عواقب جنگ گرجستان و بیداری اژدهایی خفته!
هادی صوفی زاده
•
با حمایت قاطع روسها از حقوق مردم اوستیا و آبخاز، ملتهای همجوار و تحت ستم که به دنبال کسب حقوق ملی خود هستند به خوبی درخواهند یافت که هراندازه حمایت خارجی از ملتهای ضعیف مهم است در عین حال مبارزه برای رهایی از آن مهمتر
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۱ شهريور ۱٣٨۷ -
۱ سپتامبر ۲۰۰٨
بسیاری از رسانهها و تحلیلگران امور اقتصادی توسعه کشور چین درامر تجارت و قبضه نمودن بازارهای جهانی رابهمانند اژدهایی تشبیه کرده که بیدار گشته و همه راغافلگیر نموده است. سایت بی بی سی در سال ۲۰۰۵ مجموعه گزارشهایی را با همین عنوان "اژدها بیدار می شود" منتشر نمود. توسعه اقتصادی چین نه تنها تاثیرات جدی بر مردم آن کشور گذاشت بلکه بر همه مردم جهان تاثیر گذاشت. تاجائیکه برخی محافل اهل نظر جنگ امریکا با عراق را جلوگیری از توسعه جهانی چین قلمداد می کنند. بعداز فروپاشی اتحاد شوروی سابق، جمهوری فدراتیو روسیه که وارث آن اتحاد سوسیالیستی بود امکان حضور و عرض اندام را در همه عرصههااز دست داده بود. شکنندگی و آسیب دیدگی جامعه روسیه تا جایی بود که از حل مشکلات اجتماعی نیز ناتوان بود. این ناتوانی تا جایی بود که خروج دختران روسی از مملکت و اقامت در کشورهای غربی به غرور ملی آنها خدشه وارد نموده بود و دراقدامی پارلمان روسیه ( دوما ) برای حفظ کرامت وغرور تاریخی خود، حدود دو سال قبل قانونی را بهتصویب رساند که طبق آن قانون خروج دختران روسی به کشورهای اروپایی را با محدودیتهایی روبرو ساخت. ثبات سیاسی اقتصادی یکی دو سال اخیر بویژه بعداز تغییرات در ساختار حکومتی آن کشور، استراتژی نوینی در عرصه بین المللی آن کشور مشاهده گردیده است.
بدنبال ماجرای حمله جدائی طلبان اوستی به پایگاه نظامیان گرجی و واکنش نیروهای گرجی به جدائی طلبان ایالت اوستیای جنوبی که به همراه آبخازستان از سال ۹۲ ببعد به شیوهای نیمه مستقل عمل نموده شرایطی بوجود آمد که خشم دولت روسیه را که از چندین سال پیش نیرویی تحت عنوان نیروی صلح مستقر نموده است برانگیخت. دخالت بموقع نیروهای روسیه در کمک به اوستیها و متعاقب آن بروزجنگ چند روزه با گرجستان سیمای اژدهای خفته را نمایان ساخت و طی عملیاتی چند روزه نیروهای گرجی شکست سختی را از نظامیان روس متحمل شدند. باید گفت که اگر چینیها اژدهای اقتصادی ذکر شوند روسها اژدهای نظامی هستند که از خواب چندین ساله بیدار گشته و قدرت از دست رفتهیشان را به نمایش گذاشتند. خشم روسها تنها متوجه گرجستان نگردیده و بنا به گزارش سایت بی بی سی، اوایل هفته جاری رئیس جمهور روسیه به جمهوری مولداوی، از جمهوری های اتحاد شوروی سابق، هشدار داد که مرتکب اشتباه گرجستان نشود و در صدد توسل به زور برای باز پس گرفتن منطقه "ترانس نیستریا" از جدایی طلبان این منطقه بر نیاید. از زاویهای دگر برخی از کشورهای غربی راجع به اقدامات اخیر روسیه پیشبینی نمودند که بعداز گرجستان روسها طرح تجزیه ایالت قریمه از اوکراین را پی ریزی مینماید. هرچند که حکومت ائتلافی اکراین موضعگیریهای متفاوتی در قبال حوادث جاری داشتهاند.
با پایان جنگ، همچنانکه از تمام رسانههای بین المللی درج شد پارلمان (دوما ) و شورای فدراسیون روسیه و بعدا" ریاست جمهوری آن کشور استقلال ایالتهای اوستیای جنوبی و آبخازستان را به رسمیت شناخت. آقای دمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه تصمیمات اتخاذ شده را بنا به ابراز تمایل مردم آبخاز و اوستیا از گرجستان وبراساس منشور سازمان ملل و مبانی حقوق بین الملل ذکر نمودهاست. تصمیمات دولت روسیه با شادمانی و پایکوبی مردم ۷۰۰۰۰ نفری اوستیای جنوبی و ۱۹۰۰۰۰ نفری آبخازستان روبرو گردید.
همچون حرکتی با واکنشهای گوناگون کشورهای غربی و بویژه اعضای ناتو وبا سکوت کشورهایی چون ایران و یا ترکیه که خود با مشکلات ملی دست و پنجه نرم می کنند همراه بوده است. ناظران امور این رویاروئی را بازگشت بهدوران جنگ سرد توصیف می کنند.
برخی علت کشمکشهای جاری را در گرایش بیش از حد به غرب ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان که با انقلاب سرخ قدرت را به دست گرفت عنوان می کنند، موضعگیری ادوارد شواردنادزه رئیس جمهور پیشین و گرهارد شرودر صدراعظم سابق المان در تقبیح سیاستهای دولتمردان گرجستان بخشی از آن بود اما در واقع مسائل مهمتری فرامنطقهای نیز دخیل هستند که ریشه آن را می توان در انحصارطلبی های غرب ودسترسی به منابع نفت وگاز قفقاز یافت. جنبههای اقتصادی این امر در نفوذ روزافزون غرب در منطقه و تسلط بر منابع نفت وگاز منطقه است که طرح انتقال گاز از باکو ـ تفلیس جیحان است که کارشناسان امور آن را منزوی نمودن روسیه می پندارند. فاصله گرفتن گرجستان از روسیه ابعاد فرهنگی هم دارد برای نمونه در کشور قزاقستان و برخی کشورهای استقلال یافته از اتحاد شوروی سابق، زبان روسی همچنان زبان رسمی و یا زبان دوم است، اما کشور گرجستان با اعمال سیاست روس زدایی و گرایش به غرب غرور روسها را خدشهدار نموده بود.
قاطعیت روسیه در مقابله با کشورهایی که درگذشته برخی از آن کشور بوده دلایل گوناگونی دارد. درخواست عضویت اکراین و گرجستان جهت پیوستن به سازمان ناتو واتحادیه اروپا، مسئله تسلط بر منابع گاز و نحوه صدور آن، آزمندیهای امریکا و کشورهای غربی در تسلط بر منطقه قفقاز و موارد تاریخی دیگری از نگرانیهای دولتمردان روسیه است. بیشترین نگرانی که خشم دولتمرادن روس از کشورهای غربی را برانگیخت، موافقت به جدایی کوزوو از صربستان بود. بی دلیل نبود که ولادیمیر پوتین هنگام حمله به گرجستان و یاری رساندن به اوستیها به صراحت بیان داشت که اگر تائید استقلال کوزووئیها از جانب غربیها مشروع است استقلال اوستیها چرا باید غیرمشروع باشد؟ البته در چند سال گذشته کشورهای کوچکتردیگری همچون تیمور شرقی استقلال خود را یافته اند که جمعیت آنان کمتر از یک میلیون است اما از حمایت جوامع غربی بهرهمند بودهاند در حالیکه تیموریها تنها دلایل مذهبی برای استقلال از اندونزی داشته اما آبخازیها و اوستیها دلایل ملی دارد.
با حمایت قاطع روسها از حقوق مردم اوستیا و آبخاز، ملتهای همجوار و تحت ستم که به دنبال کسب حقوق ملی خود هستند به خوبی درخواهند یافت که هراندازه حمایت خارجی از ملتهای ضعیف مهم است در عین حال مبارزه برای رهایی از آن مهمتر. اوستیها و آبخازها از سال ۱۹۹۲ و بعداز فروپاشی شوروی سابق همچنان درگیر جنگ با حکومت گرجستان بودهاند و این ایده را می تواند قوت بخشد که مبارزه مسلحانه یکی از راهکارهای رهایی ملتهاست و اگر نیروهای اوستی به پایگاههای نظامیان گرجی حمله نمی کردند وهمزمان آبخازها هم وارد قضیه نمی شدند هیچگاه شرایط آنان جنبه جهانی بخود نمی گرفت و قضیه همچنان در حالت سکون می ماند .
|