یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تشکیل صندوق کمک به اعتصابیون آری یا نه


کامران پارسایی


• قبل از سازماندهی اعتصابات ما باید که بتوانیم صندوق مالی کمک به اعتصابیون را تشکیل دهیم . وظیفه امروز ما در خارج از کشور همسو با فشار به رژیم درست کردن چنین صندوقی است . حمایت مالی ما از اعتصابیون می تواند بزرگترین کمک به جنبش آزادیخواهانه مردم باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲٨ بهمن ۱٣٨٨ -  ۱۷ فوريه ۲۰۱۰


بعد از تظاهرات دولتی 22 بهمن رژیم کوشش می کند تا خود را پیروز میدان نشان دهد. رژیم سعی می کند تا جدایی مبارزه ما از جامعه را به ما تحمیل کند و از ابزار مختلف برای رسیدن به مقصود خود استفاده میکند. مهم تر از همه این است که رژیم تلاش می کند تا واقعیت های عینی جامعه و مقاومت مردم دلیر ایران را به فتنه گران و عناصر بیگانه نسبت دهد تا از این طریق افکار عامه را از روند جنبش دور نگاه دارد. رژیم می کوشد تا ما را بخش بخش کند تا از این طریق بتواند روحیه مبارزه و همبستگی مردم را تضعیف کند و در نهایت تلاش می کند تا ما را وادار کند در محدودترین روش به خودمان فکر کنیم.
بسیار شنیده ایم که با اعتصابات کارگری، کارمندی می توان رژیم را به زانو درآورد اما متاسفانه کمتر به این موضوع پرداخته شده است. در شرایطی که بخش اعظم نیروهای تولیدی کشور طبق آمار سازمان های جهانی زیر خط فقر به سر می برند، کارگری که هیچ گونه پس اندازی ندارد و زندگی و حیات خود و خانواده اش را وابسته به نظام اسلامی می بیند و اگر دست به اعتصاب بزند حقوقش قطع خواهد شد نیازهای اساسی خود را چگونه باید تامین کند؟
همانطور که شاهد بودیم در طول چندین ماه گذشته کلامی از اصلاح طلبان حکومتی برای شکل دادن به اعتصابات نشنیدیم چرا که حکومتیان به خوبی می دانند که با شروع اعتصابات نفس رژیم به شماره می افتد . بنابر این بی جهت نیست که رژیم از اعتصابات به هر شکلی می ترسد و به هر طریقی سعی می کند تا شکل مبارزات را در محدوده خیابان محدود کند. به هر صورت سرکوب در خیابان بسیار راحتر از سرکوب و پایان دادن به اعتصابات سراسری است. در حال حاضر بحران در اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری است. افزایش درآمد نفتی از سال 2005 تا 2008 منجر به سه برابر شدن مقدار نقدینگی و رشد نرخ تورم از 10.4 به 25.4 درصد رسیده است. در این وضعیت رژیم کوشش می کند تا فشار تورم موجود را با دادن وام های گوناگون کاهش دهد. اما این سیاست راه به جایی نبرده است چرا که بخش اعظم این وام ها به عوامل خود حکومت و آقازاده ها پرداخت شده و فقر و نابسامانی همچنان گسترش پیدا کرده است. سقوط قیمت نفت از 148 دلار به 40 دلار در تابستان 2008 کسری بودجه عظیمی را برای رژیم به همراه آورد. به نوعی که بودجه سال 2009 با کسری 25 تا 30 میلیارد دلاری روبرو شده است، باید چیزی حدود 6 میلیارد دلار در بودجه جا به جا شود تا رژیم بتواند مزد و حقوق کارمندان و کارگران دولتی را پرداخت کند. آمار رسمی رژیم حکایت از آن دارد که تعداد بیکاران در بهار 1388حدود 2.7 میلیون نفر برآورد شده است (قابل توجه اینکه در این آمار کسی شاغل شمرده میشود که در هفت روز قبل از سرشماری حداقل یکساعت کار کرده باشد!) در کنار کاهش در آمد نفت در بخش کشاورزی نیز با سیاست های غلط رژیم و واردات اقلام مختلف و کم آبی بی سابقه در چند سال گذشته و همچنین از کار افتادن نیروگاه های آبی که منجر به کمبود برق شد کشاورزان را در تنگا قرار داد. فقط واردات گندم در سال 1387 شش میلیون تن برآورد شده است. رژیم برای سرپوش گذاشتن بر بحران اقتصادی که کشور را فرا گرفته با برداشت از صندوق ذخیره ارزی به میزان 4.5 میلیارد دلار و واردات مواد غذایی سعی در کنترل و بیرون آمدن از بحران را دارد. در کنار این اوضاع باید رانت خواری عوامل رژیم از هر دو جناح را بیافزاییم. افزایش فقر در ایران امروز بیشتر از هر وقت دیگری است طبق آمارهای بانک مرکزی میتوان پیش بینی کرد که در حال حاضر حدود 15 میلیون نفر، مانند زنان بیوه، بیکاران و غیره زیر خط فقر زندگی می کنند. به خوبی روشن است که رژیم در بحران اقتصادی و ندانم کاری های ملایان دست و پا می زند و هر روز برای توجیه افکار عمومی آمار تقلبی ارائه می دهد. از اوایل سال جاری و به دنبال بالا رفتن قیمت نفت و مذاکرات پشت پرده برای نزدیکی به سرمایه داری جهانی رژیم سعی در به انزوا کشاندن مبارزات مردمی را دارد. در سی سال گذشته جمعیت ایران از 37 میلیون به نزدیک 75 میلیون رسیده است یعنی حدود دو برابر، تعداد دانش آموزان به 14 میلیون نفر میرسد. امروزه حدود یک میلیون کارگر در کارگاه های با بیش از ده نفر شاغل هستند. در بخش خودرو سازی 118 هزار نفر شاغل هستند. در طول سالیان گذشته جنبش کارگری و کارمندی در ایران وارد فاز جدیدی شده اما هنوز یکپارچه نشده اند. با وجود سرکوب های وحشیانه رژیم به تشکل های کارگری، کارمندی، دانشجویی هر روزه شاهد اعتصاب و تظاهرات مختلف در اقصی نقاط کشور هستیم. در سال گذشته شاهد اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه، رانندگان و کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران، معلمان، کارگران واگن سازی پارس و... هستیم. درست است که کارگران و کارمندان در شرایط فعلی بیش از همه از بحران اقتصادی ضربه می خورند. اگر قرار باشد کارگران و کارمندان در ابعاد وسیع دست به اعتصابات درازمدت بزنند نیازمند حمایت مالی هستند. ناگفته پیداست که رژیم در برخورد با هر اعتصابی سریعا دست به سرکوب بزند. ما باید که بتوانیم هدفمند به میدان بیاییم و خود را محدود به خواسته های حداقلی نکنیم. در پروسه اعتصابات رژیم سعی خواهد کرد تا به کمک رسانه های خود و عوامل اجیر شده اش احساسات مردم را نسبت به اعتصابیون برانگیزد و در نهایت تلاش خواهد کرد تا با قهر و سرکوب اعتصاب را بشکند. موقعیت فعلی و شرایط عینی برای راه انداختن اعتصابات سراسری مهیاست. به طور حتم اتحاد و همبستگی مابین دانشجویان، زنان، و معلمان در کنار کارگران میتواند سرعت سرنگونی را شدت بخشد. قبل از سازماندهی اعتصابات ما باید که بتوانیم صندوق مالی کمک به اعتصابیون را تشکیل دهیم. وظیفه امروز ما در خارج از کشور همسو با فشار به رژیم درست کردن چنین صندوقی است. حمایت مالی ما از اعتصابیون می تواند بزرگترین کمک به جنبش آزادیخواهانه مردم باشد.

کامران پارسایی کلن فوریه 2010


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست