ نباید این اطلاعت مهم را برای عموم رسانه ای کرد؟
۷۶۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۵       

    از : حسن نکونام

عنوان : با البرز موافقم
زبان فارسی، همانند همه زبان های دیگر، خاصیت «واژه سازی» و «مفهوم سازی» و «مقوله سازی» جدید و نوین را دارد. با توجه به محتوای مورد نظر، و استفاده از واژه های ترکیبی و ترکیب واژه ها، می توان به ساختن مفاهیم تازه پرداخت. با البرز موافقم که واژه «شهید» مفهوم و معنائی مذهبی دارد. برای ساختن مفاهیم جدید، می توان از خلاقیت و ابتکار کسانی که در ادبیات و زبان فارسی دارای توانائی ها و مهارت های رشته ای هستند، بهره گرفت.من هم همانند البرز که واژه «زنده یاد» را بجای «شهید» مناسب تر می داند، آنچه بنظرم می رسد را پیشنهاد می دهم.
روانشاد
جاودانیاد
جانسپار (کسی که جانش را در راهش سپرد)
جان اهدا ( کسی که جانش را هدیه راهش کرد)
کمونارد ( کمونیسم، بعنوان ایده و نظریه ای رهائی بخش انسان از سیستم سرمایه داری، و رسیدن به جامعه ای آزاد و برابر و بری از استثمار انسان بر انسان، مقوله ای عام و جهانشمول است، بطوری که کسانی که در کشورهای مختلف، برای رسیدن به چنین جامعه ای مبارزه و تلاش می کنند، بر خود نام «کمونیست» می گذارند. واحد های سیاسی- جغرافیائی و محلی این کمونیسم را «کمون» نامیده اند. واژه «کمونارد» هم برای کسانی بکار رفته است که برای رسیدن به «کمونیسم» مبارزه و تلاش کرده اند. شاید همین واژه «کمونارد» هم معادل مناسبی برای نامیدن انسان هائی باشد، که در راه رسیدن به چنین جامعه ای، جان خود را اهدا کرده اند.

امیدوارم ادیبان ما هم همت کنند و دست به واژه سازی در این مورد بزنند.

در پایان، تلاش مهدی اصلانی برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره و مبارزه این عزیزان راه رهائی، شایسته تحسین، و تلاش بهادر شهبازی، برای کمک به بهتر سازی نگارش های بعدی این کتاب، شایسته قدردانی است.
۷۶۲۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : برای بهبود زندگی و شرایطش وارد مبارزه بر علیه استبداد شده و میشوند...
قبل از هر مطلبی لازم می دانم بنویسم که در همراهی با آقای بهادر شهبازی نویسنده ی این نقدِ آزادمنشانه، سپاسگذار انسان آزاده آقای مهدی اصلانی برای تألیف کتاب آخرین فرصت گل در گرامیداشت یاد جانباختگان راه آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی هستم.

متأسفانه هنوز خودم کتاب را نخوانده ام، ولی پس از خواندن نقد آقای بهادر شهبازی بخود اجازه می دهم به نکته ی از نظر خودم مهم اشاره داشته باشم:

با اینکه آقای بهادر شهبازی در باره ی انسانهایی می نویسد که معتقد به کمونیسم هستند، از ایشان با عنوان "رفقای شهید" یاد می کند. واژه ی "شهید" اساساً معنایی مذهبی داشته، و بزرگترین آرزوی مذهبیون شهید شدن است.
در حالی که معتقدین به علم و تجربیات انسانی برای بهبود زندگی و شرایطش وارد مبارزه بر علیه استبداد شده و میشوند، و هدف ایشان زندگیست و نه کشته شدن.

بنابراین تصور می کنم که اگر از رفقا با پیشوند زنده یاد یا زنده یادان یاد شود پسندیده تر و با واقعیت اندیشه ی ایشان نزدیکتر است
۷۶۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست