مجاهدین خلق؛ بازیگر کدام سناریو؟
-
رحمان حسین زاده
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : روزبه صالحی
عنوان : نفس باد عربستان بر کالبد مجاهدین خلق انرژی حیات ندمد
آقای رحمان حسین زاده، طی مقاله ای همایش سالانه مجاهدین مریم و مسعود با حضور ترکی الفیصل آل سعود در پاریس را مورد بررسی قرار داده اند . همایشی که به تعبیری حضور مقام امنیتی سعودی را منبع انرژی جدیدی می داند انرژی که شاهزاده سعودی در کالبد سازمان در کومای مریم بدون مسعود دمیده است. همچنین مریم رجوی از طریق تریبون های امپریالیستی موقعیت خود و مقاومتش در ایران را چنان می نمایاند تا باور کنی در همایش پاریس بیش از یکصدهزار تن از ایرانیان در آن شرکت داشتند. این درشت نمائی تاکتیک پروپاگاندایی نیست، جلوه وقاحتی است که تنها اعضا مرعوب و مسخ شده و البته فاقد دانش سیاسی آن را باور کنند به ناچار؛ چونکه این اعضا در اسارت مریم و آموزه های صلب قرار گرفته اند. باورکردنی است که سازمان مجاهدین مریم به نقطه صفر بازنمی گردد، مریم نمی خواهد هم بازگردد، زیرا تمام سرمایه بدست آورده و بازمانده میراث موسسان را در قمار وطن فروشی باخت و بازگشت به نقطه صفر را مساوی یورش و حمله مردم برای منکوب خودش می داند. پس به صرفه تر آن است اجیری و پادوئی دربار شیوخ عربستانی را پیشه کند. فرق نمی کند که در عرشه قابق تفریحی فیصل باشد و یا دعوت از فیصل برای جضور در همایش پاریس باشد. مسعود و مریم سالیان پیش با درغلطیدن به دامن صدام و شرکت در سرکوب مردم کرد عراقی چهار میخ را به تابوت خود زدند و بعد از آن مدال مردگان سیاسی بی افتحار را بر سینه سازمان خود چسباندند. پس اقای حسین زاده، حیف است شما طلای ناب کلامتان را خرج مطلای سازمان مریم کنی.
آقای رحمان حسین زاده معرف حضورمان هست که اپوزسیون ایران در خارج کشور بخصوص بخش جریان چپ با هشدارهای سیاسی کوشیدند از افزایش دامنه فضاحت مسعود- مریم جلوگیری کنند و مانع فرورفتن بیشتر سازمان مجاهدین در منجلاب گردند و عملکرد رسوایی آنها در حد سرسپردگی به عراق دوران صدام باقی بماند. لیکن مریم – مسعود نخواستند و به رهنمودهای خیرخواهانه ما توجه نکردند. بنابراین در عراق بعد صدام کماکان مریم و مسعود- مسحور نعمات سرسپردگی شده - با ماندن در عراق از حمایت بیشتر امریکا برخوردار شدند و شاید در این نقطه باشد که دست مجاهدین به دست عربستان گذاشته می شود. مریم و مسعود می دانند که نزد اپوزسیون و در داخل کشور فاقد پایگاه هستند و دول غربی بویژه اروپایی نیز روی مریم خود رئیس جمهورخوانده آتی شرط بندی نمی کنند. می ماند دول درگیر با جمهوری اسلامی که طالب به کارگیری مریم و مسعود( فعلا مجهول المکان ) در مقام پادوئی است. البته مقامات عربستان نیز چنان ساده لوح نیستند روی اسب مردنی مریم شرط بندی کنند وفقط استفاده عربستان از مجاهدین موقتی است. در دور جدید اجاره دادن سازمان مجاهدین خلق، مریم و مجاهدینش کارت اصلی بازی با ایران محسوب نمی شوند. مریم و مسعود جزو بازیگران فرعی صحنه منازعه ایران و عربستان خواهند بود که اینهم هنر زیادی نمیخواهد. امپریالیست ها و ارتجاع منطقه نیک می دانند که مریم و مسعود همه خدم و حشم سازمان را در عملیات فروغ جاودان به مسلخ فرستادند و اکنون با اعزام مسخ شدگان قرارگاه لیبرتی به آلبانی سازمان مریم و مسعود شیر بی یال و اشکم را مانندست. عربستان و اتاق فکرش می دانند که مریم – مسعود گوبلزوار و به دروغ خود را برجسته می کنند در حالیکه برخلاف ادعا سازمان شان مطلقا در اعتلا نبوده و ابدا آلترناتیو جمهوری اسلامی نیست و نخواهد بود. دول غربی و عرب منطقه با همه ذهنی گری، دچار چنان خطای محاسباتی نمی شوند و محاسبه گرتر از آنند که همه تخم مرغهایشان را در سبد مریم خود آلترناتیو خوانده وپیرمجاهدین مسخ شده اش بگذارند. پس برای مدتی از آنان استفاده ابزاری کرده و به مجرد اینکه امروز یا فردا در نشستی با ایران به توافق برسند، اولین کسی که از میدان بازی سیاسی به بیرون پرتاب خواهد شد مجاهدین خواهند بود که خود را سنگ تیپاخورده پیش پای دول قرار داده اند. یادمان هست قبل ازبهمن ۵۷ سازمان مجاهدین خلق جزء ضددیکتاتور و ضدآمریکا و ضداکپریالیستی بودند ولی این سرمایه خونبار و گرانقدر را مسعود رجوی با سرسپردگی به دشمنان ایران مجاهدین سوزاند و برباد داد. فراموش نشود، اگر قبلا می شد برای سازمان مجاهدین خلق نیمچه پایگاه اجتماعی پیداکرد. لیکن امروز دامنه خیانت مریم و مسعود به آرمان های سازمان با سرسپردگی و اطاعت کورکورانه شبان رمگی اعضا آن سبب شد تا نزد مردم و اپوزسیون جایگاهی نداشته باشد
۷۶۷۵۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵
|
از : سیامک شاملو
عنوان : خطاب به نام کاربری احمد معترض
آقای محترم وقتی من نوشته شعارگونه شما را در جواب آقای البرز میخوانم نگرانی من در کامنت اولیم تایید میشود که برخی اعضای مجاهدین متاسفانه بعد از گذر سالیان طولانی هنوز آن حال و هوای اوایل انقلاب را دارند و با زمان جلو نیامدند و رسیدن به قدرت سیاسی را حتی شده با چماق گویا حق و ارث پدری خود میدانند. متاسفانه شما با این طرز برخورد منفی خودتان معرّف خوبی برای این سازمان نمیتوانید باشید. بجای اینکه این فرصت را در اینجا مغتنم بشمارید و وارد یک بحث سازنده بشوید و دلایلی بیآورید که چرا سازمان شما حقش است که بعنوان آلترناتیو جای دیکتاتوری اسلامی ملاها را بگیرد به یکسری شعارهای همیشگی پروپاگاندائی بسنده میکنید و از جواب دادن طفره میروید. از آنجائیکه یکی از اعضای کادر رهبری این سازمان نسبت خویشاوندی نزدیکی با من دارد من گاهگداری به سایت این سازمان سر میزنم که ببینم دیگر چه سخنرانی تازه ای کرده و تا حدودی شناخت روی این سازمان دارم که فعلاً حرفهای قشنگ دلخوشکنک قبل از به قدرت رسیدن مثل خمینی فریبکار و ابله میزنند ولی خودم شخصاً مثل مار گزیده که میگویند از ریسمان سیاه و سفید هم میترسد وقتیکه نام یک گروه سیاسی با ایدئولوژی اسلامی را میشنوم اصلاً باورم نمیشود که حتی یکی از وعده هایشان درست از آب دربیاید. دیدگاهای این سازمان و برنامه ها و غیره همه روی این سایتشان هست برای اطلاع داشتن و شناخت پیدا کردن. من چپ سوسال دموکرات ( نه کمونیست! ) شخصاً به هیچ وجه حاضر نیستم با سازمانی همکاری کنم که با شعار اسلامخواهی بیاید ولی وعده دموکراسی را بدهد که اصلاً ذات اسلام لعنتی با اصول دموکراسی همخوانی ندارد وقتیکه به نقش زن و حقوقش و غیره چیزها در قرآن نگاه بکنید. مگر اینکه اسلام مجاهدین رفرم شده یا اسلام اروپائی باشد که آنهم در جامعه ایران سوال برانگیز میشود و آخرش باز برمیگردیم به اسلام سیاسی آخوندهای جنایتکار فعلی ج.ا.! هدف از تغییر رژیم و سرنگونی حکومت ملایان فاشیست قرار نیست که خر همان خر باشد و فقط پالانش عوض شود یعنی بجای یک ملا اینبار خانم مریم رجوی قدرت را بدست بگیرد و حکومت دینی دیگری با نام اینبار اسلام مجاهدین بازی را از نوع شروع کند؟ مردم ایران هم موش آزمایشگاهی نیستند که بعد از ۳۸ سال کارنامه سیاه حکومت فاسد اسلامی ملایان اینبار قربانی یک حکومتی دیگر باز با ایدئولوژی اسلامی شوند. هموطن گرامی ببینید با ارائه سه مثال زیر از سایت مجاهدین ( http://www.maryam-rajavi.com/viewpoint/democratic-islam) که خانم رجوی میگوید:"
۱ـ ما دین اجباری و اجبار دینی را رد میکنیم، حکومت استبدادی تحت نام اسلام، احکام شریعت ارتجاعی و تکفیر مخالفان، چه به نام شیعه و چه به نام سنی، ضد اسلام و ضد آیین رهایی بخش محمدی است.
۲ ـ از نظر ما گوهر اسلام، آزادی است؛ آزادی از هرگونه جبر و ستم و بهرهکشی.
۳ ـ ما از اسلام حقیقی، یعنی اسلام بردبار و دموکراتیک پیروی میکنیم؛ اسلام مدافع حاکمیت مردم، اسلام مدافع برابری زن و مرد." حالا تناقضات در کجاست:
در مورد ۱: اگر اعتقادتان براین باشد پس آیه های قرآن را چه میکنید که میگویند کافران و غیر مسلمانان را باید کُشت یا به بردگی و اسارت گرفت؟ آیا میخواهد نقض قرآن بکنید؟ یا سرما را شیره بمالید؟
در مورد ۲: آیا گوهر اسلام عربها واقعاً آزادی است که میگوید تنها یک حزب فقط حزب الله باید باشد و اصلاً اسلام با آزادی میانه ای دارد یا میخواهیم خودمان را گول بزنیم؟
در مورد ۳: اسلام حقیقی کجا میانه ای با دموکراتیک دارد وقتیکه قرار است همه مردم در یک جامعه اسلامی بنابر اصول شریعت اسلامی از سوی خدا پیشاپیش تعیین شده زندگی بکنند و اصول اسلام بر اصول قانون اساسی توسط مجلس و مردم زمینی ارجحیت دارد یا نه؟ در اسلام کجا حاکمیت مردم یا مردمی است وقتیکه حاکمیت دینی الویت دارد و گرنه اسلام شما ۱۴۰۰ سال فرصت داشت تا حداقل یک نمونه از این حکومت ایده آل اسلامی شما را حتی در یک روستا پیاده کند چه برسد در یک کشور. خنده دار نیست که بگوئید اسلام مدافع برابری زن و مرد است؟ برایت آیه های قرآن بیاورم که میگوید زن نصف مرد ارزش دارد و زن حرف گوش نکرد باید کتکش بزنید و موارد دیگر که نشان میدهد اسلام به آپارتاید جنسیتی به بردگی زنان معتقد است. صدها مورد دیگر است که گفته های مجاهدین را حتی روی کاغذ هم غیر قابل باور میکند چه برسد در عمل! برگردم به اوضاع فعلی که فاکت و درست است که در بین اپوزیسیون ایرانی تنها گروهی که از پتانسیل قوی برای براندازی رژیم اسلام - فاشیستی ملاها برخوردار است باز همین سازمان است و حداقل تشکیلاتی و رهبری دارد برخلاف گروههای پراکنده چپی! ایدئولوژی اسلامی آن هم در بین قشرهای مذهبی عقب مانده اکثراً بیسواد ایران هم تا حدودی قابل پذیرش است. روابط بیرونی و درونی سازمان تا حدودی فعال است و چشمگیر و به نظر من اشتباه نیست از دشمن دشمن خود برای رسیدن به قدرت استفاده کرد همانطور که خمینی ملعون به کمک آمریکا و غرب به قدرت رسید! اگر عربستان و اسرائیل و غیره در براندازی رژیم ملاهای دیکتاتور و فاسد و همگی دزد و جنایتکار حاضر هستند به گروههای مخالف رژیم امکانات مختلف بدهند چرا که استفاده نشود وقتیکه هدف در مرحله اول براندازی ج.ا. باشد و گروههای دیگر باید ببینند بودن در کنار مجاهدین مبارزه بر علیه حکومت ملایان را قویتر میکند و بعد از سرنگونی ج.ا. برای دموکراسی و غیره دعوا کرد؟ اگرچه شعارهای اسلامی این سازمان از میزان وفاداری شان به اصول دموکراسی و آزادی کم میکند و جایی برای اعتمادکردن نمیگذارد! ولی پتانسیل زیاد این سازمان را در زمینه های مختلف نباید نادیده گرفت اگر هدف مشترک همه ما دلسوزان ایران براندارزی رژیم ضد ایرانی و ضدمردمی آخوندهای بی همه چیز فاسد و مزدوران پاسدار و بسیجی و دیگر جیره خواران این رژیم اسلامی است!
۷۶۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : «...[مجاهدین] به دنبال آوردن دمکراسی و حاکمیت مردمی ....... از طریق فلان سیاستمدار یا شاهزاده و فلان یا بهمان کشور نیست...
هموطن گرامی آقای احمد معترض، یقین دارم که هم مطالب مرا و هم مرقومات شما را صدها خواننده ی اخبارروز به دقت مطالعه می کنند، بنابراین غمی در بابِ «...بحث دوطرفه...» به قلبِ وطن دوستت راه مده،
و تصور می کنم، اگر در بحثها بجای قلمداد کردن جایگاه خودت به عنوان مرکز ثقل ایران زمین، سعی کنی تا بتوانی ببینی و بپذیری که علاوه بر مجاهدین، نیروهایِ موثر دیگری هم در میان هموطنانت وجود دارند. آنگاه قدم موثری در سمتِ مردمسالاری(دموکراسی) برداشته ای.
مشکل اصلی مجاهدین، فدائیان، توده ایها و.... با شاه و شیخ همواره این بوده و هست، که شاه و شیخ غیر از خودش هیچ نیرویِ دیگری را در کشور نمی بیند و نمی پذیرد.
می نویسی؛ «...[مجاهدین] به دنبال آوردن دمکراسی و حاکمیت مردمی ....... از طریق فلان سیاستمدار یا شاهزاده و فلان یا بهمان کشور نیست... این « انگ » با هزار من سیریشم به مجاهدین نمی چسبد...»
ضمن احسنت گفتن به گزاره ی فوق شما، اما همچنان حضور مکرر سناتورهای شاغل و بازنشسته ی آمریکایی و شاهزادگان سعودی در اجلاسهای رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران درک نمی کنم. مگر آنکه شما ادعا کنی این سناتورها و شاهزادگان سعودی بنا به دعوت ج.ا. در اجلاسهای مجاهدین شرکت می کنند، تا نام مجاهدین را در انظار ایرانیان بد جلوه دهند
۷۶۷۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۵
|
از : کیم : میر
عنوان : گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله من ..... بجائی نرسد فریاد است
آقای "البرز "از بابا بپرس هدف از ترور ۹۸ در صد از هیات حاکمه جمهوری ا.ا. چه بود ؟ در کودتاهای موفق که منجر بسرنگونی میشه زیر ۵۰ درصد از مقامات درجه اول کشته یا دستگیر میشن . چطور شما انیشتن های زمان با اینهمه کشت و کشتار یه تکون کوچک هم نتواستین بدین ؟جوابش از قبل روتین گفته شده هنوز برای اینکه در همان خواب خرگوشی باشند مطالب را قرقره میکنند . هر چند هنوز اخبار روز کامنت قبلی را منتشر نکرده !!!؟ عادت کردم .
۷۶۷۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۵
|
از : احمد معترض
عنوان : جنگ روانی علیه مجاهدین
در پاسخ به کاربر گرامی , آقا یا خانم البرز
یکبار دیگر و جدا از هرگونه بحث دوطرفه , چراکه این موضوع اساسا ریشه در یک سیاست مشخص رژیم علیه مجاهدین تحت نام « جنگ روانی» دارد, باید تاکید کنم که پاسخ سوالا را شما را حتی بیشتر از آچه که مرقوم کره بودید , داده ام.
لذا برای جلوگیر از اتلاف وقت , توصیه می کنم , آن پاسخ ها را با دقت مطالعه نمائید. بحث همانی است که برایتان نوشته ام. هیچ کس به دنبال آوردن دمکراسی و حاکمیت مردمی , به گفته شما از طریق فلان سیاستمدار یا شاهزاده و فلان یا بهمان کشور نیست. حداقل مجاهدین اینکاره نیستند. شاید در میان اپوزیسیون ایران باشند جریاناتی که به دنبال چنین سیاست ضد ملی باشند, اما این « انگ » با هزار من سیریشم به مجاهدین نمی چسبد. برای پاسخ به سوالتان به طیف راست و مرتجعینی که از رژیم جدا شده اند , رجوع کنید.
این گونه نوشتجات و هوچی گری ها « منظور مقاله مجاهدین بازیگر کدام سناریو هستند» کپی برداری شده از سایت های اطلاعات آخوندی است. نه یک کلمه کم و نه بیش. برایان هم نوشتم که « کد ملی » حاج آقا علوی در این رابطه چیست؟
آیا از خود پرسیده اید, دلیل استقابل شدید رژیم از چنین مقالاتی چیست؟ حتما محض رضای خدا آن را در سایت های زنجیره ای وزارت اطلاعات باز نشر نمیکند, مگر اینکه مضمون و جوهر آن با سیاست های کلی « نظام مقدس اسلامی» همخوانی داشته باشد.
درثانی باز قیاس مع الفارق کردید , هیچ کس به دنبال آدرس شما و یا خدای نکرده شماره منزل اتان نیست. بحث بر سر این است که شما در نوشته اتان « مجاهدین و هواداران » اشان را « عزلت» نشین خطاب کرده اید؟ آنهم برای جنبشی که داخل در کشور و در چهار قاره جهان با خیل عظیمی از هواداران , یاران و پشتیبانان از بام تا شام در « کوچه و خیابان ها» در تماس با جامعه و مردم و در حال افشاگری علیه جنایات رژیم هستند.
حال خود بفرمائید نام این جملات را چه باید گذاشت؟
۷۶۷۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : اگر مقصد مجاهد برقراری دموکراسی در کشور است، اینهمه را از طریقِ کسبِ حمایتِ این یا آن شاهزاده سعودی یا سناتور آمریکایی نمی تواند در کشور برقرار نماید
هموطن گرامی احمد معترض می نویسی؛ «... یعنی مقایسه مجاهدین افغانستان با مجاهدین خلق ایران.... قیاس مع الفارق...» است. شاید کمی تا قسمتی حق با شما باشد، به این معنا که شاید مجاهدین خلق ایران از میان همان دسته از سناتورهایِ آمریکایی و شاهزادگان سعودی یارگیری نکرده باشند، که طرفدار مجاهدین افغانستانی و طالبانی هستند.
ولی بحث من با شمایِ مجاهد بر سر این نیست که مجاهدین به دنبال کدام شاهزاده ی سعودی یا سناتور آمریکایی می دوند، بحثم این است، اگر مقصد مجاهد برقراری دموکراسی در کشور است، اینهمه را از طریقِ کسبِ حمایتِ این یا آن شاهزاده سعودی یا سناتور آمریکایی نمی تواند در کشور برقرار نماید. دموکراسی ایرانی فرهنگیست که در اثر تبادل افکار در میان گروههای مختلف مردم و پیشروان ایشان ایجاد می شود.
می نویسی؛ «...راستش را بخواهید نفهمیدم این کاربر محترم , البرز ( حال مستعار یا نام واقعی) !! چه چیزی را می خواهد در این هوچی گری و میدان سیاست بازی آنهم با نوع « بیت رهبری » اش , به خواننده آن سطور القاء نماید...»
هموطن گرامی احمد معترض، اگر هنگام بحث بجای توجه برای یافتن شماره شناسنامه و آدرس منزلم، به مطلبی که نوشتم توجه می کردی، به یقین میتوانستی دریابی، با هوچی گری نمیتوانی از پاسخ دادن به سئوالاتی که در یادداشت قبلیم نوشته ام طفره روی
۷۶۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵
|
از : احمد معترض
عنوان : قیاس مع الفارق می فرمائید!!
از قدیم الایام گفته اند قیاس مع الفارق یعنی همان مقایسه دو پدیده بدون وجه اشتراک! , یعنی مقایسه مجاهدین افغانستان با مجاهدین خلق ایران .
راستش را بخواهید نفهمیدم این کاربر محترم , البرز ( حال مستعار یا نام واقعی) !! چه چیزی را می خواهد در این هوچی گری و میدان سیاست بازی آنهم با نوع « بیت رهبری » اش , به خواننده آن سطور القاء نماید. مثلا اینکه مجاهدین خلق برای سرنگونی دیکتاتوری خامنه ای دست بدامان آن نماینده یا بهمان شخصیت سیاسی یا فلان کشورشده اند! قربون از شما جلوتر و علمدار تر همون خمینی ملعون و جانشین بحق اون خامنه ای زهر خورده است, که سالیان ساله در بوق و کرنا و با حجم بزرگی از تبلیغات و امکانات حکومتی و برآمده از از غارت درآمد های نفتی یک روز مجاهدین را عامل شوروی , یک روز آمریکا , یک روز عراق , حالا هم عربستان و اردن و آلبانی و فرانسه و غیره می نامند. اطلاعات آخوندی دو کلمه رمز برای مجاهدین ابداع و اختراع کرده , یکی « جنگ » و الان « عربستان», به همین سادگی!
رفیق گرامی خیلی دیر به این وادی وارد شده اید. اصالت مبارزه مجاهدین از درون جامعه و با خیل عظیم حمایت های مردمی از اون بر میآید. یک روز دعا دعا می کردند که این نیرو را با کشتار و شکنجه و نسل کشی تمام خواهند کرد, اما دیدیم که چنین نشد , چراکه یک نیروی بالنده « بیدی نیست » که با این فس فس های رژیم و ابواب جمع اطلاعات اون , با توطئه و بمباران و قتل عام و اعمال تروریستی , حال در داخل و یا خارج , بخودش بلرزه. همون کشورهائیکه مد نظر سرکار هست , در یک همکاری با خامنه ای , ۲۸ بار پایگاه های مجاهدین را در عراق بمباران کردند, چشمان اشان را برر قتل عام حوانان بستند, دست نیروی تروریستی قدس را برای ترور و بمب گذاری و آدم ربایی علیه رزمندگان مجاهد باز گذاشتند! مجاهدین را در لیست سیاه گذاشتند و به دفاتر و خانه های آنان در پاریس مغول وار مله کردند. براستی هدف چه بود؟ جز انحلال و درب و داغان کردن تشکیلات مقاومت ایران؟
اما نکته دوم ] اگر گروهی یا جریانی و یا فردی صف این مقاومت را ترک کرده اند , دلیل اش را از خود اونها بپرسید! حتما ضعف داشته. نکشیده و بوقل عوام « عافیت طلب » بوده. مبارزه اونهم از نوعی که مجاهدین انتخاب کرده اند , خیلی خیلی سخته. بقول معروف کار هرکس نیست!!. اونهائیکه مانده اند بواقع زن و مرد میدان مبارزه هستند, اهل پرداخت بها هستند و از همه چیز خودشون , از زن , بچه , خانه , کاشانه و عمر و زندگی اشان برای آزادی و حاکمیت مردمی گذشته اند. این منطق انقلاب و انقلابی گری و در این مرحله منطق مبارزه علیه دیکتاتوری ولی فقیه است. با همه چیز خود پا به میدان گذاشتن. در زمان دیکتاتوری شاه چنین بود و در این دوره هم همانگونه است.
راستی اون جماعتی که قطار و صف انقلاب را ترک کرده اند , الان کجا هستند! چه می کنند ؟ و چه آلترنانیوی را برای مردم به ارمغان آورده اند؟ چند گروه و حزب و همان چیزهایی که شما به آن ظاهرا خیلی اعتقاد دارید , دور هم جمع کرده اند , و آلترناتیو بهتری را ارائه داده اند؟
هرچه بوده سراپا خیانت , خنجر از پشت زدن و دست در دست ارتجاع هار مذهبی حاکم بر میهنمان بوده. به وقایع خونبار سال ۶۰ و ۶۷ نگاه کنید , چه کسانی با لاجوردی خونخوار در دستگیری مجاهدین و مبارزین و انقلابیون و شکار اونها همکاری کردند؟ چه کسانی خانه های تیمی اونها را لو دادند؟ چه کسانی در خطبه های نماز جمعه فریاد « مرگ بر منافق» سر می دادند؟ آیا مردم ما نباید از این خیانت ها و خنجر زدن ها که بنام مبارزه « ضد امپریالیستی» انجام شد, خبردار شوند؟
راستی چه کسانی در این خارجه بودند و هستند که به وقت وقت اش هم « آش نذری حضرت عباس » می پزند و در مراسم « هیئت های حکومتی» روضه « امام حسین » می خوانند. خانم بچه ها را سالانه برای « آب دادن گلدان ها » به ایران می فرستند , دلاری یا یورویی به ریال تبدیل می کنند , خانه و باغ و کاشانه برای « آخرت » خود و اهل و عیال تهیه می کنند و هر جند وقت یکبار هم یک « آروغ ضد مجاهدین » میزنند , تا مرزشون را برای « سفارتخانه حضرت آقا» روشن کرده باشند.
لذا سخن کوتاه , جملات ات بیشتر « پلمیک» هست تا منعکس کننده واقعیات ملموس سیاسی وو اجتماعی. نه مجاهدین وابسته به این و آن هستند و نه کسی از اونها تنها به دنبال رسیدن بقدرت با هر « وسیله ای» است. بارها و بارها هم نوشته اند و هم گفته اند , حاضر هستند بعد از سرنگونی دیکتاتوری ولی فقیه به صفت اپوزیسیون در گوشه ای از خاوران وبر سر مزار شهیدان نقل مکان کنند و به فعالیت بپردازند. به همین سادگی!
۷۶۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : همانقدری که گروههای مجاهدِ افغانستانی با یارگیری از میان .......
هموطن گرامی آقای احمد معترض، ورودت به این بحث را صمیمانه خیر مقدم عرض می کنم، چرا که معتقدم مجاهدین و هواداران ایشان بی جهت و بی معنا در جمع بسیار پراکنده ی اپوزیسیون ج.ا. گوشه ی عزلت گزیده اند.
تصورم این است با "خزعبلات" و "سایت های زنجیره ای وزارت اطلاعات" خواندنِ معترضینِ سیاستهای مجاهدین، حتی در صورتِ صحتِ مدعایت، نه مجاهدین ره به جایی می برند و نه مردمانِ کشور به واقعیاتِ وجودیِ سازمان مجاهدین خلق ایران می رسند.
می نویسی؛ «...سناریوی[طرح] مجاهدین سرنگونی تام و تمام رژیم آخوندی با تمامی دستجات درونی و بیرونی آن است. دراین سناریو مجاهدین به کمک مردم ایران و با خیل شهدا و اسرا و با جانبازی و فداکاری میروند تا سنگ بنای این دیکتاتوری را تا به آخر درب و داغان کنند...»
آیا بواقع چنین است، و رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران برای اضمحلال "دیکتاتوری"[استبداد] با ج.ا. درگیر شده است؟
اگر بواقع چنین است، چرا رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران نمیتواند با دیگر احزاب و سازمانهای اپوزیسیون ج.ا. سر یک سفره یا میز بنشیند؟
چرا همان گروههایی که در جبهه ی مقاومت گرد هم فراهم آمده بودند، یک یک یکدیگر را ترک کردند؟
چرا رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران بجای تلاش برای نزدیکی و همراهی با دیگر گروههای اپوزیسیون ج.ا. عموماً، غالباً و یا تماماً ترجیح می دهد، که از میان سناتورهایِ آمریکایی و یا شاهزادگان سعودی و....... یارگیری کند؟
برای اطلاع دوستان مجاهدم لازم می بینم که بنویسم، همانقدری که گروههای مجاهدِ افغانستانی با یارگیری از میان سناتورهایِ آمریکایی و شاهزادگان سعودی توانستند کشور خود را به صلح، آزادی و رفاهِ اجتماعی برسانند، شما هم با آزمودن دوباره ی خطاهای ایشان قادر به ایجاد ایرانی آزاد و آباد خواهید بود
۷۶۷۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۵
|
از : هموطن ایرانی
عنوان : به مدیران محترم اخبار روز
با درود بر شما..
در مقاله های شما کامنت گذاری معمولا نوشته های نا موزون،بی ادبانه و جلف و سبک مینویسد..پر از اشتباهات دستوری و املائی گاه..ایا شما دوستان محترم که چنین سایتی وزین و سنگین و مفید را اداره میکنید..متوجه نیستید که چنین پیام های ارزان و نامناسب در سایت شما ،از ارزش این روزنامه خوب کاسته و در شان این سایت نمیباشد؟
خود قضاوت کنید:
از : امیر ایرانی
عنوان : تبلیغ
در نظری آورده شده:« ...شاید که حیدر تبریزی... خانم اشرف دهقان باشد...» اگرچه شخصیت خانم اشرف دهقان معروف و قابل احترام است(باهر نگرشی که دارد) اما باید به نظر دهنده گفت: پدرجان، وقتی نمی دانی، بی خود برای کسی تبلیغ کردن، معنی دیگری می دهد. گاهی لازم است آنرا ....
۷۶۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۳۹۵
ایا چنین پیامی تناسبی با سایت ،اخبار روز ، دارد؟
تصور نمیکنم. بسیارند که نسبت به این چنین نوشته های بی معنی و زشت..ناخشنودند...با چنین تفکراتی انتظار داریم کشورمان ..جز این باشد که هست؟؟؟
اقای سیامک شاملو بدرستی و منطقی پاسخ داده اند و درست هم شرح نموده اند..
با تشکر از راهنمائی شما اقای شاملوی عزیز
با پوزش نظر من به اشتباه در این مقاله نوشته شده که مربوط به مقاله کتاب اقای حیدر تبریزی ست مقاله مربوط به سازمان چریکهای فدائی خلق..تمنا دارم جای این نوشته را به مقاله درست بفرستید
با تشکر و پوزش از مدیران اخبار روز
۷۶۷۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : احمد معترض
عنوان : راهنمای چپ , پیچیدن به راست ارتجاعی
مشتی خزعبلات آخوندی که از بیت رهبری نظام اسلامی کپی برداری شده و بسیار غیر واقعی از مجاهدین خلق.
سناریوی مجاهدین سرنگونی تام و تمام رژیم آخوندی با تمامی دستجات درونی و بیرونی آن است. دراین سناریو مجاهدین به کمک مردم ایران و با خیل شهدا و اسرا و با جانبازی و فداکاری میروند تا سنگ بنای این دیکتاتوری را تا به آخر درب و داغان کنند.
درست کردن لولو از مجاهدین و خراب کردن تصویر آنان اکنون بخش جداناپذیری از سیاست های رسمی جمهوری اسلامی شده. برگزاری کنفرانس, میز و کتاب, نمایشگاه های مختلف , و یا تهیه فیلم و تئاتر و یا نوشتن مقالات و چسباندن مجاهدین به این و یا به آن کشور و بطور کلی استفاده از « هنر اسلامی» تماما بخشی از این سیاست علیه مجاهدین است.
اطلاعات پلید آخوندی خیلی خوب فهمیده که تنها راه مبارزه با مجاهدین و نفوذ اجتماعی آنها , همین مقالات و خراب کردن چهره آنان در میان ایرانیان است. « کد ملی» رهبر معظم انقلاب علیه مجاهدین در این مقطع « عربستان» است. به همین سادگی !!
حتما این مقاله کمک بزرگی به این سیاست رژیم هست, چراکه هنوز در سایت اخبار روز چند ساعتی از درج آن نگذشته , سایت های زنجیره ای وزارت اطلاعات تماما و بدون اغراق , همگی دست به باز انتشار آن با تصویر مبارک نویسنده و کارشناس مجاهدین!! زدند. مبارک چپ نمایان باشد. از قدیم گفته اند راهنمای چپ زدن , اما با سر و صورت به راست ارتجاعی پیچیدن.
۷۶۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۴)
نظر شما
اصل مطلب
|