یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

توهم آفرینی های ِخوش خیالانه!
پاسخ به پرسش های خانم شهلا بهاردوست


مسعود نقره کار


• انحصار طلبی و فرقه گرایی فکری, سیاسی, سازمانی و طبقاتی از یک سو, و خوش خیالی و توهم نسبت به اصلاح پذیری سنگواره های حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه از سوی دیگر, شلیک به مغز جنبش آزادیخواهانه و ضددیکتاتوری خواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۲ اسفند ۱٣٨٨ -  ۱٣ مارس ۲۰۱۰


نظرتان در مورد ۲۲ بهمن ۱٣٨٨ و آنچه که در این روز گذشت چیست؟

۲۲ بهمن ۱٣٨٨ روز" هشدار" به جنبش سبز بود, تا که فعالان حنبش سبزدر داخل و خارج کشور دست از خوش خیالی و توهم بردارند و واقع بینی پیشه کنند. در واقع عدو سبب خیر شد تا جنبش سبز به خود آید. آنچه حکومت اسلامی کرد دور از انتظار نبود اما آنچه بر سر جنبش سبز آورده شد و یا سبز ها از خود بروز دادند تا حدی دور از انتظار بود. بی تردید حضور گسترده ی نیروهای سرکوبگر, و طرح و برنامه های پلیسی و امنیتی , آن هم پس از ارعاب و ارهاب و قربانی کردن دو جوان بیگناه در پیشواز از۲۲ بهمن, بر حضور کم رنگ جنبش سبز در آن روز نقش داشت, اما دلیل این عدم حضور جنبش سبز را نمی باید صرفا" حکومت و عملکرد آن دید و دل خوش داشت که بسیج گسترده ی نیروهای سرکوبگر نشان از قدرت جنبش سبز دارد. علت عدم حضور یا حضور محدود و کم تاثیر سبزها و شماره شدن آن ها به حساب امت حزب الله در ۲۲ بهمن را می باید در درون جنبش سبز ,به ویژه مداخله های عملی ِ اصلاح طلبان حکومتی ی در هجرت, که کک رهبریت جنبش سبز نا آرام شان کرده, جستجو کرد.
   اما هشدارهای ۲۲ بهمن کدامند:
الف- حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه نه اصلاح پذیر است و نه اهل سازش .تصور غیر واقعی داشتن از ساختار سیاسی حکومت اسلامی که ستون فقرات اش ساختاری مذهبی – مافیایی و فرقه ای ست و فاقد ظرفیت اصلاح و تغییر, ماجرای ۲۲ بهمن را تکرار خواهد کرد , و در بهترین حالت جنبش سبز را به اپوزیسیونی " خودی" بدل خواهد کرد که مورد مصرف اش برای حکومت اسلامی این خواهد بود که به عنوان برگ برنده وجود دموکراسی در جامعه ی اسلامی هر آنجا که حکومت گران صلاح دانستند , آن را رو کنند و پزبدهند.
ب- حکومت اسلامی هنوز حکومتی قدرتمند است. تشیعی بدل شده به ایدیولوژی و سیاست , سرکوب وحشیانه , پول و نا آگاهی ی بخش بزرگی از جامعه," قدرت" این حکومت است. حکومتگران اسلامی برای حفظ این قدرت ,که سرچشمه ی منافع مادی ( مالی) و معنوی شان است, خون فرزندان خود را ریخته اند و خواهند ریخت چه رسد به خون دیگران !. باز هم تجربه شد که حکومتی مبتلا به جمود فکری همراه با ویژگی های عهد بوقی ی موجودات اداره کننده اش , به سهولت و با سلام و صلوات اصلاح بشو و کنار برو نیست.
ج- جنبش سبز هویتی مستقل است, فاصله گرفتن ازاین هویت مستقل, آغاز به شماره افتادن نفس جنبش سبز خواهد بود. ۲۲ بهمن نشان داد که گاه خانه نشینی سبزها بهتر از سیاهی لشکر شدن حکومت اسلامی ست.


نقاط ضعف و قدرت جنبش سبز در مرحله کنونی چیست؟

برخی از نقاط ضغف جنش سبز این ها هستند:
الف: خوش خیالی وتوهم بخشی از این جنبش نسبت به اصلاح پذیر بودن حکومت اسلامی و تبلیغ و تلاش برای تغییر فکر و رفتار ولی فقیه.
ب: فقدان رهبری , سازماندهی و سازمان یابی . سازماندهی و سازمان یابی شبکه ای می تواند یکی از انواع سازماندهی ها و سازمان یابی ها باشد , اما در شرایط جامعه ی ما و با توجه به تسلط تاریخی ی فرهنگ سازماندهی و سازمان یابی عمودی و هرمی, این نوع سازماندهی و سازمان یابی را نمی توان به سرعت کنار گذاشت . می باید از این نوع سازماندهی, اما نوع دموکراتیک اش نیز بهره گرفت.
ج: محدود ماندن جنبش به جنبش خیابانی و کاهش قدرت تداوم و دامنه ی جنبش .
پاره ای از نقاط قوت جنبش سبز این ها هستند:
الف: جنبش سبز یک جنبش فرامذهبی , فرا ایدئولوژیک و فرا طبقاتی ست . افراد و اقشار اجتماعی متعلق به طبقات فرا دست و فرودست که آزاداندیشی و آزادیخواهی ملکه فکرشان است ستون فقرات این جنبش هستند, نگاه طبقاتی ای که این جنبش رافقط جنبش طبقه متوسط بپندارد به سکتاریسم و فرقه گرایی طبقاتی در خواهد غلطید, انحرافی که نوع پرولتریزه وخرده بورژوایی و بورژوایی اش را پیش تر تجربه کردیم.
ب: جنبش سبز ,جنبش جوان هاست . ویژگی جوان بودن درسن و کهنسالی در دانش و تجربه دلگرم کننده است.


ادامه و حرکت جنبش سبز در روزها و هفته های آینده را چگونه می بینید؟

جنبش سبز راهی سخت و طولانی پیش رو دارد, علاوه بر ضعف های اشاره شده حکومتی قدرتمند و وحشی پیشاروی این جنبش قرار دارد. بی تردید اعتراض های خیابانی نمی توانند چون گذشته ادامه پیدا کنند و از شدت و دامنه آن ها کاسته خواهد شد . در حد محدود در مناسبت های آینده شاهد اعتراض های خیابانی , پشت بامی و بیانیه ای در داخل کشور, و به اشکال گوناگون در خارج کشور خواهیم بود. تردیدی نیست که جنبش فراگیر خواهد شد و اقشار مختلف جامعه , به ویژه کارگران و کارمندان و سایر زحتمکشان یدی و فکری و پاره هایی از نیروهای نظامی به آن خواهند پیوست, اما این امر از نگاه من در چشم انداز روز ها و هفته های آینده قابل تصور نیست .


راهکارهای پیشنهادی شما چه می باشد؟

در مورد آنچه در داخل کشور می گذرد ,فعالان جنبش سبز موجه ترین افراد برای ارائه راهکار هستند. امید من تداوم جنبش و گسترش دامنه آن با حفظ ویژگی های حیاتی ی دموکراتیک و کثرت گرایانه اش در داخل است, بی تردید اگر شرایط اجازه دهد آنان به روشنی می دانند که سازماندهی و نهاد سازی های سیاسی ,صنفی - دموکراتیک , قومی و صنفی نقش پر اهمیتی در تداوم و گسترش جنبش خواهند داشت . در واقع اگر جنبش در داخل بر ضعف هایی که پیش تر به آن ها اشاره شد غلبه کند برمیزان تداوم, گسترش و فراگیری اش تاثیر خواهد داشت. آنچه جنبش را زمینگیر خواهد کرد از سویی انحصار طلبی و فرقه گرایی و از سوی دیگر انحلال طلبی و نزدیکی به حکومت اسلامی خواهد بود .
من به عنوان یک تبعیدی می توانم از راهکارهای تبعیدیان و یا خارج از کشوری ها در رابطه با نقش و اثر گذاری این مجموعه بر جنبش سبز سخن بگویم و در این محدوده نظر بدهم. در مقاله ای نیز به این راهکار ها اشاره کردم و نوشتم که تبعیدیان , مهاجران ناگزیر و اکثر مهاجران داوطلب, بخشی از جنبش آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری جاری در میهنمان بوده و هستند. این مجموعه به دلیل انقلاب عظیم در عرصه ی ارتباطات و گردش نظر و اطلاعات و خبر, امروزه فراتر از یک پشت جبهه ی نبرد با تاریک اندیشی و جهالت می توانندعمل کنند, مجموعه ای که تمرکز فعالیت های شان در راستای تحقق اهداف زیر بر جنبش آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری جاری در میهنمان تاثیر غیر قابل انکاری خواهد داشت . راهکارهای مورد نظر, این موارد هستند:
۱- حمایت فکری و سیاسی از جنبش آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری مردم میهنمان , همراه با تلاش برای اثر گذاری بیشتر بر حمایت جهانی از این جنبش از وظایف تبعیدیان و مهاجران است. برای اثر بحشی این حمایت و تلاش, غلبه بر پراکندگی جنبش تبعیدیان و مهاجران و شکل یابی و سازماندهی آن گامی پر اهمیت و حیاتی ست , در واقع تلاش بیشتر برای سازماندهی یک تشکل سراسری و فراگیر سیاسی , تشکلی فرا ایدئولوژیک و فرا سازمانی و حزبی و گروهی, تشکلی حول خواست های مشترک ِ آزادی , دموکراسی و حقوق بشر امری ضروری است . هدف این سازماندهی, به هر شکلی که می خواهد باشد, می باید حمایت فکری و سیاسی از حرکت ها, خیزش ها و جنبش های آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری و خیزش های مدنی در ایران باشد.
۲- تلاش بیشتر برای سازماندهی تشکل های سراسری فرهنگی و هنری ( اهل قلم , روزنامه نگاران , هنرمندان ), اجتماعی , صنفی , دانشجویی , زنان و دیگر گروه های اجتماعی ی تبعیدی یا مهاجر, با دو هدف:
الف: دستیابی به خواست ها معین فرهنگی و هنری , اجتماعی, صنفی, دانشجویی و یا هر گروه اجتماعی دیگر در کشور میزبان
ب: حمایت از خواست های گروه های اجتماعی مذکور در ایران.
٣- جلب حمایت حکومت ها , دولت ها , محافل بین المللی و شخصیت های جهانی در راستای دفاع از جنبش آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری.
۴- سازماندهی اعتراض های بزرگ به اشکال مختلف در رابطه با آزادی کشی و نقض حقوق بشر در ایران .واقعیت این است که جهان به تحریم سیاسی حکومت اسلامی عمل نخواهد کرد . ما تبعیدیان و مهاجران ایرانی می باید تحقق این خواست را نیز به حاکمان جهان تحمیل کنیم . می باید لانه های سیاسی ومذهبی حکومت اسلامی و مراسم ریز و درشت وابستگان و مزدوران این حکومت در جهان را به بزرگترین میعادگاه اعتراض های صلح آمیزمان علیه این حکومت و افشای جنایت های ضد بشری اش تبدیل کنیم .
۵- پرهیز از تصور وتوهم ایفای نقش رهبری و ارا ئه رهنمود های عملی به جنبش داخل کشور از طریق رسانه های عمومی , به ویژه رهنمود هایی که به جنبه های اعتراضی و مبارزاتی با نیروهای سرکوبگر حکومت ارتباط می یابند. جنبش در داخل کشور نشان داده است که بیش از آنکه نیازمند رهبری از خارج از کشور باشد , به جلب حمایت های بین المللی, کمک های نظری و سیاسی و افشای جنایت های حکومت اسلامی توسط تبعیدیان و مهاجران نیاز دارد.
۵- تشکیل کمیته ی حمایت از پناهجویان تازه گریخته از وطن و یا پناهندگان و مهاجران نیازمند کمک های مالی و فکری . در همین رابطه تشکل ها و تارنماها و رادیوها و تلویزیون هایی که بودجه آنان را کشور های ارویایی و امریکا و یا ثروتمندان ایرانی در خارج از کشورتامین می کنند , می توانند بخشی از بودجه و در آمد شان را به صندوق تعاونی ای برای یاری رسانی به پناهجویان اختصاص دهند. همین روش را, همراه با رعایت مسایل امنیتی, می توان در رابطه با خانواده های زندانیان سیاسی و قربانبان ستمگری حکومت اسلامی به کار گرفت.


همکاری اپوزیسیون چه تاثیری در روند پیشبرد جنبش و همبستگی مردم با هم خواهد داشت؟

در رابطه با اثر گذاری اپوزیسیون خارج از کشور بر روند پیشبرد جنبش سبز و همبستگی مردم با هم, در سوال ۴ به مواردی اشاره کردم. در داخل کشور نیز بخش اعظم اپوزیسیون حکومت اسلامی در جنبش سبز گرد آمده اند و این جنبش را شکل داده اند. به گمان من با ویژگی ی چند صدایی ای که جنبش سبز داراست این جنبش می تواند مجموعه ی اپوزیسیون حکومت اسلامی در داخل کشور را زیر چتر خود بگیرد و به جنبشی قدرتمندتر و تاثیر گذارتر بدل شود, مشروط بر اینکه این جنبش از انحصار طلبی و فرقه گرایی فکری, سیاسی , سازمانی و طبقاتی فاصله بگیرد . انحصارطلبی و فرقه گرایی و نیز خوش خیالی و توهم اصلاح پذیری حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه , و نزدیکی به این دو سنگواره, شلیک به مغز جنبش آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری خواهد بود.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست