سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انقلاب اکتبر و سوسیالیسم دموکراتیک - مرتضی ملک محمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امینی نجفی

عنوان : مقاله‌ای سنجیده و پرمغز
مقاله‌ای بسیار پخته و پرمغز که در نهایت فشردگی نوشته شده است. بعید میدانم در میان چپ ایرانی، که حماسه‌سرایی‌های چندش‌آور آن را در همین صدمین سالگرد اکتبر بار دیگر شنیدیم، با گوش‌های شنوا و ذهن‌های بیدار زیادی روبرو شود. نمونه‌اش همین واکنش‌های شعاری به این نوشته. تا وقتی ما فرمول‌های سرراست ایدئولوژیک را، عین ادعیه و آیات اهل ایمان، بر تحلیل‌های جدی و البته دشوار علمی ترجیح می‌دهیم، آش همان آش است و کاسه همان کاسه. پایدار باشید و بیشتر بنویسد.
٨۲۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود".
در بساط نکته دانانی که گفتارشان همیشه در باره بزرگان کمونیسم میباشد,از اینکه در کامنت قبلی, مثال عامیانه را جهت ادای منظور خود بکار برده بودم پشیمان و امیدوار بودم که شاید آن کامنت سانسور شود که نشد. خوشبختانه کسی جز جناب ایرانی هم توجهی نفرمود.

اما فرمایش ایشان که "فواره بلند می شود و بعدش چه می شود" درست است. اگر کوشش فراگیر جهانی, خواه انقلابی و یا اصلاحی تا آنجا که چشم کار میکند, جهت مبارزه با غول صورت نگیرد - که احتمالا صورت نخواهد گرفت - جز انتظار معجزه چه امیدی باقی خواهد ماند؟ و اگر چنین معجزی به وقوع بپیوندد با این تشتت آرای چپ, چه گروهی جای غول را خواهد گرفت؟
٨۲۴٨۴ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : حمام خالی شود، کیسه کش تنها شود
قُدما و جدیدا!؟
قدما حرف نگفته نگذاشته اند که جدیدا بگوید و دلشان را خوش کنند
اما یکی از جدیدا، حرف جدید وجالبی زده است آنهم:« حمام خالی شود، کیسه کش تنها شود».
هر چه فکر کردم این گفته حکیمانه چگونه به موضوع بحث ربط پیدا می کند چیزی به ذهنم نرسید؛
اما با مطرح شدن یکی از گفته های قدما توسط جناب یا سرکار پیروز گرامی آنهم:« حمام خالی شد، نوبت کچلا ست»
متوجه شدم کیسه کش تنها می ماند می تواند دو تعبیر داشته باشد:
یکی اینکه، در دموکراسی مردم کیسه کش را بر می گزینند که کار کیسه کشی اش را خوب انجام دهد اما وقتی مردم می بینند کار کیسه کشی اش خراب است و کارش را خوب انجام نمی دهد و بی ربط است مردم از حمام می روند و او را با روش غلطش تنها می گذارند که این تنها گذاریش، کیسه کش متوجه می شود کارش تمام است و باید فاتحه خودش را بخواند؛
تعبیر دیگر می گوید
این کیسه کش با زور و قلدری کیسه کش شده و بجای لیف نرم و کف وصابون زیاد،
دستکش خار دار دستش می کند و هی می ساید به تن مردم و گوشت آنها را می کند و آب می کند ، تا جایی پیش می رود که دیگر کسی باقی نمی ماند بجز خودش
اگر صداقت داشته باشد و بخواهد روشش را عوض کند دیگر کسی نمانده است و ...
---------------------
اینکه فواره بلند می شود و بعدش چه می شود و الگوی چینی یا کوبایی یا اکتبریان گذشته و خرابی که از حد بگذرد آباد می گردد و... خودشان بحث های جدایی را بوجود می آوردند.
٨۲۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۵ دی ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : انقلاب اکتبر برآمد آفتاب شجاعت بود...
تلاش برای برقراری سوسیالیسم در یک کشور (روسیه) را تنها باید بعنوان یک آزمایش تاریخی در نگر آورد که میتوانست, بسته به توازن نیروهای پیش-ران و پس-رانی که بر آن تاثیر میگذاشتند, پیروزی و یا شکست را در پی داشته باشد. برای ارزیابی همه سویه ی آن آزمون تاریخی, لازمست همه ی عواملی که در کار بودند را, در محدوده ی زمانی و مکانی خودشان, بدون گزینش سوی-گیرانه, بگونه ای پویا (یعنی کنش-واکنش رویارویانه) بررسی کرد چرا که این دو گروه نیرو, بدون آنکه مهارشان در دست کسی باشد, بنابر سرشت خود کار میکنند و بر هم تاثیر میگذارند.
واقعیت اینست که سرمایه داری راه خود را همواره با زور (اهرمهای پیدا و نهان فرهنگی-سیاسی-اقصادی-نظامی) گشوده و خواسته هایش را پیاده کرده است. چگونه است که کاربرد اهرم زور از سوی سرمایه داری اغلب نادیده گرفته میشود اما "تصرف انقلابی قدرت سیاسی و سلب قهر آمیز مالکیت از طبقه بورژوازی" با هدف استقرار سوسیالیسم در یک کشور پیش از یک بررسی جامع تاریخی محکوم میگردد؟ توجه داشته باشیم که این حرکات بعدی هستند که در شطرنج سیاسی-اجتماعی برای شکست یا پیروزی نقشی کارساز دارند. کیست که نداند "سرنوشت" در آغاز بازی, همیشه نامشخص است؟
یک اشتباه بزرگ که در ناکامی اکتبر تاثیر کارسازی داشت, باور جاافتاده ی بود که لنین به نقش پیشاهنگ (حزب) در اداره, هدایت و ادامه ی انقلاب داشت. با چنین نگرشی, بجای درگیر کردن مردم و بویژه کارگران و مزدبگیران در اداره ی امور (از سوی شوراها که پایه های دمکراسی راستین بشمار می آیند), حزب همه کاره شده, برنامه ریزی, هدایت و کنترل اجتماع را (خواه ناخواه و دیر یا زود) از پهنه ی شوراهای مردمی برمیگیرد و در دست خود متمرکز میکند. بر چنین بستری, حزب (در جایگاه نماینده مردم و رهبر انقلاب!) میتواند بسرعت از دمکراتیسم دور شده, به بورکراتیسم گرفتار آمده و, در این گذار, آرمان ها را به تاراج باد بسپارد.
توجه باید کرد که فرآورد انقلاب اجتماعی تنها در پهنه ی علم قابل بررسی ست. پیشرفت علم در بهترین حالت, گام به گام, در سایه ی طرح یک یا چند آزمایش بر بنیاد فرضیاتی بوده است که از پیش نوری بر موفقیت تابانیده اند. فراتر از آن نیز, بد نیست بدانیم که بیشینه ی یافته ها و دانسته های نو (پیش از آنکه روش تحلیلگرانه یا آنالیتیک جای کوشش و خطا را بگیرد) بگونه ای تصادفی بدست آمده اند (برای نمونه, کشف جاذبه, اکسیژن, آنتی بیوتیک و رادیو اکتیو را در نگر آورید).
این گفته که "باید از سوسیالیسم بمثابه یک طرح ضربتی تصرف قدرت و سلب مالکیت فاصله گرفت" بمیزان زیادی درست است اما مطلق انگاری آن گونه ای اسارت در شکل انجام کارست. آنچه نباید نادیده انگاشته شود, تشویق, راه اندازی و درگیر کردن اکثریت عظیم زحمتکشان در پیشبرد اجتماع بسوی سوسیالیسم (پیش یا پس از برقراری قدرت و درهم شکستن ماشین حکومت بهره کشان و نیز برای ستیز پیوسته ی آنان با مناسبات بهره کشانه) است.
کیفیت بشمار نمی آید که در برابر دزدان و تازیان (سرمایه داری), بویژه آنگاه که به هستی مان دست می اندازند, پایبند "اخلاقیات" بوده و "متمدنانه" بیاندیشیم. سرفرازی ما در آنست که در فرآورد حق گیری, یار و همراه محرومان و مزد بگیران باشیم و, همانگونه که آقای مرتضی ملک محمدی میگوید, شایسته ترین روش اینست که از روش مارکس در نقد اجتماعی و ریشه یابی عینی تحولات الهام و آموزش بگیریم.
چکیده اینکه, انقلاب اکتبر برآمد آفتاب شجاعت بود که یورش ابرها از همه سو (خطا, کمبود و کم دانی از یکسو, و تهاجم و دسیسه های سرمایه داری جهانی از سوی دیگر) تداوم رخشش آنرا از انسانیت دریغ کرد, هر چند که بالا آییش به تنهایی تاثیری دور برد بر ذهن و زندگی بشر گذاشت.
٨۲۴۵٣ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "حمام خالی شد, نوبت کچلا ست".
جناب ملک محمدی با دلایل فراوان کوشیده اند که ثابت کنند دموکراسی, شرط رسیدن به سوسیالیسم است و آنها که در بزرگداشت واقعه انقلاب اکتبر غلو کرده اند, بر خطایند.

با طلب عفو و اینکه در مثال مناقشه نیست, در فارسی مثلی ست که "حمام خالی شد, نوبت کچلاست". طشت دموکراسی سالهاست که از بام افتاده و هنوز صدای آن به گوش ما نرسیده است. امروزه دموکراسی را پول, در جلا و خفا خریده است و هرجا که زر کاری نکرده زور به میدان آمده است. بودجه نظامی آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار در سال است که چند برابر جمع بودجه های رقیبان میباشد. بودجه مخفی سازمان "سیا" را که امری مجزاست کسی نمیداند و حتی ۶۴ سال پیش هم که این سازمان تقریبا تاسیس شده بود ماموران آن در دنیا من جمله در ایران به راحتی حکومت ها را عوض میکردند.

بنابر این بستن امید به معجز امامزاده دموکراسی و در انتظار رفرم و اصلاح نشستن کاری بیهوده است. این فواره یا باید چنان بلند شود که سرانجام قبل از تخریب دنیا, سرنگون گردد و یا "... به جای باز گشت به نظریه سوسیالیسم مارکسی, از روش نقد اجتماعی و ریشه یابی عینی تحولات او [ مانند بقایای انقلاب اکتبر در کوبا و چین و غیره ] الهام و آموزش بگیرد". امید به انقلاب جهانی ضد کاپیتالیسم نیز مانند امید به دمکراسی, با شواهد فراوان, امری باطل است.همین.
٨۲۴۵۲ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست