سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تکثیر زخم، گفتمان توجیه - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خسرو ثابت قدم

عنوان : نه سیخ بسوزد و نه کباب را رها کنید
(خواهشاً این کامنتِ حقیر سانسور نشود، چون با امکاناتِ امروزی خُب بالاخره جائی در اینرنت درج می شود و آبروریزی اش بسیار بدتر است)

آقای «اصلانی»؛

معما تعریف می کنید؟ پازل می گذارید جلوی روی خواننده؟ ابهام آفرینی می کنید؟ می خواهید نه سیخ بسوزد و نه کباب؟ می خواهید نه اینور را از دست بدهید، نه آنور را؟

این مملک و مردمش در لجنزارهای بسیاری غرق شد؛ یکی از همین لجنزارهای فرهنگی همین «سر و صداشو در نیار»، «نگو که دشمن خوشحال نشه»، «سرشو بذار»، «اسم نبر»، و امثالهم است. عقبماندگیِ فرهنگی تا مغزِ استخوان.

رها کنید این فرهنگ را.

شهامت داشته باشید و رُک و شفاف سخن بگوئید، نام ببرید، روشن کنید.

یکی از «میلیاردها» کامنتِ بنده در صفحه‍ی فیسبوقِ خانمِ «شهلا شفیق»:

[آخرین کامنتِ حقیر در این صفحه‍ی وزین (به علت نبودِ وقت):
خانم و آقای کُنشگر و فعال و تحلیلگر و متخصص و ارزیاب و غیره؛
خانم و آقای نویسنده و شاعر و ادیب و مترجم و روزنامه نگار و خبرنگار؛

اتفاقاً همین الآن که موضوع بقولِ این غربی ها «تماتیزه» شده است، صحیح تریت وقت است برای شکستنِ سکوتِ شرمبارتان و گفتنِ رُک و صریحِ واقعیتی که می دانید - مُنتهی مستند و مستدل.
باندبازی و گروه گرائی و قبیله گرائی و فلانی رفیقم است و از خودمونه و امثالهم را رها کنید. من - و نه تنها من - بعد از این همه سال دقیقاً می دانم که شاید ۹۰ درصدتان بخوبی می دانید که کیست و چیست و کجاست. پس شجاع باشید و وجدانِ خود را قربانی نکنید.
به شما اطمینان می دهم که اگر حقایق را بگوئید، هم به مسئولیتِ اخلاقیِ خود عمل کرده اید، هم خوشنام می شوید، و هم شب بهتر خوابتان می بَرَد.]
٨۵۲٣۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۷       

    از : بهروز فدائی

عنوان : استقبال از طرح یک مشکل اساسی در بین نیروههای سیاسی ایران
با درود
اقای اصلانی بسیار خوشحال شدم که در مشکلات پیش آمده بین دوستانتان طی کنفرانس به درک منطقی از یک مشکل اساسی در بین نیروههای ایرانی که در فرم سازمانها، احزاب و انجمنها متشکل شده اند رسیده اید. در گذشته شاهد بودیم که در اغلب مطابتان سربازان با سرنیزهای خونین در جای جای آن رژه میروند.
٨۵۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۷       

    از : عبدی

دوستان لطف کنند اگر این نوشته را فهمیدند، در اینجا بنویسند. ماجرای زخم چیه‌؟
٨۵۲۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۷       

    از : ترس ترس از طرد شدن

عنوان : نهادی که برای فعالیت سیاسی و اجتماعی از دولتها حقوق دریافت کند، در هیچ کجای دنیا مردمی نیست.
متاسفم، که مثل ایرج شهامت ندارم که با صراحت سخن بگویم.
اما جنگ بنیاد، جنگ قدرت بود.
قدرتی که بسیار آرام به نام دفاع از کشته شدگان دهه شصت آغاز شد و به مرور با شیرین عبادی،مجاهدین،اصلاح طلبان حکومتی،مسیح علی نژاد تلویزیون من تو و بی بی سی هم صدا شد.
اینها انسانهای هستند، که خون هزاران جوان سال ۶۷ را به یک پروژه نان و آب دار به نام عدالت برای ایران تقلیل دادند.
کسی را بر اساس حرفشان نمیشود دوست یا دشمن نامید، عملکرد افراد بیانگر هویت انسانی آنهاست.
شرم ننگ نثار آنهایی که خون خواهران و برادران ما را به پروژه تبدیل کردند تا زندگی شخصی خود را پیش ببرند.
بنیاد پژوهشهای زنان با همه انتقادات که به آن وارد است، بنیادی مردمی هست.
٨۵۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست