یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چند رباعی (۱)


ویدا فرهودی


• وقتی که رسد زمان شفاف شعور
چون شسته شود غبار اندوه، به شور
آید سپس از شقایق و سرو پیام:
کـِی سبز دلان، ز گل بگویید نه گور! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۷ -  ۹ می ۲۰۰٨


 
 
گر تشنه لبی ، زُلال و بی تاب بگو
از پاک ترین نشانه، از آب بگو
تا فاش شود نهایت ظلمت شب
از نور ترین نوبت   ِ مهتاب بگو
 
***
 
پرهیز مکن، بهانه از یاد ببر
خمیازه ی ِ تازیانه از یاد ببر!
کوتاه اگر چه باشد ایام   سرود
کوتاهی ِ مبهم ِ ترانه از یاد ببر
 
***
 
درفکر ِ صعود آبی   پروازم
چون زمزمه، در تدارک آوازم         
بنگر به تبانی ِ اهورای سخن
در کار شروع ِ تازه   ی آغازم
 
***
 
خواهم شکنم حباب اوهام سیه
آکنده کنم زمانه از عطر گـُنـَـه
  سازم غزلی به لهجه ی شیدایی
ریزم به گلوی هر که مانده است به ره
 
***
 
وقتی که رسد زمان شفاف شعور
چون شسته شود غبار اندوه، به شور
آید سپس از شقایق و سرو پیام:
کـِی سبز دلان، ز گل بگویید نه گور!  
 
***
 
در ماتم آدمی زمان افسرده است
انگار بهار غنچه ای پژمرده است
برکام کلاغ تا زمین می چرخــد
خورشید در عنفوان هستی مرده است
 
***
 
یک پنجره تا لمس شقایق راه است
هم او که ز راز عاشقان آگاه است
افسوس ولی پرده ی اوهام سیه
چون گـَـزمه   به کار ِ بستن درگاه است
 
***
 
ای کاش زمین زبان گل بگشاید
آواز، غــم پرنــده را بــزدایــد
فریاد کند صنوبر،از ریشه ی درد
تا عشق علاج زخممان بنماید
 
***
 
ویدا فرهودی    بهار 1387
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست