گل شهر آشنایی*
دکتر تورج پارسی
•
تو به شهر آشنایی گل خوشبوی وفایی
چکنم اگر که روزی ، بکنی زمن جدایی
شب تیره ای بیابم ، چو نهان مانده مکانی
که مرا نباشد آندم ، نه نوایی نه دوایی
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۶ تير ۱٣۹۰ -
۷ ژوئيه ۲۰۱۱
تو به شهر آشنایی گل خوشبوی وفایی
چکنم اگر که روزی ، بکنی زمن جدایی
شب تیره ای بیابم ، چو نهان مانده مکانی
که مرا نباشد آندم ، نه نوایی نه دوایی
چو شبان بی سحرگه ، شب من درازگردد
غم دل به کی بگویم ، به کجا رسد صدایی
به نگاه چشم مستت بدهم خراج بسیار
به عیادتم بیایی ، که مرا ست دل سرایی
تو گل خوب وفایی ، تو سزاوار ثنایی
نسزد که بی تو جانا ، برسم به هر بهایی
نشوم ز غصه راحت ، نه به روزی نه به سالی
همه شب به خواب بینم که مرا رها نمایی
دل من ، ز بخت هرگز ، منما شکوه و زاری
چــــــــــــو کنار تو بماند ، گل شهر آشنایی
جون ۱۹۹۰واشنگتن
در گل فروشی گلی دیدم از امریکای لاتین که گفتند اگر گلدانش را عوض کنی زود خشک می شود و به گل شهر آشنایی نامور بوداین غزل را پس از دیدن و شنیدن شرح این گل سرودم
|