نوروز؛ در بستر تاریخ و اسطوره
خسرو صادقی بروجنی
•
آیینهای نوروزی در میان اقوام و ملل دیگر از جمله بابلیان، هیتیان، مصریان، یهودیان، مسیحیان و... از دیر زمان وجود داشته است. این آیینها بیش از هر چیز با مراسم قربانی کردن و نو کردنهای رمزی ارتباط داشته است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۷ اسفند ۱٣٨۹ -
۱٨ مارس ۲۰۱۱
۱-نگاهی کوتاه به گذشتهها
جشن نوروز از مراسم بسیار قدیمی ایرانیان است. این رسم کهن ایرانی آن قدر در تاریخ پیش میرود که به افسانهها و اسطورهها میپیوندد و قدمتی در حد تاریخ پیدایی ملت ایران پیدا میکند، ایرانیان شرقی به ویژه از وقتی که وارد مرحله دهنشینی و کشاورزی شدند، در میان مراسم جشنها و نیایش ها به فراگرد تغییر فصول توجه خاصی نشان دادند. از آن جمله جشنهای پاییزی یا مهرگان (میتراکانه) و جشنهای بهاری و تجدید حیات کشتزارها یعنی نوروز بوده است. در ‹‹اوستا›› از نوروز نامی نیست ولی در میان متون دینی قدیمیترین منبع موجود کتاب ‹‹بندهشن›› است که به جشن ‹‹نوروز›› اشاره ای شده است.
سلطنت هخامنشیان براساس تساهل نسبت به عقاید و آراء دیگران بنا شده بود و بنابراین در پذیرش متقابل از دانش و فرهنگ بیگانگان نیز مقاومتی نمیکردند. چنانچه مبنای محاسبات تقویم خود را بر پایه دانش نجومی مصریان قرار دادند و برای نام ماهها از اسامی زردشتی سود بردند. دردوره اشکانیان نیز گاه شماری ترکیبی از تقویم اوستایی و مصری بود و به هر حال در این گاه شماریها جشنهای نوروز و مهرگان برای خود جایی داشتند. در زمان ساسانیان جشنهای نوروز با شکوه و رونق کاملتری انجام میشد و پادشاهان این سلسله در نوروز که چند روز به درازا میکشید مراسم مختلفی به جا میآوردند.
بعد از ظهور اسلام با آنکه تغییرات مذهبی و سیاسی فراوانی در جامعه ایران صورت گرفته بود و بسیاری از عادات اجتماعی گذشته دستخوش فراموشی یا دگرگونی شدهبود، در میان آن بخش از سنتهای ایرانی که که بعد از اسلام نیز همچنان به حیات خود ادامه ادامه دادند، یکی رسم نوروز بود که به ویژه از آن جهت که با اصول و ضوابط دین هم تعارضی نداشت، نه تنها با مخالفت خلافت اسلامی مواجه نشد بلکه بعد از گذشت زمانی که سادگی حکومت اسلامی جای خود را به تشریفات قدرتمدارانهی گرفته شده از دربارهای ایران و روم داد، با حسن استقبال هم مواجه شد و به شکل یک آیین پر طمطراق درباری درآمد. ضمناً حاکمیت عرب با استفاده از این موقعیت جمعآوری مالیات را هم با جشنهای نوروزی هم زمان کرد و حتی «متوکل عباسی» از آن جهت که نوروز با فصل درو و جمعآوری محصول فاصله زیادی داشت دستور داد آن را تا زمان برداشت کشت به تأخیر اندارد که روستاییان بتوانند مالیاتهای دولت را پرداخت کنند. با ابن همه برگزاری مراسم نوروز گاهی با مخالفتها و محدودیتهایی روبرو میشد؛ چنانچه همین «متوکل» برپایی آیین نوروزی – به ویژه اسب دوانی – را در کوچه و بازار ممنوع کرد.
اما علیرغم این محدودیتها و سختگیریها، نوروز همچون یک سنت استوار جای خود را در میان مسلمانان باز کرد اما با شکلها و تغییرهای گوناگون و در قالب پنداشته ها و باورهای متعدد مردمی:
۱- گل آدم در نوروز سرشته شد. نوروز آفرینش انسان است.
۲- آدم بهشتی، از میوه ممنوع تناول کرد ،لاجرم به پادافره آن گناه از بهشت رانده شد و روی زمین به «سراندیب» فرود آمد و شریک جرمش ‹‹حوا›› به ‹‹جده›› افتاد. آدم از کرده خود توبه کرد و به درگاه خدا نالید ،خداوند بر او ببخشود و بدین سان جفت او در زمین عرفات، در روز «نوروز» به او باز گردانید.
٣- چون کشتی نوح بر «جودی» قرار گرفت آب کم کم پایین آمد و نوح پای بر خاک نهاد، آن روز «نوروز» بود.
۴- روزی که یوسف را از چاه، برادران بیرون کشیدند، «نوروز» بود.
۵- موسی، عصای خود را بر آب نیل (یا دریای سرخ) زد و آب پس نشست و بنیاسراییل از آب گذشتند و از تعقیب و آزار فرعون جستند. آن روز، نوروز بود.
۶- روزی که دوباره، یونس نبی از دهان ماهی پای بر ساحل نهاد، نوروز بود.
۷- هنگامی که خداوند انسان را آفرید همه ستارگان آسمان در برج «حمل/ فروردین» جمع گشتند و چون کار آفرینش پایان آمد، خداوند ستارگان را فرمود تا به جایگاههای خود باز گردند. آن روز نوروز بود.
٨- بکتاشیان «نوروز» را روز تولد حضرت علی میدانند و معتقدند که امام علی، در همین روز با فاطمه ازدواج کرد.
۹- شیعیان میگویند پیغمبر در چنین روزی علی را به خلافت خویش برگزید.
۲- ریشههای نوروز
«ژرژ دومزیل» عقیده دارد که چون هند و اروپاییان دارای زبان مشترک بودهاند بنابراین میباید دارای فرهنگ و اساطیر مشترکی هم بوده باشند. با توجه به اینکه آیین نوروز به گونهای که ما در سرزمین خود داریم در دیگر اساطیر هند و اروپایی و هند و ایرانی باقی نمانده است، بنابراین نظر زنده یاد مهرداد بهار در مورد اینکه نوروز را آیینی پیش آریایی در نجد ایران میداند، درست به نظر میرسد، زیرا در اوستا، کتاب دینی ایرانیان پیش از اسلام که قدمت آن به ۶۰۰ تا٨۰۰ سال پیش از میلاد میرسد نیز اشارهای به نوروز نشده است و تنها در متون پهلوی دورن میانه به نوروز و آیینهای آن اشاره شده است. بنابراین آریاییها به هنگام مهاجرت از دشتهای اوراسی از جنوب روسیه فعلی به سوی نجد ایران با بخشی از باورها و آیینهای بومیان این سرزمین روبرو شدند و آنها را در خود جذب کردند و با باورهای خود آمیختند که یکی از آنها نوروز بود.
آیینهای نوروزی در میان اقوام و ملل دیگر از جمله بابلیان، هیتیان، مصریان، یهودیان، مسیحیان و... از دیر زمان وجود داشته است. این آیینها بیش از هر چیز با مراسم قربانی کردن و نو کردنهای رمزی ارتباط داشته است. در آسیای غربی جشن سال نو جشن ازدواج مقدس الهه آب و خدای باروری بوده که در اصل پیروزی ایزد آبهای شیرین درکشتن غول آبهای شیرین بوده است. آیینهای نوروزی را با مراسم «تموز» ،«آدونیس»، «آتیس» نیز همراه کردهاند. جشن بهاری آدونیس در ابتدای عزا بوده که ضمن آن مرگ آدونیس، خدای گیاهان را یادآوری میکردند اما در عین حال جشن شادی نیز بود زیرا خدا دوباره زنده میشد. پیکره خدا که مانند جسدی آن را کفن پوشانده بودند بر سر گور میبردند و سپس آن را به دریا میانداختند. در برخی جاها آیین دوباره زنده شدن خدا را فردای روز آیین عزا برگزار میکردند.
بنابراین آنچه اکنون در ایران به عنوان نوروز و مراسم آن وجود دارد بازمانده آیینهایی است که از دوران ورود آریاییان به ایران تاکنون باقی مانده است. در دوران هخامنشیان نشانههایی از آیین نوروز در کاخ آپادانا در تخت جمشید وجود دارد که شاه در این مراسم نمایندگان ملتها و اقوام گوناگون رابه حضورش میپذیرفته و هدایایی از آنها دریافت میکرده است. در دوران ساسانیان – به روایت آرتور کریستین سن - نوروز از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و به همین دلیل نام نوروز در میان آهنگهای زمان ساسانی که شاعران ایرانی مانند نظامی و منوچهری آنها را ضبط کردهاند مثل نوروز، ساز نوروز، نوروز بزرگ و نوروز قباد آمده است.
آنچه از نوروز امروز در ایران وجود دارد بخشی از آیینهای بازمانده از دوران پیش آریاییهاست که پس از امتزاج با باورهای آنان و پس از ایرانی شدن در دوران پیش از اسلام با آمیخته شدن با باورهای اسلامی ممزوج گشته و به گونهای که اکنون وجود دارد در این سرزمین وجود دارد .بدیهی است اساطیر و آیینها در چرخشهای تاریخی-جغرافیایی همیشه تغییر مییابند. دیگر اینکه ماه فروردین ماه فروهرها است. فروهرها گونهای از روان آدمی یا نوعی همزاد آدمیان هستند. «هینلز» میگوید: همانگونه که هر یک از آفریدگان مادی یک اصل مینوی دارند انسان نیز خود آسمانی دارد که «فروشی» یا فروهر اوست.
در ماه فروردین فروهرها به زمین میآیند و در اطراف خانهی خانوادهشان میگردند. آنها دوست دارند افراد خانواده و خانههایشان تمیز و مرتب باشند تا برای آنان دعا و آرزوی برکت کنند. اگر فروهرها خانه و کاشانهشان را پاکیزه نبینند ناراحت میشوند و دعا و برکت از آن مردم و خانهها رخت میبندد از این روست که از هنگام آمدن بهار در فروردین چراغ خانهها را روشن میگذارند و یا در قدیم مراسم آتش افروزی بر روی بامها انجام میدادند تا راه فروهرها را روشن و تابناک کند. حاجی فیروز، راه انداختن دستههای نقابدار با صورتکهای سیاه را که نماینده فروهر مردگان است تداعی میکند.
دکتر مهرداد بهار اعتقاد دارد:«حاجی فیروز بازمانده آیین بازگشت ایزد شهید شونده یا سیاوش است و چهره سیاهش نماد بازگشت او در جهان و لباس سرخش نماد خون سیاوش است و شادی حاجی فیروز شادی زایش دوباره که رویش و برکت را با خودشان میآورند است». روز سیزده نوروز زا هم باز دریک چرخش اساطیری پایان دوازده روز نماینده دوازده هزار سال آفرینش آیین زرتشتی میدانند که روز بعدش یک آشفتگی به وجود میآید که به رستاخیز و نوشدگی دیگر میانجامد. سیزده نوروز با نوعی آشفتگی در دیدگاههای مسیحی (دروغ های اول آوریل) مطابقت دارد.
در انتها لازم است در مورد چهارشنبهسوری به نقل از دکتر مهرداد بهار گفته شود که جشن آتشافشانیاش را منسوب به دوران باستان میداند و آتش روشن کردن را نماد گرم کردن جهان و زدودن سرما و پژمردگی و بدی از تن میداند. در مورد این که چرا این مراسم درشب چهارشنبه اخر سال صورت میگیرد ایشان عقیده دارد شاید به خاطر عدد ۴ و معرف چهار فصل بوده است.
آنچه سفره هفت سین را تزئین میکند: سبزه نو دمیده است و سنبل خوش بر و بو. «سیب» که میوهای بهشتی نام گرفته است و نمادی از زایش است؛ «سمنو» این مائده تهیه شده از جوانه گندم. «سنجد» که بوی برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق و دلباختگی است. «سیر» که از دیر زمان به عنوان دارویی برای تندرستی شناخته شده است.دانههای اسپند که نامش به معنی «مقدس» است و نیز شمع که روشنایی و نامش آتش را به یاد میآورد؛ تخم مرغ که تمثیلی ازنطفه و باروری است. کاسه آب زلال به نشانه همه آبهای خوب جهان و ماهی زنده درآب به نشانه تازگی و شادابی. تاجیکیان در روزگاران گذشته درمراسم نوروز سفره هفت شین میچیدند:۱-شراب ۲-شیر ٣-شیرینی ۴-شکر ۵-شربت ۶-شمع ۷-شانه. در نوروز از ‹‹هفت میم›› نیز سخن رفته است.
منابع:
۱- داریوش شایگان، ادیان و مکاتب فلسفی هند، جلد اول، انتشارات امیرکبیر ۱٣۷۵.
۲- مهرداد بهار، جستاری چند در فرهنگ ایران، انتشارات اسطوره ۱٣٨۵.
٣- آرتور کریستین سن، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران، ترجمه: ژاله آموزگار-احمد تفضلی، نشر چشمه ۱٣۷۷.
۴- جان هینلز، شناخت اساطیر ایران، ترجمه ژاله آموزگار – احمد تفضلی، نشر چشمه ۱٣٨٨.
|