سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بقا در تحریم - مرتضی ملک محمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمود از ایران

عنوان : هدف تحریم پیش از بقا جمهوری اسلامی، فنای مردم ایرانست
آقای ملک محمدی در حالی نوشته اش ضدامپریالیستها و مارکسیست های ایران را کم بها می دهد ولی در عین حال هنوز پیرایه های ادبیات جهانوطنی مارکسیستی را حمل می کند. ایشان در صدر تحلیل واره اش نوشته " از وقتی که پرچم جمهوری اسلامی در آن مملکت بالا رفت" گواینکه دهها نسل بعد مهاجرت است که ذوب در موطن دوم شده است . لحن پرچم فلان در آن کشور بالا رفت عالیجناب زحمتی دارد بفرمائید کشوری که پرچم جمهوری اسلامی بالا رفت زمانی ایران نامش بود حداقل این را می توانستی بنویسی. در تشریح نوین شما " آمریکا یک غول بین المللی است. آمریکا وارث پیروزی در دو جنگ جهانی, پیروزی بر فاشیسم, و پیروزی بر کمونیسم است." در اینجا دو بار از آمریکا نام برده می شود ولی از اعلام ایران کشورت دریغ می کنی چرا؟ ضمنا در توصیف توانمندی های آمریکا پیروزی این غول بر کمونیسم را بر می شماری. شما که وراء همه تحلیلگران وطنی هستی حتما یادت رفته که آمریکا در پیروزی در دو جنگ جهانی بویژه جنگ دوم و شکست فاشیسم نقش اصلی را نداشت و در هر دو جنگ متحدین و متفقین بودند که پیروزی را رقم زدند. یادتان هست که جریان کمونیستی جوان روسیه در شکست فاشیسم سرمایه داری چه حماسه ها که نیافرید که برخی از چپ دمکرات های امروز دیروز به آنها مباهات می ورزیدند. شما با برجسته کردن امپریالیسم امریکا می کوشید این قدرت مسلط را عامل بدبختی های مردم معرفی نکنید شاید این ملاحظه کاری به خاطر امکان دلخوری ترامپ از شما باشد. شما از اشاره به محکوم کردن تحریم و زیان بار بودن آن برای مردم غفلت می کند چرا ؟ توضیح تان چیست؟ در غیاب توضیح خواننده متوجه می شود شما موافق سیاست تحریم های اقتصادی علیه مردم ایران و نفت در برابر غذا هستید؛ چون در حوزه تحریم مردم ایران نقش تاریخی آمریکا نویسنده جنایات تاریخی آمریکا را نادیده می گیرید،
شما چرا تردید دارید و نمی پذیرید تحریم ها قبل از صدمه به رژیم ها به مردم تحت سلطه آن رژیم ها ضرر و زیان وارد می کند. فرقی ندارد مردم ایران باشد ؟ مردم عراق؟ مردم کره شمالی یا کوبا؟ یادت هست باعتراف خانم البرایت در اثر تحریم های آمریکا فقط ۵۰۰ هزار کودک عراقی مردند. راستی به نظر شما حاضرید کودکان و بیماران ایرانی بمیرند تا بغض از جمهوری اسلامی را رها کنی و بپذیری تحلیل " بقا در تحریم " شما از اساسا غلط است و بیش از همه به مردم زحمتکش ایران صدمه میزند؟

شما مدعی هستیدکه فقط خودت علت و عامل تحریم را شناخته ای و آن هنرمندان سرشناس و بیشتر کسانی که بیانیه همصدائی علیه تحریم را صادر کردند نمی دانستند که نقش دلالان و کاسبان تحریم در جمهوری اسلامی در این مورد چیست؟ اما اقای ملک محمدی طوری صحبت می کنید که گویی همه ان هنرمندان در این مورد در جهالت کاملند .نام این شیوه استدلال شما را اگر سفسطه نگذاریم چه بگوییم . اقای ملک محمدی ما گرفتار امدگان در داخل کشور با مردم میهن مان یکجا هستیم و اثر شدید تحریم بر معیشت هموطنان مان را با گوشت و پوست خود حس می کنیم و برخلاف شما مستقیما آمریکا و دولت ترامپ را در این مورد مقصر می دانیم .
اینکه شما سنت فکری چپ ایران را نمی پسندی حق داری کسی شما را اجبار به پسندیدن نمی کند اساسا صفت بارز چپ مارکسیستی و نئومارکسیستها ضدیت با امپریالیسم و نئولیبرالیسم است و ضدامپریالیستی بودن مارکسیستها کپی رایت از سرمشق جنبش های اسلامی عربی ضدامپریالیستی است. آقای عزیز می گویند خبر مقدس ولی تحلیل ازاد است. شما برای اثبات تحلیل بی ملاحظه خود پشتوانه ای از خبر کمتر مقدس اما معتر داری بفرمایید ماخذتان کجاست؟
٨۷۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : به جناب احسان صالحی
اولا تا حالا دوبار در جواب شما کامنتی فرستادم ولی به دلایلی که برایم هنوز توضیح داده نشده منتشر نشد و منتظر جواب از مسئول سایت اخبار روز هستم!
در ضمن من هردو آدرس لینکی که گذاشتید را امتحان کردم به انگلیسی نوشته ای میآید که شما مجاز به ورود به این سایت نیستید!
از آنجائیکه بعد از کلی وقت گذاشتن تا دیدگاههای خودم را برایتان توضیح بدهم و دادم که کجای کار ما چپها میلنگد و چرا در بین مردم موفق نیستیم ولی متاسفانه کامنت من منتشر نشد لذا دیگر ریسک جواب دادن به شما را نمیکنم! فقط خواستم بشما کوتاه بگویم مشکل این نیست که ما از همه جنایات آمریکا در دنیا خبر نداریم چونکه خیلی هم خوب بدانها آگاهیم ولی باید دید چطور میتوانیم خودمان را از گزند آنها رها سازیم و چگونه رفتار کنیم تا شاخش به شکم ما ایرانیها دوباره فرو نرود. نسخه کمونیستی شما بنظر من در مقابله با امپریالیسم آمریکائی جوابگو نمیتواند باشد بدلایلی که در کامنت منتشر نشده آوردم. متاسفم که دیالوگ و تبادل نظر ما نمیتواند ادامه پیدا کند. با آرزوی موفقیت برای شما و هم چپهای ایرانی!
٨۷۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۷       

    از : احسان صالحی

عنوان : لینک
با عرض پوزش از آقای سیامک رهگذر، که یادم رفته است لینک مربوط به دخالت های آمریکا در کشورهای دیگر جهان را در ذیل نوشته قبلی بگذارم، که این است:

https://www.globalpolicy.org/us-westward-expansion/۲۶۰۲۴-us-interventions.html
٨۷۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : احسان صالحی

عنوان : چرا نگاه چپ واقعی به امپریالیسم "معجون" پر از نفرت است؟
ممنون آقای ملک محمدی از واکنش مجدد شما.
شما حق دارید چپ نباشید یا هر دیدگاه منحصر به فرد خود مثلا سوسیال دمکراسی را دنبال کنید.
متاسفانه مردم عادت کرده اند بدون هیچ مدرک و مرجعی هر جور که خود فکر می کنند درست است، یک تفکر من در آوردی را به خورد مردم و خوانندگان بدهند. آقای ملک محمدی، شما بر اساس چه سند و مدرکی می گویید چپ ضد امپریالیست ایران متاثر از اسلام سیاسی است، در حالی که دیدگاه مارکسیست-لنینیست های متاثر از کتاب امپریالیسم, بالاترین مرحله سرمایه داری، نوشته ولادمیر لنین است که چنین نگاهی به امپریالیسم به رهبری آمریکا دارند؟

شما که به قلدرمابی و زورگویی آمریکا عملا باور ندارید، به سوال دیگر بنده پاسخ دهید که مشکل حال جکومت پنهان آمریکا، و دیگر متحدان اروپایی اش با کشور روسیه سرمایه داری امروز چیست؟ پاسخ من این است که روسیه مایل نیست دیگر همچون چین سلطه بلامنازع آمریکا را بپذیرد. برای این که درک کنیم چرا امپریالیسم هر دولت نامطیع را (حتی دولتی طالبانی که خودش حمایت مالی و تسلیحاتی کرد تا حکومت ماقبل طالبان افغانستان را سرنگون کرده و بر سر قدرت آورد، دوباره به بهانه ی دخالت بشردوستانه آن را ساقط کرد) و هر کشوری که با امپریالیسم آمریکا نیست، دشمن خود می داند، شما آقای ملک محمدی و دیگران خوانندگان را به تز دکترای یک دانشجوی آمریکایی(۲۰۰۵)، نوشته ی رایان پاتریک مک هارگیو ارجاع می دهم به نام "نئومحافظه کاری و عراق". به لینک زیر رجوع کنید.
http://diginole.lib.fsu.edu/islandora/object/fsu:۱۸۰۸۲۳/datastream/PDF/view

با خواندن این مقاله می توان درک کرد که چرا نگاه "چپ یا سنت فکری چپ ایران""معجونی پر از نفرت از امپریالیسم و دولت های آمریکاست.

این واکنش و واکنش قبلی ام به نوشته شما، هرگز به معنی دفاع من از حکومت های دیکتاتوری مذهبی مانند جمهوری اسلامی ایران نیست. برخلاف نظر شما، ولی اعتقادم این است که تضاد مردم ایران (چه بخواهند و چه نخواهند) هم با حاکمیت ولایی مستبد ایران - یعنی با سیاستگذاری های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دولت و حاکمیت ولایتی اش و هم سیاست گذاری اقتصاد نئولیبرالی دولت و نیز حاکمیت ولایی) است و هم با امپریالیسم و سرمایه داری جهانی به رهبری آمریکا. تنها با استقرار یک حکومت ملی-دمکراتیک صد در صد مستقل از نظام سرمایه داری جهانی می توان برابری ها و عدالت های چندگانه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را برای مردم ایران به ارمغان آورد، حکومتی که سیاست اقتصادی اش به ویژه تولید-محور و مردمی باشد، حکومتی که در آن آزادی بی قید و شرط فعالیت های سیاسی برای هر گرایش مذهبی و غیرمذهبی وجود داشته باشد، و حکومتی که چشم انداز آینده اش استقرار سوسیالیسم در ایران باشد، وگرنه با سرنگونی این حاکمیت مستبد ولایی ایران، تنها چیزی که نصیب مردم زحمتکش ایران می شود، چیزی فراتر از آزادی های فردی حاکم بر غرب نخواهد بود، و این خواست اصلاح طلبان حکومتی ایران هم است، و دیگر نیاز نیست دنبال انواع و اقسام نام های سیاسی امروز مانند سوسیال دمکراسی بود. تنها تفادت بین این اصلاح طلبان حکومتی و سوسیال دمکرات در گرایش مذهبی و غیرمذهبی آنهاست. گرچه جدا شدن دین از حکومت بزرگترین پاداشی است که می توان به مردم ایران و کشورهای منطقه داد.
٨۷۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : احسان صالحی

عنوان : به سیامک رهگذر، تا به کجا و تا کی؟
آقای سیامک سعی در انحراف بحث نکنید و شما هم سعی نکنید بی مدرک و سند حرف بزنید. شما با چه سندی و مدرکی می گوید چپ ایران هم در صورت دستیابی به قدرت سیاسی مانند جمهوری دیکتاتوری ولایت فقیه در ایرن با با شه آمریکا در خواهد افتاد؟ هیچ انسان شرافتمندی از جمله باورمندان به مارکسیسم -لنینیسم خواهان جنگ افروزی در کشور خود و در هیچ نقطه جهان نبوده و نخواهد بود. شما دقیقا آگاهانه دارین حقیقت را وارون نشان می دهید. حقیقت غیر وارونه این است: این امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا و متحدان ریز و درشت اروپایی هستند که مدام جنگ راه انداخته اند و باز هم راه خواهند انداخت تا به امیال پلید شان یف عنی غارت و استثمار تمام کشورهای دنیا بویژه خاورمیانه دست یابند. شما برای یک نمونه یک جنگ با آمریکا را نام ببرید که آغازگر آن دولت های چپ بوده باشند؟

حال شما و سایر خوانندگان می توانید به لینک زیر رجوع کنید تا ببینید دخالت های نظامی آمریکا در بیرون مرزهایش از ۱۷۸۰ تا ۲۰۰۴ را بشمارید و نیز منصفانه بگویید آیا ضدامپریالیست بودن چپ ها به معنی آغازگر بودن جنگ از سوی آنهاست یا از سوی آمریکا؟ آیا ضدامپریالیست بودن آمریکا مترادف با یکسان بودن نظری و عملی با حکومتی ضدبشری ولایی ایران است؟ ترس شما از چپ ها نه به دلیل ضدامپریالیست یا جنگ طلبی آنهاست، بلکه دقیقا به خاطر نگرش اقتصادی و نگاه صد در صد متفاوت آنها به عدالت اجتماعی واقعی است. ترس شما از چپ ها (سنتی و مدرن هم ندارد، پس با کلمات بازی نکنید) دقیقا به خاطر این گونه مسائل است که پنجه بیرحم نظام سرمایه داری جهانی را از حلقوم مردم زحمتکش ایران قطع خواهد گرفت. شما دنبال چیزی هستید که امپریالیسم و غرب برای کشورهای سابقا سوسیالیستی به ارمغان برد که حال میلیون ها نفر از هر یکی از این کشورها در کشورهای سرمایه داری آمریکایی و کانادایی و اروپای غربی دیگر در حال بردگی و استثمار هستند. شما چیزی جز نهایتا آزادی های فردی برای مردم ایران نمی خواهید. شما نهایتا بخواهید آزادی ای را برای مردم ایران بیاورید که با وجود آزاد بودن شان هرگز صدایشان، به دلیل هژمونی رسانه های غربی وابسته به نظام سرمایه داری به گوش کسی نمی رسد. نمونه اش را در هر کشوری که خودتان زندگی می کنید یعنی آلمان مشاهده کنید. اگر بخواهید بگویید طبقه مزدبگیر آلمان در رفاه زندگی می کند، آگاهانه قصد فریب مردم ایران را دارید. ته مانده عدالت های اجتماعی موجود در آلمان و سایر کشورهای اروپایی و آمریکا و... که از دستاوردهای مبارطات همین طبقه مزدبگیر بوده در حال پس گرفتن و غارت شدن است از سوی دولت هایی که نجات خود و نظام سرمایه داری و طبقه سرمایه را در اجرای سیاست های اقتصادی نئولیبرالی دیده اند و یکی بینند، البته برای شان اهمیتی ندارد مثلا دور فلان میدان لندن یا زیر فلان پل لندن چند بی خانمان و فقیر باید در سرما بخوابند و زندگی کنند.
سکوت شما بسیار آبرومندانه تر از آن است که کسی مانند ملک محمدی را تشویق به روشنگری مردم "مذهب زده" ایران بکنید، بی آن که بگویید همین اربابان مهربان شما چه نقش عظیمی در قدرت گرفتن حکومت های دینی در اینجا و آنجای دنیا می کنند تا.... از خود نمی پرسید چرا امپریالیسم با کشوری مانند عربستان سعودی کاری ندارد؟ آنجا حقوق بشر معنی ندارد؟ یا که عربستان بسیار دمکراتیک تر از حکومت مستبد ایران است؟ چه کسی را تا به کجا می خواهید و می توانید با کلمات فریب بدهید و تا کی؟
٨۷۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : سعید رضا

عنوان : باید یکی شویم
با تشکر از اناهیتا, ناصر م و کیا
کیای گرامی,
من هر دو تذکر شما را بعنوان بخشی از واقعیت میپذیرم, همانطور که نوشتار کوتاه خود را تمامی واقعیت نمیدانم.
واقعیت تلخ, عدم انسجام در بین نیروهای ازادیخواه و دمکرات از ابتدای قیام ۵۷ تا به امروز است. واگرایی وحشتناکی که خود باعث به هدر رفتن جانفشانیهای عاشقترین عاشقان این مرز و بوم تا به امروز گردیده است. اگر بپذیرم که هیچ نیرویی به تنهایی قادر به غلبه بر دیو استبداد مذهبی نیست. باید بپذیریم که برای غلبه بر اصلی ترین تضاد این مرحله از تاریخ کشورمان همتی جمعی از نیروهایی ازادیخواه و دمکرات ضروری است. به نظر ما پاسخ صحیح به این نیاز مبرم, ایجاد جبهه ای فراگیر و ملی است.
من و دوستانم با حفظ احترام به اختلافات نظریمان بر این نظر مشترک باورمندیم و چندین سال است که این نظر را در سطح اپوزیسیون تبلیغ میکنیم.

گرگها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
٨۷۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۷       

    از : سیامک رهگذر- از آلمان

عنوان : ای کاش ایران و ایرانیها فقط چهارتا روشنفکر واقعبین مثل جناب ملک محمدی داشتند!
با خواندن جواب دوم جناب ملک محمدی به احسان صالحی، او با چنین اندیشه هائی نو نشان میدهد که از چپ سنتی فاصله گرفته و به چپ مدرن رسیده! مینویسد:" من
سنت فکری چپ ایران نسبت به امپریالیسم آمریکا را نمی پسندم. فکر می کنم چپ
ایران دراین زمینه مثل حوزه های دیگر فکری و فرهنگی سخت تحت تاثیر اسلام
سیاسی و نگاه فرهنگی و احساسی آن است. ضدیت ما با آمریکا طبیعی نیست . این
ضدیت برآمدن از حوزه فرهنگی خاص خاور میانه اسلامی / عربی ضد صهیونیستی است. چپ ایران این مایه فرهنگی را در دستگاه مارکسیستی خوب میکس کرده و یک
معجون پر نفرتی را آفریده همسنگ و هم پایه "شیطان بزرگ ". جناب ملک محمدی
تازه این "اسلام سیاسی" ایده خود خمینی دجال هم نبوده و نیست و از یک عرب
لبنانی دزدیده که بعد از شکست مفتضحانه عربها از اسرائیل در عرض فقط شش روز چنان حس حقارت و خود کم بینی در آنها ایجاد شد که یکی از دلایل شکست خودشان را به این خاطر میدانستند که توده های میلیونی مردم با نیروهای به اصطلاح پیشرفته همراه و درکنارشان نبودند ولی میدیدند که اسلام چطور در بین مردم ریشه و نفوذ دارد لذا در اسلام یک ابزار سیاسی دیدند و سیاسی اش کردند برای جذب توده های ساده چند میلیونی برای مبارزه بر علیه امپریالیسم آمریکا که از اسرائیل در جنگش با عربها حمایت کرد و برای همین برای نابودی با اسرائیل فکر کردند بایستی حضور و نقش آمریکا را در منطقه کم بکنند تا شاید بر برادر کوچکش اسرائیل موفق شوند و برای این هدفشان بساط اسلام سیاسی با آمریکا ستیزی در راسش را بنا کردند که خمینی دجال هم پیرو چنین ایده شد. یعنی در حقیقت ملت ایران با ثروتهای عظیمش را چهارتا آخوند ج.ا. میخواهند فدا و قربانی یک ایده اسلام سیاسی عربهای شکست خورده از اسرائیل بکنند که متاسفانه ملت ایرانی کم سواد مذهب زده هم به این ایده خمینی دجال آویزان شدند و الان چهل سال است کشور از بحرانی به بحران دیگر میرود. در این میان متاسفانه یکسری چپهای سنتی هم هنوز از روی ساده لوحی فکر میکنند که رژیم ملایان ضد امپریالیستی است؟ خب از این چپهای سنتی بپرسید اگر قرار است محتوای برنامه و دیدگاه شما راجع به آمریکا هم همان برنامه و دیدگاه رژیم ملایان ارتجاعی باشد پس چرا مردم ایران بایستی بدنبال شما راه بیافتند یا قدرت سیاسی را در کف دست چپ سنتی ها بگذارند وقتیکه آمریکا ستیزی چپها هم منجر به دوباره سرشاخ شدن با تنها ابر قدرت اقتصادی و نظامی دنیا میشود؟ آمریکا امکاناتی زیادی دارد و میشود در صورت رابطه برابر و انتقادی از رابطه دوستی با آن برای منافع مردم ایران استفاده کرد بجای محروم کردن خودمان؟ چپهای سنتی بهتر است بگذارند روشنفکرانی امثال جناب ملک محمدی آزادانه به روشنگری جامعه ایرانی عقب مانده بپردازند! چطور بعضی ها امپریالیسم شیعی به سرکردگی آخوند خامنه ای را نمیخواهند ببینند و مدام بند کردند به امپریالیسم امریکا ( هرچند جهانخوار!) که چهل سال در ایران حضور نداشته و ندارد و اتفاقا بزرگترین اشتباهش هم همین بوده افسار رژیم اسلامی را ول کرد و حالا خیلی دیر شده میخواهد دوباره جمهوری اسلامی سرکش و یاغی و وحشی را افسار بزند و رامش کند. آنهم با تحریمهای اقتصادی که شاید آنچنان تاثیرگذار نباشند برای تغییر سیاست درنده خوئی رژیم ملایان. پیروزی از آن چپ مدرن که با زمان جلو آمده است میباشد! به امید سرنگونی هرچه زودتر رژیم جنگ طلب ملایان و رهائی مردم ایران از شرّ آن!
٨۷۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : سخنی با رضا سعید
نکاتی که بر آن انگشت گزارده ای را من هم تاکید میکنم با کمی تصحیح.
چهل سال مبارزه با رژیم و این همه تلفات اپوزیسیون را نباید به فراموشی وخود خواهی بخش های ضربه خورده نسبت داد ،در اپوزیسیون مشکل داریم ولی هیچگاه موقعیتی آنچنانی برای سرنگونی ایجاد نشد که اپوزیسیون از آن بهره نگرفته باشد.
نکته بعدی بحران سازی و بحران زیستی حاکمیت است که بدون ‌تامل از طرف بعضی ها عنوان میشود!
این حاکمیت همانطور که اشاره کردید یک کشور ثروتمند را در دست دارد و با این ثروت به سازماندهی و دزدی پرداخته است ،قدرت ضد انسانی اش را از اینجا دارد و نه از بحران سازی و بحران زیستی.
و تا این ماشین سرکوب داخلی و منطقه ای ضعیف نشود و در هم نریزد به عمر خود ادامه خواهد داد و قربانی خواهد گرفت.
٨۷۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۷       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : به آقا یا سایت جوان
رک و راست میگوییم، ما حکومت ترور ،تزویر ،چپاوولگر و ضد ایرانی ولایت را نمی خواهیم، حکومتی که مرتب در حال نسل کشی در کشور و منطقه است و دیگر فریب شعار های عوضی اتان را نمی خوریم و از هر امکانی برای رسیدن به استقلال و آزادی از این کابوس ولایت "جمهوری اسلامی" استفاده خواهیم کرد.
ما چیزی نداریم که از دست بدهیم ،شما هستید که همه آنچه را که به نا حق برده اید و ذخیره کرده اید از دست خواهید داد.
٨۷۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۷       

    از : ناصر م

عنوان : اتحاد,اتحاد رمز پیروزی
با نظر سعید رضا موافقم.
٨۷۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣۹۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست