از : ویدا فرهودی
عنوان : یگانه راه پاسخ این بود پس برای تشکر می نویسم!
با سپاس از نظرهایی که جملگی با ارزشند و مایه شادمانی من به خاطر این توجّه!
پیروز باشید!
۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۷
|
از : ایراندوست ایرانی
عنوان : توصیه به ویدا فرهودی
اوووووه. چقدر منتقد خود راضی و بی سواد پیدا شده. کی به اینا اجازه فضولی داده؟
درود بر ویدا جان. به کارت ادامه بده و توجه به این حسودان نکن.
۹۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۷
|
از : مهران رجایی
عنوان : چند کاستی در شعر شما
خانم عزیز
شعرهای شما از نظر تصویر پردازی بسیار زیبا هستند. افسوس که خود را مجبور می کنید در قالب رباعی شعر بگویید و به ضرورت وزن و قافیه راه را بر کژی ها می گشایید. از جمله در مصرع
از نور ترین نوبت ِ مهتاب بگو
نور نام است و نمی توان آن را مانند صفت با پسوند «ترین» به کار برد.
در بیت زیر هم به نظر من به ضرورت وزن واژه ی «سپس» در معنایی اشتباه به کار برده شده:
آید سپس از شقایق و سرو پیام
منظور شما در اینجا البته
«آنگاه» از شقایق و سرو پیام آید
بوده. «آنگاه» و «سپس» هم معنی نیستند. به علاوه از آنگاه هم می توان صرف نظر کرد چرا که در مصرع اول «وقتی که» آمده است. اگر شعر را به نثر بنویسیم می شود:
وقتی که زمان شفاف شعور رسد و چون غبار اندوه، به شور شسته شود (آنگاه) از شقایق و سرو پیام آید : کـِی سبز دلان، ز گل بگویید نه (ز) گور!
علاوه بر مصرعی که آقای مومنی اشاره کردند به نظر چند مصرع دیگر نیز دارای وزن دقیق رباعی نیستند.
پیروز باشید.
۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۷
|
از : امید مومنی
عنوان : ظاهرا اشتباه چاپی! ! !
خانم محترم مثل همیشه خوب و محکم سروده اید. سبز باد کلام و جان شما. واما فکر نمیکنید"کوتاهی مبهم ترانه از یاد ببر" یک نقص "وزنی" و یا سکته ی قبیح دارد؟ البته اگر وسیله یی دیگر در اختیارم بود ،اینجا درد سر نمیدادم. فرخنده باشید
۹٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱٣٨۷
|