یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کسی که رای نداده ساکت باشد!
حمله ی شدید «راه سبز آزادی» به «رهبران خودخوانده» و ایرانیان خارج از کشور


اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۵ بهمن ۱٣٨٨ -  ۱۴ فوريه ۲۰۱۰


اخبار روز: سایت «راه سبز آزادی» برای دومین بار در دو روز اخیر به شدت به «رهبران خودخوانده جنبش سبز» و همچنین ایرانیان خارج از کشور حمله کرد:

اشتباه عبور از میرحسین و کروبی را تکرار نخواهیم کرد!‌
دیروز هم از آفت رهبران خودخوانده برای جنبش سبز نوشتاری در این سایت منتشر شد. یادداشت وارده زیر نیز به همین دغدغه می‌پردازد:
کسانی امروز ادعای رهبری جنبش را دارند و با کراوات سبز پشت نمادهای سبز عکس یادگاری می گیرند که حتی بسیاری‌شان انتخابات را در حمایت از میرحسین موسوی تحریم کرده بودند. افرادی شعارهای بی‌محتوایی چون "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" را در بوق و کرنا می‌کنند که گویی جنبش سبز ملت ایران از دل کاخ سفید آمریکا و به قول آنها "پریزیدنت اوباما" بیرون می‌آید. نتیجه اش چه می‌شود؟ مبارزه‌ای که با سکوت و شعار "رای من کجاست" آغاز شده بود به خشونت بی حاصل می‌انجامد و در بازی ساختارشکنانه‌ای که ایجاد می‌شود از ظرفیت‌های جنبش برای حضور در خیابان و چانه زنی در میدان می‌کاهد.
جنبش سبز درست است که با شعار "هرشهروند یک ستاد" سعی داشت با گسترش شبکه‌های اجتماعی و حرکت‌های خودجوش مردمی نسبت به احقاق حق اقدام کند اما جنبشی بی سر و پیکر هم نبود که از سلطنت طلبان تا منافقان و عافیت طلبان همه و همه مدعی رهبری آن شوند و درحالیکه به تحریم انتخابات پرداخته بودند، به لطف رسانه‌ای که دارند از زبان مردم ایران برای پیگیری حق رایشان تصمیم‌گیری نمایند.
ملت ایران در ۲۵ خرداد بزرگ‌ترین همایش سراسری و حق طلبانه خود را برگزار کردند تا از میرحسین موسوی بخواهند پاسدار رای‌شان باشد و از حق آنها نگذرد که او هم حق مطلب ادا کرد.
دیگر اینکه بیانیه شماره ۱۷ میرحسین را به پای تحلیل و تدقین بگذاریم و از کف و سقف مطالبات بگوییم که او از "کف" می‌گوید و ما "سقف" را می‌خواهیم دیگر چه صیغه ای است. "سقف" را می‌خواهید، "بسم الله"! یک بلیط یک طرفه به سمت تهران بگیرید و در تظاهرات ملت شعار سقف مطالباتتان را بدهید. وگرنه بلی، خیلی راحت است در واشنگنتن، پایتخت آمریکا، به خیابان بریزید و شعار دهید: "می‌جنگم، می‌میرم، رای‌مو پس می‌گیرم". بعد هم تندترین شعارها بدهید و از بالا تا پایین قانون اساسی را به نقد بکشید. هنر آن است که در خیابان‌های تهران و چشم در چشم نیروهای نظامی بی‌رحم دولت کودتا همین شعارها را سر بدهید!‌
جنبش سبز با میرحسین موسوی زاده شد، به همراهی با کروبی افتخار کرد و به حمایت خاتمی امیدوار بود. امروز هم اگر قرار است این جنبش به حیات خود ادامه دهد و خواست ملت ایران را پیگیری نماید باید به رابطه دو طرفه رای به میرحسین و پاسخ از میرحسین وفادار باشد. در این جنبش البته که بنا به ماهیت شبکه‌ای و غیرمتمرکز آن، همه می‌توانند نظر دهند و همه می‌توانند سهیم باشند اما کسانی که از میرحسین موسوی عبور می‌کنند خواسته یا ناخواسته در خدمت اصحاب کودتا عمل می‌نمایند. یک بار شعار عافیت‌طلبانه و خام عبور از خاتمی داده شد و پیامدهای ناگوار آن را به چشم خود دیدیم و شاهد بودیم که اقتدارگرایان چگونه از آب گل‌‌آلود تز ابتر عبور از خاتمی ماهی‌ گرفتند! کمی بصیرت و حافظه تاریخی داشته باشیم و بپذیریم که حمایت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی باید کف و سقف جنبش در این مرحله از حیات جنبش باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست