سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هشت مارچ، روز جهانی زن بر شما مبارک بادا


پرتو نوری علا


• قرن نوزدهم در غرب و بازتاب آن در سایر کشورها، سرآغاز بسیاری از تغییرها به سود زنان بشمار می رود. انقلابهای سیاسی و صنعتی، تحولات اقتصادی، رشد مارکسیسم، اهمیت عقل و خرد، ظهور مدرنیسم و به تبع آن رشد مدرنیته باعث شد که انسان به خود نگاهی جدید بیاندازد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٣ اسفند ۱٣٨۷ -  ٣ مارس ۲۰۰۹


 
 
 
 
 
 
هشتم مارچ یا روز جهانی زن، سمبل و نمادی برای نشان دادن وحدت زنان از ملیت‌های مختلف است. این روز به ما یادآوری می‌کند که چگونه زنان جهان صرفنظر از تمام اختلافات ملیتی، نژادی، قومی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی، گرد هم جمع می‌شوند تا ضمن این که دستآوردهای خود را در جهت منافع زنان جشن بگیرند، مشکلات و مسائلی را مطرح کنند که خودشان یا سایر زنان هنوز با آن‌ها دست به گریبان اند.
از زمان تغییر تدریجی ی دوران "مادر تباری" به دوران "پدرسالاری" و سلطه مرد بر زن چیزی حدود ۵ هزار سال می گذرد. نظام پدرسالار، با پیدایش مذاهب تک خدایی، به قوانین خود مشروعیت الهی داد و بر قدرتش افزوده شد. بی عدالتی و ظلمی که بر زن، به عنوان موجود زیر دست رفته است تاریخی ی طولانی دارد. فقط در سیصد سال اخیر، بتدریج در سایه آگاهی های عمومی مردم و انقلابات بزرگ در جهان، همچنانکه برده داری امری ناپسند و غیرقانونی شناخته شد، نظریه فرودستی زن نسبت به مرد نیز امری مذموم تلقی گردید.
قرن نوزدهم در غرب و بازتاب آن در سایر کشورها، سرآغاز بسیاری از تغییرها به سود زنان بشمار می رود. انقلابهای سیاسی و صنعتی، تحولات اقتصادی، رشد مارکسیسم، اهمیت عقل و خرد، ظهور مدرنیسم و به تبع آن رشد مدرنیته باعث شد که انسان به خود نگاهی جدید بیاندازد و به عنوان فرد، به شأن و کرامت انسانی خود احترام بگذارد. در همین روند به موقعیت نازل زن، نه به عنوان یک سرنوشت محتوم، بلکه به عنوان شرایطی که ناشی از سلطه گری تاریخ کهن نظام پدرسالار است نیز توجه شد و زنان، تنها، یا همراه مردان آگاه توانستند در انقلابی فکری، روانشناختی و فرهنگی، نظامهای پدرسالار را به چالشی سیستماتیک و جدی بطلب اند. حرکت های جمعی زنان برای به کرسی نشاندن خواسته های خود به وقایع تاریخی مختلفی برمی گردد.
یکی از قدیمی ترین حرکتهای دسته جمعی ی زنان برمی گردد به ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و آن موضوع نمایشنامه‍ی "لیسیستراتا" Lysistrata نوشته‍ی نمایشنامه نویس یونانی آریستوفان Aristophanes   است. در این نمایشنامه زنان برای پایان دادن به هرگونه جنگ و خونریزی و کشت و کشتار میان مردانشان، با هم تصمیم می گیرند تا زمانی که مردان به جنگ پایان ندهند با آنان همبستر نشوند .
اتفاق دیگر به دوره فردریک ویلیام پنجم، Frederick William IV پادشاه پروس می رسد. در زمان این پادشاه، به علت بی عدالتی و رعایت نکردن حقوق مردم، در مارچ ۱٨۴٨ شورش مسلحانه ای توسط اکثریت شهروندان صورت می گیرد. زنان در این شورش همپای مردان شرکت داشتند و ضمن تقاضاهای عمومی، خواهان حق رأی برای زنان نیز بودند. پادشاه پروس به مردم قول داد تا خواسته های آن ها را برآورده سازد و به این ترتیب مردم را به خانه هایشان فرستاد. خواست های عمومی مردم برآورده شد، اما داشتن حق رأی برای زنان هرگز عملی نگردید.
رخداد مهم دیگر مربوط به هشتم مارچ ۱۸۵۷ است. یعنی زمانی که برای نخستین بار زنان کارخانه‌های لباس دوزی و نساجی در نیویورک گرد هم جمع می‌شوند و علیه شرایط بد ِ کاری، پایین بودن دستمزد، و کلاً عدم تساوی حقوق میان زن و مرد شورش می‌کنند. در سال ۱۹۰۹ بر اساس اعلامیه‌ای از طرف حزب سوسیالیست آمریکا ، اولین روز زن در روز ۲۸ فوریه در سراسر آمریکا مورد قبول واقع شد. تا سال ۱۹۱۳ زنان آمریکایی این روز را در آخرین یکشنبه فوریه هر سال جشن می‌گرفتند.
در اوائل۱۹۱۰ لِنا لوئیس Lena Lewis سوسیالیست آمریکایی اعلام کرد که اکنون زمان جشن گرفتن نیست بلکه زمانی است تا تمام نیروی خود را به کار بریم تا «‌سرانجام و برای همیشه خود را از مُهر و نشان خود پرستی مردانه و تمایل آنان به تملک درآوردن زنان رها سازیم.»   در اوت ۱۹۱۰، یعنی ۵۳ سال بعد از شورش زنان کارخانه های نساجی نیویورک در ۱۸۵۷، زنان سوسیالیست از همه نقاط جهان، در کنفرانسی که در کپنهاک برگزار کردند، تصمیم می‌گیرند از این پس، یک روز مشخص را به مثابه روز جهانی زن گرامی بدارند. این پیشنهاد در کنفرانسی که بیش از ۱۰۰ زن، از ۱۷ کشور، از جمله ۳ زن از نخستین زنانی که به پارلمان فنلاند راه یافته بودند، مطرح شد و به اتفاق آراء مورد موافقت قرار گرفت. اما در آن زمان روز ویژه‌ای در نظر گرفته نشد.
در ۱۹۱۱ در نتیجه تصمیمی که در سال ۱۹۱۰ در کپنهاک گرفته شد، ۱۹ مارچ به عنوان روز جهانی زن برای نخستین بار در اطریش، دانمارک، آلمان و سویس، انتخاب شد. جایی که یک میلیون زن و مرد گرد هم جمع شدند. علاوه بر به دست آوردن حق رأی و نگه داشتن اداره عمومی، آنان متقاضی حق کار، کارآموزی برای اشتغال و پایان دادن به تبعیض کاری میان زن و مرد بودند. در همان سال ۱۹۱۱ کمتر از یک هفته، در ۲۵ مارچ فاجعه بزرگ آتش سوزی در نیویورک بیش از ۱۴۰ دختر کارگر را که بیشترشان مهاجران ایتالیایی و کلیمی بودند هلاک کرد. این حادثه تأثیر زیادی بر روی قانون کارگری در آمریکا گذاشت و باعث شد تا بهبود شرایط محیطی ی زنان کارگر مشابه شرایط کاری ی مردان، و همچنین اعلام روز جهانی زن را از ملاحظات مهم کار خود قرار دهد.
در
۱۹۱۴-۱۹۱۳   در روسیه، زنان خودانگیخته در اعتراض به جنگ جهانی اول به تظاهرات خیابانی پرداختند. حرکت دیگر به مارچ ۱۹۱۷ در پطروگراد یا لنینگراد امروز برمی‌گردد که تعداد زیادی زن، مادران، خواهران و همسران بیش از دو ملیون سرباز روسی که در جنگ جهانی ی اول کشته شده بودند به خیابان‌ها آمدند و با سر دادن شعار «نان و صلح» خواهان آن شدند تا به تحقیر و مذلتی که بر زنان می‌رفت خاتمه داده شود و حقوق پایمال شده و روزگار ستمدیده و مظلوم آنان به چشم آید. کمونیست‌ها با این حرکت زنان موافق نبودند اما هیچ نیرویی مانع اعتراض علنی ی زنان روسی نبود. ۴ روز بعد تزار از حکومت سرنگون شد و حکومت کمونیستی بر سرکار آمده تقاضای زنان را برای داشتن حق رأی به رسمیت شناخت.
فعالیت ها و آگاهی های زنان، از مسیحیانی نظیر الیزابت کِدی اِستنسن که از شالوده شکنان مردسالاری در کلیسا بود و با بازخوانی ی متون مقدس و نوشتن "انجیل زن" زنان را برابر مردان معرفی می کرد تا زن انقلابی و سوسیالیست روسی الکساندرا کولنتای که در سازماندهی و شکل دادن به حرکت های اعتراضی زنان نقش بسیار موثری داشت، همه موجب شد تا زنان در هر نقطه ای کم و بیش به خود به عنوان موجودی برابر با مرد بنگرند.
 
● اقدام سازمان ملل متحد ، در ۱۹۴۵ در بستن قراردادی بین المللی مبنی بر این که میان زن و مرد تفاوتی نیست، و موضوع برابری ی زن و مرد، موضوعی مربوط به حقوق بشر و ایجاد شرایطی برای عدالت اجتماعی است نه یک مبحث مجرّد مربوط به زنان، دستآوردی بزرگ برای زنان بود. با این که در بسیاری از جوامع زنان موفق شده اند تا در عرصه حقوق قانونی، کار، دستمزد، شرایط محیط کار، تحصیلات، کارآموزی و بیمه های درمانی با مردان برابر باشند، اما هنوز هم در هیچ نقطه جهان زنان نمی توانند کاملاً ادعا کنند که از هر نظر با مردان مساوی شناخته شده اند. هنوز بیش از یک بیلیون مردم فقیر جهان را زنان تشکیل می دهند. چیزی حدود سه چهارم زنان بالای ۲۵ سال در کشورهای آسیایی و آفریقایی بی سوادند. هنوز زنان در برابر کار مساوی، بین ٣۰ تا ۴۰ درصد کمتر از مردان دستمزد می گیرند. و همچنان و هنوز زنان قربانیان اصلی ی خشونت مردان هستند.
 
● تاریخچه‍ی فعالیت زنان در ایران
قرن نوزدهم شاهد شکل گیری شرایطی تاریخی بود که موجب پیشرفت علم و صنعت در غرب و گسترش ابزار و فن شده بود. انقلاب صنعتی اروپا مفهوم مدرنیته را در جامعه‍ی علمی ی غرب و تفوق آن را بر زندگی ی انسان مطرح کرد. پی آمد ماشینیسم و طرح مفهوم مدرنیته در اروپا، مدرنیسم است که چالش های فلسفی و هنری غرب را از اوایل قرن بیستم بوجود آورد و موجب شد تا انسان نگاه جدیدی به خود بیفکند. و این خود موجب رواج مفاهیمی چون آزادی، عدالت، برابری و حقوق انسانی بود و سرآغاز حرکت های زنان برای برابری با مردان نیز شد.
در ایران از اواخر دوران قاجار و با بازگشت نخستین دانشجویان ایرانی از اروپا، رخداد انقلاب کمونیستی در روسیه تزاری واقع در شمال ایران، پخش سریع اخبار در زمینه مسائلی چون لغو برده داری، تساوی میان زن و مرد، تشکیل پارلمان و شرکت مستقیم مردم در انتخاب نمایندگان خود، ترجمه کتب از زبان های مختلف، نه تنها آگاهی و اطلاع عمومی را افزایش داده بود که زنان ایرانی را هم متوجه شرایط ناخوشایند و نابرابر خود کرده بود. به همین دلیل عصر مشروطه چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ روشنگری ی عمومی و چه به لحاظ شرکت زنان در انقلاب مشروطه حائز اهمیت است. آنان با ایجاد انجمن های مستقل یا در همکاری با مردان هم رأی، برای تأسیس مدرسه برای دختران و نشر جرایدی مخصوص زنان فعال شدند.
زنان ایرانی در عصر مشروطیت در چند امر مهم شرکت مستقیم داشتند:
- شرکت در تأسیس بانک ملی، برای مقابله با استیلای خارجی. زنان طلا و جواهرات و سرمایه های اندک شخصی خود را بلاعوض به دولت بخشیدند.
- شرکت در تحریم کالاهای وارداتی و حمایت از صنایع داخلی.   
- شرکت مسلحانه برخی از زنان انجمن "مخدرات وطن" برای جلوگیری از اخراج شوستر از ایران.
- تأسیس چندین مدرسه، کارگاه و نشریه مخصوص زنان.
با این همه زنان فعال ایرانی در عصر مشروطیت در مورد آزادی زن و برابری او با مرد نظرات متفاوت داشتند: برخی زنان مانند هما خانلری معتقد بودند که ما ابتدا باید مردان را آموزش بدهیم تا بعد با کمک آنان حق خود را به دست آوریم. برخی مثل فخر آفاق پارسا معتقد بودند مردان خودشان عاملین اصلی ظلم و ستمی هستند که بر زن می رود، چگونه می شود از آنان کمک گرفت. عده ای هم نظیر خانم کحال گرچه معتقد بودند زنان باید باسواد شوند، اما کار بیرون از خانه را برای زن ضروری نمی دانستند و مهمترین وظیفه زن را نقش همسری و مادری دلسوز و پرستار و مهربان می دانستند. این دسته از زنان مشارکت زنان در این سطح را خدمتی به مملکت و وطن تلقی می کردند. یکی از پیشروترین زنان آن دوره صدیقه دولت آبادی بود که زنان را در تمام مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عصر خود تشویق می کرد و از اولین کسانی بود که بی حجاب بیرون می آمد و زنان را به بی حجابی تشویق می کرد و در خاطراتش می نویسد: " زنانی را که با حجاب به مزارم بیآیند نخواهم بخشید."
با وجود تمام تلاش های زنان در عصر مشروطیت برای به دست آوردن حقوق برابر با مردان و حق رأی، با توجه به این که مردان مبارز و آزادیخواه آن عصر، جز تعداد کمی از آنان، آزادی را در تساوی زن و مرد نمی دیدند، لذا مخالف دادن حق رأی به زنان بودند. نه تنها در دوره‍ی اول مجلس شورای ملی در زمان مظفرالدین شاه، زنان نتوانستند به حق رأی دست یابند که در دور دوم مجلس در زمان احمد شاه نیز کسی جز تقی زاده و وکیل الرعایا از حقوق آنان دفاع نکرد. به همین دلیل در عصر مشروطیت و تشکیل پارلمان و نوشتن قانون اساسی ایران، نه تنها زنان حقوقی به دست نیآوردند که قانوناً از داشتن حق رأی محروم گشتند.
 

● زنان در عصر پهلوی اول و دوم
رضا شاه پس از اعلام سلطنت پهلوی، بر اساس برخی مظاهر غرب و بیشتر به تقلید از کشور ترکیه، دست به اصلاحات زیادی زد. یکی از نوآوری های او در مورد زنان بود که کشف حجاب را اجباری کرد و امکان ادامه تحصیل و کسب شغل را برای زنان فراهم ساخت. در این دوره گرچه بسیاری از زنان به آرزوی دیرینه شان که همانا کشف حجاب بود رسیدند، اما مشکل اساسی در قانون اساسی ی ایران بود که بسیاری از موارد آن، بویژه قوانین مربوط به زنان و خانواده بر حسب قوانین فقه اسلام و علیه زنان بود.
زنان در زمان پهلوی دوم دستآوردهای بسیار بیشتری داشتند. برخورداری از تحصیلات بالا و تخصصی، کسب مشاغل مختلف، رسیدن به درجات قضاوت و وکالت و اعطای حق رأی به زنان توسط شاه، امکاناتی به زنان بویژه شهری داد که در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری حضور داشته باشند. همچنین به امر شاه، سازمان زنان به نیابت اشرف پهلوی و به رهبری مهناز افخمی تأسیس شد. از جمله اقدامات مفید سازمان زنان، گرفتن فتوا از چند تن آیات عظام بود تا بتوان بعضی قوانین که در اسلام قوانین ثانویه خوانده شده اند را به نفع زنان تغییر داده شود. مثل لغو طلاق یکطرفه توسط مرد، منع ازدواج مجدد مرد بدون اجازه زن، و بخشیدن حق حضانت اطفال به مادران در صورت صلاحیت مادر. گرچه زنان در عصر پهلوی دوم از بسیاری حقوق فردی و اجتماعی بهره ور شده بودند اما مشکل اصلی همچون گذشته، ادغام قوانین دینی، بویژه در مورد حقوق زنان و خانواده، با قانون اساسی ایران بود.
● رژیم اسلامی ایران از بدو قدرت گرفتن با زنده کردن متحجرترین قوانین اسلامی چون سنگسار، حجاب اجباری، آزادی تعدد زوجات برای مردان، بیکار کردن بسیاری از زنان و منع قضاوت آنان، پایین آوردن سن ازدواج، ممنوع کردن استفاده از وسائل جلوگیری از بارداری، منع سقط جنین، محدود کردن امکانات تحصیلی دختران و سرکوب دائمی زنان در هر موقعیت و تغییری در ایران سعی کرد زنان را که حضور فعال در انقلاب داشتند به خانه ها بازگرداند. اجبار در داشتن چادر نیز معنایی نمادین داشت به این معنی که اگر زنها در چهاردیواری خانه نیستند، در اجتماع، در دیوار چادر پنهان باشند. اما به خلاف خواست و سرکوب رژیم، یا به خلاف عصر مشروطیت، این بار زنان به خانه ها بازنگشتند و با حضور خود در اجتماع بر فعالیت هایشان در زمینه های تحصیلی، تخصصی، ذوقی و هنری، ورزشی و نشر مطبوعات، کتاب و مجله افزودند.
در دهه اول انقلاب، اکثر زنان مذهبی که خواهان تغییری مثبت در شرایط موجود زنان بودند، با توجه به جنبش های فمینیسم اسلامی در برخی از کشورهای خاورمیانه مثل مصر، یا مراکش، کوشیدند با تفسیرهای هرمنوتیک از قرآن، تعابیر جدیدی ارائه کنند که به سود زنان باشد. اما بسیاری از زنان تنها به خوانش یا تأویل و تفسیرهای جدید از قرآن و اسلام راضی نبودند و خواهان تغییر قوانین ضد زن، به نفع زنان بودند. البته در این میان زنانی هم با گرایش های چپ افراطی بودند که برابری و تساوی میان زن و مرد را تنها در سرنگون کردن قهرآمیز رژیم اسلامی و روی کار آوردن یک حکومت کمونیستی می دانستند. بدین معنی که اگر حکومت، کمونیستی شود، وضع زنان هم درست خواهد شد.
سه دهه تلاش بی وقفه زنان ایرانی بعد از انقلاب، بویژه نسل زنان جوانی که در انقلاب بزرگ شده بودند برای به دست آوردن حقوق انسانی زن و برابری او با مرد و تغییر قوانین ضد زن و ضد خانواده، به قوانینی به نفع زنان و برابر با قوانین حقوق بشر، بسیار چشمگیر بوده است. بخش مهمی از فعالیت زنان ایرانی که امروز به "کمپین، برای جمعآوری یک میلیون امضاء" معروف است، از دستآوردهای عمده زنان بشمار می رود. پس از تجمع مسالمت آمیز فعالان جنبش زنان در 22 خرداد 1385 در میدان هفت تیر که با سرکوب قوای نظامی و حکومتی روبر شد، زنان فعال بر آن شدند تا هدف های قطعنامه ای را که در تجمع خود نیمه کاره اعلام کرده بودند در دستور کار خود قرار بدهند و عملاً وارد کارزار شوند. یکی از هدف های آن قطعنامه ارتباط مستقیم و رو در رو و کوچه به کوچه با زنان ایرانی است تا از این راه ضمن آشنا شدن با مشکلات آنان، دفترچه های کوچکی را که با زبانی ساده، حقوق زنان و امکان تغییر قوانین ضد زن در آنها آموزش داده شده است را در اختیارشان بگذارن و در صورت تمایل از آنان بخواهند با امضاء کردن این بیانیه به صف کسانی بپیوندند که در صدد تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان هستند.
کار اعضاء کمپین و امضاء کنندگان بیانیه، در کمال صلحجویی و آشکار است. آنان تنها با این منطق که ایران به میثاق بین المللی حقوق اقتصادی – اجتماعی پیوسته و اولین گام در این کنوانسیون ها منع هرگونه تبعیض است، لذا قوانین تبعیض آمیز علیه زنان باید تغییر کند و با تعهدات بین المللی ایران بخواند. خوشبختانه امروزه در اکثر شهرهای ایران گروه های مختلف زن و مرد شاخه ای از کمپین یک میلیون امضاء را برپا کرده اند و به نام شهر یا شهرستان خود مشغول فعالیت هستند. حضور مردان ایرانی در کنار زنان فعال و حمایت از کمپین، نشانه آگاهی نسلی است که سعادت و سلامت خود و زندگی اش را در سایه برابری زن و مرد می داند. زنان و مردانی که موافق تغییر قوانین ضد زن موافق هستند، چه در ایران و چه در خارج می توانند بیانیه کمپین را امضاء کنند.
پروژه کمپین پس از جمعآوری یک میلیون امضاء، به دست وکلای کمپین سپرده خواهد شد تا مراحل قانونی خود را طی کند. اعضاء و حامیان کمپین یک میلیون امضاء، که یکی از مهمترین دست آوردهای زنان در تاریخ ایران است، با وجود تمام مشکلات، هرساله هشت مارچ را همچون زنان سایر کشورها، جشن می گیرند.
علاوه بر جوایزی که از طرف مراکز فرهنگی و فمینیستی زنان در خارج از ایران به برخی اعضاء کمپین اهدا شده است، در ماه فوریه 2009 کل "کمپین" در سطحی جهانی شناخته و موفق به دریافت جایز هیأت بین المللی داوران در بنیاد "سیمون دوبوار" به سرپرستی روانکاو و نویسنده فمینیست معروف فرانسوی ژولیا کریستوا گردید. به خواهش اعضاء و حامیان کمپین، شاعر گرانمایه معاصر خانم سیمین بهبهانی از طرف کمپین به فرانسه رفت و جایزه بنیاد سیمون دوبوار را دریافت نمود و برای زنان ایرانی به ارمغان آورد.
هشت مارچ، روز جهانی زن، به همه مردان و زنان صلح طلب و برابری خواه مبارک باد.
www.noorialapartow.blogfa.com

پرتو نوری علا / آمریکا                  
 
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست