نوروز؛ در بستر تاریخ و اسطوره
-
خسرو صادقی بروجنی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : روشنی را پاس دارید ای عزیزان ..................
سلام بر خسرو صادقی بروجنی عزیز، نوروزتان مبارک باد. و دستتان درد نکند بخاطر پرداختن به نوروز نازنین و بی نظیر و غریب و راز آلود.
در ضمن با اجازه مسئولین اخبار روز، و شما، این کامنت خود را در مورد موضوعی که مایه رنج من است ادامه می دهم. ادامه ی کامنت من خیلی به نوروز ربطی ندارد، و هم ربط دارد. زیرا نوروز جشن بهاری و روشنایی و آفتاب و امید است.
جوانی شاعر منتقد و و اهل قلم، و از آن مهم تر آزاده و شریف، برایم نوشته که آخرین پست وبلاگ خود را در تاریکی نوشته ام. دریای جان لرزید، و سر ریز کرد. او به یکی از بی پناه ترین انسان های روی کره زمین پناه آورده؛ چه در او یافته؟! نمی دانم.
به دو نفر از عزیزان خود خصوصی نامه نوشتم. حال آدرس ایمیل خیام ظهیری چروده عزیز، جوان تالشی را این زیر می گذارم؛ که در ایران دیگر نمی توانند بهش کمک کنند. آنجا دکتر ها تلاش خود را کرده اند؛ دوبار زیر تیغ جراحی رفته. به او گفته اند که در آمریکا و اروپا شاید بتوانند بهت کمک کنند، تا از دیدن، دیدن زیبایی ها، گل ها و آفتاب جان زیبا محروم نمانی.
از همه کسانی که می توانند به این جوان اهل قلم و آزاده ی روستایی تالش، کمک کنند، تا برای معالجه ی چشمان خود به این کرانه بیاید، خواهش می کنم لطفاً دریغ نکنند؛ که در این جهان هستی، مهر انسانی است که می ماند زیبا و پر شکوه.
همه ی روز هاتان نوروزی باد، و آزادگان را نصیب، شادی پیروزی.
(khayamzahiri@gmail.com)
٣۶۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۹
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|