از : secular
عنوان : V
ostade arjif nevisi hasti
۲۲۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣٨٨
|
از : گاهنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : پیوست را بخوانید، با تشکر از شکیبایی شما
با عرض پوزش از دوستان و خوانشگران گرامی به خاطر این همه پر حرفی. مسائل ساده نیستند، و آدمیزاد نیز همیشه هوشیار نیست و حضور ذهن ندارد، مطالب را به دقت نمی خواند...مشکلاتی به این عظمت و من، آدمی به این کوچکی و دست و چلفتی...از طرف دیگر مگر نه این که ماده همواره در حال حرکت است؟ تنها شانس ما جهنمی های زمین نیز در همین نکته نهفته است.
بسیار خوب. آقای نقره کار می گویند : «مشروط بر اینکه این جنبش از انحصار طلبی و فرقه گرایی فکری, سیاسی , سازمانی و طبقاتی فاصله بگیرد »
تمرکز من روی کلمهی «طبقاتی» در جمله ایشان است. به این ترتیب خواهش می کنم به این بخش از توضیحات ژرژ پولیتزر توجه کنید که در بررسی فسفهی قرن هجدهم در تفکر مدرن می نویسد :
«هر چند که بتوانیم ماتریالیسم را در رابطهی مفصلی اش با زندگی اجتماعی به عنوان وجه مشخصهی ماتریالیسم فرانسوی بدانیم، ولی این ماتریالیسم هنوز به قوانین تحولات اجتماعی آگاه نیست. چنین فقدانی در ماتریالیسم فرانسوی حتی بزرگترین نمایندگان سوسیالیسم اتوپیک را نیز در بر می گیرد یعنی فیلسوفانی نظیر سن سیمون، فوریه و اوون. انگلس شباهت عمیقی را که از این منظر بین اتوپیست ها و فلاسفه وجود دارد توضیح می دهد : هیچ یک خود را به عنوان نمایندهی طبقاتی معرفی نمی کردند.» (ترجمه از من است)
به طور کاملا مشخص می بینیم که تفاوت عمدهی سوسیالیست- اوتوپیست های پیش از گام قاطعانهی ماتریالیسم توسط مارکس و انگلس به سوی تشکل سوسیالیسم علمی (یعنی ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی) در کجاست.
طبقاتی. نماینده طبقاتی.
این موضوع البته منحصر به این نویسندهی خوش ذوق ما آقای نقره کار نیست. بلکه سالاد چهارفصلی ست که در گفتمان اپوزیسیون ایران و نشریات انترنتی که من فرصت خواندن آنها را داشته ام، افرادی نظیر آقای کاخ ساز و خیلی های دیگر، دائما می بینم و حتی به عنوان نشانه ای از پیشرفت و تمدن و تفکر خردگرا تلقی می کنند. به زعم آنها طبقه و طبقاتی را اگر حذف کنید متمدن می شوید.
۲۲۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣٨٨
|
از : گاهنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : طرح یک قضیه
در این پرسش و پاسخ هایی که مدتی مدیدی است که به راه افتاده، متأسفانه کمتر از نقش امپریالیسم جهانی به رهبری ایالات متحدهی آمریکا و هژمونی طیف های وابسته به آن در رسانه ها و در رابطه با موضوع جنبش سبز در ایران و در خارج از ایران حرف زده اند.
ازدیدگاه من به عنوان طرفدار پرولتاریای ایران و جهان، چنین واقعیتی نه تنها نقطه ضعف برای طیف دموکراسی خواه و سکولار به حساب می اید بلکه تمام خشونت جمهوری اسلامی را نیز توجیه می کند.
همین امروز در همین سایت مقاله ای خواندم تحت عنوان «هجوم به شبکه های اینترنتی».
از دیدگاه من یک قاعده اصلی «قضیه» به مفهوم ریاضی آن وجود دارد که می گوید :
هر آن گاه که جریانی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران در خارج از کشور یا در داخل کشور مناسبتی دوستانه با محافل جهان سرمایه داری داشته باشد، در مقابل جمهوری اسلامی ایران هیچ شانسی ندارد و اجبارا در جهت معکوس دعاوی خود حرکت می کند. مضافا بر این که شریک جرم تمام خشونت های جمهوری اسلامی است و حتی به قتل رساندن زیبا روی در خون خفتهی ایرانی، ندا آقا سلطان است.
این قطعه را در پاسخ به تمام این پرسش و پاسخ ها در نظر بگیرید. با سپاس از خوانش همگی
۲۲۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨٨
|
از : کیومرث
عنوان : یک مصاحبه خوب
برداشت من این هست که مخاطب مصاحبه اصلاح طلبان حکومتی علی الخصوص نوع خارج کشور هستند نه مردم. خانم فریبا بیخودی عصبانی شده این توپ وتشرها را به خاتمی و موسوی وکروبی بایدبزند که می گویند رهبرنیستند.مصاحبه به نظرمن خوب است اما مطالب باید بیشتر باز می شد.بحث انحصار طلبی طبقاتی باید شکافته شود خیلی روشن نیست اگر اظهار نظر نسخه پیچی باشد تکلیف بیانیه ها"رهبران" چه میشوددیگران را با این حرف ها مرعوب نکنین خانم فریبا دا ...اصلاح طلب .درود و بدرود
۲۲۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨٨
|
از : فریبا د
عنوان : به آقای نقره کار
آقای نقره کار تعارف و رودربایستی را بگذار کنار یکباره بگو اصلا کروبی و مو سوی نه وجود دارند نه رهبری دارند و نه صاحب تعریفی هستند همان کاری که دوستان احمدی نژاد میکنند اینطوری خیال خودت و ما را راحت میکنی.
آقای عزیز این دو سه نفر رهبر اصلاح طلب بنیاد این حکومت را نشانه گرفته اند و سختترین لطمات را به این حکومت زدن آنوقت شما تو امریکا نشستی میگی میلیونها نفر که زیر رهبری همین چهارتا شیخ تو خیابان ریختن دچار توهم هستند آنکه متوهم است شمائی . آنکه نمیدونه چی میگه شمائی .آنکه خیال میکنه رسالتی داره که حتما باید یک چیزی بگه شمائی. آقا تو آمریکا نشستی نان و آبی داری فراهم بعد فریاد میزنی لنگش کن مرد حسابی در ایران اگر ندونی چطور باید عمل کنی دو روزه سرت را به باد دادی باید دانست باید شمرده شمرده قدم ورداشت این نسخه های که شما میپیچی والا به درد نمیخوره .
۲۲۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨٨
|