سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هدف، پیام، مخاطب و کارکردِ موثرِ
اعتراف های تحمیلی اخیر
- فرج سرکوهی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مجید صالحی

عنوان : نقدی کوتاه
هنگامی که یکی دو خیزش کارگری دراهواز، ونماینده و خبرنگارآزاد آن، آنچنان نظام را به چالش گرفته اند که نظام ناگزیردرپس روی، دست بدامن همان شیوه های گذشته اش (آنهم نه در برابراعضا و طرفداران سازمان های سیاسی) بشود، بطورقطع حاکی ازناتوان ترشدن نظام است. بخصوص پس از خیزش دیماه سال گذشته که مهرخودرا بصورت نقطه عطفی تاریخی و در خط کشی با کلیت نظام برجنبش زد، فروپاشی حکومت اسلامی روز به روزبیشتر وبیشترمیشود. اظهارنظرهای کلی مآبانه فرج سرکوهی مبنی برنادرست،بی اثروناتوانی نظام، خود اظهار نظر های نادرستی است و بیشتر اززاویه نگاه اصلاح طلبان مینماید.
فریاد ها رسا تر ی بگوش میرسد: شکنجه، مستند دیگر اثر ندارد.
٨٨۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹۷       

    از : لیدا

عنوان : سلام و مرسی جناب سرکوهی/ شما از ادینه به خاطرم هستین.
۱-

برای اعجاز ِ زندگی
که می دانم مرگ به جانب اش می آید

با لبان متوّرّمت
به پاس ِ اینکه هنوز هم دوست می داری

با لثه های به فلق نشسته ات

این دندان های شکسته ات

که کلام جوانانه ات را به سمت ِ تحریر حُزن ِ خزان می برد

به پاس ِ اینکه آزمون اندیشه
اگر این تن است :
چه پستی ای تن !

با پنجه ها خونمرده ات
برای اینکه هنوز غرورت را می بافی
چه زیبایی ای دست !

از آنجائیکه این دوزخ را شناخته بودم -
چه هیمه ای هستی ای عشق .

-----------------------------------------------


۲-
مشیّت ِ خدا

به سوگند بخواهدت فشرد

احساسی از مصیبت در برابرت

سیاهپوش می بارد

و تسکین نمی یابد سخنان آشکاری

که این آن چیزی نبود ...



عریانی

هم شلاق

هم باران

خدای من که چو آذین زندگی نگاهم کرد

چو پیرایه ی مرگ از من گذشت

کفتر دو برج
هم پرواز هم نشست .

------------------------------
تخیّل ِ شگرف محرومیت / مجموعه شعر /تهران / هادی آبرام . زمستان ۱۳۶۹ پخش : کتاب چشمه
٨٨۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۷       

    از : مبهوت

عنوان : مرسی
این تحلیل هم بکر و هم آموزنده و بسیار دقیق بود. با سپاس.
٨٨۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۷       

    از : امیر آمویی

عنوان : از این مقاله چه باید فهمید
آقای سرکوهی می گویند:
"اعتراف های تحمیلی [...] چنان ناشیانه سرهم بندی شده اند که پیام ها و مخاطبان خود را [...] لو می دهند با این همه این سخن نادرست است که این اعتراف ها بی اثر یا نشانه ی ناتوانی نظام سرکوب است، چرا که مخاطبان این اعتراف‌ها، حتا اگر بدانند که پیام اصلی با شکنجه بر زبان آمده است، «محتوای پیام را باور می کنند، «چون می خواهند که باور کنند»."
بعد آقای سکوهی این مخاطبان را که «می خواهند که باور کنند» تعریف می کنند:

"نظام شکنجه برای هر اعتراف تحمیلی، مخاطبان مشخصی را هدف می گیرد و [...] پیام اصلی اعتراف تحمیلی نیز متناسب با مخاطبانِ تعیین شده، تنظیم می شود." بع بلافاصله می افزایند که "مخاطب اصلی تعیین شده اعترافات اخیر [...] هواداران و علاقمندانِ به نظام، اصلاح طلبان حکومتی، برخی منتقدان داخل نظام، ثروتمندان رانتی، سلبریتی های رانتی ـ تقلبی عرصه فرهنگ و بخشی از لایه های میان درآمد رانتی جامعه اند. (برخی افعال را به صورت جمع در آورده ام- فرشیم).
از آنچه آقای سرکوهی در کل مقاله گفته اند چنین می فهمیم:
توده های مردم، بیکاران، کارگران، کشاورزان، دانشجویان، معلمان، کارمندان، نویسندگان و مترجمان، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی، دانشگاهیان، اقشار متوسط جامعه، بازاریان خرد و متوسط، اقشار خرده بورژوایی متوسط، دانش آموزان علاقه مند به تلاوت قرآن، برخی از روحانیان و دیگرانی که به شکلی مورد ظلم رژیم قرار گرفته اند، و از همه مهم تر تقریبا تمام زنان ایرانی، بخش قریب به اتفاق نیروهای ارتش و بخش های وسیعی از پاسداران و نیروهای انتظامی، و نیز اصلاح طلبان غیر حکومتی، و حتی برخی اسلام خواهانی که مخالف زور و شکنجه و اعتراف زیر شکنجه هستند، اینها همه و همه در سراسر ایران نسبت به شکنجه و بی ارزش بودن اعترافات بیان شده ی تحمیلی آگاهی نسبی و از آن نفرت دارند و دیگر گول نمی خورند!
اما تنها اصلاح طلبان حکومتی (نه غیر حکومتی) و اصلاح طلب نمایان حکومتی هستند که «می خواهند [آن اعترافات را] باور کنند!] چرا؟ آنچه را که باید از این نگاه دریافت این است: این گروه آخر دلشان می خواهد این ها را باور کنند، زیرا می دانند که این این اعترافات در زیر شکنجه‍ی تحمیلی صورت گرفته و مطلقا بی پایه و اساس و فاقد ارزش قضایی و قانونی است. اینان می دانند که اگر به حقیقت شیوه‍ی اخذ این اعترافات فکر کنند در واقع دارند به سرنگونی خود می اندیشند و می دانند که پایان کارشان فرا رسیده و می خواهند چند صباح باقی مانده را در رویای خوش قدرتمندی و غارت مردم باقی بمانند. این همان داستان روانشناسی جامعه‍ی استبدادی کوتاه مدت و کلنگی است، زیرا زمانش که برسد توفان خشم مردم طومارشان را در هم خواهد پیچید و ستون خیمیه‍ی خیانت و خباثت شان را خرد و دودمانشان را نابود خواهند کرد.
٨٨۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۷       

    از : hadi Shahab

عنوان : با تشکر از شما . به نظر من شما اصل مطلب را به تحریر آوردید.
آقای سرکوهی گرامی ,

با تشکر از شما . به نظر من شما اصل مطلب را به تحریر آوردید.

با احترام

هادی شهاب
٨٨۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ بهمن ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : عالی
زحمت کشیدید،،،،بخصوص مرحله بندی وهدف ها..چرخش ها..
٨٨۱۱٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست