یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گل شهر آشنایی*


دکتر تورج پارسی


• تو به شهر آشنایی گل خوشبوی وفایی
چکنم اگر که روزی ، بکنی زمن جدایی
شب تیره ای بیابم ، چو نهان مانده مکانی
که مرا نباشد آندم ، نه نوایی نه دوایی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۶ تير ۱٣۹۰ -  ۷ ژوئيه ۲۰۱۱


 


تو به شهر آشنایی گل خوشبوی وفایی
چکنم اگر که روزی ، بکنی زمن جدایی

شب تیره ای بیابم ، چو نهان مانده مکانی
که مرا نباشد آندم ، نه نوایی نه دوایی

چو شبان بی سحرگه ، شب من درازگردد
غم دل به کی بگویم ، به کجا رسد صدایی

به نگاه چشم مستت بدهم خراج بسیار
به عیادتم بیایی ، که مرا ست دل سرایی

تو گل خوب وفایی ، تو سزاوار ثنایی
نسزد که بی تو جانا ، برسم به هر بهایی

نشوم ز غصه راحت ، نه به روزی نه به سالی
همه شب به خواب بینم که مرا رها نمایی

دل من ، ز بخت هرگز ، منما شکوه و زاری
چــــــــــــو کنار تو بماند ، گل شهر آشنایی

جون ۱۹۹۰واشنگتن
در گل فروشی گلی دیدم از امریکای لاتین که گفتند اگر گلدانش را عوض کنی زود خشک می شود و به گل شهر آشنایی نامور بوداین غزل را پس از دیدن و شنیدن شرح این گل سرودم


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست